حج
حج در اسلام از عبادتهاى بزرگ و از ارکان اسلام به شمار رفته است.
امام محمد باقر علیه السلام فرمود: اسلام بر پنج پایه بنا شده است: نماز، زکات، حج، روزه و ولایت.
حج باید با قصد قربت انجام بگیرد و ریا و خودنمایى موجب بطلان آن مىشود. مراسم حج در روزهاى مخصوص ماه ذىحجه انجام مىگیرد و بر هر مسلمان مستطیع که وسیله رفتن به حج برایش فراهم باشد یک بار واجب است.
حج عبادت بزرگ و جامعى است که در تشریع آن، اهداف مختلفى وجود دارد. و اگر درست انجام بگیرد براى شخص حاجى و امت بزرگ اسلام منافع مهمى در بردارد. لذا حضرت ابراهیم علیه السلام از جانب خدا مأموریت یافت تا مردم را به سوى آن دعوت کند.
قرآن مىفرماید:
مردم را به حج دعوت کن تا پیاده یا سوار بر شتران لاغر، از هر طرف، به سوى تو آیند. تا منافع خود را ببینند و نام خدا را در روزهاى معین و هنگام ذبح چارپایانى که روزى آنان شده، ببرند. از آنها بخورید و به بینوایان فقیر اطعام کنید.[1]
توجه به خدا و تهذیب نفس
یکى از منافع و اهداف مهم حج، تزکیه، تهذیب، پرورش نفس و تقرب به خداست. حج سفر روحانى و معنوى است که حاجى قبل از حرکت، خود را براى زیارت خانه خدا و حضور در محضر پروردگار آماده مىسازد. از گناهان گذشتهاش، که موجب دورى از خدا شده، توبه مىکند، بدهکارى خود را ادا مىکند. اموالش را از حرام و حقوق واجب پاک مىسازد و اگر به کسى ظلم کرده رضایت او را فراهم مىنماید.
آنگاه روانه خانه خدا مىشود و در طول سفر، خود را مهمان خدا و در محضر او مشاهده مىکند و همواره به یاد اوست. این مراسم را با بینش و با توجه به حکمتهاى آن انجام مىدهد. وقتى در میقات با دو پارچه سفید و بىآلایش محرم مىشود باطن ذات خود را نیز از گناهان و تعلقات دنیوى پاک مىسازد. تلبیه را به عنوان قبول دعوت خداى متعال بر زبان جارى مىسازد و در طول احرام کار خلافى انجام نمىدهد.
با چنین حالى به سوى بیت اللّه الحرام حرکت مىکند، هر چه نزدیکتر مىشود قلب او نیز به خدا نزدیکتر مىگردد. در حال طواف کعبه، نماز طواف و سعى بین صفا و مروه، همواره به یاد خداست.
با وقوف در عرفات، به یاد توقف در قیامت و حساب اعمال مىافتد. در منا و توقف در مشعر خود را در حال حرکت به سوى خدا مشاهده مىنماید.
هنگام رمى جمرات، نفس اماره و شیطان را نیز سنگباران مىکند، موقع ذبح گوسفند در قربانگاه مراتب اطاعت و فداکارىهاى حضرت ابراهیم و اسماعیل را به یاد مىآورد و با همین کیفیت سایر مراسم حج را به پایان مىبرد. در نهایت تصمیم مىگیرد که دیگر مرتکب گناه نشود و قداست و ارزش حاجى بودن را براى همیشه حفظ کند. آن گاه با نفسى نورانى و دلى آرام و قلبى مطمئن و ارادهاى قاطع و حجّى مقبول به سوى وطن باز مىگردد.
فایده مذکور از مهمترین منافع و دستآوردهاى حج محسوب مىشود که در احادیث نیز به آنها اشاره شده است:
امام صادق علیه السلام فرمود: حج و عمره دو بازار از بازارهاى آخرتاند، هرکس به حج و عمره مىرود در جوار رحمت خداست. اگر توفیق یافت که مراسم حج را به پایان برساند گناهانش آمرزیده مىشود و اگر مرگش فرا رسید پاداش او با خداست.[2]
همچنین فرمود: وقتى مردم در منا در چادرهاى خود مستقر مىشوند منادى حق تعالى ندا مىدهد: اگر مىدانستید در جوار چه کسى قرار گرفتهاید یقین مىکردید که خداى متعال در حفظ خانواده و اموال، جانشینتان است و شما را مورد مغفرت قرار مىدهد.[3]
نیز فرمود: وقتى اراده حج کردى قلب خود را براى خدا از هر دغدغه و حجابىفارغ ساز، امورت را به خدا واگذار کن و در جمیع حرکات و سکنات بر خدا توکل نما و تسلیم قضا و قدر او باش. دنیا و محتویاتش را براى مردم بگذار، خویشتن را از حقوقى که مردم بر تو دارند پاک ساز، بر توشه و مرکب سوارى و همراهان و جوانى و مال خود اعتماد نکن، مبادا همه اینها براى تو وبال شوند، زیرا هر کس طالب جلب رضاى خدا جاشد ولى بر غیراو اعتماد کند، خدا همان چیز را وسیله وبال او قرار مىدهد. براى سفر حج به گونهاى آماده شو که گویا امید رجوع ندارى. با همراهانت خوشرفتار باش، اوقات واجبات الهى و سنتهاى پیامبر را رعایت کن. آداب اسلامى، تحمل دشوارىها و صبر و شکر، مهربانى، سخاوت و ایثار را همواره رعایت کن. آن گاه با آب توبه خالص گناهانت را بشوى، لباس راستى و صفا و خشوع را بپوش و از هر چه تو را از یاد خدا و اطاعت او باز مىدارد مُحرم شو. آن گاه با لبیک صادق و خالص، دعوت حق را اجابت نما و به ریسمان محکم الهى تمسک بجوى. در همان حالى که با سایر مسلمانان اطراف بیت اللّه طواف مىکنى، با قلبت همراه ملائکه در اطراف عرش طواف کن. در هروله رفتن از هواى نفسانى خود نیز بگریز.
وقتى از عرفات به منى کوچ مىکنى از نیروى خود نیز تبرّى بجوى و از غفلت و لغزشها خارج شو و چیزهایى که بر تو حلال نیست و استحقاق آنها را ندارى آرزو نکن.
در عرفات به خطاهاى خود اعتراف کن و با خداى متعال در توحید او تجدید عهد نما. در مزدلفه به سوى خدا تقرب بجوى و تقواى او را پیشه ساز.
وقتى از کوه بالا مىروى، روحت را نیز بالا ببر.
هنگام ذبح قربانى، گلوى هواهاى نفسى و طمع را نیز قطع کن. زمان رمى جمرات، شهوات و پستىها و اخلاق زشت را نیز سنگباران کن. با تراشیدن سر، عیوب ظاهر و باطن خود را نیز برطرف ساز.
وقتى داخل حرم مىشوى خود را در رسیدن به مراد در پناه خدا بدان.
براى تعظیم صاحب بیت و معرفت جلال و قدرت او آماده باش. موقع طواف، از روى رضا و تسلیم، حجر الاسود را استلام کن. در طواف وداع، غیر خدا را رها کن، وقتى بر کوه صفا توقف مىکنى روح و باطن خود را براى ملاقات با خدا تصفیه نما. هنگامى که از کوه مروه بالا مىروى خود را با تقوا در محضر خدا قرار بده و تا قیامت بر شرط و عهدى که با خدا بستهاى هم چنان وفادار بمان. بدان که خداى متعال حج را واجب نکرد و در بین همه عبادات به خود نسبت نداد و پیامبران را در بین مناسک حج با ترتیب مخصوص قرار نداد، جز براى اینکه در مشاهده مناسک براى صاحبان عقل، آمادگى و اشارهاى باشد به مرگ و قبر، بعث و قیامت، جدا شدن نیکوکاران از بدکاران و دخول بهشتیان در بهشت و جهنمیان در دوزخ.[4]
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: از نشانههاى قبول حج این است که حاجى وقتى به وطن برگشت دیگر مرتکب معصیت نشود. اگر پس از برگشتن باز هم مرتکب گناهانى مانند: زنا، خیانت یا گناهان دیگر شد معلوم مىشود حجش مورد قبول واقع نشدهاست.[5]
پیامبر اکرم در خطبه غدیر، فرمود: اى مردم! با کمال ایمان و آشنایى با مسائل به حج بیت اللّه بروید و از زیارت مشاهد، جز با توبه و ریشه کن کردن گناهان، برنگردید.[6]
مجمع جهانى امت اسلامى
دومین فایده حج، شرکت در مجمع عمومى امت اسلام است. مراسم حج، کنگره عظیم جهانى اسلام است که هر ساله در مکه و در جوار حرم امن الهى برپا مىشود. از هر کشورى جمعى از مسلمانان در آن شرکت مىکنند و با اوضاع سیاسى، اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و مشکلات یکدیگر آشنا مىشوند. در حل مشکلات، تعاون و تبادل نظر مىنمایند و با اخلاق و آداب یکدیگر از نزدیک آشنا مىشوند.
قبلًا نیز گفتیم که اسلام همه مسلمانان جهان را امت واحد مىداند که منافع و مسئولیتهاى مشترک دارند که عبارت است از:
1. تبلیغ و نشر فرهنگ اصیل اسلام در بین خود و سایر ملل.
2. مبارزه با شرک و بتهاى طاغوتىاى که بر حریم توحید الهى تجاوز نموده و خود را در قانونگذارى و اداره کشورهاى اسلامى صاحب حق مىدانند.
3. سعى در تحکیم وحدت کشورها و مذاهب اسلامى.
4. حفظ استقلال امت بزرگ اسلام.
5. مبارزه با سلطهجویى دشمنان در کشورهاى اسلامى.
6. دفاع از سرزمینهاى اسلامى.
7. دفاع از اسلام و مبارزه با توطئههاى ضد اسلامى.
8. دفاع از حقوق مسلمانان جهان.
9. مبارزه با ورود فرهنگ مبتذل و مفاسد اخلاقى دشمنان اسلام.
10. ارشاد و هدایت نسل جوان.
11. دفاع از حقوق زنان.
12. دفاع از حقوق کودکان.
13. دفاع از حقوق محرومین و مستضعفین.
14. دفاع از مظلومان و ستمدیدگان.
و دیگر امور مهمى که با جهان اسلام ارتباط دارد.
امت اسلام در صورتى مىتواند به صورت یک امت مستقل و نیرومند در جهان زندگىکرده و از کیان خود دفاعنماید که با هم متحدبوده و در حفظ وحدت و انجام مسئولیتهاى مشترک کوشا و جدى باشند. البته تحقق چنین امر حیاتى و مهمى نیز بدون وجود یک حرکت منسجم و نیرومند جهانى امکانپذیر نیست.
بنابراین تشکیل یک مجمع عمومى براى جهان اسلام ضرورت دارد؛ مجمعى که هر یک از کشورها و مذاهب اسلامى در آن حضور فعال داشته باشند و در امور مهم مربوط به جهان اسلام مشورت و تبادل نظر کنند. نمایندگان کشورهاى اسلامى در طول سال در جلسات عمومى و کمیسیونها شرکت نموده و بر مسائل مهم و رویدادهاى جهان اسلام نظارت دارند که این امر در مراسم حج جلوه وسیعترى خواهد داشت.
حال که چنین تشکیلات گستردهاى براى جهان اسلام ضرورت دارد، چه جایگاهى بهتر و مناسبتر از حرم امن الهى و در جوار خانه توحید است؟
قرآن مىفرماید:
نخستین خانهاى که براى مردم بنا شد همان خانهاى است که در مکه وجود دارد؛ خانهاى که براى جهانیان برکت و هدایت دارد. آیات روشن و مقام ابراهیم در آن جاست هر که داخل آن شد در امان است.
حج آن خانه براى خدا بر کسانى که قدرت حج دارند واجب است. هر که کفر ورزید بداند که خدا از جهانیان بىنیاز است.[7]
نیز مىفرماید:
کعبه را جایگاه اجتماع و مکان امن مردم قرار دادیم و مقام ابراهیم را مصلاى خویش قرار دهید و به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم تا خانهام را براى طواف کنندگان و مقیمان و راکعان و ساجدان پاکیزه بدارید.[8]
هم چنین مىفرماید:
خدا کعبه، بیت الحرام را قوام کار مردم گردانید. همچنین ماه حرام و قربانى بىقلاده را وسیله قوام قرار داد تا بدانید که خدا هر چه را در آسمان و زمین است مىداند و بر هر چیزى آگاه است.[9]
در آیات فوق، کعبه به عنوان «مبارکاً»، «هدى للعالمین»، «مثابة للناس» و «قیاماًللناس» معرفى شده است. پس معلوم مىشود که بیت اللّه الحرام مناسبترین و بهترین جایگاه مجمع عمومى جهان اسلام است و استقلال و عظمت امت اسلامى بدان بستگى دارد. لذا باید براى جهان اسلام منشأ صدور برکت، هدایت و امنیت باشد.
تأسیس چنین سازمانى از بزرگترین منافع حج محسوب مىشود. اگر اندیشمندان و خیرخواهان مسلمان چنین سازمان مهمى را تأسیس کرده بودند وضع امت اسلامى قطعاً بهتر از وضع کنونى بود، ولى متأسفانه چنین سازمانى وجود ندارد و تأسیس آن هم در چنین شرایط کار بسیار دشوارى است. به هر حال مىتوان تأسیس سازمان جهانى اسلام را بر افکار روشن فکران و خیرخواهان جهان اسلام عرضه داشت و ضرورت آن را توجیه کرد و به صورت یک فکر اسلامى مطرح ساخت و زمینه را براى تأسیس آن فراهم نمود.
هم چنین مىتوان مقر دائمى سازمان کنفرانس کشورهاى اسلامى را در مکه قرار داد و کوشید تا آنها نیز در مسائل مربوط به جهان اسلام فعالتر و جدىتر باشند.
در شرایط کنونى مىتوان از فرصت مراسم حج استفاده نمود و به عناوین مختلف کنگرهها و کنفرانسهایى در حرمین شریفین برپا ساخت. این کنفرانسها اگر با برنامهریزى دقیق و با تفاهم مسئولان کشور میزبان تشکیل شود مىتواند به تفاهم عمومى مسلمانان کمک نماید.
نمایش وحدت
سومین فایده حج، شرکت عموم مسلمانان در مراسم، و تجدید پیمان وحدت و قدرتنمایى در برابر کفر و استکبار جهانى است. اسلام دین توحید و یگانهپرستى است. مهمترین هدف پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم مبارزه با شرک و طاغوت بود. از جانب خدا مأموریت داشت تا پرچم توحید را در جهان به اهتزاز در آورد و تا محو کامل بتپرستى و طاغوت پرستى از پاى ننشیند.
رسولخدا صلى الله علیه و آله و سلم بدون وحشت و هراس این رسالت بزرگ را پذیرفت و آشکارا از شرک و مشرکان اظهار برائت نمود. به على بن ابىطالب هم دستور داد تا در حضور انبوه حجاج بیت اللّه، سوره برائت را قرائت نماید.
چنان که قرآن مىگوید:
در روز حج اکبر از جانب خدا و پیامبرش اعلام شد که خدا و پیامبر از مشرکان بیزارند، پس اگر توبه کنید برایتان بهتر است و اگر سرپیچى کنید بدانید که خدا را ناتوان نخواهید کرد و کافران را به عذابى دردناک بشارت بده.[10]
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم با قرائت سوره برائت در جمع مردم، از شرک و مشرکان و طاغوت و طاغوتیان تبرى جست و مبارزه با آنها را اعلام نمود و به صورت برنامه رسمى مسلمانان در آورد.
بعد از ارتحال پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم این وظیفه بر عهده مسلمانان نهاده شد. آنها وظیفه دارند تا تحققکامل اهداف پیامبر پرچم دفاع از توحید و مبارزه با کفر و استکبار را بر زمین نگذارند و در این راه بکوشند.
مگر اهداف و آرمانهاى پیامبر عظیم الشأن اسلام تحقق یافته تا مسلمانان، حق سکوت داشته باشند؟ آیا هنوز بیشتر مردم جهان بتپرست نیستند؟ مگر استکبار جهانى و طاغوتها بر مردم حکومت نمىکنند؟ آیا مستضعفان جهان به حقوق مشروع خود رسیدهاند؟ مگر اسلام بر کفر و استکبار غلبه یافته؟ و فلسطین از دست صهیونیستها آزاد شده مگر توطئههاى کفر و استکبار جهانى براى محو کامل اسلام به پایان رسیده است؟
و صدها پرسش دیگر!!
بنابراین مسلمانان باید به فریاد برائت از مشرکان ادامه دهند و به هر شکلى از توحید دفاع کنند. براى انجام این فریضه دینى هیچ جایى بهتر از حرم امن الهى و پایگاه اصیل توحید و در حضور انبوه مسلمانان جهان، و حجاج بیت اللّه وجود ندارد.[11][12]
[1]. حج( 22) آیات 27- 28:« وَأَذِّنْ فِى النّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالًا وَعلى کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ* لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِى أَیّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الأَنْعامِ فَکُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا البائِسَ الفَقِیرَ»
[2]. کافى، ج 14، ص 240: عن أبیعبداللّه علیه السلام قال:« الحجّ و العمرة سوقان من أسواق الآخرة، والعامل بهما فی جوار اللّه، إن أدرک ما یأمل غفراللّه له، و إن قصر به أجله وقع أجره على اللّه»
[3]. همان، ص 263: عن أبیعبدالله علیه السلام قال:« إذا أخذ الناس منازلهم بمعنى نادى منادِ: لو تعلمون بفناء من حللتم لأیقنتم بالخلف بعد المغفرة»
[4]. مستدرک الوسائل، ج 10، ص 172: قال الصادق علیه السلام:« إذا أردتَ الحجّ فجرّد قلبک للّه تعالى من کلّ شاغل و حجاب، و فَوِّض أمورک إلى خالقها، و توکّل علیه فی جمیع حرکاتک و سکناتک، و سَلِّم لقضائه و حکمه و قدره، ودع الدنیا و الراحة و الخلق،، أخرج من حقوق تلزمک من جهة المخلوقین، ولاتعمد على زادک و راحتک و أصحابک و قوّتک و شبابک و مالک مخافة أن یصیر ذلک عدوّاً و وبالًا؛ فإنّ من ادّعى رِضَى اللّه، واعتمد على ما سواه صیّره علیه و بالًا و عدوّاً؛ لیعلم أنّه لیس له قوّة ولا حیلة إلّا بعصمة اللّه وتوفیقه. فاستعِد استعداد من لایرجو الرجوع، و أحسن الصحبة، وراع أوقات فرائض اللّه و سنن نبیّه، و ما یجب علیک من الأدب، و الاحتمال، والصبر، والشکر و الشفقة، والسخاوة و إیثار الزاد على دوام الأوقات.
ثمّ اغسل بماء التوبة الخالصة ذنوبک و البس کسوة الصدق، و الصفا، والخضوع، والخشوع. واحرم من کلّ شىء یمنعک عن؛ ذکراللّه و یحجبک عن طاعته. و لبّ بمعنى إجابة صادقة، صافیة، خالصة، زاکیة للّه فى دعوتک؛ متمسّکاً بالعروة الوثقى.
وطف بقلبک مع الملائکة حول العرش کطوافک مع المسلمین بنفسک حول البیت و هرول هرباً من هواک. وتبرّ من حولک و قوّتک، واخرج من غفلتک و زلّاتک بخروجک إلى منى. ولا تتمنّ مالا یحلّ لک ولا تستحقّه، واعترف بالخطایا بعرفات، وجدّد عهدک عند اللّه بوحدانیّته، وتقرّب إلیه واتّقه بمزدلفة، واصعد بروحک إلى الملأ الأعلى بصعودک إلى الجبل.
و اذبح حنجرة الهوى و الطمع عنک عند الذبیحة. و ارم الشهوات، والخساسة، والدنائة، و الذمیمة عند رمىالجمار. واحلق العیوبالظاهرة والباطنة بحلق شعرک، وادخل فى أماناللّه، وکنفه، وسرّه وکلائته من متابعة مرادک بدخول الحرم و دخول البیت؛ متحقّقاً لتعظیم صاحبه، و معرفة جلاله و سلطانه.
واستلم الحجر، رضاً بقسمته، و خضوعاً لعزّته، ودع ما سواه بطواف الوداع. واصف روحک و سرّک للقائه یوم تلقاه بوقوفک على الصفا، وکن بمرأى من اللّه تقیّاً عند المرورة، واستقم على شرط حجّتک هذاه، و وفاء عهدک الذى عوهدت به مع ربّک. و أوجبت له یوم لقائک. و اعلم، أنّ اللّه لم یفرض الحجّ و لم یخصّه من جمیع الطاعات بالإضافة إلى نفسه بقوله تعالى:« وَلِلَّهِ عَلى- النّاسِ حِجُّ البَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا» ولا شرّع نبیّه صلى الله علیه و آله و سلم سنّةً فی خلال المناسک على ترتیب ما شرّعه الّا للاستعداد و الاشارة إلى الموت، و القبر، و البعث، و القیامة، و فصل بیان السبق من دخول الجنة أهلها، و دخول النار أهلها بمشاهدة مناسک الحج من أوّلها إلى آخرها لأولى الألباب و أولى النهى»
[5]. همان، ص 165: قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله و سلم:« من علامة قبول الحجّ إذا رجع الرجل عمّا کان علیه من المعاصى، هذا علامة قبول الحجّ، و إن رجع من الحجّ ثمّ انهمک فیما کان علیه من زنا، أو خیانة، أو معصیة فقد ردّ علیه حجّه»
[6]. همان، ص 174: قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله و سلم فی خطبة الغدیر:« معاشر الناس! حجّوا البیت بکمال الدین و التفقّه، ولا تنصرفوا عن المشاهد إلّا بتوبة و إقلاع الخطیئة»
[7]. آل عمران( 3) آیات 96- 97:« إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِى بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَهُدىً لِلْعالَمِینَ* فِیهِ- آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِیمَ وَمَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً وَلِلَّهِ عَلى النّاسِ حِجُّ البَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِىٌّ عَنِ العالَمِینَ»
[8]. بقره( 2) آیه 13:« وَ إِذ جَعَلْنا البَیْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَأَمْناً وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلّىً وَعَهِدْنا إِلى إِبْراهِیمَ وَ إِسْمعِیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِىَ لِلطّائِفِینَ وَالْعاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ»
[9]. مائده( 5) آیه 97:« جَعَلَ اللَّهُ الکَعْبَةَ البَیْتَ الحَرامَ قِیاماً لِلنّاسِ وَالشَّهْرَ الحَرامَ وَالهَدْىَوَالقَلائِدَ ذ لِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِى السَّمواتِ وَما فِى الأَرضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَىءٍ عَلِیمٌ»
[10]. توبه( 9) آیه 3:« وَأَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النّاسِ یَوْمَ الحَجِّ الأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِىءٌ مِنَ المُشْرِکِینَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَ نَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِى اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِینَ کَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِیمٍ»
[11]. حج یک عبادت است که مراسم آن با کیفیتى مخصوص و در ایامى خاص انجام مىگیرد. کیفیت این عبادت و واجبات و محرمات و مبطلات و مسائل مربوطهاش نیاز به شرح و تفصیل دارد که متأسفانه در این جا امکانپذیر نیست. علاقهمندان مىتوانند به کتابهاى فقه و رسالههاى عملیه و مناسک مراجعه کنند
[12]. امینى، ابراهیم، آشنایى با اسلام، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: سوم، 1388.