شیعه
کسانی که امام علی بن ابیطالب علیه السلام را خلیفه و جانشین بلافصل پیغمبر میدانند، شیعه نامیده میشوند. شیعیان امامیه علی و یازده فرزند معصومش را امام و پیشوا میدانند و از رفتار و گفتارشان پیروی مینمایند. شیعه واقعی، کسی است که از علی و ائمه اطهار متابعت کند و از اعمال و گفتارشان سرمشق بگیرد.
امام محمدباقر علیه السلام به جابر فرمود: ای جابر؟ آیا در شیعه بودن شخص، همین مقدار کافی است که بگوید: دوستدار اهل بیت هستم؟ به خدا سوگند، شیعه ما نیست، مگر کسی که پرهیزکار باش و از خدا اطاعت نماید. ای جابر! قبلًا شیعیان ما به این صفات شناخته میشدند: تواضع، امانتداری، ذکر خدا، روزه، نماز، احسان به پدر و مادر، رسیدگی و کمک به همسایگان و بینوایان و بدهکاران و یتیمان، راستگویی و تلاوت قرآن، درباره مردم، جز خوبی نمیگفتند؛ امین مردم بودند.
جابر عرض کرد: یابن رسول اللَّه! در این زمان کسی را سراغ ندارم که دارای این صفات باشد. حضرت فرمود: ای جابر! عقاید مختلف تو را سرگردان نکند و به اشتباه نیفکند. آیا برای رستگاری و سعادت انسان، همین قدر کافی است که بگوید: دوستدار علی هستم، امّا به دستورات خدا عمل نکند؟ اگر کسی بگوید: من دوستدار پیغمبر هستم اما از دستورات و رفتار آن حضرت پیروی نکند، دوستی رسول خدا سبب رستگاری او نمیشود، با اینکه پیغمبر از علی افضل بود. ای شیعیان! از خدا بترسید و به دستوراتش عمل کنید. خدا با هیچ کس قرابت و خویش ندارد.
گرامیترین مردم، نزد خدا کسی است که پرهیزکارتر و با عملتر باشد. ای جابر! به خدا سوگند، وسیلهای برای تقرب به خدا نیست، جز اطاعت و فرمانبرداری.
برات آزادی از دوزخ در دست ما نیست، هر کس مطیع خدا باشد، دوست ما است، و هر کس از دستورات خدا سرپیچی کند، دشمن ما است ولایت و دوستی ما جز به وسیله عمل صالح و پرهیزکاری حاصل نمیشود.[1]
امام صادق علیه السلام فرمود: با تقوا و پرهیزکار باشید. در راه اصلاح نفس و عمل صالح کوشش کنید. راستگو و امانتدار و خوش اخلاق باشید. با همسایگان خوشرفتاری کنید. به وسیله اعمال و رفتارتان، مردم را به سوی مذهب حق دعوت نمایید. اسباب آبرو و سربلندی ما باشید. با اعمال زشت، اسباب شرمندگی و خجالت ما را فراهم نسازید. رکوع و سجودتان را طولانی گردانید؛ زیرا هنگامی که بنده خدا، رکوع و سجدهاش را طول داد، شیطان را ناراحت میشود، و فریاد میزند: ای وای! اینان اطاعت میکنند، ولی من عصیان کردم، سجده میکنند ولی من از سجده کردن امتناع ورزیدم.[2]
امام صادق علیه السلام فرمود: حواریین و یاوران حضرت عیسی شیعیان بودند؛ ولی یاران عیسی از شیعیان ما بهتر نبودند؛ زیرا وعده یاری دادند، اما به وعده خودشان عمل نکردند، و در راه خدا جهاد ننمودند. ولی شیعیان ما از هنگام وفات رسول خدا تا حال، از یاری کردن دریغ نداشتهاند و برای ما فداکاری نمودند؛ به آتش سوختند، تحت شکنجه و عذاب قرار گرفتند، از وطن آواره گشتند، ولی از یاری و نصرت ما دست برنداشتند.[3]
عقیده ما درباره سایر مسلمانان
در عین حال که ما با اهل سنت در مسأله خلافت و جانشینی پیغمبر اختلاف عقیده داریم، لیکن همه مسلمانان را برادر و همکیش خود میدانیم. خدای ما یکی است؛ دین ما یکی است؛ کتاب ما یکی است؛ قبله ما یکی است.
عزت و ترقی آنان را عزت و ترقی خودمان میدانیم. پیروزی و غلبه آنان را پیروزی و غلبه خودمان حساب میکنیم. شکست و خواری آنان، شکست و خواری ماست. در غم و اندوه و در شادی و خوشحالی با هم شریک هستیم. ما در این امر، از پیشوای بزرگ خودمان علی بن ابیطالب علیه السلام الهام میگیریم؛ اگر علی علیه السلام میخواست از حق مشروع خودش دفاع کند و خلافت را بگیرد، میتوانست، اما مصالح عالیه اسلام و باقی ماندن اصلِ دیانت را ترجیح داد و نه تنها با خلفا مبارزه نکرد، بلکه در مواقع حساس و ضروری به کمک آنان میشتافت، و از هیچ گونه اقدامی به نفع مسلمانان دریغ نداشت.
ما معتقدیم که جهان اسلام در صورتی میتواند به عنوان یک ملت زنده و نیرومند، باقی بماند و عظمت و شوکت خود را بازیابد و از زیر بار تحمیلات بیگانگان رهایی پیدا کند که مسلمانان از اختلاف و پراکندگی دوری نمایند و نیروی خود را به سوی یک هدف، متمرکز سازند و همه با هم در راه عظمت اسلام و پیشرفت و ترقی جهانِ مسلمین قدم بردارند.
*آیت الله ابراهیم امینى، همه باید بدانند، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: 25، 1390
[1]. وافى، ج 1، جزء سوم، ص 38
[2]. وافى، جلد 1، جزء سوم، ص 61
[3]. سفینة البحار، ج 1، ص 73