بخش دوّم
مسائلى پيرامون جهان آخرت
روز قيامت ، روز حساب
به نام خداى بخشنده مهربان
مردم از چه چيزى از يكديگر پرسش مىكنند * از آن خبر بزرگ * همان خبر كه درباره آن اختلاف دارند * نه چنين نيست كه پندارند.............خواهند دانست * نه.............نه.............چنين نيست.خواهند دانست * آيا نمىنگرند كه چگونه زمين را مهد قرار داديم؟ * كه چگونه كوهها را استوار ساختيم؟ * كه چگونه شما را زوج آفريديم؟ * كه چگونه خواب را مايه آرامش شما قرار داديم؟ * كه چگونه پوشش شب را گسترديم؟ * و چگونه روز را مايه تلاش و معاش قرار داديم؟ * كه چگونه بر فراز شما هفتگانهاى محكم بنا نموديم؟و چراغى نور افشان نهاديم؟ * آيا نمىنگرند كه چگونه از ابرهاى فشرده باران فرو ريختيم؟ * تا بدان دانه و گياه برويانيم و باغهاى پر درخت و سر بهم آورده پديد آوريم *
هان كه«روز قيامت ، روز جدايى» ، وعده گاه است * روزى كه بانگ دردهند و مردم فوج فوج به محشر در آيند * درهاى آسمان گشوده شود * و كوهها چون سراب روان شوند *
هان كه جهنّم در كمين باشد * بازگشت گاهى براى سركشان * كه در آن سالها درنگ كنند * و در آن جايگاه سخت هيچ نوشيدنى خنك و گوارايى ننوشند * مگر آبى جوشان و چرك * كه اين كيفر ، جزايى است معادل و همسان با كردار زشت ستمكاران * چون اينان اميد به روز حساب نداشتند * و پيوسته آيات ما را تكذيب مىكردند * و البتّه ما دقيقا كار و كردارشان را ثبت و حساب كردهايم *
آنچه خوانديد ، ترجمه آياتى از قرآن كريم از سوره نبأ است.در اين آيات خداى متعال از آفرينش زمين و آسمان ، آفرينش جهان و انسان ، شب و روز و آب و باران ، دانه و گياه و درختان.............ياد مىكند و بر اين نكته كرارا تأكيد مىفرمايد:كه اگر بنگريد ، مىبينيد كه اينها همه ساخت ما ، و آفريدههاى هدفدار ماست و با تأكيد مىگويد كه هان!روز قيامت و حسابى در پيش است و كار ما در آفرينش جهان و انسان ، بىهدف و بىسرانجام نيست.روز فصل و روز جدايى در پيش است.نيكوكاران و بدكاران جدا مىشوند.به حسابها دقيقا رسيدگى مىشود و آنهايى كه به چنين روز حسابى باور و اميدى نداشتهاند.به كيفر و عذابى سخت و دردناك گرفتار آيند.چون اينان«حساب و روز حساب»را از ياد برده بودند.
امّا متّقين كه پيوسته به ياد روز حساب بودهاند و از خوف اين روز دست به گناه نيالودهاند در گشايش و امن و آسايش به بهشت جاودان پروردگار در آيند.
از آيات اين سوره مبارك و آيات بسيار ديگرى در قرآن مجيد ، و همچنين از سخنهاى ارجمند پيامبر اكرم و امامان بزرگوار ، اين طور استفاده مىشود كه در قيامت اعمال مردم بطور دقيق مورد محاسبه و رسيدگى قرار مىگيرد و مقدار ارزش و خوب و بد كارهاى هر انسانى كاملا تعيين مىگردد.
چگونگى و كيفيّت حساب در بعضى احاديث پيامبر بيان شده است كه به برخى از آنها اشاره مىكنيم ، پيامبر اكرم فرمودهاند:
در قيامت قبل از اين كه انسان قدم بردارد ، از چهار چيز مورد سؤال و حساب قرار مىگيرد:عمرت را در چه راهى صرف كردى؟بدنت را در چه راهى فرسوده ساختى؟اموالت را از چه راهى كسب كردهاى و در چه راهى مصرف نمودهاى؟
و از دوستى پيامبر خدا و اهل بيت او هم سؤال مىشود.
و در سخنى ديگر فرمودهاند:
در قيامت انسانى را براى حساب حاضر مىكنند ، حسنات فراوان و كارهاى نيك بسيار انجام داده و همراه دارد ، اميدوار است كه با اين كارهاى نيكو از عذاب الهى نجات يابد ، انتظار مىكشد كه فرشتگان او را به بهشت رهنمون شوند.
در اين هنگام عدّهاى سر مىرسند كه در دنيا از او طلبكار بودهاند و اين فرد حقّ آنان را به ستم نپرداخته است ، دادخواهى مىكنند و حقّ خود را طلب مىنمايند.امّا اين شخص متجاوز و ستمگر در قيامت چيزى ندارد تا حقوق اين صاحبان حق و طلبكاران را بپردازد.ناچار فرشتگان از حسنات شخص متجاوز بر مىدارند و به صاحبان حقّ مىدهند كه طلبكاران راضى شوند.اگر باز هم طلبكار ديگرى دادخواهى كند و طلب و حقّ خود را مطالبه نمايد ، چون ممكن است كار خوبى برايش نمانده باشد كه به اين طلبكار بپردازند از سيّئات و گناهان اين طلبكار مىكاهند و در نامه عمل آن فرد متجاوز مىافزايند.اين فرد-كه در دنيا حقوق ديگران را ضايع كرده و به حقّ ديگران ستم كرده است-به اين ترتيب حسنات و خيرات و نيكيهايى كه در دنيا انجام داده از دست مىدهد و بار سنگينى نيز بر گناهانش افزوده مىگردد.او مىماند و اين بار سنگين و پليد و نامهاى زشت و سياه.............
و در سخنى ديگر فرمودهاند:
هر كس از روى ستم تازيانهاى به كسى بزند ، در قيامت حتما قصاص خواهد شد.
و خود در آخرين روزهاى عمر شريفش در پيش چشم همگان تن به قصاص سپرد و فرمود:
قسم به خدا قصاص در دنيا ، بسى آسانتر و سهلتر از قصاص قيامت و روز حساب است.در دنيا قصاص را احيا كنيد تا از قصاص قيامت در امان مانيد.
و باز هم رسول خدا حضرت محمّد مصطفى فرموده است:
از نخستين كسانى كه در قيامت از يكديگر دادخواهى مىكنند زن و شوهر ناسازگار و متجاوز هستند.مرد در پيشگاه عدل الهى از همسر تجاوزگرش شكايت مىكند كه اين زن بىجهت از من عيبجويى و بدگويى مىنمود ، اذيّت و آزارم مىداد و زندگى و حضور در خانه را در كامم تلخ مىنمود.
زن در صدد انكار بر مىآيد ولى فرشتگان بر دهانش مهر مىزنند كه نتواند سخن گويد.اعضا و جوارح و دست و پاى زن به سخن مىآيند و آزار و اذيّت صاحبشان را نسبت به همسر تأييد مىكنند و به ضرر صاحبشان شهادت مىدهند.
گاه برعكس زن از شوهرش ، شوهر تجاوز كارش شكايت مىكند و مىگويد: او زندگى را بر من سخت مىگرفت ، در خانه بىجهت داد و فرياد مىكرد و خانه را با آتش خشم خود مىسوزاند.
اعضا و جوارح مرد ، بر ضد او شهادت مىدهند و گفتار زن را تصديق مىكنند.
پيامبر اسلام كه رحمة للعالمين و نجاتبخش انسانهاست ، دوست ندارد كه انسانى خود را گرفتار عذاب آخرت و سختى حساب روز قيامت نمايد.لذا خطاب به همه انسانهاى مؤمن و حقّپذير مىگويد:
خدا رحمت كند بندهاى را كه اگر حقوقى از ديگران بر گردن دارد پيش از فرا رسيدن مرگش ، پيش از اين كه به جهان آخرت رحلت كند ، پيش او برود و حقّش را بپردازد و رضايتش را جلب كند.زيرا در قيامت درهم و دينارى در اختيار انسان نيست تا به صاحبان حقّ بپردازد و دين خود را ادا كند.در آنجا فقط اعمال خوب و بد انسان به همراهش مىباشد.ناچار ديگران از اعمال خويش حقّ خود را استيفا مىنمايند و اگر كار نيكى نداشته باشد ، از گناهان طلبكار برداشته مىشود و به گناهان او افزوده مىگردد.
يقينا ما نيز در چنين روز سختى در پيشگاه پروردگارمان مسئول و پاسخگو خواهيم بود و براى آن روز بزرگ ، كه فرمان و قدرت ، همه به دست خداست و هيچ كس را-بىاذن او-ياراى سخن گفتن نيست و جز سخن حقّ و صواب نتوان گفت ، ناچار بايد توشه برداريم و بهترين توشهها تقوى است.و به سخن پيامبر گراميمان اوّلين چيزى كه در قيامت مورد محاسبه قرار مىگيرد ، نماز است و بهترين چيزى كه انسان با خود مىبرد؛اخلاق نيكو است.خوب است قبل از اين كه در قيامت مورد محاسبه قرار گيريم خود به حساب خود برسيم و به اعمالمان بنگريم و آنها را دقيقا بسنجيم و توزين كنيم كه پيامبرمان فرمودهاند:به حساب خود برسيد قبل از اين كه به حساب شما رسيدگى شود و اعمال خود را مورد وزن و سنجش قرار دهيد پيش از اين كه آنها را بسنجند. آيهاى از قرآن كريم
اِنَّ الَّذينَ يَضِلُّونَ عَن سَبيلِ اللَّهِ لَهُم عَذابٌ شَديدٌ بِما نَسُوا يَومَ الحِسابِ. سوره ص 26
البته كسانى كه از راه خدا گمراه شوند عذاب سختى خواهند ديد ، چون كه اينان روز حساب را فراموش كردند.
بينديشيد و پاسخ دهيد.
1-خداى متعال در سوره نبأ با ياد از هدفدارى جهان ، چه موضوعى را يادآورى مىنمايد؟
2-خداى متعال در اين سوره به چه مسائلى اشاره فرموده است؟(همان قسمت كه در درس آمده است)
3-چرا روز قيامت«روز فصل ، روز جدايى»هم ناميده مىشود؟
4-در سوره نبأ علّت كيفر طغيان كاران چه چيزى بيان شده است؟
5-پيامبر گرامى فرمودهاند كه در قيامت در مورد چهار چيز از انسان سؤال مىشود ، آن چهار كدامند؟
6-اگر كسى در دنيا ستم كرده باشد و حقّ و مال ديگران را ربوده باشد ، صاحبان حقّ در قيامت چگونه دادخواهى مىكنند؟چگونه حقّ خود را از او مىگيرند؟
7-زن و شوهر ناسازگار و متجاوز ، در قيامت چگونه از يكديگر دادخواهى مىكنند؟اگر در صدد انكار برآيند چگونه واقع بر ملا مىشود؟
8-پيامبر در مورد اداى حقّ ديگر بندگان خدا چه فرمودهاند؟
9-اوّلين چيزى كه در قيامت از آن سؤال مىشود ، چيست؟بهترين چيزى كه با خود به قيامت مىبريم چيست؟
10-حديثى از پيامبر اكرم در مورد محاسبه و سنجش بگوييد.اين حديث را توضيح دهيد.
11-بهترين توشهها براى روز قيامت چه توشهاى است؟
ميزان در قيامت
هنگام مرگ دنيا در مقابل چشم انسان در هم پيچيده مىشود و آخرت در پيش رويش گشوده مىگردد.دوران اختيار و عمل پايان مىپذيرد و هنگام حساب و جزا فرا مىرسد و انسان از دنيا به آخرت انتقال مىيابد.اگر به دنيا و ارزشها و مقامهاى دنيوى دلبسته باشد ، اين گذر و انتقال براى او سخت و جانگداز خواهد بود و اگر به ارزشهاى الهى دلداده باشد اين گذر براى او سراسر شور و شوق خواهد بود.
حضرت رضا درباره سكرات موت مىفرمايد:لحظه انتقال از اين جهان به جهان آخرت براى كافر ستمكار بسيار سخت خواهد بود ، چونان كه گويى افعىها پى در پى او را مىگزند و عقربها او را مرتّبا نيش زهر آگين مىزنند و يا از اين هم شديدتر و سختتر.............
پرسيدند كه گفته مىشود رنج جدايى از دنيا براى كافران سختتر از رنجى است كه بدنشان را با ارّه پاره پاره كنند و يا با قيچى قطعه قطعه نمايند و يا اين كه با سنگ گران بكوبند و يا آن كه ميله آهنين آسيا را بر چشمشان گذارند و سنگ آسيا را بچرخانند.............
حضرت رضا در پاسخ فرمودند:بله!همين طور است ولى نه براى همه كافران بلكه براى برخى از آنها كه ستمكار و پر گناه بودهاند و تازه اين آغاز كار است و عذابهاى سخت و سختترى در برزخ و قيامت در پيش دارند. و برعكس افراد مؤمن و خداپرست كه دل به خدا داده و تسليم امر او شدهاند و به ياد عالم آخرت بودهاند و جز به انصاف و عدل با مردم رفتارى نداشتهاند ، بسيار آسان گذر مىكنند.گويى شاخه گلى را مىبويند و جان به جان آفرين تسليم مىدارند.[1] اين گذر به جهان برزخ و سپس به عالم قيامت خواهد بود تا در قيامت كه روز ميزان و روز حساب است اعمالشان را بسنجند و درست و كامل به حسابشان برسند. ميزان در قيامت
خدا در قرآن مىفرمايد:
سكرات موت به حقّ در رسيد و اين همان است كه از آن مىگريختى * هم اينك پردههاى غفلت را از پيش چشمت كنار زنيم تا تيز و ژرف بنگرى * ما در قيامت ميزانهاى عدل مىنهيم و اعمال انسانها را به قسط مىسنجيم و به هيچ كس ستم روا نمىداريم.
فكر مىكنيد ميزانهاى عدل چگونهاند؟فكر مىكنيد ترازوهاى قيامت چگونهاند؟ سنگينى و ارزش عمل را چگونه وزن مىكنند؟بىوزنى و بىارزشى عمل را با چه ترازويى مىسنجند؟
ميزان به معناى ترازو و وسيله سنجش است و روشن است كه هر چيزى را با ترازو و ميزان مخصوص به خودش مىسنجيم.مثلا براى تعيين وزن يك گوشواره كوچك از يك ترازوى ظريف و حسّاس استفاده مىكنيم و براى سنجش وزن يك كاميون بزرگ پر از هندوانه يك باسكول بزرگ را بكار مىبريم.براى سنجيدن مقدار حرارت بدن از ميزان الحرارة و براى سنجش بلندى از متر سود مىبريم.مىبينيد كه ميزانها اشكال و انواع گوناگون دارند ، ميزان الحرارة با يك باسكول چقدر تفاوت دارد 1-منظور حالات ظاهرى ساعات مرگ نيست كه اطرافيان آن حالات را مشاهده مىكنند ، بلكه رنج جدايى از علايق دنيوى است كه جان كافر را در لحظات مرگ و بعد از آن خواهد آزرد.
ولى با همه تفاوتها به هر دو ميزان و وسيله سنجش مىگويند.
براى اين كه بهترين خط و يا بهترين نقاشى را در كلاس بسنجيد چه ميزانى بكار مىبريد؟
براى تشخيص اين كه چه كسانى از همه نيرومندترند«ميزان»چيست؟
براى تشخيص شجاعت يك رزمنده چه ميزانى بكار مىبريد؟
در اين گونه موارد«ميزان و ترازو»همان بهترين نمونهايست كه وجود دارد.مثلا براى تشخيص و بررسى حسن و زيبايى يك نوشته ، آن را با سرمشق و نوشته يك استاد خط مىسنجند در اين جا«ميزان»نوشته استاد است.براى تشخيص مقدار قدرت دانشآموزان يك كلاس بين آنان مسابقه برقرار مىكنند و نيرومندترين فرد كلاس را «ميزان»قرار مىدهند.در حلّ يك مسأله حساب ، معلّم كار يك دانشآموز كوشا و منظم را كه مسأله را كامل و درست حل كرده است«ميزان»قرار مىدهند و به دانشآموزان مىگويد:«به دفتر او بنگريد و كار خود را با او مقايسه كنيد و بسنجيد». * * *
از قرآن كريم نيز استفاده مىشود كه در قيامت براى بررسى و محاسبه اعمال بندگان ، پروردگار متعال«ميزان»معيّن مىكند و به اين وسيله اعمال آنان را وزن مىكند تا انسانها بر اثر وزن و ارزش اعمال خويش به كيفر و يا پاداش رسند ، در اين باره خدا در قرآن مىفرمايد:
در روز قيامت ميزانهاى عدل برقرار مىسازيم ، پس به هيچ كس ستم نمىشود ، حتى اگر به مقدار خردلى عمل داشته باشد همه را حاضر مىسازيم و ما براى حسابگرى كافى هستيم.
در آن روز توزين و سنجش مطابق حقّ باشد ، پس كسانى كه ميزانشان-از اعمال نيك-سنگين باشد ، رستگار خواهند بود و كسانى كه ميزانشان سبك باشد زيانكار و خاسر خواهند بود.زيرا اينان به آيات ما ستم كردهاند و در جهنّم جاويد مىشوند.
البتّه ميزان در قيامت با اين ترازوها و ميزانهاى مادّى كه با آنها آشنا هستيم ، تفاوت دارد؛ميزان قيامت آن نوع ميزانى است كه به وسيله آن مىتوان اخلاق و عقايد و افكار مردم را سنجيد.براى سنجش عقايد مختلف«حقّ»ميزان است و با مقايسه با «حقّ»مىتوان آنها را سنجيد.براى سنجش اعمال انسانها آنها را با اعمال برگزيدگان و شايستگان ، انبياء و اولياء و امامان مقايسه مىكنند؛«ميزان»اعمال و رفتار صالحين است ، هر مقدار عمل انسان به عمل آنان مشابهت بيشترى داشته باشد ، سنگينتر و پرارزشتر خواهد بود.اعمالى كه براى خدا و در راه رضاى او انجام شود سنگين و پرارزش است و اعمالى كه با غفلت و براى غير خدا انجام گردد پوك و بىارزش مىباشد و هر چند ظاهرى نيكو داشته باشد در قيامت به حساب حسنات و اعمال نيكو منظور نمىشود.بنابراين كسى به بهشت و مقام قرب پروردگار مىرسد كه اعمالش وزين و سنگين باشد و كسى كه اعمالش را وزنى نباشد اين كارهايش موجب نجاتش نمىشود ناچار به جهنّم مىرود و در قعر آتش فرو مىافتد.
به ترجمه اين سوره قرآن-سوره قارعه-توجّه كنيد:
به نام خداى بخشنده مهربان
كوبنده * كوبنده چيست؟ * چه ميدانى كه كوبنده چيست؟ * آن روز كه-از شدّت سختى-مردم چون پروانگان به اين سو و آن سو روند * و كوهها چون پشم حلاّجى شده گسيخته و متلاشى گردند * پس آن روز هر كس اعمالش را وزنى باشد * به يك زندگى خوب و خشنود در آيد * و امّا آن كس كه اعمالش پوك و بىوزن باشد * جايگاهش هاويه-قعر جهنّم-است * و چه ميدانى كه هاويه چگونه عذابى است؟ * آتشى است سخت و سوزنده و گدازنده *
روز قيامت ، هنگام سنجش عمل و پهنه آشكار شدن سرائر و پنهانىهاست ، پهنهايست كه انسان كليّه اعمال و حركاتش را بالعيان مشاهده خواهد كرد.خداى بزرگ مىفرمايد:
در قيامت نامه عمل براى انسان گشوده مىشود و صاحب نامه تمام اعمالش را مشاهده مىكند.در آن روز انسان از آنچه پيش فرستاده و آنچه در پى نهاده آگاه مىگردد.بلكه هر انسانى به نفس خويش بصير است.
در قيامت پرونده انسان آنچنان روشن و آشكار است كه وقتى در آن مىنگرد كاملا به اعمالى كه انجام داده آگاه مىشود و به صحّت مندرجاتش اعتراف مىكند و ميزان آنچنان دقيق است كه انسان خود نيز مأمور مىشود به حسابش برسد ، در قيامت به انسان خطاب مىشود:«نامه عملت را بخوان كه امروز خودت براى حسابرسى خود كافى هستى».در قيامت آن چنان حقيقت و باطن اعمال آشكار مىگردد كه هيچ كس را ياراى انكار نيست ، كه اگر در صدد انكار برآيند بر دهانشان مهر زنند تا اعضا و جوارحشان شهادت دهند.خدا در قرآن مىفرمايد:
در آن روز-در قيامت-بر دهانشان مهر زنند و اعضا و جوارحشان ، دست و پايشان به سخن آيند و به كردارهاى خويش شهادت دهند.
حتّى خود نامه عمل به سخن مىآيد و به حقّ گواهى مىدهد ، خدا در قرآن مىفرمايد: اين كتاب ماست كه بر طبق حقّ عليه شما شهادت مىدهد.
روز قيامت ، روز حساب و ميزان ، روز حقّ و عدل و روز پاداش و كيفر است. روز جدايى كامل نيكوكاران از بدكاران و ستمكاران است.پس چه خوب است كه خود را براى حضور در آن روز بزرگ آماده سازيم و اعمالى انجام دهيم كه با مشاهده آنها در آن روز بزرگ و عظيم گرفتار و شرمنده نباشيم. آيهاى از قرآن كريم
وَ نَضَعُ المَوازينَ القِسطَ لِيَومِ القِيمَةِ فَلا تُظلَمُ نَفسٌ شَيئاً وَ اِن كانَ مِثقالَ حَبَّةٍ مِن خَردَلٍ اَتَينابِها و كَفى بِنا حاسِبينَ. سوره انبياء آيه 47
براى روز قيامت ميزانهاى عدل مىنهيم ، پس به هيچ كس ستم نشود و اگر عملى به اندازه سنگينى دانه خردلى باشد آن را مىآوريم و ما براى حساب كافى هستيم.
بينديشيد و پاسخ دهيد.
1-گذرگاه دنيا به آخرت براى چه كسانى سخت و جانگداز و براى چه كسانى شوق آفرين و پرشور خواهد بود؟
2-بنا به سخن حضرت رضا-عليه السّلام-لحظه انتقال از دنيا به آخرت براى كافرين ستمكار چگونه خواهد بود؟براى افراد مؤمن و خداپرست ، لحظه انتقال چگونه خواهد بود؟
3-در قيامت چه كسانى رستگار و چه كسانى خاسر و زيانكار خواهند بود؟(با توجّه به مطالبى كه در كتاب آمده است).
4-انواع ميزانهايى كه در درس شمرده شده است بگوييد و بيان كنيد كه در قيامت«ميزان»چيست؟ اعمال انسان را با چه ميزانى مىسنجند؟
5-سنگينى و يا پوكى و بىوزنى عمل در قيامت به چيست؟
6-با توجّه به آيات سوره قارعه ، چه كسانى در آخرت به يك زندگى خوب و خشنود در آيند؟چه كسانى به هاويه روند و عذاب شوند؟
7-براى آن كه از شرمندگى و گرفتارى روز قيامت برهيم ، چه اعمالى بايد انجام دهيم؟
بهشت و بهشتيان-دوزخ و دوزخيان
شخصى از ابوذر غفارى پرسيد:چرا مردن براى ما ناپسند است؟ابوذر در پاسخ گفت:به اين علّت كه شما دنياى خود را آباد كردهايد و آخرت را خراب و ويران نمودهايد.در اين دنيا به هوسها و معصيتها پرداخته و هر چه داشتهايد در اين دنيا مصرف كردهايد ، زاد و توشهاى براى آخرت پيش نفرستادهايد.و البتّه براى شما گران و ناگوار خواهد بود كه از محلّ آباد به محلّ خراب و ويران كوچ كنيد.
گفت:اى ابوذر!حال ما هنگام ورود به جهان آخرت چگونه است؟
ابوذر گفت:مردم دو دستهاند:نيكوكاران و زشتكاران امّا نيكوكاران مانند كسى هستند كه مدّتها از خانه و كاشانه خويش ، از آشنايان و بستگان خويش دور بوده و اكنون وارد خانه و كاشانه خود مىشود و بستگان و اهل خود را ديدار مىنمايد.چه نشاط و سرورى به اين فرد دست مىدهد؟!چقدر خوشحال و خشنود مىشود؟!نيكوكاران هم اين چنين هستند.بر خداى مهربان و بهشت زيباى او وارد مىشوند و مورد استقبال ملائكه و پيامبران و ابرار و اولياء واقع مىشوند و از نعمتهاى بىپايان بهشتى بهرهمند مىگردند. امّا گنهكاران و زشتكاران مانند شخص مجرم و جنايتكارى هستند كه گريخته باشد.وقتى او را دستگير كنند و باز گردانند تا به جزاى جرم و جنايتش برسانند ، چه حالى دارد؟خود را گرفتار اعمال خود مىبيند. گنهكار هم يك چنين حالى دارد ، خود را گرفتار خشم و غضب و عذاب پروردگار مىبيند.مىبيند كه از عبوديّت پروردگار متعال تجاوز كرده و به حقوق او و حقوق بندگان او تعدّى كرده است ، سركشى و زيادهروى و هوسبازى نموده است و اينك بايد در نزد خداى منتقم حاضر شود.
حالت شرمندگى سوزندهاى به او دست مىدهد و خود را مستحقّ عذاب مىبيند و سرانجام كشان كشان او را به جهنّم مىبرند.
باز پرسيد:اى ابوذر!بگو بدانيم حال ما پيش خدا چگونه است؟بهشتى هستيم يا جهنّمى؟
ابوذر گفت:اعمال خود را به كتاب خدا عرضه كنيد ، ببينيد خدا در كتابش چه مىگويد و شما چگونهايد.خدا مىگويد:«ابرار»بهشتيند و«فجّار» جهنّمى.
پرسيد:پس رحمت خدا چه مىشود؟
ابوذر گفت:رحمت خدا به افراد نيكوكار بسيار نزديك است. * * *
بازگشت انسان در آخرت ناچار به يكى از اين دو سر منزل است ، يا در بهشت مسكن مىگزيند و يا به جهنّم داخل مىشود: بهشت
بهشت جايگاه افراد خداپرست و ديندار و نيكوكار است ، منزلگه جاودانه پيامبران و پيروان آنهاست ، بهترين و زيباترين جايگاهى است كه خداى مهربان براى بندگان نيكو كارش تهيّه كرده است.بسيار وسيع و بزرگ است به پهناى آسمانها و زمين و بلكه بزرگتر و گستردهتر.روشن و زيبا و نورانى است ، فراتر از اين وصفهاست.قرآن شريف از بهشت غالبا با لفظ«جنّة»ياد كرده است جنّت يعنى باغ و بوستان خرّمى كه انبوه درختانش سر بهم آورده است ، از زير شاخههاى سر سبز و زيباى باغهاى بهشتى ، جويهاى آب زلال و خنك روان است و ميوههاى رنگارنگ و خوشمزه بر شاخهها آويزان است و با وزش نسيم معطّر به اين سو و آن سو مىروند.فساد و زشتى و تباهى در بهشت راه ندارد و جان پاك نيكوكاران هر چه آرزو كند برايشان فراهم است.هر گاه كه تمنّاى ميوهاى كند ، شاخه زيباى درختى با دست نسيم به حركت مىآيد و تا نزديك دست نيكوكار بهشتى پيش آمده و ميوه را در دست او مىنهد.
در بهشت كاخها و قصرهاى بسيار مجلّل براى مؤمنين بنا شده است و با فرشهاى خوش بافت و زيبا مفروش گشتهاند ، مؤمنين لباسهاى خوش رنگ و زيبا بر تن مىكنند و بر تختهاى راحت تكيه مىزنند و با پيامبران و ائمّه اطهار و شهداء و ديگر بهشتيان به گفتگو و مؤانست مىنشينند.
پيامبر مىفرمايند:در بهشت ديدم كه فرشتگان قصر زيبايى را با اجرهايى از طلا و جواهرات بنا مىكنند ، گاه تند و پر شتاب به كار مىپردازند و گاه از كار دست مىكشند.
پرسيدم چه مىكنيد؟و چرا گاهى از كار دست مىكشيد؟
گفتند:براى يكى از مؤمنين قصرى بنا مىكنيم.
-پس چرا گاهى از كار دست مىكشيد؟
-چون مصالح ما تمام مىشود.
-مگر مصالح كار شما چيست؟
-مصالح كار ما ذكر«اللّه اكبر»و«لا اله الاّ اللّه»است كه به اين صورت جلوه مىكند.مصالح كار ما ياد خدا و اعمال نيكو است كه مؤمن از دنيا براى ما مىفرستند ، هر گاه كه مؤمن به كار خير و ياد خدا مشغول باشد براى ما مصالح مىرسد و اگر مؤمن غافل شود و كار خير انجام ندهد به ما هم مصالحى نمىرسد ، ناچار از كار باز مىايستيم.
در بهشت نعمتها از اعمال دنيايى ما ساخته مىشود و برخى از نعمتهاى بهشتى آنچنان خوب و زيباست كه به زيبايى و خوبيش هيچ چشمى نديده و وصف دلپذيرش را هيچ گوشى نشنيده و حتّى انديشهاش هم به هيچ فكرى خطور نكرده است.خلاصه اين كه بهشت و نعمتهاى بهشتى از افق فهم و درك و انديشه ما بسى بالاتر است و هر چه گفتهاند در خور فهم و انديشه ما گفتهاند وگرنه نمىتوان آن واقعيّت عظيم و زيبا را به بيان و وصف در آورد ، هر چه گفته شده بهشت از آن برتر و زيباتر است.امّا براى اين كه بدانيم چه منزلگاه زيبايى در پيش داريم خداوند كريم گوشهاى از آن را به زبان ما توصيف فرموده است:
مثل بهشتى كه به متّقين وعده داده شده است اين چنين است:
درختهايش انبوه و شاخههايش بهم پيوسته است و زير اين شاخههاى بهم پيوسته نهرهاى زيبا روان است ، خوردنيهايش هميشه آماده و سايه خنكش پايدار است ، چنين بهشتى عاقبت و منزلگاه پرهيزگاران است و امّا پايان كار كافران آتش.[سوره رعد آيه 35]
در بهشت هر چه تمنّا كنيد آماده و هر چه بخواهيد فراهم است[سوره فصّلت آيه 30] خدا به مردان و زنان مؤمن ، بهشتى را وعده داده كه پيوسته نهرهاى زيبا از زير انبوه درختانش روان است و هميشه در منزلهاى خوب و پاكيزه آن مسكن گزينند و البتّه رضايت و خشنودى خدا از همه اينها برتر و بالاتر است و اينست فوز عظيم و سعادت بزرگ[سوره توبه آيه 72].
همه بهشتيان در يك مرتبه و يك درجه نيستند بلكه نسبت به ميزان ايمان و خلوصشان و مقدار اعمال صالحشان تفاوت دارند.در بهشت مرگ و بيمارى و غم و غصّه و اندوه وجود ندارد و بهشتيان همواره مورد لطف خداى متعال مىباشند و از نعمتهاى پنهان و آشكار الهى همواره برخوردارند و از همه بالاتر اين كه خدا از آنان راضى است و آنان هم از خدا و الطاف او راضى و خشنودند. دوزخ
دوزخ جايگاه فجّار و ستمگران است محلّ داخل شدن مشركان و منافقان و بدكرداران است.دوزخيان زندگى بسيار سخت و دردناكى دارند اعمال زشت و كفر و نفاقشان به صورت عذابها و شكنجههاى سخت بر ايشان ظاهر مىشود و آنان را به درد و رنج مىكشد لباسهاى آتشين بر تنشان مىپوشانند و غل و زنجير بر دست و پايشان مىافكنند ، آتش دوزخ از جانشان زبانه مىكشد و گوشت و پوستشان را مىسوزاند و به باطن قلب و روحشان نفوذ مىكند ، طعام و شراب جهنّميان كثيف و آلوده و سوزنده و بد بو است از چرك هم پليدتر و از مردار هم بد بوتر است.عذابهاى جهنّم-كه نمود كفر و نفاق و ستم و زشتى اعمال جهنّميان است-آنقدر سخت و دردآور است كه براى ما قابل تصوّر نيست.خداى متعال گوشهاى از آنهمه سختى و عذاب را براى ما بيان فرموده است:
ما براى ستمكاران آتشى مهيّا كردهايم كه شعلههاى آن چون خيمهاى آنها را در بر گيرد و اگر از شدّت عطش آبى طلب كنند آبى چون آهن مذاب به آنها داده شود كه چهرهشان را بريان كند.چه بد شربتى و چه بد منزلگاهى است.[سوره كهف آيه 29] كسانى كه آيات ما را انكار كردهاند ، به زودى به آتششان مىافكنيم هر گاه كه پوستهايشان بسوزد پوستهاى ديگر در جايش برويانيم تا عذاب را بچشند و البتّه خدا مقتدر و حكيم است[سوره نساء آيه 55].
كسانى كه طلا و نقره را در گنجها انباشته مىكنند و در راه خدا مصرف نمىنمايند به عذابى دردناك نويدشان ده ، روزى كه آن پولها را در آتش جهنّم گداخته سازند و بوسيله آن پولهاى گداخته بر پيشانيها و پهلوها و پشتهايشان داغ زنند و گفته مىشود اينهاست كه براى خودتان ذخيره كردهايد.پس بچشيد آنچه را براى خودتان مىاندوختيد[سوره توبه آيه 35]. * * *
حتما دوست داريم بدانيم كه:سرانجام كار ما چيست؟منزلگاه آخرت ما كجاست؟بهشت است يا دوزخ؟
اگر بدقّت در اطراف اين سخن پيامبر انديشه كنيم شايد بتوانيم حدس بزنيم كه عاقبت كار ما چگونه است ، پيامبر مىفرمايند:
بهشت پوشيده با رنجها و مشكلات است.
هر كس كه رنجها و مشكلات دنيا را تحمّل كند وارد بهشت شود.
و جهنّم پوشيده است با لذّتها و هوسها و شهوتها ، كسى كه پاسخ به هوسها و شهوتهايش دهد به آتش جهنّم در آيد. آيهاى از قرآن كريم
مَثَلُ الجَنَّةِ الَّتى وُعِدَ المُتَّقُونَ تَجرى مِن تَحتِهَا الاَنهار اُكُلُها دآئِمٌ وَ ظِلُّها تِلكَ عُقبَى الَّذينَ اتَّقَوا وَ عُقبَى الكافِرينَ النّارُ. سوره رعد آيه 35
مثل بهشتى كه به متّقين وعده داده شده است چنين است:پيوسته از زير شاخههاى انبوهش نهرهاى(زيبا)روان است خوردنيهايش هميشه آماده و سايه(خنكش)پيوسته پايدار ، چنين بهشتى عاقبت پرهيزگاران مىباشد ولى پايان كار كافران آتش است. بينديشيد و پاسخ دهيد.
1-ابوذر در سخن خويش نيكوكاران را به چه كسانى تشبيه كرده است؟گنهكاران و زشتكاران را به چه كسانى؟
2-«بگو ببينيم حال ما پيش خدا چگونه است؟»ابوذر به اين سؤال چه پاسخ داد؟
3-«پس رحمت خدا چه مىشود؟»به اين سؤال چه پاسخ داد؟منظورش از اين پاسخ چه بود؟
4-بهشت را با استفاده از آياتى كه در درس آمده است ، توصيف كنيد.
5-چه چيزى از همه نعمتهاى بهشتى برتر و بالاتر است؟
6-مصالح كار ملائكه بهشتى براى بناى خانه مؤمنين چيست؟چرا آن فرشتگان دست از كار مىكشيدند؟
7-دوزخ جايگاه چه كسانى است؟عذابهاى جهنم نمود چيست؟
8-نمونهاى از عذابهاى جهنم را با استفاده از آيات قرآن توصيف كنيد.
خوف از قيامت وصفى از بندگان شايسته خدا
«خداى متعال ياد خود را موجب روشنى دلها قرار داده است ، ياد خدا دلها را شنوا مىسازد ، ياد خدا دلهاى افسرده و در تاريكى و خاموشى رفته را نورانى و روشن و بينا مىسازد ، ياد خدا دلهاى سركش و گناهكار را به عبوديت و تسليم در برابر خدا فرا مىخواند.
و پيوسته و در هر زمان بندگان شايسته و بر گزيدهاى هستند كه به ياد خدايند و با او مناجات مىكنند و در عمق جانشان با او گفتگو مىنمايند ، با ياد خدا نور بيدارى و آگاهى در دلشان مىتابد و چشم و گوش قلبشان روشنى مىگيرد.اين بندگان شايسته«ايّام اللّه» را به ياد مردم مىآورند و مردم را از مقام بلند پروردگار بيم مىدهند.اينان چون راهنمايان آگاه گمشدگان را دلالت و هدايت مىنمايند:هر كس راه ميانه و درست را برگزيند ، راهش را مىستايند و مژده رستگاريش مىدهند و هر كس چپ و راست را برگزيند ، راهش را نكوهش كنند و از تباهى و هلاكت بيمش دهند.اين بندگان شايسته و خدا ياد ، چراغهاى روشن تاريكيها و راهنمايان راه از بيراههها هستند.
آرى!انسانهايى اين چنين شايسته«ياد خدا»را به جاى علائق دنيا بر گزيدهاند ، و كار و كسب و تجارت ، آنان را از توجّه و ياد خدا باز نمىدارد و اينان با اين توشه نيكو روزگار را مىپيمايند و در راه بر غفلت زدگان بانگ مىزنند و آنان را از گناه باز مىدارند ، مردم را به قسط و عدل فرمان مىدهند و خود نيز به عدل و داد رفتار مىكنند.مردم را از كارهاى زشت و منكرات نهى مىكنند و خود نيز به كار زشت دست نمىآلايند.
گويى دنيا را پيموده و به آخرت رسيدهاند و در آنجا مسكن گزيده و به مشاهده ماوراى دنيا پرداختهاند ، وعدههاى قيامت بر آنان محقق شده ، پردهها را براى مردم كنار مىزنند و حالات برزخ و قيامت را براى مردم بيان مىكنند.گويى از آن عوالم چيزهايى را مىبينند كه مردم نمىبينند و صداهايى مىشنوند كه مردم نمىشنوند.
اى كاش مىتوانستى در انديشهات به جايگاه بلند و ستوده آنها بنگرى و مقام محمود و والاى آنان را ببينى.گويى نامه اعمالشان را پيش رو گشودهاند و به محاسبه نفسهاى خويش پرداخته و به كوتاهيها و تقصيرهاى كوچك و بزرگ خود چشم دوختهاند.و از انديشه تحمّل عذاب پروردگار به فغان آمده و گريه و ناله سر دادهاند و به تقصير خود اقرار نموده و اظهار ندامت و پشيمانى كردهاند و از خداى خويش طلب بخشايش نمودهاند.
اگر درست بنگرى اين شايسته بندگان را ، پرچمهاى هدايت و چراغهاى روشنگر خواهى يافت كه فرشتگان رحمت پروردگار گردا گردشان حلقه زده ، درهاى آسمان به رويشان گشوده و آرامش و اطمينان بر آنان نازل گشته است و جايگاه امن و پر كرامت بر ايشان آماده گرديده است.در محلّ امن و قرارى كه خدا بر آنان آگاه و از سعيشان راضى و از راه و رسمشان خشنود است.
با مناجات ، نسيم رحمت و بخشش پروردگار را به وزش مىآورند ، دلهاشان رهين فضل و لطف پروردگار و در مقابل عظمت و بزرگى او خاضع و خاكسارند.از بيم و اندوه عذاب آخرت دلهاشان مجروح و شكسته است و از گريه هاى طولانى از خوف خدا چشمهايشان آزرده و خسته است.............»[ خطبه اى از امير المؤمنين در نهج البلاغه]
امير المؤمنين كه خود يكى از بندگان شايسته خداست ، بندگان صالح و شايسته خدا را اين چنين خائف از قيامت توصيف مىكند و خوب است كه علاوه بر گفتار او ، نشان بندگان شايسته خدا را در رفتار او ببينيم و چگونگى مناجات او را ، اشك و آه و گريههاى پرسوز او را و خوف او را از قيامت از بيان دو نفر از اصحاب نزديك او بشنويم:
حبّه عرنى و نوف بكالى مىگويند:شبى در صحن حياط مقرّ فرماندهى امير المؤمنين(دار الاماره)خوابيده بوديم.نيمه شب صداى جانسوزى از خواب بيدارمان كرد.صداى مولايمان امير المؤمنين بود به ديوار تكيه كرده بود و آهسته آهسته قدم بر مىداشت ، به آسمان پر ستاره مىنگريست.لحظهاى آرام مىشد امّا ناگهان با صداى بلند ناله مىزد و اشك مىريخت و با آهنگ پر سوز و گدازى اين آيهها را تلاوت مىكرد:
همانا در آفرينش آسمانها و زمين و گردش منظّم شب و روز نشانههاى روشنى براى خردمندان است.خردمندانى كه خدا را در همه حال ياد مىكنند چه نشسته چه ايستاده و چه هنگامى كه بر پهلو در بستر آرميدهاند و در آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند:پروردگارا!اين دستگاه پر عظمت را بيهوده و عبث نيافريدهاى كه تو برترى از بيهوده كارى ، خدايا!تو برتر و منزّه و پاكى ، ما را از آتش دوزخ نگهدار.
پروردگارا!هر كس را كه تو در آتش دوزخ بيفكنى او را كاملا رسوا ساختهاى و البتّه كه ستمگران دادرس و فريادرس و ياورى ندارند.پروردگارا ما از منادى ايمان شنيديم كه مىگفت:به پروردگارتان ايمان آوريد.ما هم دعوت او را پذيرفتيم و ايمان آورديم.بار الها!گناهان ما را ببخش و بديهاى ما را ناديده انگار و ما را از اين دنيا همراه با ابرار و نيكان بميران و به آخرت ببر. پروردگارا!آنچه را كه به وسيله پيامبرانت وعده دادهاى به ما عطا كن و در روز قيامت ما را رسوا مكن و البتّه تو هرگز خلف وعده نمىكنى![سوره آل عمران آيات 190 تا 194]
امير المؤمنين مكررا اين آيات را قرائت مىكرد ، زمزمه مىنمود و اشك مىريخت و دست به سوى آسمان بر مىداشت و مناجات و راز و نياز مىنمود.
حبّه مىگويد:من بهت زده و حيران به حالات مولايم چشم دوخته بودم تا اين كه به نزديك خوابگاه من رسيد و فرمود:حبّه!خوابى يا بيدار؟گفتم:اى مولاى من ، اى امير المؤمنين!بيدارم ، شما كه از خوف خدا اين چنين ترسناك و گريان باشيد ، پس واى به حال ما بيچارگان.امير المؤمنين مدّتى سر فرو افكند و گريست و سپس فرمود:اى حبّه!همگى ما روزى براى حساب در پيشگاه پروردگارمان وقوف خواهيم داشت.خدا از اعمال بندگانش اطّلاع دارد و چيزى بر او پوشيده نيست او از رگ گردن به ما نزديكتر است و چيزى نمىتواند بين ما و خدا فاصله شود و حائل گردد.
سپس به نزديك بستر نوف رفت و فرمود:اى نوف!خوابى يا بيدار!نوف كه از مشاهده حالت امير المؤمنين گريان شده بود ، گفت يا على!بيدارم و از مشاهده اين حالت روحانى شما گريانم.امير المؤمنين فرمود:اى نوف!اگر امروز از خوف خدا اشك بريزى در قيامت چشمت روشن خواهد بود.هر قطره اشكى كه از خوف خدا از ديدگانت فرو چكد انبوهى از آتش دوزخ را فرو مىنشاند.كسى كه از خوف خدا بترسد و بگريد و به خاطر خدا دوست بدارد مقام و مرتبهاش در بهشت از همه بالاتر است.اى نوف!هر كس خدا را دوست بدارد ، و هر چه دوست مىدارد به خاطر او دوست بدارد ، هيچ گاه چيزى را بر دوستى خدا ترجيح نخواهد داد.و هر كس كه هر چه را دشمن مىدارد به خاطر خدا دشمن بدارد ، از اين دشمنى جز خير و خوبى به وى نخواهد رسيد. اى نوف!هر گاه در دوستى و دشمنى به اين درجه رسيدى به كمال ايمان رسيدهاى.از خدا بترسيد كه من به شما پند مىدهم.
اين جمله آخرين سخن امير المؤمنين به نوف بود ، اين را گفت و از ما دور شد و به مناجات با خدا پرداخت ، اشك مىريخت و آرام آرام اين دعا را زمزمه مىكرد:
«پروردگارا!اى كاش مىدانستم كه هنگامى كه من از تو غافل هستم آيا تو بر من خشم مىگيرى و رو مىگردانى ، يا اين كه باز هم به من لطف و محبّت دارى؟اى كاش مىدانستم كه در اين خوابهاى طولانيم و در اين سستى و كوتاهيم ، وضع و موقعيّتم نزد تو چگونه است؟»
در آن شب امير المؤمنين تا طلوع صبح بيدار بود و با خداى خويش پيوسته راز و نياز مىكرد ، قدم مىزد و ناله مىكرد و اشك مىريخت.............
و شبها همه شب امير المؤمنين-همانند آن شب-بيدار و در مناجات بود و از خوف خدا و روز حساب و قيامت مىگريست. آيهاى از قرآن كريم
رَبَّنا ما خَلَقتَ هذا باطِلاً سُبحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ. سوره آل عمران 191
پروردگارا اين را(اين جهان را ، اين آسمان و زمين را)باطل نيافريدهاى تو برترى از بيهوده كارى.پس ما را از عذاب آتش نگهدار. بينديشيد و پاسخ دهيد.
1-امير المؤمنين عليه السلام-در اين سخن خود-صفات بسيارى براى بندگان صالح و شايسته خدا بر شمردهاند.شما دو صفت از آن صفات شايسته را بيان كنيد.
2-اين بندگان شايسته راه چه كسانى را مىستايند و راه چه كسانى را نكوهش مىكنند؟
3-بيم و اندوهشان از چيست؟گريهها و نالههاى طولانى آنان از خوف چيست؟
4-ترجمه آياتى را كه امير المؤمنين تلاوت مىفرمود ، بگوييد.
5-اين آيات چه مطالبى را بيان مىكند كه امير المؤمنين را به اين حال در آورده است؟
6-وقتى امير المؤمنين به حبّه فرمود:خوابى يا بيدار؟حبّه در پاسخ چه گفت؟و آنگاه امير المؤمنين در باره روز حساب به حبّه چه فرمود؟
7-امير المؤمنين درباره خوف خدا و گريستن از ياد قيامت به نوف چه فرمود؟
8-امير المؤمنين چگونه انسانى را كامل الايمان معرّفى مىنمايد؟چه صفاتى را از نشانههاى كمال ايمان مىشمرد؟
يوم الحساب هان!كه خداوند بزرگ و اَحَد خود خبر از روز قيامت دهد زود شود بر همه كس آشكار راستىِ وعده پروردگار ديده دل باز كن اينك ببين جلوه آيات خدا در زمين رُشد درختان ز دل دانهها نازِ گُل و گردش پروانهها مرغ شب و زمزمه جويبار ريزش پر همهمه آبشار اين همه آيات كه بيهوده نيست غير خدا خالق و فيّاض كيست؟ * * *
اى بشر امروز بكن فكر خويش هست تو را روز حسابى به پيش روز مكافاتِ گناه و صواب روز گرفتارى و«يَوم الحساب» روز حسابِ بد و نيك همه عدل خدا قاضى آن محكمه هر كه در آن محكمه محكوم شد خوار و سر افكنده و محروم شد قسمت او در طبقات حِجيم حسرت و درد است و عذاب اليم منزل هر مؤمن نيكو سرشت غرفه پر نعمت باغ بهشت عطر گل و موج خوش نهرها برتر از آن قُرب و رضاى خدا شعر از:حسان