پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

بچه دارى

یکى از وظائف سنگین و مهم حضرت زهرا موضوع بچه دارى و تربیت اولاد بود. فاطمه پنج فرزند پیدا کرد: حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسن. پنجمین فرزند آن حضرت که محسن نام داشت سقط شد. دو پسر و دو دختر از آن حضرت باقى ماند. فرزندان آن حضرت از اشخاص عادى نبودند، بلکه چنین مقدر شده بود که نسل پیغمبر اکرم از فاطمه (علیهاالسلام) بوجود آید.

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله مى فرمود: خدا ذریه ى پیغمبران را در صلب خودشان قرار داده ولى نسل مرا در صلب على (علیه السلام) مقرر فرمود پس من پدر اولاد فاطمه هستم. [مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 387.] خدا مقدر کرده بود که پیشوایان دین و خلفاى پیغمبر اکرم از نسل پاک زهرا بوجود آیند. لذا یکى از وظائف سنگین او بچه دارى بود. کلمه ى بچه دارى، جمله ى کوتاهى بیش نیست ولى معناى بسیار مهم و دامنه دارى دارد. شاید بعضى خیال کنند که بچه دارى بیش از این نیست که پدر، لوازم زندگى فرزندانش را فراهم سازد. و مادر، تر و خشکشان کند و در تهیه ى غذا و شستن لباس هایشان کوشش کند. و هیچ مسئوولیت دیگرى در قبال فرزندانشان ندارند، اما اسلام به این حد اکتفا نمى کند بلکه پدر و مادر را در قبال وظیفه ى بزرگترى مسئوول مى داند. اسلام شخصیت آینده ى کودک را مرهون تربیت و پرورش و مراقبت پدر و مادر مى داند. تمام حرکات و سکنات و افعال و گفتار پدر و مادر در روح حساس و لطیف فرزند تأثیر مى کند. هر فرزندى نماینده ى کیفیت سلوک و رفتار پدر و مادرش مى باشد. پدر و مادر وظیفه دارند که با کمال دقت مراقب آینده ى کودکانشان باشند و مواظب باشند طفل بیگناه- که نهادش بر خوبى آفریده شده- فاسد و بدبخت نگردد. حضرت زهرا که خود تربیت یافته ى دامن وحى بود از تربیت اسلامى بى اطلاع و غافل نبود. اطلاع داشت که از چگونگى شیر مادر و بوسه هایى که بر لب هاى معصوم کودکانش مى زند گرفته تا تمام حرکات و اعمال و گفتارش، در روحیه ى حساس آنها اثر دارند. مى دانست باید اما تربیت کند و نمونه هایى را به جامعه تحویل دهد که آینه و معرف حقیقت و روح اسلام باشند و حقائق و معارف قرآن در وجودشان جلوه گر باشد و این موضوع کار سهل و آسانى نیست.

فاطمه علیهاالسلام مى دانست باید مانند امام حسینى تربیت کند که در موقع احتیاج اسلام، جان خود و عزیزانش را در راه دفاع از دین و مبارزه ى با بیدادگرى فدا کند و بوسیله ى خون هاى عزیزانش درخت اسلام را سیراب گرداند. مى دانست باید دخترانى همانند زینب و ام کلثوم پرورش دهد که بوسیله ى ایراد خطبه ها و سخنرانى هاى شورانگیز، دستگاه ظلم و ستم بنى امیه را رسوا و مفتضح سازند، و جلو مقاصد شوم آنان را بگیرند. فاطمه (علیهاالسلام) در دانشگاه خانه، به زینب درس فداکارى و شجاعت داد تا مرعوب دستگاه بیدادگر یزید نگردد و بوسیله ى سخنرانى هاى آتشین خویش، دوست و دشمن را بگریاند و مظلومیت برادرش و بیدادگرى بنى امیه را فاش سازد. مى دانست باید فرزند بردبارى همانند امام حسن علیه السلام تربیت کند که در موقع حساس اسلام، دندان بر جگر بگذارد و براى حفظ منافع عالى اسلام و فراهم ساختن زمینه ى انقلاب اساسى، سکوت کند و بوسیله ى صلح با معاویه، به جهانیان بفهماند که اسلام تا بتواند صلح را بر جنگ ترجیح مى دهد. و بدان وسیله عوام فریبى و ظاهر سازى و حقه بازى معاویه را آشکار سازد. نمونه هاى خارق العاده که از آن مکتب اعجازآمیز بیرون آمد بخوبى مى تواند روح پر عظمت و نیروى فوق العاده ى حضرت زهرا را نشان دهد.

زهرا (علیهاالسلام) از آن زنان کوتاه فکر و بى اطلاعى نبود که محیط خانه را کوچک شمارد و میل بلند پروازى کند. زهرا علیهاالسلام محیط خانه را بسیار بزرگ و حساس مى دانست. آن را کارخانه ى بزرگ انسان سازى و دانشگاه مهم تمرینات نظامى و درس فداکارى مى شمرد. مى دانست که تربیت شدگان این مدرسه، هر درسى را که در اینجا بیاموزند ، در میدان بزرگ اجتماع به مرحله ى ظهور و بروز درخواهند آورد. و آنچه را در اینجا تمرین کنند در آینده عمل خواهند کرد، حضرت زهرا از زن بودن احساس حقارت و کوچکى نمى کرد و مقام زن را بسى عالى و شامخ مى دانست و این لیاقت را در خویش مى دید که دستگاه آفرینش چنین مسؤولیت سنگین و مهمى را بر دوشش نهاده و چنین پایگاه مهمى را بدو تفویض نموده است.