پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

عترت معتبرترين مرجع علوم دين‏

عترت معتبرترین مرجع علوم دین‏

پیامبر گرامى‏‌ اسلام از جانب خداى‏‌ متعال مأموریت داشت که عترت را به عنوان یک مرجع علوم اسلامى‏‌ به مسلمانان معرفى‏‌ کند. رسول خدا صلى‏‌ الله علیه و آله این امر بسیار مهم را در مراجعت از حجة الوداع، و در غدیر خم انجام داد. وقتى‏‌ به غدیر خم رسید جبرئیل فرود آمد و این آیه را برایش خواند: اى‏‌ رسول! آن چه را از جانب پروردگارت نازل شده به مردم ابلاغ کن، و اگر در این باره کوتاهى‏‌ کنى‏‌ رسالت خدا را انجام نداده‏اى‏‌، خدا تو را از توطئه مخالفان حفظ خواهد کرد، همانا که خدا کافران را هدایت نخواهد کرد.[1]

با این که هوا بسیار گرم و سوزان بود ولى‏‌ پیامبر براى‏‌ انجام فرمان الهى‏‌ در آن سرزمین فرود آمد. به حاجیانى‏‌ که جلوتر رفته بودند اعلام کرد برگردند، و به آنان که عقب قافله بودند دستور داد سریع‏تر حرکت کنند. وقتى‏‌ همه گرد آمدند، بر فراز منبر بالا رفت و خطبه مفصلى‏‌ خواند که به خطبه غدیر معروف است. این حدیث به عبارت‏هاى‏‌ مختلف نقل شده که ما به نقل یکى‏‌ از آنها اکتفا مى‏‌کنیم:

زیدبن ارقم گفت: وقتى‏‌ رسول خدا صلى‏‌ الله علیه و آله از حجة الوداع بر مى‏‌گشت در غدیر خم فرود آمد در آغاز دستور داد زیر درختان را از خار و خس پاک ساختند، آن‏گاه خطبه خواند و فرمود: گویا من به سوى‏‌ خدا دعوت شده و اجابت کرده‏ام، پس دو چیز بسیار نفیس و گران‏قدر را در میان شما به امانت مى‏‌گذارم که یکى‏‌ از آنها از دیگرى‏‌ برتر است: کتاب خدا و عترتم را، پس مراقب باشید در نگهدارى‏‌ از این دو امانت چه مى‏‌کنید؟ این دو چیز تا قیامت از یکدیگر جدا نخواهند شد آن گاه فرمود: خداى‏‌ عزّوجلّ مولاى‏‌ من، و من مولاى‏‌ همه مؤمنان هستم. آن‏گاه دست على‏‌ را گرفت و فرمود: هر کس من مولاى‏‌ او هستم على‏‌ ولىّ اوست. پروردگارا! با کسانى‏‌ که ولایت على‏‌ را مى‏‌پذیرند دوست باش و با دشمنان او دشمنى‏‌ کن.[2]

براءبن عازب در نقل همین حدیث جمله زیر را اضافه کرده است:

پیامبر در آغاز سخن فرمود: آیا من در دخالت در امور مؤمنین از خودشان سزاوارتر نیستم؟ جواب دادند: یا رسول اللّه چرا، پس فرمود: پس این (یعنى‏‌ على‏‌) ولىّ کسى‏‌ است که من مولاى‏‌ او هستم.[3]

براء در ذیل همین حدیث در نقل دیگرى‏‌ این جمله را اضافه دارد: پس عمر بن الخطاب على‏‌ را ملاقات کرد و گفت: یا على‏‌! این مقام گوارایت باد، تو اکنون مولاى‏‌ هر مرد و زن مؤمن شدى‏‌.[4]

حدیث غدیر با متن‏ها و عبارت‏هاى‏‌ مختلف در کتب معتبر اهل سنّت و شیعه به ثبت رسیده و همواره مورد استناد و احتجاج حضرت على‏‌ و امام حسن و امام حسین و سایر ائمه اطهار علیهم السلام بوده است.

این حدیث، متواتر و قطعى‏‌ الصدور است، جمع کثیرى‏‌ از اصحاب بزرگ رسول خدا صلى‏‌ الله علیه و آله آن را نقل کرده‏اند. از جمله مى‏‌توان به افراد زیر اشاره کرد:

ابوهریره، ابویعلى‏‌ انصارى‏‌، ابوالهیثم بن‏التیهان، ابوبکر بن ابى‏‌ قحافه، عمربن خطاب، عثمان بن عفان، على‏‌ بن ابى‏‌ طالب، حسن بن على‏‌، حسین بن على‏‌، فاطمه زهرا، اسامة بن زید، ام سلمه همسر رسول خدا، انس بن مالک، براء بن عازب، جابربن سمرة، جابر بن عبداللّه انصارى‏‌، حذیفة بن اسید، حسان بن ثابت، خزیمة بن ثابت انصارى‏‌، زبیر بن عوام، زید بن ارقم، زیدبن ثابت، ابوسعید خدرى‏‌، سلمان فارسى‏‌، مقداد بن عمرو کندى‏‌، عباس بن عبدالمطلب، عبداللّه بن جعفر بن ابى‏‌ طالب، عبداللّه بن عباس، عبداللّه بن عمر بن خطاب، و عمار بن یاسر، رضى‏‌ اللّه عنهم ....[5][6]

 

[1]. مائده، آیه 67:« یا أَیُّها الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِى‏‌ القَوْمَ الکافِرِینَ».
[2]. مستدرک حاکم نیشابورى‏‌، ج 3، ص 109: زید بن أرقم رضی اللّه عنه قال لمّا رجع رسول اللّه من حجّة الوداع و نزل غدیر خم أمر بدوحات فقممن فقال: کأنّی دعیت فأجبت، إنّی قد ترکت فیکم الثقلین، أحدهما أکبر من الآخر: کتاب اللّه و عترتی، فانظروا کیف تخلّفونی فیهما، فإنّهما لن یفترقا حتى‏‌ یردا علیّ الحوض، ثمّ قال: إنّ اللّه عزّوجلّ مولای و أنا مولى‏‌ کلّ مؤمن؛ ثمّ أخذ بید علیّ رضی اللّه عنه فقال: من کنت مولاه فهذا ولیّه، اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه.
[3]. البدایة و النهایه، ج 5، ص 229: قال رسول اللّه صلى‏‌ الله علیه و آله ألست أولى‏‌ بالمؤمنین من أنفسهم؟ قالوا: بلى‏‌ قالوا: ألست أولى‏‌ بکلّ مؤمن من نفسه؟ قالوا: بلى‏‌. قال: فهذا ولی من أنا مولاه.
[4]. همان: فلقیه عمر بن الخطاّب فقال: هنیئاً لک أصحبت و أمسیت مولى‏‌ کلّ مؤمن و مؤمنة.
[5] ( 2). الغدیر، ج 1.
[6] امینى‏‌، ابراهیم، امامت و امامان علیهم السلام، 1جلد، موسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامى‏‌ حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: اول، 1388.