پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

وحدت امت اسلام‏

وحدت امت اسلام‏

خداوند همه مسلمانان را یک امت مى‌‌‌‌‏داند و مى‌‌‌‌‏فرماید:

این امت شما، امت یگانه است و من پروردگار شما هستم پس مرا پرستش کنید.[1]
امت در لغت به جماعتى‌‌‌‌ از انسان‏ها گفته مى‌‌‌‌‏شود که در زندگى‌‌‌‌ خود هدف واحدى‌‌‌‌ دارند و براى‌‌‌‌ رسیدن به هدف مشترک، همکارى‌‌‌‌ مى‌‌‌‌‏کنند.

اسلام چنان که به فرد و تزکیه و تکامل او عنایت دارد، به جامعه و سلامت و سعادت آن نیز توجه دارد. مهم‏ترین و ضرورى‌‌‌‌‏ترین چیزى‌‌‌‌ که براى‌‌‌‌ تحقق یک جامعه مستقل و نیرومند لازم است وحدت در هدف و همکارى‌‌‌‌ در رسیدن به آن مى‌‌‌‌‏باشد. اگر در میان افراد یک جامعه وحدت و تعاون کامل برقرار باشد مى‌‌‌‌‏توانند هویت و استقلال اجتماعى‌‌‌‌ خود را حفظ نمایند و با قدرت و سربلندى‌‌‌‌ در جهان زندگى‌‌‌‌ کنند. اما اگر پراکنده و متفرق باشند ذلیل و ضعیف و بدبخت خواهند شد.
رسول خدا صلى‌‌‌‌ الله علیه و آله و سلم فرمود: مؤمن نسبت به مؤمن مانند یک ساختمان است که اجزاى‌‌‌‌ آن، یکدیگر را تقویت مى‌‌‌‌‏کنند.[2]

امام صادق علیه السلام فرمود: نه، به خدا سوگند! مؤمن، مؤمن واقعى‌‌‌‌ نیست مگر این که با برادر مؤمنش مانند عضو یک پیکر باشد، که هرگاه یکى‌‌‌‌ از رگ‏ها به درد و لرزش در آمد سایر رگ‏ها نیز فریادشان بلند شود.[3]
پیامبر اسلام صلى‌‌‌‌ الله علیه و آله و سلم فرمود: مَثَل مؤمنین در دوستى‌‌‌‌ و مهربانى‌‌‌‌ با یکدیگر مثل یک پیکر است که هرگاه عضوى‌‌‌‌ از آن به درد آمد سایر اعضا به وسیله بى‌‌‌‌‏خوابى‌‌‌‌‏و تب با عضو دردمند همکارى‌‌‌‌ مى‌‌‌‌‏کنند.[4]

پیامبر اکرم صلى‌‌‌‌ الله علیه و آله و سلم آن قدر به وحدت مسلمانان عنایت داشت که در آغاز هجرت به مدینه در میان مهاجران و انصار، پیمان وحدت بست و آن را در نامه‏اى‌‌‌‌ طولانى‌‌‌‌ به ثبت رسانید. در آغاز آن نامه چنین آمده:
بسم اللّه الرحمن الرحیم. این، نامه‏اى‌‌‌‌ است از محمد صلى‌‌‌‌ الله علیه و آله و سلم در میان مؤمنان و مسلمانان قریش و مدینه و کسانى‌‌‌‌ که از آنان پیروى‌‌‌‌ مى‌‌‌‌‏نمایند و جهاد مى‌‌‌‌‏کنند، همه اینان، در برابر سایر مردم یک امت هستند.[5]

به این پیمان هم اکتفا نکرد و براى‌‌‌‌ تحکیم وحدت، در میان هر دو نفر از اصحاب عقد برادرى‌‌‌‌ منعقد ساخت. ابن هشام مى‌‌‌‌‏نویسد:
پیامبر اسلام در میان مهاجران و انصار پیمان برادرى‌‌‌‌ منعقد ساخت. بدین وسیله مسلمانان دو نفر دو نفر برادر شدند. آن گاه دست على‌‌‌‌ علیه السلام را گرفت و فرمود: على‌‌‌‌ برادر من است بدین جهت در میان همه اصحاب پیمان برادرى‌‌‌‌ منعقد ساخت که به وحدت امت کمک مى‌‌‌‌‏کرد. بالاتر از آن، همه مسلمانان را در هر زمان و مکانى‌‌‌‌ برادر قرار داد.[6]

قرآن مى‌‌‌‌‏گوید:
همانا مؤمنان برادراند، پس در میان برادرانتان اصلاح کنید، پرهیزکار باشید تا مورد رحمت خدا قرار گیرید.[7]

امام صادق علیه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان است. دیدبان و راهنماى‌‌‌‌ اوست. به او خیانت و ستم نمى‌‌‌‌‏کند. به او دروغ نمى‌‌‌‌‏گوید و غیبتش را نمى‌‌‌‌‏کند.[8]
احکام و قوانین اسلام به گونه‌‏اى‌‌‌‌ تنظیم شده که به تحکیم وحدت کمک مى‌‌‌‌‏کنند؛ مثلًا به حضور مسلمانان در نماز جماعت و جمعه تأکید شده، تا روزى‌‌‌‌ چند بار گرد آیند و از حال یکدیگر خبردار باشند.

امام محمد باقر علیه السلام فرمود: هر کس بدون عذر، نماز جماعت را ترک کند، به گونه‌‏اى‌‌‌‌ که از نماز جماعت و جماعت مسلمانان اعراض نموده باشد نمازش قبول نمى‌‌‌‌‏شود.[9]
امام صادق علیه السلام فرمود: اگر کسى‌‌‌‌ به اندازه یک وجب، از جماعت مسلمانان جدا شود رشته ایمان را از گردن خود برداشته است.[10]

مسلمانان کشورهاى‌‌‌‌ اسلامى‌‌‌‌ سالى‌‌‌‌ یک بار در مراسم عظیم و جهانى‌‌‌‌ حج شرکت مى‌‌‌‌‏کنند تا از اوضاع و احوال کشورهاى‌‌‌‌ اسلامى‌‌‌‌ با خبر شوند و براى‌‌‌‌ مشکلاتشان چاره‏‌جویى‌‌‌‌ کنند.
بخش عظیمى‌‌‌‌ از مسائل اخلاقى‌‌‌‌ هم به گونه‏اى‌‌‌‌ تنظیم شده که روح تعاون و ارتباط را در میان مسلمانان تقویت مى‌‌‌‌‏کند.

از این آموزه‌‏ها استفاده مى‌‌‌‌‏شود که مسلمانان یک امت‏اند و آحاد مسلمین‏ اعضاى‌‌‌‌ آن مى‌‌‌‌‏باشند. لذا نباید اختلاف نژادى‌‌‌‌، زبانى‌‌‌‌، منطقه‏‌اى‌‌‌‌ قومى‌‌‌‌، شغلى‌‌‌‌، شهرى‌‌‌‌، و حتى‌‌‌‌ اختلافات عقیدتى‌‌‌‌ و مذهبى‌‌‌‌ به این وحدت لطمه وارد سازد.
آن‏چه آحاد مسلمانان را به امت بزرگ اسلامى‌‌‌‌ وابسته مى‌‌‌‌‏سازد عبارت است از: ایمان به وحدانیت خدا، عقیده به معاد و زندگى‌‌‌‌ بعد از مرگ و ایمان به پیامبر اسلام و قرآن. هر کس به امور مذکور شهادت دهد مسلمان است و جزء امت بزرگ اسلام محسوب مى‌‌‌‌‏شود.

مسلمانان در بسیارى‌‌‌‌ از مسائل اسلام عقیده واحدى‌‌‌‌ دارند، بنابراین، اگر در برخى‌‌‌‌ مسائل با هم اختلاف نظر دارند، نباید موجب اختلاف و تفرقه بین آنها شود.
قرآن مى‌‌‌‌‏گوید:

همه شما به ریسمان الهى‌‌‌‌ [قرآن و سنت‏] تمسک جویید و پراکنده نشوید و از نعمتى‌‌‌‌ که خدا بر شما ارزانى‌‌‌‌ داشته یاد کنید، آن هنگام که دشمن یکدیگر بودید و خدا قلب‏هایتان را با همدیگر مهربان ساخت و به لطف او برادر شدید. بر لبه پرتگاهى‌‌‌‌ از آتش بودید و او شما را نجات داد. خدا آیات خود را براى‌‌‌‌ شما این چنین بیان مى‌‌‌‌‏کند، شاید هدایت یابید.[11]
همه قدرت و شوکتى‌‌‌‌ که نصیب مسلمانان صدر اسلام شد در اثر وحدت‏ کلمه و رهبرى‌‌‌‌ واحد بود.

تنزل و انحطاط امت اسلامى‌‌‌‌ نیز از زمانى‌‌‌‌ شروع شد که وحدت را از دست دادند و به صورت‏هاى‌‌‌‌ مختلف پراکنده شدند. تفرقه و اختلاف، یکى‌‌‌‌ از آفت‏هاى‌‌‌‌ بزرگ ملت‏هاست. در صورتى‌‌‌‌ یک ملت مى‌‌‌‌‏تواند به کمال ممکن و مطلوب خود برسد که وحدت و یکپارچگى‌‌‌‌ بر آن حاکم باشد. در غیر این صورت، نیروى‌‌‌‌ آنها به هدر مى‌‌‌‌‏رود و ملت به کمال مطلوب نخواهد رسید.


قرآن مى‌‌‌‌‏فرماید:

از خدا و پیامبر اطاعت کنید و با یکدیگر به نزاع برنخیزید که ناتوان مى‌‌‌‌‏شوید و آبرویتان مى‌‌‌‌‏ریزد. صبر کنید که خدا با صابران است.[12]


بزرگ‏ترین بلا و مصیبتى‌‌‌‌ که هم اکنون بر امت بزرگ و نیرومند اسلام وارد شده تفرقه و اختلاف است. این مشکلات به خاطر پیدایش مذاهب و فرقه‏‌هاى‌‌‌‌ گوناگون اسلامى‌‌‌‌ است. خود باختگى‌‌‌‌ و عدم استقلال کشورهاى‌‌‌‌ اسلامى‌‌‌‌ و تسلط دشمنان اسلام، در اثر همین اختلافات است. در صورتى‌‌‌‌ امت بزرگ اسلام مى‌‌‌‌‏تواند از این وضع اسفبار نجات پیدا کند و به عنوان یک امت مستقل و نیرومند اسلامى‌‌‌‌ در عرصه جهانى‌‌‌‌ حضور یابد و مشکلات سیاسى‌‌‌‌، اقتصادى‌‌‌‌، نظامى‌‌‌‌ و فرهنگى‌‌‌‌ خود را حل کند که اختلافات موجود را کنار بگذارند و با هم متحد گردند.

اصلاح‏‌طلبان و خیراندیشان نیز باید بدانند که حل مشکلات عمومى‌‌‌‌ جهان اسلام، جز با ایجاد وحدت ممکن نیست. لذا باید با عوامل تفرقه مبارزه‏ کنند و افکار آنها را به سوى‌‌‌‌ یک هدف متمرکز سازند.
البته مقصود از وحدت امت این نیست که پیروان مذاهب و فرقه‏‌هاى‌‌‌‌ اسلامى‌‌‌‌ از عقاید کلامى‌‌‌‌ و فقه خود دست بردارند و تنها پیرو یک مذهب شوند، زیرا گرچه چنین امرى‌‌‌‌ مطلوب است، در شرایط کنونى‌‌‌‌ امکان‏پذیر نیست، امّا مقصود این است که اصل مسلمان بودن و مسائل مشترک را بنگرند و اختلافات جزیى‌‌‌‌ را نادیده بگیرند. موارد زیر مى‌‌‌‌‏تواند به عنوان اهداف مشترک باشد:

1. ترویج و گسترش فرهنگ اسلام؛
2. ترویج توحید و مبارزه با شرک؛

3. دفاع از اسلام، قرآن و مقدسات اسلامى‌‌‌‌ در برابر هجوم استکبار جهانى‌‌‌‌ براى‌‌‌‌ تضعیف اسلام؛
4. مبارزه با تهاجم فرهنگى‌‌‌‌ غرب، مانند: فرهنگ مادى‌‌‌‌‏گرى‌‌‌‌، بى‌‌‌‌‏بندوبارى‌‌‌‌ و مفاسد اخلاقى‌‌‌‌، بى‌‌‌‌‏حجابى‌‌‌‌ آزادى‌‌‌‌‏هاى‌‌‌‌ جنسى‌‌‌‌، عیاشى‌‌‌‌، ولگردى‌‌‌‌ و بى‌‌‌‌‏ایمانى‌‌‌‌؛

5. دفاع از کشورهاى‌‌‌‌ غصب شده اسلامى‌‌‌‌؛
6. مبارزه با سلطه‏جویى‌‌‌‌ و نفوذ دشمنان اسلام در کشورهاى‌‌‌‌ اسلامى‌‌‌‌؛

7. دفاع از استقلال کشورهاى‌‌‌‌ اسلامى‌‌‌‌؛
8. کوشش در جهت خود کفایى‌‌‌‌ اقتصادى‌‌‌‌، علمى‌‌‌‌، صنعتى‌‌‌‌، نظامى‌‌‌‌، فرهنگى‌‌‌‌ و هنرى‌‌‌‌ امت بزرگ اسلام؛

9. سعى‌‌‌‌ در اعاده عظمت و قدرت از دست رفته امت اسلام.
هدف از وحدت مسلمانان و تقریب بین مذاهب اسلامى‌‌‌‌ باید ایجاد همکارى‌‌‌‌ و رسیدن به اهداف مشترک و حیاتى‌‌‌‌ جهان اسلام باشد. علماى‌‌‌‌ اسلام وظیفه دارند مسلمانان را هدایت کنند. با چنین وحدتى‌‌‌‌ است که مشکلات جهان اسلام حل و فصل مى‌‌‌‌‏شود و عظمت و استقلال امت اسلام حفظ مى‌‌‌‌‏گردد.[13]

 

[1]. انبیاء( 21) آیه 96:« إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ»
[2]. صحیح مسلم، ج 4، ص 1999: عن أبی موسى‌‌‌‌، قال قال رسول اللّه صلى‌‌‌‌ الله علیه و آله و سلم:« المؤمن للمؤمنین کالبنیان یشدّ بعضه بعضاً»
[3]. بحارالانوار، ج 74، ص 233: عن أبی عبداللّه علیه السلام، قال:« لا و اللّه، لایکون المؤمن مؤمناً أبداً حتى‌‌‌‌ یکون لأخیه مثل الجسد إذا ضرب علیه عرق واحد تداعت له سائر عروقه»
[4]. صحیح مسلم، ج 4، ص 1999: لقمان بن بشیر، قال: قال رسول اللّه صلى‌‌‌‌ الله علیه و آله و سلم:« مثل المؤمنین فی توادّهم وتراحمهم وتعاطفهم مثل الجسد، إذا اشتکى‌‌‌‌ منه عضو تداعى‌‌‌‌ له سائر الجسد بالسهر والحمّى‌‌‌‌»
[5]. سیره ابن هشام، ج 2، ص 147؛ البدایة و النهایة، ج 3، ص 273:« بسم اللّه الرحمن الرحیم. هذا کتاب من محمد صلى‌‌‌‌ الله علیه و آله و سلم بین المؤمنین و المسلمین من قریش و یثرب و من تبعهم، فلحق بهم، و جاهد معهم، إنّهم امّة واحدة من دون الناس»
[6]. سیره ابن‏هشام، ج 2، ص 150: أَخى‌‌‌‌‏ رسول‏اللّه صلى‌‌‌‌ الله علیه و آله و سلم: بین أصحابه من المهاجرین و الأنصار، فقال: فیها بلغنا، و نعوذ باللّه أن نقول علیه مالم یقل« تآخوا فی اللّه أخوین» ثم أخذ بید علی بن أبی‏طالب فقال:« هذا أخی». فکان رسول‏اللّه سیدالمرسلین، و إمام المتّقین، و رسول رب العالمین، الذی لیس له خطیر و لانظیر من العباد، و علی بن أبی‏طالب عنه أخوین
[7]. حجرات( 49) آیه 10:« إِنَّمَا المُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»
[8]. کافى‌‌‌‌، ج 2، ص 16: قال أبو عبداللّه علیه السلام:« المسلم أخوالمسلم، هو عینه، و مرآته، و دلیله، لایخونه، ولا یخدعه، ولایظلمه، ولایکذبه، ولایغتابه»
[9]. وسائل الشیعه، ج 8، ص 292: زرارة بن أعین، عن أبی‏جعفر علیه السلام قال:« من ترک الجماعة رغبةً عنها و عن جماعة المسلمین من غیر علّةٍ، فلاصلاة له»
[10]. همان، ج 8، ص 294: محمد بن علیّ الحلبی، عن أبی‏عبداللّه علیه السلام، قال:« من خلع جماعة المسلمین قدر شبر خلع ربقة الإیمان من عنقه»
[11]. آل عمران( 3) آیه 103:« وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَلا تَفَرَّقُوا وَاذکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَکُنْتُمْ عَلى‌‌‌‌‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذ لِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ»
[12]. انفال( 8) آیه 46:« وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرِینَ»
[13]. امینى‌‌‌‌، ابراهیم، آشنایى‌‌‌‌ با اسلام، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى‌‌‌‌ حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: سوم، 1388.