بالا رفتن سنین ازدواج و عوامل آن[1]
غریزه جنسی در پسران از پانزده سالگی بیدار میشود و در هیجده سالگی کاملًا آشکار میگردد و در دختران در سیزده سالگی بیدار و در پانزده سالگی آشکار میشود.
غریزه جنسی، جوانان را تحت فشار قرار میدهد و خواستار ارضا است، اما متأسفانه اکثر پسران و دختران، به هر دلیل، امکان ازدواج ندارند و ازدواجشان به تأخیر میافتد و سال به سال در حال تزاید است. آمار نشان میدهد که میانگین سن ازدواج در سال 1345 برای پسران 25 سال و برای دختران 18 سال بوده، در صورتی که این سن در سال 1375، برای پسران 6/ 25 و برای دختران 4/ 22 سال افزایش یافته است. یکی از کارشناسان مسائل جوانان میگوید: اخیراً میانگین سنِ ازدواج برای پسران 27 سال و برای دختران 5/ 24 سال افزایش یافته است.
فاصله بین 18 سالگی و 27 سالگی در پسران و بین 15 سالگی تا 24 سالگی در دختران، زمان بسیار دشوار و پرخطری است که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. آیا میدانید جوانان عزیز و مظلوم ما در این دوران پرخطر و حساس با چه مشکلاتی مواجه هستند؟ وضع این جوانان از دو حال خارج نیست: یا برای حفظ آبروی خود و خانوادهاش و با تحمل دشواریهای فراوان، عفت خود را حفظ میکند که نتیجه آن، عصبانیت، ضعف اعصاب، افسردگی، یأس از زندگی، پوچینگری، طغیان و بداخلاقی و امثال اینهاست. یا به انحرافات جنسی، ارتباطات نامشروع و ولگردی کشیده میشود، که آثار و پیآمدهای جسمانی، روانی و اجتماعی آن بر کسی پوشیده نیست.
در این جا به یکی از آثار ناگوار تأخیر در سن ازدواج اشاره میکنم و آن، امکان محرومیت همیشگی دختران و پسران از ازدواج و تشکیل خانواده است. اگر دختر و پسر، به هر دلیل ازدواج خود را به تأخیر اندازند بیم آن است که برای همیشه، مجرد بمانند و این تجرّد، مخصوصاً در آخر عمر، برای افراد، بسیار جانکاه و آزاردهنده است.
با مشاهدههای میدانی و گفت و گوهای حضوری با دختران و پسرانی که ازدواج آنها به تأخیر افتاده و نیز با خانوادههای آنان و نامههایی که در این رابطه برایم نوشتهاند، عوامل زیر را در تأخیر سن ازدواج مؤثر میدانم:
مهریه سنگین، جهیزیه فراوان، بیکاری، کمبود مسکن، تجملگرایی، بهانه ادامه تحصیل و اسراف.
از این پس در اینباره، گفتوگو میکنیم:
[4] تاریخ ایراد خطبه: 5/ 4/ 83