پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

حج‏

حج‏

حج در اسلام از عبادت‏هاى‌ بزرگ و از ارکان اسلام به شمار رفته است.

امام محمد باقر علیه السلام فرمود: اسلام بر پنج پایه بنا شده است: نماز، زکات، حج، روزه و ولایت.

حج باید با قصد قربت انجام بگیرد و ریا و خودنمایى‌ موجب بطلان آن مى‌‏شود. مراسم حج در روزهاى‌ مخصوص ماه ذى‌‏حجه انجام مى‌‏گیرد و بر هر مسلمان مستطیع که وسیله رفتن به حج برایش فراهم باشد یک بار واجب است.

حج عبادت بزرگ و جامعى‌ است که در تشریع آن، اهداف مختلفى‌ وجود دارد. و اگر درست انجام بگیرد براى‌ شخص حاجى‌ و امت بزرگ اسلام منافع مهمى‌ در بردارد. لذا حضرت ابراهیم علیه السلام از جانب خدا مأموریت یافت تا مردم را به سوى‌ آن دعوت کند.

قرآن مى‌‏فرماید:

مردم را به حج دعوت کن تا پیاده یا سوار بر شتران لاغر، از هر طرف، به‏ سوى‌ تو آیند. تا منافع خود را ببینند و نام خدا را در روزهاى‌ معین و هنگام ذبح چارپایانى‌ که روزى‌ آنان شده، ببرند. از آنها بخورید و به بینوایان فقیر اطعام کنید.[1]

توجه به خدا و تهذیب نفس‏

یکى‌ از منافع و اهداف مهم حج، تزکیه، تهذیب، پرورش نفس و تقرب به خداست. حج سفر روحانى‌ و معنوى‌ است که حاجى‌ قبل از حرکت، خود را براى‌ زیارت خانه خدا و حضور در محضر پروردگار آماده مى‌‏سازد. از گناهان گذشته‏اش، که موجب دورى‌ از خدا شده، توبه مى‌‏کند، بدهکارى‌ خود را ادا مى‌‏کند. اموالش را از حرام و حقوق واجب پاک مى‌‏سازد و اگر به کسى‌ ظلم کرده رضایت او را فراهم مى‌‏نماید.

آن‏گاه روانه خانه خدا مى‌‏شود و در طول سفر، خود را مهمان خدا و در محضر او مشاهده مى‌‏کند و همواره به یاد اوست. این مراسم را با بینش و با توجه به حکمت‏هاى‌ آن انجام مى‌‏دهد. وقتى‌ در میقات با دو پارچه سفید و بى‌‏آلایش محرم مى‌‏شود باطن ذات خود را نیز از گناهان و تعلقات دنیوى‌ پاک مى‌‏سازد. تلبیه را به عنوان قبول دعوت خداى‌ متعال بر زبان جارى‌ مى‌‏سازد و در طول احرام کار خلافى‌ انجام نمى‌‏دهد.

با چنین حالى‌ به سوى‌ بیت اللّه الحرام حرکت مى‌‏کند، هر چه نزدیک‏تر مى‌‏شود قلب او نیز به خدا نزدیک‏تر مى‌‏گردد. در حال طواف کعبه، نماز طواف و سعى‌ بین صفا و مروه، همواره به یاد خداست.

با وقوف در عرفات، به یاد توقف در قیامت و حساب اعمال مى‌‏افتد. در منا و توقف در مشعر خود را در حال حرکت به سوى‌ خدا مشاهده مى‌‏نماید.

هنگام رمى‌ جمرات، نفس اماره و شیطان را نیز سنگباران مى‌‏کند، موقع ذبح گوسفند در قربانگاه مراتب اطاعت و فداکارى‌‏هاى‌ حضرت ابراهیم و اسماعیل را به یاد مى‌‏آورد و با همین کیفیت سایر مراسم حج را به پایان مى‌‏برد. در نهایت تصمیم مى‌‏گیرد که دیگر مرتکب گناه نشود و قداست و ارزش حاجى‌ بودن را براى‌ همیشه حفظ کند. آن گاه با نفسى‌ نورانى‌ و دلى‌ آرام و قلبى‌ مطمئن و اراده‏اى‌ قاطع و حجّى‌ مقبول به سوى‌ وطن باز مى‌‏گردد.

فایده مذکور از مهم‏ترین منافع و دست‏آوردهاى‌ حج محسوب مى‌‏شود که در احادیث نیز به آنها اشاره شده است:

امام صادق علیه السلام فرمود: حج و عمره دو بازار از بازارهاى‌ آخرت‏اند، هرکس به حج و عمره مى‌‏رود در جوار رحمت خداست. اگر توفیق یافت که مراسم حج را به پایان برساند گناهانش آمرزیده مى‌‏شود و اگر مرگش فرا رسید پاداش او با خداست.[2]

 

هم‏چنین فرمود: وقتى‌ مردم در منا در چادرهاى‌ خود مستقر مى‌‏شوند منادى‌ حق تعالى‌ ندا مى‌‏دهد: اگر مى‌‏دانستید در جوار چه کسى‌ قرار گرفته‏اید یقین مى‌‏کردید که خداى‌ متعال در حفظ خانواده و اموال، جانشین‏تان است و شما را مورد مغفرت قرار مى‌‏دهد.[3]

نیز فرمود: وقتى‌ اراده حج کردى‌ قلب خود را براى‌ خدا از هر دغدغه و حجابى‌‏فارغ ساز، امورت را به خدا واگذار کن و در جمیع حرکات و سکنات بر خدا توکل نما و تسلیم قضا و قدر او باش. دنیا و محتویاتش را براى‌ مردم بگذار، خویشتن را از حقوقى‌ که مردم بر تو دارند پاک ساز، بر توشه و مرکب سوارى‌ و همراهان و جوانى‌ و مال خود اعتماد نکن، مبادا همه اینها براى‌ تو وبال شوند، زیرا هر کس طالب جلب رضاى‌ خدا جاشد ولى‌ بر غیراو اعتماد کند، خدا همان چیز را وسیله وبال او قرار مى‌‏دهد. براى‌ سفر حج به گونه‏اى‌ آماده شو که گویا امید رجوع ندارى‌. با همراهانت خوش‏رفتار باش، اوقات واجبات الهى‌ و سنت‏هاى‌ پیامبر را رعایت کن. آداب اسلامى‌، تحمل دشوارى‌‏ها و صبر و شکر، مهربانى‌، سخاوت و ایثار را همواره رعایت کن. آن گاه با آب توبه خالص گناهانت را بشوى‌، لباس راستى‌ و صفا و خشوع را بپوش و از هر چه تو را از یاد خدا و اطاعت او باز مى‌‏دارد مُحرم شو. آن گاه با لبیک صادق و خالص، دعوت حق را اجابت نما و به ریسمان محکم الهى‌ تمسک بجوى‌. در همان حالى‌ که با سایر مسلمانان اطراف بیت اللّه طواف‏ مى‌‏کنى‌، با قلبت همراه ملائکه در اطراف عرش طواف کن. در هروله رفتن از هواى‌ نفسانى‌ خود نیز بگریز.

وقتى‌ از عرفات به منى‌ کوچ مى‌‏کنى‌ از نیروى‌ خود نیز تبرّى‌ بجوى‌ و از غفلت و لغزش‏ها خارج شو و چیزهایى‌ که بر تو حلال نیست و استحقاق آنها را ندارى‌ آرزو نکن.

در عرفات به خطاهاى‌ خود اعتراف کن و با خداى‌ متعال در توحید او تجدید عهد نما. در مزدلفه به سوى‌ خدا تقرب بجوى‌ و تقواى‌ او را پیشه ساز.

وقتى‌ از کوه بالا مى‌‏روى‌، روحت را نیز بالا ببر.

هنگام ذبح قربانى‌، گلوى‌ هواهاى‌ نفسى‌ و طمع را نیز قطع کن. زمان رمى‌ جمرات، شهوات و پستى‌‏ها و اخلاق زشت را نیز سنگباران کن. با تراشیدن سر، عیوب ظاهر و باطن خود را نیز برطرف ساز.

وقتى‌ داخل حرم مى‌‏شوى‌ خود را در رسیدن به مراد در پناه خدا بدان.

براى‌ تعظیم صاحب بیت و معرفت جلال و قدرت او آماده باش. موقع طواف، از روى‌ رضا و تسلیم، حجر الاسود را استلام کن. در طواف وداع، غیر خدا را رها کن، وقتى‌ بر کوه صفا توقف مى‌‏کنى‌ روح و باطن خود را براى‌ ملاقات با خدا تصفیه نما. هنگامى‌ که از کوه مروه بالا مى‌‏روى‌ خود را با تقوا در محضر خدا قرار بده و تا قیامت بر شرط و عهدى‌ که با خدا بسته‏اى‌ هم چنان وفادار بمان. بدان که خداى‌ متعال حج را واجب نکرد و در بین همه عبادات به خود نسبت نداد و پیامبران را در بین مناسک حج با ترتیب مخصوص قرار نداد، جز براى‌ این‏که در مشاهده مناسک براى‌ صاحبان عقل، آمادگى‌ و اشاره‏اى‌ باشد به مرگ و قبر، بعث و قیامت، جدا شدن نیکوکاران از بدکاران و دخول‏ بهشتیان در بهشت و جهنمیان در دوزخ.[4]

رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله و سلم فرمود: از نشانه‏هاى‌ قبول حج این است که حاجى‌ وقتى‌ به وطن برگشت دیگر مرتکب معصیت نشود. اگر پس از برگشتن باز هم مرتکب گناهانى‌ مانند: زنا، خیانت یا گناهان دیگر شد معلوم مى‌‏شود حجش مورد قبول واقع نشده‏است.[5]

پیامبر اکرم در خطبه غدیر، فرمود: اى‌ مردم! با کمال ایمان و آشنایى‌ با مسائل به حج بیت اللّه بروید و از زیارت مشاهد، جز با توبه و ریشه کن کردن گناهان، برنگردید.[6]

مجمع جهانى‌ امت اسلامى‌‏

دومین فایده حج، شرکت در مجمع عمومى‌ امت اسلام است. مراسم حج، کنگره عظیم جهانى‌ اسلام است که هر ساله در مکه و در جوار حرم امن الهى‌ برپا مى‌‏شود. از هر کشورى‌ جمعى‌ از مسلمانان در آن شرکت مى‌‏کنند و با اوضاع سیاسى‌، اجتماعى‌، فرهنگى‌، اقتصادى‌ و مشکلات یکدیگر آشنا مى‌‏شوند. در حل مشکلات، تعاون و تبادل نظر مى‌‏نمایند و با اخلاق و آداب یکدیگر از نزدیک آشنا مى‌‏شوند.

قبلًا نیز گفتیم که اسلام همه مسلمانان جهان را امت واحد مى‌‏داند که منافع و مسئولیت‏هاى‌ مشترک دارند که عبارت است از:

1. تبلیغ و نشر فرهنگ اصیل اسلام در بین خود و سایر ملل.

2. مبارزه با شرک و بت‏هاى‌ طاغوتى‌‏اى‌ که بر حریم توحید الهى‌ تجاوز نموده و خود را در قانون‏گذارى‌ و اداره کشورهاى‌ اسلامى‌ صاحب حق مى‌‏دانند.

3. سعى‌ در تحکیم وحدت کشورها و مذاهب اسلامى‌.

4. حفظ استقلال امت بزرگ اسلام.

5. مبارزه با سلطه‏جویى‌ دشمنان در کشورهاى‌ اسلامى‌.

6. دفاع از سرزمین‏هاى‌ اسلامى‌.

7. دفاع از اسلام و مبارزه با توطئه‏هاى‌ ضد اسلامى‌.

8. دفاع از حقوق مسلمانان جهان.

9. مبارزه با ورود فرهنگ مبتذل و مفاسد اخلاقى‌ دشمنان اسلام.

10. ارشاد و هدایت نسل جوان.

11. دفاع از حقوق زنان.

12. دفاع از حقوق کودکان.

13. دفاع از حقوق محرومین و مستضعفین.

14. دفاع از مظلومان و ستمدیدگان.

و دیگر امور مهمى‌ که با جهان اسلام ارتباط دارد.

امت اسلام در صورتى‌ مى‌‏تواند به صورت یک امت مستقل و نیرومند در جهان زندگى‌‏کرده و از کیان خود دفاع‏نماید که با هم متحدبوده و در حفظ وحدت و انجام مسئولیت‏هاى‌ مشترک کوشا و جدى‌ باشند. البته تحقق چنین امر حیاتى‌ و مهمى‌ نیز بدون وجود یک حرکت منسجم و نیرومند جهانى‌ امکان‏پذیر نیست.

بنابراین تشکیل یک مجمع عمومى‌ براى‌ جهان اسلام ضرورت دارد؛ مجمعى‌ که هر یک از کشورها و مذاهب اسلامى‌ در آن حضور فعال داشته باشند و در امور مهم مربوط به جهان اسلام مشورت و تبادل نظر کنند. نمایندگان کشورهاى‌ اسلامى‌ در طول سال در جلسات عمومى‌ و کمیسیون‏ها شرکت نموده و بر مسائل مهم و رویدادهاى‌ جهان اسلام نظارت دارند که این امر در مراسم حج جلوه وسیع‏ترى‌ خواهد داشت.

حال که چنین تشکیلات گسترده‏اى‌ براى‌ جهان اسلام ضرورت دارد، چه جایگاهى‌ بهتر و مناسب‏تر از حرم امن الهى‌ و در جوار خانه توحید است؟

قرآن مى‌‏فرماید:

نخستین خانه‏اى‌ که براى‌ مردم بنا شد همان خانه‏اى‌ است که در مکه وجود دارد؛ خانه‏اى‌ که براى‌ جهانیان برکت و هدایت دارد. آیات روشن و مقام ابراهیم در آن جاست هر که داخل آن شد در امان است.

حج آن خانه براى‌ خدا بر کسانى‌ که قدرت حج دارند واجب است. هر که کفر ورزید بداند که خدا از جهانیان بى‌‏نیاز است.[7]

نیز مى‌‏فرماید:

کعبه را جایگاه اجتماع و مکان امن مردم قرار دادیم و مقام ابراهیم را مصلاى‌ خویش قرار دهید و به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم تا خانه‏ام را براى‌ طواف کنندگان و مقیمان و راکعان و ساجدان پاکیزه بدارید.[8]

هم چنین مى‌‏فرماید:

خدا کعبه، بیت الحرام را قوام کار مردم گردانید. هم‏چنین ماه حرام و قربانى‌ بى‌‏قلاده را وسیله قوام قرار داد تا بدانید که خدا هر چه را در آسمان و زمین است مى‌‏داند و بر هر چیزى‌ آگاه است.[9]

در آیات فوق، کعبه به عنوان «مبارکاً»، «هدى‌ للعالمین»، «مثابة للناس» و «قیاماًللناس» معرفى‌ شده است. پس معلوم مى‌‏شود که بیت اللّه الحرام مناسب‏ترین و بهترین جایگاه مجمع عمومى‌ جهان اسلام است و استقلال و عظمت امت اسلامى‌ بدان بستگى‌ دارد. لذا باید براى‌ جهان اسلام منشأ صدور برکت، هدایت و امنیت باشد.

تأسیس چنین سازمانى‌ از بزرگ‏ترین منافع حج محسوب مى‌‏شود. اگر اندیشمندان و خیرخواهان مسلمان چنین سازمان مهمى‌ را تأسیس کرده بودند وضع امت اسلامى‌ قطعاً بهتر از وضع کنونى‌ بود، ولى‌ متأسفانه چنین سازمانى‌ وجود ندارد و تأسیس آن هم در چنین شرایط کار بسیار دشوارى‌ است. به هر حال مى‌‏توان تأسیس سازمان جهانى‌ اسلام را بر افکار روشن فکران و خیرخواهان جهان اسلام عرضه داشت و ضرورت آن را توجیه کرد و به صورت یک فکر اسلامى‌ مطرح ساخت و زمینه را براى‌ تأسیس آن فراهم نمود.

هم چنین مى‌‏توان مقر دائمى‌ سازمان کنفرانس کشورهاى‌ اسلامى‌ را در مکه قرار داد و کوشید تا آنها نیز در مسائل مربوط به جهان اسلام فعال‏تر و جدى‌‏تر باشند.

در شرایط کنونى‌ مى‌‏توان از فرصت مراسم حج استفاده نمود و به عناوین مختلف کنگره‏ها و کنفرانس‏هایى‌ در حرمین شریفین برپا ساخت. این کنفرانس‏ها اگر با برنامه‏ریزى‌ دقیق و با تفاهم مسئولان کشور میزبان تشکیل شود مى‌‏تواند به تفاهم عمومى‌ مسلمانان کمک نماید.

نمایش وحدت‏

سومین فایده حج، شرکت عموم مسلمانان در مراسم، و تجدید پیمان وحدت و قدرت‏نمایى‌ در برابر کفر و استکبار جهانى‌ است. اسلام دین توحید و یگانه‏پرستى‌ است. مهم‏ترین هدف پیامبر اسلام صلى‌ الله علیه و آله و سلم مبارزه با شرک و طاغوت بود. از جانب خدا مأموریت داشت تا پرچم توحید را در جهان به اهتزاز در آورد و تا محو کامل بت‏پرستى‌ و طاغوت پرستى‌ از پاى‌ ننشیند.

رسول‏خدا صلى‌ الله علیه و آله و سلم بدون وحشت و هراس این رسالت بزرگ را پذیرفت و آشکارا از شرک و مشرکان اظهار برائت نمود. به على‌ بن ابى‌‏طالب هم دستور داد تا در حضور انبوه حجاج بیت اللّه، سوره برائت را قرائت نماید.

چنان که قرآن مى‌‏گوید:

در روز حج اکبر از جانب خدا و پیامبرش اعلام شد که خدا و پیامبر از مشرکان بیزارند، پس اگر توبه کنید برایتان بهتر است و اگر سرپیچى‌ کنید بدانید که خدا را ناتوان نخواهید کرد و کافران را به عذابى‌ دردناک بشارت بده.[10]

پیامبر اسلام صلى‌ الله علیه و آله و سلم با قرائت سوره برائت در جمع مردم، از شرک و مشرکان و طاغوت و طاغوتیان تبرى‌ جست و مبارزه با آنها را اعلام نمود و به صورت برنامه رسمى‌ مسلمانان در آورد.

بعد از ارتحال پیامبر صلى‌ الله علیه و آله و سلم این وظیفه بر عهده مسلمانان نهاده شد. آنها وظیفه دارند تا تحقق‏کامل اهداف پیامبر پرچم دفاع از توحید و مبارزه با کفر و استکبار را بر زمین نگذارند و در این راه بکوشند.

مگر اهداف و آرمان‏هاى‌ پیامبر عظیم الشأن اسلام تحقق یافته تا مسلمانان، حق سکوت داشته باشند؟ آیا هنوز بیشتر مردم جهان بت‏پرست نیستند؟ مگر استکبار جهانى‌ و طاغوت‏ها بر مردم حکومت نمى‌‏کنند؟ آیا مستضعفان جهان به حقوق مشروع خود رسیده‏اند؟ مگر اسلام بر کفر و استکبار غلبه یافته؟ و فلسطین از دست صهیونیست‏ها آزاد شده مگر توطئه‏هاى‌ کفر و استکبار جهانى‌ براى‌ محو کامل اسلام به پایان رسیده است؟

و صدها پرسش دیگر!!

بنابراین مسلمانان باید به فریاد برائت از مشرکان ادامه دهند و به هر شکلى‌ از توحید دفاع کنند. براى‌ انجام این فریضه دینى‌ هیچ جایى‌ بهتر از حرم امن الهى‌ و پایگاه اصیل توحید و در حضور انبوه مسلمانان جهان، و حجاج بیت اللّه وجود ندارد.[11][12]

 

[1]. حج( 22) آیات 27- 28:« وَأَذِّنْ فِى‌ النّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالًا وَعلى‌‏ کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ* لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِى‌ أَیّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى‌‏ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الأَنْعامِ فَکُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا البائِسَ الفَقِیرَ»

[2]. کافى‌، ج 14، ص 240: عن أبی‏عبداللّه علیه السلام قال:« الحجّ و العمرة سوقان من أسواق الآخرة، والعامل بهما فی جوار اللّه، إن أدرک ما یأمل غفراللّه له، و إن قصر به أجله وقع أجره على‌ اللّه»

[3]. همان، ص 263: عن أبی‏عبدالله علیه السلام قال:« إذا أخذ الناس منازلهم بمعنى‌ نادى‌ منادِ: لو تعلمون بفناء من حللتم لأیقنتم بالخلف بعد المغفرة»

[4]. مستدرک الوسائل، ج 10، ص 172: قال الصادق علیه السلام:« إذا أردتَ الحجّ فجرّد قلبک للّه تعالى‌ من کلّ شاغل و حجاب، و فَوِّض أمورک إلى‌ خالقها، و توکّل علیه فی جمیع حرکاتک و سکناتک، و سَلِّم لقضائه و حکمه و قدره، ودع الدنیا و الراحة و الخلق،، أخرج من حقوق تلزمک من جهة المخلوقین، ولاتعمد على‌ زادک و راحتک و أصحابک و قوّتک و شبابک و مالک مخافة أن یصیر ذلک عدوّاً و وبالًا؛ فإنّ من ادّعى‌ رِضَى‌ اللّه، واعتمد على‌ ما سواه صیّره علیه و بالًا و عدوّاً؛ لیعلم أنّه لیس له قوّة ولا حیلة إلّا بعصمة اللّه وتوفیقه. فاستعِد استعداد من لایرجو الرجوع، و أحسن الصحبة، وراع أوقات فرائض اللّه و سنن نبیّه، و ما یجب علیک من الأدب، و الاحتمال، والصبر، والشکر و الشفقة، والسخاوة و إیثار الزاد على‌ دوام الأوقات.

ثمّ اغسل بماء التوبة الخالصة ذنوبک و البس کسوة الصدق، و الصفا، والخضوع، والخشوع. واحرم من کلّ شى‌‏ء یمنعک عن؛ ذکراللّه و یحجبک عن طاعته. و لبّ بمعنى‌ إجابة صادقة، صافیة، خالصة، زاکیة للّه فى‌ دعوتک؛ متمسّکاً بالعروة الوثقى‌.

وطف بقلبک مع الملائکة حول العرش کطوافک مع المسلمین بنفسک حول البیت و هرول هرباً من هواک. وتبرّ من حولک و قوّتک، واخرج من غفلتک و زلّاتک بخروجک إلى‌ منى‌. ولا تتمنّ مالا یحلّ لک ولا تستحقّه، واعترف بالخطایا بعرفات، وجدّد عهدک عند اللّه بوحدانیّته، وتقرّب إلیه واتّقه بمزدلفة، واصعد بروحک إلى‌ الملأ الأعلى‌ بصعودک إلى‌ الجبل.

و اذبح حنجرة الهوى‌ و الطمع عنک عند الذبیحة. و ارم الشهوات، والخساسة، والدنائة، و الذمیمة عند رمى‌‏الجمار. واحلق العیوب‏الظاهرة والباطنة بحلق شعرک، وادخل فى‌ أمان‏اللّه، وکنفه، وسرّه وکلائته من متابعة مرادک بدخول الحرم و دخول البیت؛ متحقّقاً لتعظیم صاحبه، و معرفة جلاله و سلطانه.

واستلم الحجر، رضاً بقسمته، و خضوعاً لعزّته، ودع ما سواه بطواف الوداع. واصف روحک و سرّک للقائه یوم تلقاه بوقوفک على‌ الصفا، وکن بمرأى‌ من اللّه تقیّاً عند المرورة، واستقم على‌ شرط حجّتک هذاه، و وفاء عهدک الذى‌ عوهدت به مع ربّک. و أوجبت له یوم لقائک. و اعلم، أنّ اللّه لم یفرض الحجّ و لم یخصّه من جمیع الطاعات بالإضافة إلى‌ نفسه بقوله تعالى‌:« وَلِلَّهِ عَلى‌- النّاسِ حِجُّ البَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا» ولا شرّع نبیّه صلى‌ الله علیه و آله و سلم سنّةً فی خلال المناسک على‌ ترتیب ما شرّعه الّا للاستعداد و الاشارة إلى‌ الموت، و القبر، و البعث، و القیامة، و فصل بیان السبق من دخول الجنة أهلها، و دخول النار أهلها بمشاهدة مناسک الحج من أوّلها إلى‌ آخرها لأولى‌ الألباب و أولى‌ النهى‌»

[5]. همان، ص 165: قال رسول اللّه صلى‌ الله علیه و آله و سلم:« من علامة قبول الحجّ إذا رجع الرجل عمّا کان علیه من المعاصى‌، هذا علامة قبول الحجّ، و إن رجع من الحجّ ثمّ انهمک فیما کان علیه من زنا، أو خیانة، أو معصیة فقد ردّ علیه حجّه»

[6]. همان، ص 174: قال رسول اللّه صلى‌ الله علیه و آله و سلم فی خطبة الغدیر:« معاشر الناس! حجّوا البیت بکمال الدین و التفقّه، ولا تنصرفوا عن المشاهد إلّا بتوبة و إقلاع الخطیئة»

[7]. آل عمران( 3) آیات 96- 97:« إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِى‌ بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَهُدىً لِلْعالَمِینَ* فِیهِ- آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِیمَ وَمَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً وَلِلَّهِ عَلى‌ النّاسِ حِجُّ البَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِىٌّ عَنِ العالَمِینَ»

[8]. بقره( 2) آیه 13:« وَ إِذ جَعَلْنا البَیْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَأَمْناً وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلّىً وَعَهِدْنا إِلى‌‏ إِبْراهِیمَ وَ إِسْمعِیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِىَ لِلطّائِفِینَ وَالْعاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ»

[9]. مائده( 5) آیه 97:« جَعَلَ اللَّهُ الکَعْبَةَ البَیْتَ الحَرامَ قِیاماً لِلنّاسِ وَالشَّهْرَ الحَرامَ وَالهَدْىَ‏وَالقَلائِدَ ذ لِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِى‌ السَّمواتِ وَما فِى‌ الأَرضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَى‌‏ءٍ عَلِیمٌ»

[10]. توبه( 9) آیه 3:« وَأَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى‌ النّاسِ یَوْمَ الحَجِّ الأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِى‌‏ءٌ مِنَ المُشْرِکِینَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَ نَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِى‌ اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِینَ کَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِیمٍ»

[11]. حج یک عبادت است که مراسم آن با کیفیتى‌ مخصوص و در ایامى‌ خاص انجام مى‌‏گیرد. کیفیت این عبادت و واجبات و محرمات و مبطلات و مسائل مربوطه‏اش نیاز به شرح و تفصیل دارد که متأسفانه در این جا امکان‏پذیر نیست. علاقه‏مندان مى‌‏توانند به کتاب‏هاى‌ فقه و رساله‏هاى‌ عملیه و مناسک مراجعه کنند

[12]. امینى‌، ابراهیم، آشنایى‌ با اسلام، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى‌ حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: سوم، 1388.