پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

بخش دوّم‏ مسائلى‌ پيرامون‏ جهان آخرت‏

بخش دوّم‏

مسائلى‌ پیرامون‏ جهان آخرت‏

 

روز قیامت ، روز حساب‏

به نام خداى‌ بخشنده مهربان‏

مردم از چه چیزى‌ از یکدیگر پرسش مى‌‏کنند * از آن خبر بزرگ * همان‏ خبر که درباره آن اختلاف دارند * نه چنین نیست که پندارند.............خواهند دانست * نه.............نه.............چنین نیست.خواهند دانست * آیا نمى‌‏نگرند که‏ چگونه زمین را مهد قرار دادیم؟ * که چگونه کوهها را استوار ساختیم؟ * که چگونه شما را زوج آفریدیم؟ * که چگونه خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم؟ * که چگونه پوشش شب را گستردیم؟ * و چگونه روز را مایه‏ تلاش و معاش قرار دادیم؟ * که چگونه بر فراز شما هفتگانه‏اى‌ محکم بنا نمودیم؟و چراغى‌ نور افشان نهادیم؟ * آیا نمى‌‏نگرند که چگونه از ابرهاى‌ فشرده باران فرو ریختیم؟ * تا بدان دانه و گیاه برویانیم و باغهاى‌ پر درخت و سر بهم آورده پدید آوریم *

هان که«روز قیامت ، روز جدایى‌» ، وعده گاه است * روزى‌ که بانگ‏ دردهند و مردم فوج فوج به محشر در آیند * درهاى‌ آسمان گشوده شود * و کوهها چون سراب روان شوند *

هان که جهنّم در کمین باشد * بازگشت گاهى‌ براى‌ سرکشان * که در آن سالها درنگ کنند * و در آن جایگاه سخت هیچ نوشیدنى‌ خنک و گوارایى‌ ننوشند * مگر آبى‌ جوشان و چرک * که این کیفر ، جزایى‌ است‏ معادل و همسان با کردار زشت ستمکاران * چون اینان امید به روز حساب نداشتند * و پیوسته آیات ما را تکذیب مى‌‏کردند * و البتّه ما دقیقا کار و کردارشان را ثبت و حساب کرده‏ایم *

آنچه خواندید ، ترجمه آیاتى‌ از قرآن کریم از سوره نبأ است.در این آیات خداى‌‏ متعال از آفرینش زمین و آسمان ، آفرینش جهان و انسان ، شب و روز و آب و باران ، دانه و گیاه و درختان.............یاد مى‌‏کند و بر این نکته کرارا تأکید مى‌‏فرماید:که اگر بنگرید ، مى‌‏بینید که اینها همه ساخت ما ، و آفریده‏هاى‌ هدفدار ماست و با تأکید مى‌‏گوید که هان!روز قیامت و حسابى‌ در پیش است و کار ما در آفرینش جهان و انسان ، بى‌‏هدف و بى‌‏سرانجام نیست.روز فصل و روز جدایى‌ در پیش است.نیکوکاران و بدکاران جدا مى‌‏شوند.به حسابها دقیقا رسیدگى‌ مى‌‏شود و آنهایى‌ که به چنین روز حسابى‌ باور و امیدى‌ نداشته‏اند.به کیفر و عذابى‌ سخت و دردناک گرفتار آیند.چون اینان«حساب و روز حساب»را از یاد برده بودند.

امّا متّقین که پیوسته به یاد روز حساب بوده‏اند و از خوف این روز دست به گناه‏ نیالوده‏اند در گشایش و امن و آسایش به بهشت جاودان پروردگار در آیند.

از آیات این سوره مبارک و آیات بسیار دیگرى‌ در قرآن مجید ، و همچنین از سخنهاى‌ ارجمند پیامبر اکرم و امامان بزرگوار ، این طور استفاده مى‌‏شود که در قیامت‏ اعمال مردم بطور دقیق مورد محاسبه و رسیدگى‌ قرار مى‌‏گیرد و مقدار ارزش و خوب و بد کارهاى‌ هر انسانى‌ کاملا تعیین مى‌‏گردد.

چگونگى‌ و کیفیّت حساب در بعضى‌ احادیث پیامبر بیان شده است که به برخى‌ از آنها اشاره مى‌‏کنیم ، پیامبر اکرم فرموده‏اند:

در قیامت قبل از این که انسان قدم بردارد ، از چهار چیز مورد سؤال‏ و حساب قرار مى‌‏گیرد:عمرت را در چه راهى‌ صرف کردى‌؟بدنت را در چه راهى‌ فرسوده ساختى‌؟اموالت را از چه راهى‌ کسب کرده‏اى‌ و در چه‏ راهى‌ مصرف نموده‏اى‌؟

و از دوستى‌ پیامبر خدا و اهل بیت او هم سؤال مى‌‏شود.

و در سخنى‌ دیگر فرموده‏اند:

در قیامت انسانى‌ را براى‌ حساب حاضر مى‌‏کنند ، حسنات فراوان و کارهاى‌‏ نیک بسیار انجام داده و همراه دارد ، امیدوار است که با این کارهاى‌ نیکو از عذاب الهى‌ نجات یابد ، انتظار مى‌‏کشد که فرشتگان او را به بهشت‏ رهنمون شوند.

در این هنگام عدّه‏اى‌ سر مى‌‏رسند که در دنیا از او طلبکار بوده‏اند و این فرد حقّ آنان را به ستم نپرداخته است ، دادخواهى‌ مى‌‏کنند و حقّ خود را طلب‏ مى‌‏نمایند.امّا این شخص متجاوز و ستمگر در قیامت چیزى‌ ندارد تا حقوق‏ این صاحبان حق و طلبکاران را بپردازد.ناچار فرشتگان از حسنات‏ شخص متجاوز بر مى‌‏دارند و به صاحبان حقّ مى‌‏دهند که طلبکاران راضى‌‏ شوند.اگر باز هم طلبکار دیگرى‌ دادخواهى‌ کند و طلب و حقّ خود را مطالبه نماید ، چون ممکن است کار خوبى‌ برایش نمانده باشد که به این‏ طلبکار بپردازند از سیّئات و گناهان این طلبکار مى‌‏کاهند و در نامه عمل آن‏ فرد متجاوز مى‌‏افزایند.این فرد-که در دنیا حقوق دیگران را ضایع کرده و به حقّ دیگران ستم کرده است-به این ترتیب حسنات و خیرات و نیکیهایى‌ که در دنیا انجام داده از دست مى‌‏دهد و بار سنگینى‌ نیز بر گناهانش افزوده مى‌‏گردد.او مى‌‏ماند و این بار سنگین و پلید و نامه‏اى‌ زشت‏ و سیاه.............

و در سخنى‌ دیگر فرموده‏اند:

هر کس از روى‌ ستم تازیانه‏اى‌ به کسى‌ بزند ، در قیامت حتما قصاص خواهد شد.

و خود در آخرین روزهاى‌ عمر شریفش در پیش چشم همگان تن به قصاص سپرد و فرمود:

قسم به خدا قصاص در دنیا ، بسى‌ آسانتر و سهل‏تر از قصاص قیامت و روز حساب است.در دنیا قصاص را احیا کنید تا از قصاص قیامت در امان‏ مانید.

و باز هم رسول خدا حضرت محمّد مصطفى‌ فرموده است:

از نخستین کسانى‌ که در قیامت از یکدیگر دادخواهى‌ مى‌‏کنند زن و شوهر ناسازگار و متجاوز هستند.مرد در پیشگاه عدل الهى‌ از همسر تجاوزگرش‏ شکایت مى‌‏کند که این زن بى‌‏جهت از من عیبجویى‌ و بدگویى‌ مى‌‏نمود ، اذیّت‏ و آزارم مى‌‏داد و زندگى‌ و حضور در خانه را در کامم تلخ مى‌‏نمود.

زن در صدد انکار بر مى‌‏آید ولى‌ فرشتگان بر دهانش مهر مى‌‏زنند که نتواند سخن گوید.اعضا و جوارح و دست و پاى‌ زن به سخن مى‌‏آیند و آزار و اذیّت صاحبشان را نسبت به همسر تأیید مى‌‏کنند و به ضرر صاحبشان‏ شهادت مى‌‏دهند.

گاه برعکس زن از شوهرش ، شوهر تجاوز کارش شکایت مى‌‏کند و مى‌‏گوید: او زندگى‌ را بر من سخت مى‌‏گرفت ، در خانه بى‌‏جهت داد و فریاد مى‌‏کرد و خانه را با آتش خشم خود مى‌‏سوزاند.

اعضا و جوارح مرد ، بر ضد او شهادت مى‌‏دهند و گفتار زن را تصدیق‏ مى‌‏کنند.

پیامبر اسلام که رحمة للعالمین و نجاتبخش انسانهاست ، دوست ندارد که انسانى‌‏ خود را گرفتار عذاب آخرت و سختى‌ حساب روز قیامت نماید.لذا خطاب به همه‏ انسانهاى‌ مؤمن و حقّ‏پذیر مى‌‏گوید:

خدا رحمت کند بنده‏اى‌ را که اگر حقوقى‌ از دیگران بر گردن دارد پیش از فرا رسیدن مرگش ، پیش از این که به جهان آخرت رحلت کند ، پیش او برود و حقّش را بپردازد و رضایتش را جلب کند.زیرا در قیامت درهم و دینارى‌‏ در اختیار انسان نیست تا به صاحبان حقّ بپردازد و دین خود را ادا کند.در آنجا فقط اعمال خوب و بد انسان به همراهش مى‌‏باشد.ناچار دیگران از اعمال خویش حقّ خود را استیفا مى‌‏نمایند و اگر کار نیکى‌ نداشته باشد ، از گناهان طلبکار برداشته مى‌‏شود و به گناهان او افزوده مى‌‏گردد.

یقینا ما نیز در چنین روز سختى‌ در پیشگاه پروردگارمان مسئول و پاسخگو خواهیم بود و براى‌ آن روز بزرگ ، که فرمان و قدرت ، همه به دست خداست و هیچ کس‏ را-بى‌‏اذن او-یاراى‌ سخن گفتن نیست و جز سخن حقّ و صواب نتوان گفت ، ناچار باید توشه برداریم و بهترین توشه‏ها تقوى‌ است.و به سخن پیامبر گرامیمان اوّلین چیزى‌‏ که در قیامت مورد محاسبه قرار مى‌‏گیرد ، نماز است و بهترین چیزى‌ که انسان با خود مى‌‏برد؛اخلاق نیکو است.خوب است قبل از این که در قیامت مورد محاسبه قرار گیریم‏ خود به حساب خود برسیم و به اعمالمان بنگریم و آنها را دقیقا بسنجیم و توزین کنیم که‏ پیامبرمان فرموده‏اند:به حساب خود برسید قبل از این که به حساب شما رسیدگى‌ شود و اعمال خود را مورد وزن و سنجش قرار دهید پیش از این که آنها را بسنجند. آیه‏اى‌ از قرآن کریم‏

اِنَّ الَّذینَ یَضِلُّونَ عَن سَبیلِ اللَّهِ لَهُم عَذابٌ شَدیدٌ بِما نَسُوا یَومَ الحِسابِ. سوره ص 26

البته کسانى‌ که از راه خدا گمراه شوند عذاب سختى‌ خواهند دید ، چون که اینان روز حساب را فراموش کردند.

 

بیندیشید و پاسخ دهید.

1-خداى‌ متعال در سوره نبأ با یاد از هدفدارى‌ جهان ، چه موضوعى‌ را یادآورى‌ مى‌‏نماید؟

2-خداى‌ متعال در این سوره به چه مسائلى‌ اشاره فرموده است؟(همان قسمت که در درس آمده‏ است)

3-چرا روز قیامت«روز فصل ، روز جدایى‌»هم نامیده مى‌‏شود؟

4-در سوره نبأ علّت کیفر طغیان کاران چه چیزى‌ بیان شده است؟

5-پیامبر گرامى‌ فرموده‏اند که در قیامت در مورد چهار چیز از انسان سؤال مى‌‏شود ، آن چهار کدامند؟

6-اگر کسى‌ در دنیا ستم کرده باشد و حقّ و مال دیگران را ربوده باشد ، صاحبان حقّ در قیامت‏ چگونه دادخواهى‌ مى‌‏کنند؟چگونه حقّ خود را از او مى‌‏گیرند؟

7-زن و شوهر ناسازگار و متجاوز ، در قیامت چگونه از یکدیگر دادخواهى‌ مى‌‏کنند؟اگر در صدد انکار برآیند چگونه واقع بر ملا مى‌‏شود؟

8-پیامبر در مورد اداى‌ حقّ دیگر بندگان خدا چه فرموده‏اند؟

9-اوّلین چیزى‌ که در قیامت از آن سؤال مى‌‏شود ، چیست؟بهترین چیزى‌ که با خود به قیامت مى‌‏بریم‏ چیست؟

10-حدیثى‌ از پیامبر اکرم در مورد محاسبه و سنجش بگویید.این حدیث را توضیح دهید.

11-بهترین توشه‏ها براى‌ روز قیامت چه توشه‏اى‌ است؟

 

میزان در قیامت‏

هنگام مرگ دنیا در مقابل چشم انسان در هم پیچیده مى‌‏شود و آخرت در پیش رویش گشوده مى‌‏گردد.دوران اختیار و عمل پایان مى‌‏پذیرد و هنگام‏ حساب و جزا فرا مى‌‏رسد و انسان از دنیا به آخرت انتقال مى‌‏یابد.اگر به‏ دنیا و ارزشها و مقامهاى‌ دنیوى‌ دلبسته باشد ، این گذر و انتقال براى‌ او سخت و جانگداز خواهد بود و اگر به ارزشهاى‌ الهى‌ دلداده باشد این گذر براى‌ او سراسر شور و شوق خواهد بود.

حضرت رضا درباره سکرات موت مى‌‏فرماید:لحظه انتقال از این جهان به‏ جهان آخرت براى‌ کافر ستمکار بسیار سخت خواهد بود ، چونان که‏ گویى‌ افعى‌‏ها پى‌ در پى‌ او را مى‌‏گزند و عقربها او را مرتّبا نیش زهر آگین‏ مى‌‏زنند و یا از این هم شدیدتر و سخت‏تر.............

پرسیدند که گفته مى‌‏شود رنج جدایى‌ از دنیا براى‌ کافران سخت‏تر از رنجى‌‏ است که بدنشان را با ارّه پاره پاره کنند و یا با قیچى‌ قطعه قطعه نمایند و یا این که با سنگ گران بکوبند و یا آن که میله آهنین آسیا را بر چشمشان‏ گذارند و سنگ آسیا را بچرخانند.............

حضرت رضا در پاسخ فرمودند:بله!همین طور است ولى‌ نه براى‌ همه‏ کافران بلکه براى‌ برخى‌ از آنها که ستمکار و پر گناه بوده‏اند و تازه این آغاز کار است و عذابهاى‌ سخت و سخت‏ترى‌ در برزخ و قیامت در پیش دارند. و برعکس افراد مؤمن و خداپرست که دل به خدا داده و تسلیم امر او شده‏اند و به یاد عالم آخرت بوده‏اند و جز به انصاف و عدل با مردم رفتارى‌‏ نداشته‏اند ، بسیار آسان گذر مى‌‏کنند.گویى‌ شاخه گلى‌ را مى‌‏بویند و جان به‏ جان آفرین تسلیم مى‌‏دارند.[1] این گذر به جهان برزخ و سپس به عالم قیامت‏ خواهد بود تا در قیامت که روز میزان و روز حساب است اعمالشان را بسنجند و درست و کامل به حسابشان برسند. میزان در قیامت‏

خدا در قرآن مى‌‏فرماید:

سکرات موت به حقّ در رسید و این همان است که از آن مى‌‏گریختى‌ * هم‏ اینک پرده‏هاى‌ غفلت را از پیش چشمت کنار زنیم تا تیز و ژرف بنگرى‌ * ما در قیامت میزانهاى‌ عدل مى‌‏نهیم و اعمال انسانها را به قسط مى‌‏سنجیم و به هیچ کس ستم روا نمى‌‏داریم.

فکر مى‌‏کنید میزانهاى‌ عدل چگونه‏اند؟فکر مى‌‏کنید ترازوهاى‌ قیامت چگونه‏اند؟ سنگینى‌ و ارزش عمل را چگونه وزن مى‌‏کنند؟بى‌‏وزنى‌ و بى‌‏ارزشى‌ عمل را با چه‏ ترازویى‌ مى‌‏سنجند؟

میزان به معناى‌ ترازو و وسیله سنجش است و روشن است که هر چیزى‌ را با ترازو و میزان مخصوص به خودش مى‌‏سنجیم.مثلا براى‌ تعیین وزن یک گوشواره‏ کوچک از یک ترازوى‌ ظریف و حسّاس استفاده مى‌‏کنیم و براى‌ سنجش وزن یک‏ کامیون بزرگ پر از هندوانه یک باسکول بزرگ را بکار مى‌‏بریم.براى‌ سنجیدن مقدار حرارت بدن از میزان الحرارة و براى‌ سنجش بلندى‌ از متر سود مى‌‏بریم.مى‌‏بینید که‏ میزانها اشکال و انواع گوناگون دارند ، میزان الحرارة با یک باسکول چقدر تفاوت دارد 1-منظور حالات ظاهرى‌ ساعات مرگ نیست که اطرافیان آن حالات را مشاهده مى‌‏کنند ، بلکه رنج‏ جدایى‌ از علایق دنیوى‌ است که جان کافر را در لحظات مرگ و بعد از آن خواهد آزرد.

 

ولى‌ با همه تفاوتها به هر دو میزان و وسیله سنجش مى‌‏گویند.

براى‌ این که بهترین خط و یا بهترین نقاشى‌ را در کلاس بسنجید چه میزانى‌‏ بکار مى‌‏برید؟

براى‌ تشخیص این که چه کسانى‌ از همه نیرومندترند«میزان»چیست؟

براى‌ تشخیص شجاعت یک رزمنده چه میزانى‌ بکار مى‌‏برید؟

در این گونه موارد«میزان و ترازو»همان بهترین نمونه‏ایست که وجود دارد.مثلا براى‌ تشخیص و بررسى‌ حسن و زیبایى‌ یک نوشته ، آن را با سرمشق و نوشته یک استاد خط مى‌‏سنجند در این جا«میزان»نوشته استاد است.براى‌ تشخیص مقدار قدرت‏ دانش‏آموزان یک کلاس بین آنان مسابقه برقرار مى‌‏کنند و نیرومندترین فرد کلاس را «میزان»قرار مى‌‏دهند.در حلّ یک مسأله حساب ، معلّم کار یک دانش‏آموز کوشا و منظم‏ را که مسأله را کامل و درست حل کرده است«میزان»قرار مى‌‏دهند و به دانش‏آموزان‏ مى‌‏گوید:«به دفتر او بنگرید و کار خود را با او مقایسه کنید و بسنجید». * * *

از قرآن کریم نیز استفاده مى‌‏شود که در قیامت براى‌ بررسى‌ و محاسبه اعمال‏ بندگان ، پروردگار متعال«میزان»معیّن مى‌‏کند و به این وسیله اعمال آنان را وزن مى‌‏کند تا انسانها بر اثر وزن و ارزش اعمال خویش به کیفر و یا پاداش رسند ، در این باره خدا در قرآن مى‌‏فرماید:

در روز قیامت میزانهاى‌ عدل برقرار مى‌‏سازیم ، پس به هیچ کس ستم‏ نمى‌‏شود ، حتى‌ اگر به مقدار خردلى‌ عمل داشته باشد همه را حاضر مى‌‏سازیم و ما براى‌ حسابگرى‌ کافى‌ هستیم.

در آن روز توزین و سنجش مطابق حقّ باشد ، پس کسانى‌ که میزانشان-از اعمال نیک-سنگین باشد ، رستگار خواهند بود و کسانى‌ که میزانشان‏ سبک باشد زیانکار و خاسر خواهند بود.زیرا اینان به آیات ما ستم کرده‏اند و در جهنّم جاوید مى‌‏شوند.

البتّه میزان در قیامت با این ترازوها و میزانهاى‌ مادّى‌ که با آنها آشنا هستیم ، تفاوت دارد؛میزان قیامت آن نوع میزانى‌ است که به وسیله آن مى‌‏توان اخلاق و عقاید و افکار مردم را سنجید.براى‌ سنجش عقاید مختلف«حقّ»میزان است و با مقایسه با «حقّ»مى‌‏توان آنها را سنجید.براى‌ سنجش اعمال انسانها آنها را با اعمال برگزیدگان و شایستگان ، انبیاء و اولیاء و امامان مقایسه مى‌‏کنند؛«میزان»اعمال و رفتار صالحین‏ است ، هر مقدار عمل انسان به عمل آنان مشابهت بیشترى‌ داشته باشد ، سنگینتر و پرارزش‏تر خواهد بود.اعمالى‌ که براى‌ خدا و در راه رضاى‌ او انجام شود سنگین و پرارزش است و اعمالى‌ که با غفلت و براى‌ غیر خدا انجام گردد پوک و بى‌‏ارزش‏ مى‌‏باشد و هر چند ظاهرى‌ نیکو داشته باشد در قیامت به حساب حسنات و اعمال نیکو منظور نمى‌‏شود.بنابراین کسى‌ به بهشت و مقام قرب پروردگار مى‌‏رسد که اعمالش‏ وزین و سنگین باشد و کسى‌ که اعمالش را وزنى‌ نباشد این کارهایش موجب نجاتش‏ نمى‌‏شود ناچار به جهنّم مى‌‏رود و در قعر آتش فرو مى‌‏افتد.

به ترجمه این سوره قرآن-سوره قارعه-توجّه کنید:

به نام خداى‌ بخشنده مهربان‏

کوبنده * کوبنده چیست؟ * چه میدانى‌ که کوبنده چیست؟ * آن روز که-از شدّت سختى‌-مردم چون پروانگان به این سو و آن سو روند * و کوهها چون پشم حلاّجى‌ شده گسیخته و متلاشى‌‏ گردند * پس آن روز هر کس اعمالش را وزنى‌ باشد * به یک زندگى‌‏ خوب و خشنود در آید * و امّا آن کس که اعمالش پوک و بى‌‏وزن‏ باشد * جایگاهش هاویه-قعر جهنّم-است * و چه میدانى‌ که هاویه‏ چگونه عذابى‌ است؟ * آتشى‌ است سخت و سوزنده و گدازنده *

روز قیامت ، هنگام سنجش عمل و پهنه آشکار شدن سرائر و پنهانى‌‏هاست ، پهنه‏ایست‏ که انسان کلیّه اعمال و حرکاتش را بالعیان مشاهده خواهد کرد.خداى‌ بزرگ مى‌‏فرماید:

در قیامت نامه عمل براى‌ انسان گشوده مى‌‏شود و صاحب نامه تمام اعمالش‏ را مشاهده مى‌‏کند.در آن روز انسان از آنچه پیش فرستاده و آنچه در پى‌‏ نهاده آگاه مى‌‏گردد.بلکه هر انسانى‌ به نفس خویش بصیر است.

 

در قیامت پرونده انسان آنچنان روشن و آشکار است که وقتى‌ در آن مى‌‏نگرد کاملا به اعمالى‌ که انجام داده آگاه مى‌‏شود و به صحّت مندرجاتش اعتراف مى‌‏کند و میزان آنچنان دقیق است که انسان خود نیز مأمور مى‌‏شود به حسابش برسد ، در قیامت به‏ انسان خطاب مى‌‏شود:«نامه عملت را بخوان که امروز خودت براى‌ حسابرسى‌ خود کافى‌ هستى‌».در قیامت آن چنان حقیقت و باطن اعمال آشکار مى‌‏گردد که هیچ کس را یاراى‌ انکار نیست ، که اگر در صدد انکار برآیند بر دهانشان مهر زنند تا اعضا و جوارحشان شهادت دهند.خدا در قرآن مى‌‏فرماید:

در آن روز-در قیامت-بر دهانشان مهر زنند و اعضا و جوارحشان ، دست و پایشان به سخن آیند و به کردارهاى‌ خویش شهادت دهند.

حتّى‌ خود نامه عمل به سخن مى‌‏آید و به حقّ گواهى‌ مى‌‏دهد ، خدا در قرآن مى‌‏فرماید: این کتاب ماست که بر طبق حقّ علیه شما شهادت مى‌‏دهد.

روز قیامت ، روز حساب و میزان ، روز حقّ و عدل و روز پاداش و کیفر است. روز جدایى‌ کامل نیکوکاران از بدکاران و ستمکاران است.پس چه خوب است که خود را براى‌ حضور در آن روز بزرگ آماده سازیم و اعمالى‌ انجام دهیم که با مشاهده آنها در آن روز بزرگ و عظیم گرفتار و شرمنده نباشیم. آیه‏اى‌ از قرآن کریم‏

وَ نَضَعُ المَوازینَ القِسطَ لِیَومِ القِیمَةِ فَلا تُظلَمُ نَفسٌ شَیئاً وَ اِن کانَ مِثقالَ‏ حَبَّةٍ مِن خَردَلٍ اَتَینابِها و کَفى‌ بِنا حاسِبینَ. سوره انبیاء آیه 47

براى‌ روز قیامت میزانهاى‌ عدل مى‌‏نهیم ، پس به هیچ کس ستم نشود و اگر عملى‌ به اندازه سنگینى‌ دانه خردلى‌ باشد آن را مى‌‏آوریم و ما براى‌ حساب کافى‌ هستیم.

 

بیندیشید و پاسخ دهید.

1-گذرگاه دنیا به آخرت براى‌ چه کسانى‌ سخت و جانگداز و براى‌ چه کسانى‌ شوق آفرین و پرشور خواهد بود؟

2-بنا به سخن حضرت رضا-علیه السّلام-لحظه انتقال از دنیا به آخرت براى‌ کافرین ستمکار چگونه خواهد بود؟براى‌ افراد مؤمن و خداپرست ، لحظه انتقال چگونه خواهد بود؟

3-در قیامت چه کسانى‌ رستگار و چه کسانى‌ خاسر و زیانکار خواهند بود؟(با توجّه به مطالبى‌ که در کتاب آمده است).

4-انواع میزانهایى‌ که در درس شمرده شده است بگویید و بیان کنید که در قیامت«میزان»چیست؟ اعمال انسان را با چه میزانى‌ مى‌‏سنجند؟

5-سنگینى‌ و یا پوکى‌ و بى‌‏وزنى‌ عمل در قیامت به چیست؟

6-با توجّه به آیات سوره قارعه ، چه کسانى‌ در آخرت به یک زندگى‌ خوب و خشنود در آیند؟چه‏ کسانى‌ به هاویه روند و عذاب شوند؟

7-براى‌ آن که از شرمندگى‌ و گرفتارى‌ روز قیامت برهیم ، چه اعمالى‌ باید انجام دهیم؟

 

بهشت و بهشتیان-دوزخ و دوزخیان‏

شخصى‌ از ابوذر غفارى‌ پرسید:چرا مردن براى‌ ما ناپسند است؟ابوذر در پاسخ گفت:به این علّت که شما دنیاى‌ خود را آباد کرده‏اید و آخرت را خراب و ویران نموده‏اید.در این دنیا به هوسها و معصیتها پرداخته و هر چه‏ داشته‏اید در این دنیا مصرف کرده‏اید ، زاد و توشه‏اى‌ براى‌ آخرت پیش‏ نفرستاده‏اید.و البتّه براى‌ شما گران و ناگوار خواهد بود که از محلّ آباد به‏ محلّ خراب و ویران کوچ کنید.

گفت:اى‌ ابوذر!حال ما هنگام ورود به جهان آخرت چگونه است؟

ابوذر گفت:مردم دو دسته‏اند:نیکوکاران و زشت‏کاران امّا نیکوکاران مانند کسى‌ هستند که مدّتها از خانه و کاشانه خویش ، از آشنایان و بستگان خویش‏ دور بوده و اکنون وارد خانه و کاشانه خود مى‌‏شود و بستگان و اهل خود را دیدار مى‌‏نماید.چه نشاط و سرورى‌ به این فرد دست مى‌‏دهد؟!چقدر خوشحال و خشنود مى‌‏شود؟!نیکوکاران هم این چنین هستند.بر خداى‌‏ مهربان و بهشت زیباى‌ او وارد مى‌‏شوند و مورد استقبال ملائکه و پیامبران و ابرار و اولیاء واقع مى‌‏شوند و از نعمتهاى‌ بى‌‏پایان بهشتى‌ بهره‏مند مى‌‏گردند. امّا گنهکاران و زشت‏کاران مانند شخص مجرم و جنایتکارى‌ هستند که‏ گریخته باشد.وقتى‌ او را دستگیر کنند و باز گردانند تا به جزاى‌ جرم و جنایتش برسانند ، چه حالى‌ دارد؟خود را گرفتار اعمال خود مى‌‏بیند. گنهکار هم یک چنین حالى‌ دارد ، خود را گرفتار خشم و غضب و عذاب‏ پروردگار مى‌‏بیند.مى‌‏بیند که از عبودیّت پروردگار متعال تجاوز کرده و به‏ حقوق او و حقوق بندگان او تعدّى‌ کرده است ، سرکشى‌ و زیاده‏روى‌ و هوسبازى‌ نموده است و اینک باید در نزد خداى‌ منتقم حاضر شود.

حالت شرمندگى‌ سوزنده‏اى‌ به او دست مى‌‏دهد و خود را مستحقّ عذاب‏ مى‌‏بیند و سرانجام کشان کشان او را به جهنّم مى‌‏برند.

باز پرسید:اى‌ ابوذر!بگو بدانیم حال ما پیش خدا چگونه است؟بهشتى‌‏ هستیم یا جهنّمى‌؟

ابوذر گفت:اعمال خود را به کتاب خدا عرضه کنید ، ببینید خدا در کتابش‏ چه مى‌‏گوید و شما چگونه‏اید.خدا مى‌‏گوید:«ابرار»بهشتیند و«فجّار» جهنّمى‌.

پرسید:پس رحمت خدا چه مى‌‏شود؟

ابوذر گفت:رحمت خدا به افراد نیکوکار بسیار نزدیک است. * * *

بازگشت انسان در آخرت ناچار به یکى‌ از این دو سر منزل است ، یا در بهشت‏ مسکن مى‌‏گزیند و یا به جهنّم داخل مى‌‏شود: بهشت‏

بهشت جایگاه افراد خداپرست و دیندار و نیکوکار است ، منزلگه جاودانه‏ پیامبران و پیروان آنهاست ، بهترین و زیباترین جایگاهى‌ است که خداى‌ مهربان براى‌‏ بندگان نیکو کارش تهیّه کرده است.بسیار وسیع و بزرگ است به پهناى‌ آسمانها و زمین‏ و بلکه بزرگتر و گسترده‏تر.روشن و زیبا و نورانى‌ است ، فراتر از این وصفهاست.قرآن‏ شریف از بهشت غالبا با لفظ«جنّة»یاد کرده است جنّت یعنى‌ باغ و بوستان خرّمى‌ که‏ انبوه درختانش سر بهم آورده است ، از زیر شاخه‏هاى‌ سر سبز و زیباى‌ باغهاى‌ بهشتى‌ ، جویهاى‌ آب زلال و خنک روان است و میوه‏هاى‌ رنگارنگ و خوشمزه بر شاخه‏ها آویزان است و با وزش نسیم معطّر به این سو و آن سو مى‌‏روند.فساد و زشتى‌ و تباهى‌ در بهشت راه ندارد و جان پاک نیکوکاران هر چه آرزو کند برایشان فراهم است.هر گاه که‏ تمنّاى‌ میوه‏اى‌ کند ، شاخه زیباى‌ درختى‌ با دست نسیم به حرکت مى‌‏آید و تا نزدیک دست‏ نیکوکار بهشتى‌ پیش آمده و میوه را در دست او مى‌‏نهد.

در بهشت کاخها و قصرهاى‌ بسیار مجلّل براى‌ مؤمنین بنا شده است و با فرشهاى‌ خوش بافت و زیبا مفروش گشته‏اند ، مؤمنین لباسهاى‌ خوش رنگ و زیبا بر تن‏ مى‌‏کنند و بر تختهاى‌ راحت تکیه مى‌‏زنند و با پیامبران و ائمّه اطهار و شهداء و دیگر بهشتیان به گفتگو و مؤانست مى‌‏نشینند.

پیامبر مى‌‏فرمایند:در بهشت دیدم که فرشتگان قصر زیبایى‌ را با اجرهایى‌ از طلا و جواهرات بنا مى‌‏کنند ، گاه تند و پر شتاب به کار مى‌‏پردازند و گاه از کار دست مى‌‏کشند.

پرسیدم چه مى‌‏کنید؟و چرا گاهى‌ از کار دست مى‌‏کشید؟

گفتند:براى‌ یکى‌ از مؤمنین قصرى‌ بنا مى‌‏کنیم.

-پس چرا گاهى‌ از کار دست مى‌‏کشید؟

-چون مصالح ما تمام مى‌‏شود.

-مگر مصالح کار شما چیست؟

-مصالح کار ما ذکر«اللّه اکبر»و«لا اله الاّ اللّه»است که به این صورت جلوه‏ مى‌‏کند.مصالح کار ما یاد خدا و اعمال نیکو است که مؤمن از دنیا براى‌ ما مى‌‏فرستند ، هر گاه که مؤمن به کار خیر و یاد خدا مشغول باشد براى‌ ما مصالح مى‌‏رسد و اگر مؤمن‏ غافل شود و کار خیر انجام ندهد به ما هم مصالحى‌ نمى‌‏رسد ، ناچار از کار باز مى‌‏ایستیم.

در بهشت نعمتها از اعمال دنیایى‌ ما ساخته مى‌‏شود و برخى‌ از نعمتهاى‌ بهشتى‌‏ آنچنان خوب و زیباست که به زیبایى‌ و خوبیش هیچ چشمى‌ ندیده و وصف دلپذیرش را هیچ گوشى‌ نشنیده و حتّى‌ اندیشه‏اش هم به هیچ فکرى‌ خطور نکرده است.خلاصه این‏ که بهشت و نعمتهاى‌ بهشتى‌ از افق فهم و درک و اندیشه ما بسى‌ بالاتر است و هر چه‏ گفته‏اند در خور فهم و اندیشه ما گفته‏اند وگرنه نمى‌‏توان آن واقعیّت عظیم و زیبا را به‏ بیان و وصف در آورد ، هر چه گفته شده بهشت از آن برتر و زیباتر است.امّا براى‌ این که‏ بدانیم چه منزلگاه زیبایى‌ در پیش داریم خداوند کریم گوشه‏اى‌ از آن را به زبان ما توصیف فرموده است:

مثل بهشتى‌ که به متّقین وعده داده شده است این چنین است:

درختهایش انبوه و شاخه‏هایش بهم پیوسته است و زیر این شاخه‏هاى‌ بهم‏ پیوسته نهرهاى‌ زیبا روان است ، خوردنیهایش همیشه آماده و سایه خنکش‏ پایدار است ، چنین بهشتى‌ عاقبت و منزلگاه پرهیزگاران است و امّا پایان کار کافران آتش.[سوره رعد آیه 35]

در بهشت هر چه تمنّا کنید آماده و هر چه بخواهید فراهم است‏[سوره فصّلت آیه 30] خدا به مردان‏ و زنان مؤمن ، بهشتى‌ را وعده داده که پیوسته نهرهاى‌ زیبا از زیر انبوه‏ درختانش روان است و همیشه در منزلهاى‌ خوب و پاکیزه آن مسکن گزینند و البتّه رضایت و خشنودى‌ خدا از همه اینها برتر و بالاتر است و اینست‏ فوز عظیم و سعادت بزرگ‏[سوره توبه آیه 72].

همه بهشتیان در یک مرتبه و یک درجه نیستند بلکه نسبت به میزان ایمان و خلوصشان و مقدار اعمال صالحشان تفاوت دارند.در بهشت مرگ و بیمارى‌ و غم و غصّه و اندوه وجود ندارد و بهشتیان همواره مورد لطف خداى‌ متعال مى‌‏باشند و از نعمتهاى‌ پنهان و آشکار الهى‌ همواره برخوردارند و از همه بالاتر این که خدا از آنان‏ راضى‌ است و آنان هم از خدا و الطاف او راضى‌ و خشنودند. دوزخ‏

دوزخ جایگاه فجّار و ستمگران است محلّ داخل شدن مشرکان و منافقان و بدکرداران است.دوزخیان زندگى‌ بسیار سخت و دردناکى‌ دارند اعمال زشت و کفر و نفاقشان به صورت عذابها و شکنجه‏هاى‌ سخت بر ایشان ظاهر مى‌‏شود و آنان را به درد و رنج مى‌‏کشد لباسهاى‌ آتشین بر تنشان مى‌‏پوشانند و غل و زنجیر بر دست و پایشان‏ مى‌‏افکنند ، آتش دوزخ از جانشان زبانه مى‌‏کشد و گوشت و پوستشان را مى‌‏سوزاند و به‏ باطن قلب و روحشان نفوذ مى‌‏کند ، طعام و شراب جهنّمیان کثیف و آلوده و سوزنده و بد بو است از چرک هم پلیدتر و از مردار هم بد بوتر است.عذابهاى‌ جهنّم-که نمود کفر و نفاق و ستم و زشتى‌ اعمال جهنّمیان است-آنقدر سخت و دردآور است که براى‌‏ ما قابل تصوّر نیست.خداى‌ متعال گوشه‏اى‌ از آنهمه سختى‌ و عذاب را براى‌ ما بیان‏ فرموده است:

ما براى‌ ستمکاران آتشى‌ مهیّا کرده‏ایم که شعله‏هاى‌ آن چون خیمه‏اى‌ آنها را در بر گیرد و اگر از شدّت عطش آبى‌ طلب کنند آبى‌ چون آهن مذاب به آنها داده شود که چهره‏شان را بریان کند.چه بد شربتى‌ و چه بد منزلگاهى‌ است.[سوره کهف آیه 29] کسانى‌ که آیات ما را انکار کرده‏اند ، به زودى‌ به آتششان مى‌‏افکنیم هر گاه که‏ پوستهایشان بسوزد پوستهاى‌ دیگر در جایش برویانیم تا عذاب را بچشند و البتّه خدا مقتدر و حکیم است‏[سوره نساء آیه 55].

کسانى‌ که طلا و نقره را در گنجها انباشته مى‌‏کنند و در راه خدا مصرف‏ نمى‌‏نمایند به عذابى‌ دردناک نویدشان ده ، روزى‌ که آن پولها را در آتش‏ جهنّم گداخته سازند و بوسیله آن پولهاى‌ گداخته بر پیشانیها و پهلوها و پشتهایشان داغ زنند و گفته مى‌‏شود اینهاست که براى‌ خودتان ذخیره‏ کرده‏اید.پس بچشید آنچه را براى‌ خودتان مى‌‏اندوختید[سوره توبه آیه 35]. * * *

حتما دوست داریم بدانیم که:سرانجام کار ما چیست؟منزلگاه آخرت ما کجاست؟بهشت است یا دوزخ؟

اگر بدقّت در اطراف این سخن پیامبر اندیشه کنیم شاید بتوانیم حدس بزنیم که‏ عاقبت کار ما چگونه است ، پیامبر مى‌‏فرمایند:

 

بهشت پوشیده با رنجها و مشکلات است.

هر کس که رنجها و مشکلات دنیا را تحمّل کند وارد بهشت شود.

و جهنّم پوشیده است با لذّتها و هوسها و شهوتها ، کسى‌ که پاسخ به هوسها و شهوتهایش دهد به آتش جهنّم در آید. آیه‏اى‌ از قرآن کریم‏

مَثَلُ الجَنَّةِ الَّتى‌ وُعِدَ المُتَّقُونَ تَجرى‌ مِن تَحتِهَا الاَنهار اُکُلُها دآئِمٌ وَ ظِلُّها تِلکَ عُقبَى‌ الَّذینَ اتَّقَوا وَ عُقبَى‌ الکافِرینَ النّارُ. سوره رعد آیه 35

مثل بهشتى‌ که به متّقین وعده داده شده است چنین است:پیوسته از زیر شاخه‏هاى‌ انبوهش نهرهاى‌(زیبا)روان است خوردنیهایش‏ همیشه آماده و سایه(خنکش)پیوسته پایدار ، چنین بهشتى‌ عاقبت‏ پرهیزگاران مى‌‏باشد ولى‌ پایان کار کافران آتش است. بیندیشید و پاسخ دهید.

1-ابوذر در سخن خویش نیکوکاران را به چه کسانى‌ تشبیه کرده است؟گنهکاران و زشتکاران را به‏ چه کسانى‌؟

2-«بگو ببینیم حال ما پیش خدا چگونه است؟»ابوذر به این سؤال چه پاسخ داد؟

3-«پس رحمت خدا چه مى‌‏شود؟»به این سؤال چه پاسخ داد؟منظورش از این پاسخ چه بود؟

4-بهشت را با استفاده از آیاتى‌ که در درس آمده است ، توصیف کنید.

5-چه چیزى‌ از همه نعمتهاى‌ بهشتى‌ برتر و بالاتر است؟

6-مصالح کار ملائکه بهشتى‌ براى‌ بناى‌ خانه مؤمنین چیست؟چرا آن فرشتگان دست از کار مى‌‏کشیدند؟

7-دوزخ جایگاه چه کسانى‌ است؟عذابهاى‌ جهنم نمود چیست؟

8-نمونه‏اى‌ از عذابهاى‌ جهنم را با استفاده از آیات قرآن توصیف کنید.

 

خوف از قیامت‏ وصفى‌ از بندگان شایسته خدا

«خداى‌ متعال یاد خود را موجب روشنى‌ دلها قرار داده است ، یاد خدا دلها را شنوا مى‌‏سازد ، یاد خدا دلهاى‌ افسرده و در تاریکى‌ و خاموشى‌ رفته را نورانى‌ و روشن و بینا مى‌‏سازد ، یاد خدا دلهاى‌ سرکش و گناهکار را به عبودیت و تسلیم در برابر خدا فرا مى‌‏خواند.

و پیوسته و در هر زمان بندگان شایسته و بر گزیده‏اى‌ هستند که به یاد خدایند و با او مناجات مى‌‏کنند و در عمق جانشان با او گفتگو مى‌‏نمایند ، با یاد خدا نور بیدارى‌ و آگاهى‌‏ در دلشان مى‌‏تابد و چشم و گوش قلبشان روشنى‌ مى‌‏گیرد.این بندگان شایسته«ایّام اللّه» را به یاد مردم مى‌‏آورند و مردم را از مقام بلند پروردگار بیم مى‌‏دهند.اینان چون راهنمایان‏ آگاه گمشدگان را دلالت و هدایت مى‌‏نمایند:هر کس راه میانه و درست را برگزیند ، راهش را مى‌‏ستایند و مژده رستگاریش مى‌‏دهند و هر کس چپ و راست را برگزیند ، راهش را نکوهش کنند و از تباهى‌ و هلاکت بیمش دهند.این بندگان شایسته و خدا یاد ، چراغهاى‌ روشن تاریکیها و راهنمایان راه از بیراهه‏ها هستند.

آرى‌!انسانهایى‌ این چنین شایسته«یاد خدا»را به جاى‌ علائق دنیا بر گزیده‏اند ، و کار و کسب و تجارت ، آنان را از توجّه و یاد خدا باز نمى‌‏دارد و اینان با این توشه نیکو روزگار را مى‌‏پیمایند و در راه بر غفلت زدگان بانگ مى‌‏زنند و آنان را از گناه‏ باز مى‌‏دارند ، مردم را به قسط و عدل فرمان مى‌‏دهند و خود نیز به عدل و داد رفتار مى‌‏کنند.مردم را از کارهاى‌ زشت و منکرات نهى‌ مى‌‏کنند و خود نیز به کار زشت دست‏ نمى‌‏آلایند.

گویى‌ دنیا را پیموده و به آخرت رسیده‏اند و در آنجا مسکن گزیده و به مشاهده‏ ماوراى‌ دنیا پرداخته‏اند ، وعده‏هاى‌ قیامت بر آنان محقق شده ، پرده‏ها را براى‌ مردم کنار مى‌‏زنند و حالات برزخ و قیامت را براى‌ مردم بیان مى‌‏کنند.گویى‌ از آن عوالم چیزهایى‌‏ را مى‌‏بینند که مردم نمى‌‏بینند و صداهایى‌ مى‌‏شنوند که مردم نمى‌‏شنوند.

اى‌ کاش مى‌‏توانستى‌ در اندیشه‏ات به جایگاه بلند و ستوده آنها بنگرى‌ و مقام‏ محمود و والاى‌ آنان را ببینى‌.گویى‌ نامه اعمالشان را پیش رو گشوده‏اند و به محاسبه‏ نفسهاى‌ خویش پرداخته و به کوتاهیها و تقصیرهاى‌ کوچک و بزرگ خود چشم‏ دوخته‏اند.و از اندیشه تحمّل عذاب پروردگار به فغان آمده و گریه و ناله سر داده‏اند و به‏ تقصیر خود اقرار نموده و اظهار ندامت و پشیمانى‌ کرده‏اند و از خداى‌ خویش طلب‏ بخشایش نموده‏اند.

اگر درست بنگرى‌ این شایسته بندگان را ، پرچمهاى‌ هدایت و چراغهاى‌ روشنگر خواهى‌ یافت که فرشتگان رحمت پروردگار گردا گردشان حلقه زده ، درهاى‌ آسمان به‏ رویشان گشوده و آرامش و اطمینان بر آنان نازل گشته است و جایگاه امن و پر کرامت‏ بر ایشان آماده گردیده است.در محلّ امن و قرارى‌ که خدا بر آنان آگاه و از سعیشان‏ راضى‌ و از راه و رسمشان خشنود است.

با مناجات ، نسیم رحمت و بخشش پروردگار را به وزش مى‌‏آورند ، دلهاشان‏ رهین فضل و لطف پروردگار و در مقابل عظمت و بزرگى‌ او خاضع و خاکسارند.از بیم‏ و اندوه عذاب آخرت دلهاشان مجروح و شکسته است و از گریه ‏هاى‌ طولانى‌ از خوف‏ خدا چشمهایشان آزرده و خسته است.............»[ خطبه‏ اى‌ از امیر المؤمنین در نهج البلاغه]

 

امیر المؤمنین که خود یکى‌ از بندگان شایسته خداست ، بندگان صالح و شایسته خدا را این چنین خائف از قیامت توصیف مى‌‏کند و خوب است که‏ علاوه بر گفتار او ، نشان بندگان شایسته خدا را در رفتار او ببینیم و چگونگى‌ مناجات او را ، اشک و آه و گریه‏هاى‌ پرسوز او را و خوف او را از قیامت از بیان دو نفر از اصحاب نزدیک او بشنویم:

حبّه عرنى‌ و نوف بکالى‌ مى‌‏گویند:شبى‌ در صحن حیاط مقرّ فرماندهى‌‏ امیر المؤمنین(دار الاماره)خوابیده بودیم.نیمه شب صداى‌ جانسوزى‌ از خواب‏ بیدارمان کرد.صداى‌ مولایمان امیر المؤمنین بود به دیوار تکیه کرده بود و آهسته آهسته‏ قدم بر مى‌‏داشت ، به آسمان پر ستاره مى‌‏نگریست.لحظه‏اى‌ آرام مى‌‏شد امّا ناگهان با صداى‌‏ بلند ناله مى‌‏زد و اشک مى‌‏ریخت و با آهنگ پر سوز و گدازى‌ این آیه‏ها را تلاوت مى‌‏کرد:

همانا در آفرینش آسمانها و زمین و گردش منظّم شب و روز نشانه‏هاى‌‏ روشنى‌ براى‌ خردمندان است.خردمندانى‌ که خدا را در همه حال یاد مى‌‏کنند چه نشسته چه ایستاده و چه هنگامى‌ که بر پهلو در بستر آرمیده‏اند و در آفرینش آسمانها و زمین مى‌‏اندیشند:پروردگارا!این دستگاه پر عظمت‏ را بیهوده و عبث نیافریده‏اى‌ که تو برترى‌ از بیهوده کارى‌ ، خدایا!تو برتر و منزّه و پاکى‌ ، ما را از آتش دوزخ نگهدار.

پروردگارا!هر کس را که تو در آتش دوزخ بیفکنى‌ او را کاملا رسوا ساخته‏اى‌‏ و البتّه که ستمگران دادرس و فریادرس و یاورى‌ ندارند.پروردگارا ما از منادى‌ ایمان شنیدیم که مى‌‏گفت:به پروردگارتان ایمان آورید.ما هم دعوت‏ او را پذیرفتیم و ایمان آوردیم.بار الها!گناهان ما را ببخش و بدیهاى‌ ما را نادیده انگار و ما را از این دنیا همراه با ابرار و نیکان بمیران و به آخرت ببر. پروردگارا!آنچه را که به وسیله پیامبرانت وعده داده‏اى‌ به ما عطا کن و در روز قیامت ما را رسوا مکن و البتّه تو هرگز خلف وعده نمى‌‏کنى‌![سوره آل عمران آیات 190 تا 194]

 

امیر المؤمنین مکررا این آیات را قرائت مى‌‏کرد ، زمزمه مى‌‏نمود و اشک‏ مى‌‏ریخت و دست به سوى‌ آسمان بر مى‌‏داشت و مناجات و راز و نیاز مى‌‏نمود.

حبّه مى‌‏گوید:من بهت زده و حیران به حالات مولایم چشم دوخته بودم تا این که‏ به نزدیک خوابگاه من رسید و فرمود:حبّه!خوابى‌ یا بیدار؟گفتم:اى‌ مولاى‌ من ، اى‌‏ امیر المؤمنین!بیدارم ، شما که از خوف خدا این چنین ترسناک و گریان باشید ، پس واى‌‏ به حال ما بیچارگان.امیر المؤمنین مدّتى‌ سر فرو افکند و گریست و سپس فرمود:اى‌‏ حبّه!همگى‌ ما روزى‌ براى‌ حساب در پیشگاه پروردگارمان وقوف خواهیم داشت.خدا از اعمال بندگانش اطّلاع دارد و چیزى‌ بر او پوشیده نیست او از رگ گردن به ما نزدیک‏تر است و چیزى‌ نمى‌‏تواند بین ما و خدا فاصله شود و حائل گردد.

سپس به نزدیک بستر نوف رفت و فرمود:اى‌ نوف!خوابى‌ یا بیدار!نوف که از مشاهده حالت امیر المؤمنین گریان شده بود ، گفت یا على‌!بیدارم و از مشاهده این حالت‏ روحانى‌ شما گریانم.امیر المؤمنین فرمود:اى‌ نوف!اگر امروز از خوف خدا اشک‏ بریزى‌ در قیامت چشمت روشن خواهد بود.هر قطره اشکى‌ که از خوف خدا از دیدگانت فرو چکد انبوهى‌ از آتش دوزخ را فرو مى‌‏نشاند.کسى‌ که از خوف خدا بترسد و بگرید و به خاطر خدا دوست بدارد مقام و مرتبه‏اش در بهشت از همه بالاتر است.اى‌‏ نوف!هر کس خدا را دوست بدارد ، و هر چه دوست مى‌‏دارد به خاطر او دوست بدارد ، هیچ گاه چیزى‌ را بر دوستى‌ خدا ترجیح نخواهد داد.و هر کس که هر چه را دشمن‏ مى‌‏دارد به خاطر خدا دشمن بدارد ، از این دشمنى‌ جز خیر و خوبى‌ به وى‌ نخواهد رسید. اى‌ نوف!هر گاه در دوستى‌ و دشمنى‌ به این درجه رسیدى‌ به کمال ایمان رسیده‏اى‌.از خدا بترسید که من به شما پند مى‌‏دهم.

این جمله آخرین سخن امیر المؤمنین به نوف بود ، این را گفت و از ما دور شد و به مناجات با خدا پرداخت ، اشک مى‌‏ریخت و آرام آرام این دعا را زمزمه مى‌‏کرد:

«پروردگارا!اى‌ کاش مى‌‏دانستم که هنگامى‌ که من از تو غافل هستم آیا تو بر من خشم مى‌‏گیرى‌ و رو مى‌‏گردانى‌ ، یا این که باز هم به من لطف و محبّت‏ دارى‌؟اى‌ کاش مى‌‏دانستم که در این خوابهاى‌ طولانیم و در این سستى‌ و کوتاهیم ، وضع و موقعیّتم نزد تو چگونه است؟»

در آن شب امیر المؤمنین تا طلوع صبح بیدار بود و با خداى‌ خویش پیوسته راز و نیاز مى‌‏کرد ، قدم مى‌‏زد و ناله مى‌‏کرد و اشک مى‌‏ریخت.............

و شبها همه شب امیر المؤمنین-همانند آن شب-بیدار و در مناجات بود و از خوف خدا و روز حساب و قیامت مى‌‏گریست. آیه‏اى‌ از قرآن کریم‏

رَبَّنا ما خَلَقتَ هذا باطِلاً سُبحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ. سوره آل عمران 191

پروردگارا این را(این جهان را ، این آسمان و زمین را)باطل‏ نیافریده‏اى‌ تو برترى‌ از بیهوده کارى‌.پس ما را از عذاب آتش‏ نگهدار. بیندیشید و پاسخ دهید.

1-امیر المؤمنین علیه السلام-در این سخن خود-صفات بسیارى‌ براى‌ بندگان صالح و شایسته‏ خدا بر شمرده‏اند.شما دو صفت از آن صفات شایسته را بیان کنید.

2-این بندگان شایسته راه چه کسانى‌ را مى‌‏ستایند و راه چه کسانى‌ را نکوهش مى‌‏کنند؟

3-بیم و اندوهشان از چیست؟گریه‏ها و ناله‏هاى‌ طولانى‌ آنان از خوف چیست؟

4-ترجمه آیاتى‌ را که امیر المؤمنین تلاوت مى‌‏فرمود ، بگویید.

5-این آیات چه مطالبى‌ را بیان مى‌‏کند که امیر المؤمنین را به این حال در آورده است؟

6-وقتى‌ امیر المؤمنین به حبّه فرمود:خوابى‌ یا بیدار؟حبّه در پاسخ چه گفت؟و آنگاه امیر المؤمنین در باره روز حساب به حبّه چه فرمود؟

7-امیر المؤمنین درباره خوف خدا و گریستن از یاد قیامت به نوف چه فرمود؟

8-امیر المؤمنین چگونه انسانى‌ را کامل الایمان معرّفى‌ مى‌‏نماید؟چه صفاتى‌ را از نشانه‏هاى‌ کمال‏ ایمان مى‌‏شمرد؟

 

یوم الحساب‏ هان!که خداوند بزرگ و اَحَد خود خبر از روز قیامت دهد زود شود بر همه کس آشکار راستىِ وعده پروردگار دیده دل باز کن اینک ببین‏ جلوه آیات خدا در زمین‏ رُشد درختان ز دل دانه‏ها نازِ گُل و گردش پروانه‏ها مرغ شب و زمزمه جویبار ریزش پر همهمه آبشار این همه آیات که بیهوده نیست‏ غیر خدا خالق و فیّاض کیست؟ * * *

اى‌ بشر امروز بکن فکر خویش‏ هست تو را روز حسابى‌ به پیش‏ روز مکافاتِ گناه و صواب‏ روز گرفتارى‌ و«یَوم الحساب» روز حسابِ بد و نیک همه‏ عدل خدا قاضى‌ آن محکمه‏ هر که در آن محکمه محکوم شد خوار و سر افکنده و محروم شد قسمت او در طبقات حِجیم‏ حسرت و درد است و عذاب الیم‏ منزل هر مؤمن نیکو سرشت‏ غرفه پر نعمت باغ بهشت‏ عطر گل و موج خوش نهرها برتر از آن قُرب و رضاى‌ خدا شعر از:حسان‏