پیشگفتار
تقدیم به:
روشنفکران فداکاری که در راه عظمت اسلام و نجات نسل جوان کوشش میکنند.
آیا این جهان خدا و آفرینندهای دارد یا خود به خود و بدون علت وجود پیدا کرده است؟ اگر خدایی باشد، صفات و کارهایش چگونه است؟
آیا خدا برای ما وظیفهای تعیین کرده یا هیچگونه مسؤولیتی نداریم؟ آیا پیمبران در ادعای خود صادق بودهاند یا کاذب؟ آیا بعد از این جهان، جهان دیگری وجود دارد، و انسان به کیفر اعمالش میرسد یا نه؟
عقل انسان، بر حسب فطرت و خلقت ویژهاش، میخواهد این حقایق را کشف کند و از روی این اسرار پرده بردارد و برای پرسشهای مذکور و صدها مانند آنها، پاسخ درستی تهیه کند. عقل، این امتیاز را در خود سراغ دارد که میتواند بین عقاید صحیح و باطل و درست و نادرست، تمیز دهد و فطرتاً در صدد یافتن حقیقت و علل اشیاست، و تا به یک نقطه ثابتی تکیه نکند، راحت و آرام نمیشود.
این قبیل موضوعات اساسی را «اصول دین» میگویند. اصول دین،
مطالب و اموری است که مربوط به فکر و روح انسان است و ادله و براهین عقلی در آنها جریان دارد، و اعمال و حرکات انسان و برنامه زندگی او، از آنها سرچشمه میگیرد در اصول دین، تقلید جایز نیست و بر هر مکلفی لازم است با دلیل و برهان آنها را به دست آورد. اگر انسان برای عقایدش شالوده و اساس محکمی تهیه کرد و بر طبق آنها برنامه زندگیاش را استوار ساخت، روح و فکرش آرام میشود و از سرگردانی و حیرت و اضطراب درونی نجات مییابد و آنگاه میتواند با وجدان راحت به زندگی خویش ادامه دهد.
کودک و نوجوان
مناسبترین اوقات برای تربیت، روزگار کودکی و نوجوانی است. صفحه ذهن و روح بیآلایش کودک و نوجوان، مانند فیلم عکاسی است که در معرض تابش نور قرار نگرفته و برای پذیرش هر نقشی آماده است.
این افراد سادهلوح، اگر به طور صحیح تحت تربیت قرار گیرند و افکار و عقاید صحیح با دلیل و برهان بر آنان عرضه شود، در روح حساس آنان نقش میبندد و جزء خمیره ذاتشان میشود. چنین افرادی در هر محیطی که واقع شوند و با هر کسی که معاشرت نمایند، منحرف و گمراه نمیشوند. اگر در اجتماع ناصالحی واقع شوند، به رنگ جماعت درنمیآیند، بلکه کوشش میکنند تا اجتماع را به رنگ خودشان درآورند.
متأسفانه، این طبقه بزرگ اجتماع، از تربیت صحیح دینی محرومند و چنانکه باید و شاید مورد توجه واقع نشدهاند. عقاید دینی خودشان را معمولًا از پدران و مادران، آن هم بدون دلیل و برهان و بدون برنامه، به دست میآورند. به همین جهت، ایمان و عقیده آنان بر پایه محکمی پیریزی نشده و شالوده محکمی ندارد.
ثانیاً: برخی از موضوعات پوچ و بیاساس را از حقایق مسلم دین پنداشته به دانها عقیده دارند و با همین افکار و عقاید ابتدایی و بیمنطق، وارد دبستان و از دبستان به دبیرستان و از دبیرستان وارد محیط دانشگاه میشوند، و با افراد و عقاید مختلف سر و کار پیدا میکنند؛ چون اساس ایمانشان محکم نیست، با اندک شبهه و اشکالی، سرگردان و متر میشوند، و از جهت علم و دانش به حدی نرسیدهاند که بتوانند بین حق و باطل تمیزی دهند و خوب و بد را از هم جدا کنند، از اینرو، نسبت به اصل دیانت بدبین میشوند و در حیرت و بلاتکلیفی قرار میگیرند. آنگاه یا به طور کلی از دین اعراض میکنند، یا دست کم، اساس اخلاق و اعمالشان متزلزل میگردد و لاابالی میشوند. نتیجه این سهلانگاری و تربیت نادرست را همه شما به وضوح مشاهده میکنید و کسی نیست که به فکر چارهای باشد و این افراد بیگناه را از وادی انحراف و سقوط نجات دهد.
مسؤولیت همگانی
در مقابل خطر بزرگی که نسل آینده را به بیدینی و ضعف عقیده تهدید میکند، همه افراد ملّت مسؤولند. زمامداران دین، روحانیان، پدران، مادران، مربیان و آموزگاران، گویندگان، نویسندگان و ثروتمندان، همه مسؤولیت دارند. آری همه مسؤولیم و اگر به وظیفه خویش عمل نکنیم، نسل آینده به ما نفرین میکند و در قیامت مورد بازخواست قرار خواهیم گرفت.
باید نقشه صحیح و برنامه کاملی تنظیم کرد و عقاید صحیح را با منطق و دلیل در مغز افراد سادهلوح جای داد. با عقاید غلط و خرافات مبارزه نمود. باید کتابهای علمی و ساده برایشان تهیه کرد. کتابخانه تأسیس نمود. کتابهای رایگان و دستکم ارزان قیمت در اختیارشان قرار داد، و به خواندن کتاب تشویقشان نمود.
کتاب حاضر
کتاب حاضر، برای نسل جوان و نوآموزان تعلیمات دینی تهیه و در تألیف آن، نکات زیر مراعات شده است:
1. مطالب کتاب در عین سادگی، با دلیل و برهان است. در مورد مطالب عقلی، دلیلهای عقلی اقامه شده، در موضوعات تعبدی و شرعی بر طبق آیات و احادیث نوشته شده، در موارد ضروری به مدرک و پاورقی اشاره شده، ولی برای رعایت اختصار، در بعضی موضوعات از ذکر مدرک خودداری شده است.
2. در مورد تاریخ تولد و وفات رسول خدا و ائمه اطهار اختلافاتی وجود دارد، ولی برای رعایت اختصار یکی از اقوال انتخاب شده و از ذکر بقیه اجتناب شده است.
3. نویسنده تا حد مقدور، سعی نموده مطالب علمی را تنزل دهد و قابل فهم همگانی گرداند.
از استعمال الفاظ اصطلاحی و فلسفی خودداری شده، از ذکر دلیلهای مفصل و خستهکننده اجتناب شده است.
4. از ذکر مطالب مشکوک و مخدوش و ضعیف و کم فائده خودداری شده.
5. در این کتاب مطالبی نوشته شده که دانستن آنها بر هر مسلمانی لازم است و دین اسلام را به طور خلاصه معرفی میکند. تا ذهن خوانندگان آماده گردد و بتوانند به کتابهای مفصلتر و رسالههای عملیه مراجعه نمایند. مخصوصاً در مورد فروع دین، همه آنها ذکر نشده و با کمال اختصار نوشته شده است.
مطالب کتاب، به طور کلی به سه دسته تقسیم میشود:
اول: عقاید، یعنی مطالب و اموری که به فکر و عقل انسان مربوط است و براهین عقلی در آنها جاری است و در آنها تقلید جایز نیست.
دوم: اخلاق، یعنی موضوعاتی که مربوط به نفس و عواطف انسان است، خواستهها و امیال نفسانی را کنترل میکند و نفس را معتدل میسازد و در صراط مستقیم انسانیت قرار میدهد.
سوم: فروع دین، یعنی وظایف و دستورهای علمی که مربوط به تن انسان است و باید مورد عمل قرار گیرند.
در خاتمه، از خوانندگان و دانشمندان تقاضا میکنم، اگر نظریهای دارند یا نقصی در کتاب مشاهده نمودند، به نویسنده تذکر دهند، تا در چاپ بعد مورد استفاده قرار گیرد.
قم- حوزه علمیّه- ابراهیم امینی/ خردادماه 1349