بدزبانی
یکی از عادتهای زشت، بدزبانی است. آدم بدزبان به سخنان خویش مقید نیست و هر چه بر زبانش جاری شد میگوید. فحش میدهد، ناسزا میگوید، داد میزند، نفرین میکند، به دیگران متلک میگوید، طعنه و زخم زبان میزند، با سخنان و تعبیرات زشت به مردم توهین میکند، دهنکجی مینماید، تندی میکند، دیگران را دست میاندازد و مسخره میکند. بدزبانی حرام و یکی از گناهان بزرگ است.
پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:
خدا بهشت را بر کسی که بدزبانی میکند، دشنام میدهد و بیحیا و بیباکی میکند، حرام کرده است، نه به چیزی که درباره دیگران میگوید توجه دارد و نه به آن چه دربارهاش میگویند.[55]
امام صادق علیه السلام فرمود:
دشنام و ناسزاگویی و زباندرازی، از علائم نفاق و بیایمانی است.[56]
خدا در قرآن میفرماید:
وای به حال کسانی که از مردم عیبجویی میکنند، طعنه میزنند و آنها را مسخره مینمایند.[57]
مردمان بدزبان، افرادی سبکمغز و پست و فرومایهاند. بهوسیله این عادت زشت، برای خودشان دشمن میتراشند، مبغوض مردم هستند و در نزد آنان خوار و بیمقداراند، مردم از زبان آنان میترسند و از معاشرتشان کراهت دارند.
پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:
بدترین مردم کسی است که مردم از بدزبانیاش میهراسند و از مجالستش کراهت دارند.[58]
حضرت صادق علیه السلام فرمود:
کسی که مردم از زبانش بترسند، به دوزخ میرود.[59]
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
مؤمن طعنه نمیزند، لعن نمیکند، دشنام نمیدهد و بدزبانی نمیکند.[60]
بدزبانی، بهترین گواه کوتاهفکری و کمخردی است. بدبخت خانوادهای که یکی از دو رکن آن، یعنی زن یا شوهر و یا هر دوی آنها، بدزبان باشند. در آن خانواده، راحتی و آسایش و صفا نخواهد بود. بدبختتر از آنها، کودکان بیگناهی که با چنین پدر و مادری زندگی میکنند و در چنین خانوادهای پرورش مییابند.
بچه ذاتاً بدزبان نیست. او این صفت زشت را یا از پدر و مادر یاد میگیرد یا از برادر و خواهر و یا از دوستان و همبازیها یا از همکلاسیها. در این میان، پدر و مادر بیشتر از دیگران اثر دارند. پدر و مادر برای فرزندانشان بهترین و نخستین الگو و سرمشق میباشند. بچهها اخلاق و آداب آنها را به زودی فرا میگیرند و تقلید میکنند.
بنابراین، پدر و مادر نه تنها مسئول گفتار و کردار خود هستند، بلکه در مورد پرورش فرزندانشان نیز مسئولیت دارند. آنها هستند که کودکان را بدزبان یا خوشزبان پرورش میدهند. بعضی از پدران و مادران، از روی شوخی یا عصبانیت عملًا به فرزندانشان درس بدزبانی میدهند. در بعضی از خانوادهها این قبیل کلمات شب و روز تکرار میشود: پدرسگ، مادرسگ، پدرسوخته، احمق، نفهم، بیشعور، الاغ، حیوان، دیوانه، تنبل، جوانمرگ شده، بیادب، بیغیرت، داغت را ببینم، زیر ماشین بروی و .... گاهی پدر یا مادر از یکدیگر عیب جویی میکنند، همدیگر را مسخره مینمایند و یا فحش میدهند. حتی پدر و مادر که باید پوشاننده عیوب فرزندان خود باشند، گاهی از آنها عیبجویی یا مسخرهشان میکنند و فحششان میدهند. به آنها طعنه میزنند و با کلمات زشت و رکیک سخن میگویند. آیا این پدران و مادران از کودکان بیگناهشان انتظار دارند که در چنین خانوادهای خوشزبان تربیت شوند؟ چنین امری غالباً امکانپذیر نیست. این پدران و مادران باید در انتظار آن باشند که فرزندان نیز مانند خودشان بلکه بدزبانتر پرورش یابند. باید در انتظار آن باشند که عین این کلمات را از فرزندانشان بشنوند. با پند و اندرز و دعوا و کتک هم نمیتوان کودک را به ترک این عادت زشت وادار کرد. پدر و مادری که بدزبان هستند و به کودک فحش میدهند، نمیتوانند با پند و اندرز یا دعوا و اوقاتتلخی جلوی فحش دادن کودک را بگیرند.
بهترین راه تربیت در این مورد، این است که پدر و مادر ابتدا خود را اصلاح نمایند، سپس در صدد اصلاح فرزندانشان برآیند. گاهی بچهها این عادت زشت را از همبازیها یا همکلاسیهای خود یاد میگیرند. بدین جهت پدر و مادر باید مواظب دوستان و رفقای فرزندانشان باشند. به آنان اجازه ندهند که با بچههای بدزبان بازی و معاشرت نمایند.
اگر فحش یا کلمه زشتی از بچه خودتان شنیدید، خنده و تبسمی که حاکی از رضایت باشد نکنید، با فحش و دعوا و کتک و عصبانیت هم در صدد جلوگیری بر نیایید که این شیوه، غالباً نتیجه معکوس دارد. بلکه با زبان خوش مطلب را با کودک در میان بگذارید.
بگویید: فحش دادن کار زشتی است، بچه خوب هرگز فحش نمیدهد. من دوست ندارم تو فحش بدهی. خدا هم از دشنام دادن بدش میآید و فحش دهنده را به کیفر میرساند.
میدانم که تو این کلمه زشت را از بچههای بیتربیت یاد گرفتهای، ولی مواظب باش دیگر آن را تکرار نکنی.
[55] . الکافى، ج 2، ص 333، باب البَذاء، ح 3: قال رسولاللَّه صلى الله علیه و آله و سلم:« إنَّ اللَّه حرّم الجنَّةَ على کلِّ فَحّاشٍ بَذىءٍ قلیلِ الحیاء لا یُبالی ما قال ولا ما قیلَ ...»
[56] . همان، ص 325، باب البذاء، ح 10: عن الحسنِ الصیقلِ، قال: قال أبوعبداللَّه علیه السلام:« إنَّ الفُحْشَ والبذاءَ والسلاطةَ من النفاقِ»
[57] . همزه( 104) آیه 1:« وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ»
[58] . الکافى، ج 2، ص 325، باب البَذاء، ح 8: قال رسولاللَّه صلى الله علیه و آله و سلم:« إنَّ من شرِّ عبادِ اللَّه مَنْ تُکْرَهُ مُجالَسَتُهُ لِفُحْشِه»
[59] . همان، ص 327، باب مَنْ یُتَّقى شرّه، ح 3: عن عبداللَّه بن سنان، قال: قال أبوعبداللَّه علیه السلام:« مَنْ خاف الناسُ لِسانَهُ فهو فی النار»
[60] . المحجَّة البیضاء، ج 5، ص 215: وقال صلى الله علیه و آله و سلم:« لیس المؤمنُ بالطعّانِ ولاالفاحش ولا البَذیّ»
*. امینى، ابراهیم، تربیت، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: هفتم، 1390.