سلامت و بیماری قلب
حیات ما بستگی به قلب و روح دارد، اوست که بدن را اداره میکند. تمام اعضاء و جوارح مسخر او هستند، و همه اعمال و حرکات از قلب سرچشمه میگیرد.
پس سعادت و شقاوت انسان به چگونگی قلب او بستگی دارد. از قرآن و احادیث استفاده میشود که چنانکه بدن انسان گاهی سالم است و گاهی بیمار، قلب او هم گاهی سالم است و گاهی بیمار.
خدا در قرآن میفرماید: روزی که (قیامت) مال و اولاد برای انسان سود ندارند مگر کسی که با قلب سالم به سوی خدا رجوع کند[86].
و میفرماید: بدرستیکه در این (هلاک تبهکاران) تذکر است برای کسی که قلب داشته باشد[87].
و میفرماید: بهشت را برای متقین نزدیک آرند تا هیچ دور نباشد. این بهشت همانست که به همه بندگانی که به سوی خدا رجوع کرده و نفس خویش را از گناه نگه داشتهاند وعده داده شده است. آنکس که از خدای مهربان ترسیده و با قلبی خاشع آمده است[88].
چنانکه ملاحظه میفرمائید در این آیات سلامت به قلب نسبت داده شده و سعادت اخروی انسان را منوط به این میداند که با قلبی سالم و خاشع به سوی خدا بازگردد. از طرف دیگر قرآن بعضی از قلبها را به عنوان قلب بیمار معرفی میکند از باب نمونه:
میفرماید: در قلوب آنها (منافقین) بیماری بود. پس خدا بیماری آنها را اضافه کرد[89].
و میفرماید: و اما کسانی که در قلبشان بیماری وجود داشت پس بر آلودگی دلشان بیفزود[90].
و میفرماید: هنگامیکه منافقین و کسانی که در دلشان بیماری هست میگویند: وعدههای خدا و رسول جز غرور و فریب چیزی نیست[91].
و میفرماید: پس تو میبینی کسانی را که در قلوبشان بیماری هست که (برای دوستی با یهود و نصاری) شتاب میکنند و میگویند: از آن میترسیم که برایمان گرفتاری بهوجود آید[92].
در این آیات، کفر و نفاق و دوستی با کفار به عنوان بیماری قلب معرفی شده است. از این قبیل آیات و صدها روایت که از پیامبر اکرم و ائمه معصومین علیهم السّلام صادر شده چنین استفاده میشود که قلب و روح انسان نیز مانند بدن سلامت و بیماری دارد پس ضرورتی نیست که سلامت و بیماری قلب را حمل بر
مجاز کنیم. خدائی که خالق قلوب و نفوس است و پیامبر و ائمه اطهار که انسان شناس و قلبشناسند از بیماری بعض قلبها خبر میدهند، چرا حمل بر حقیقت نشود؟ انسانشناسان واقعی، اموری از قبیل: کفر، نفاق، نپذیرفتن حق، تکبّر، کینهتوزی، غضب، سعایت، سخنچینی، خیانت، خودبینی، ترس، بدخواهی، تهمت، بدگویی، غیبت، تندخوئی، ستمکاری، تبهکاری، بخل، حرص، عیبجوئی، دروغگوئی، حبّجاه، ریاکاری، حیلهگری، سوءظن، قساوت، ضعف نفس و دیگر صفات زشت را به عنوان بیماری قلب و روح معرفی کردهاند.
پس کسانی که با چنین قلبهائی از دنیا بروند با قلب سالم به نزد خدا نمیروند، تا مشمول این آیه باشند: یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ.
بیماریهای قلب و نفس را نمیتوان کوچک و ناچیز شمرد، بلکه به مراتب از بیماریهای جسم خطرناکتر و صعبالعلاجتر میباشند. در بیماریهای جسمانی تعادل بدن بر هم میخورد و درد و ناراحتی و احیانا نقض عضو بهوجود میآید، ولی بهرحال محدود است و تا پایان عمر بیشتر ادامه ندارد، اما بیماریهای قلب و نفس، شقاوت و شکنجه و عذاب اخروی را بهمراه دارد، درد و عذابی که تا عمق دل فرومیرود و روح را میسوزاند. قلبی که در این جهان از خدا غافل است و نشانههای الهی را مشاهده نمیکند و عمری را در ضلالت و کفر و گناه میگذراند، در واقع کور و تاریک است. با همین کوری و بیفروغی در قیامت مبعوث خواهد شد، و سرنوشتی جز زندگی دردناک و سخت نخواهد داشت.
خدا در قرآن میفرماید: کسی که از یاد ما اعراض نمود، زندگی سختی خواهد داشت و در قیامت کور محشورش میکنیم. میگوید: چرا مرا کور محشور کردهای؟ من که در دنیا بینا بودم!! خدا در پاسخ میگوید: آیات ما برای تو آمد ولی آنها را فراموش کردی، بههمین جهت امروز مورد فراموشی قرار گرفتهای[93].
و میفرماید: چرا در زمین سیر نمیکنند، تا قلوبی داشته باشند که با آنها بفهمند و گوشهای شنوا داشته باشند. بدرستیکه چشم (کفار) کور نیست بلکه چشم قلبشان کور است[94].
و میفرماید: هرکس در این دنیا (چشم باطنش) کور باشد در آخرت نیز نابینا و گمراهتر خواهد بود[95].
و میفرماید: هرکس را خدا هدایت کند، هدایت یافته است، و هرکس را که (در اثر عمل خودش) گمراه کند برای او اولیاء و دوستانی نخواهی یافت، و در قیامت به روی محشورشان میکنیم در حالیکه کور و لال و کر خواهند بود[96].
ممکن است از این سخن تعجب کنید و بگوئید: یعنی چه که در قیامت چشم باطن انسان کور میشود؟ مگر ما چشم و گوش دیگری به جز این چشم و گوش ظاهر داریم؟ در پاسخ عرض میکنیم: آری خالق انسانها و انسانشناسان الهی خبر دادهاند که قلب و روح انسان نیز چشم و گوش و زبان دارد، اما چشم و گوش و زبانش از سنخ خودش میباشد. نفس انسان موجودی است مرموز که در باطن ذات زندگی مخصوص دارد. نفس، خود عالم ویژهای دارد: در آن عالم، هم نور هست هم ظلمت، هم صفا و پاکی هست هم کدورت و آلودگی، هم بینائی و شنوائی هست هم نابینائی و ناشنوائی. اما نور و ظلمت آن عالم از سنخ نور و ظلمت عالم دنیا نیست بلکه ایمان به خدا و معاد و نبوت و قرآن نور عالم نفس میباشد.
خدا در قرآن میفرماید: کسانی که به او (محمد) ایمان آوردند و او را گرامی داشتند و یاری نمودند و از نوری (قرآن) که با اوست پیروی کردند چنین افرادی
رستگار و سعادتمند خواهند بود[97].
و میفرماید: بدرستیکه از جانب خدا برای شما نور و کتاب مبین نازل شد[98].
و میفرماید: آیا آن کس که خدا برای پذیرش اسلام سینهاش (قلبش) را باز کرد و از جانب پروردگارش نور یافت (با دیگران یکسان است) وای به حال کسانی که دلشان از ذکر خدا قساوت یافته است، چنین افرادی در ضلالت آشکار خواهند بود[99].
خدا به ما خبر داد که اسلام و قرآن و ایمان و احکام و قوانین اسلام همه نورند و پیروی از آنها قلب را نورانی میکند. واقعا و در همین جهان قلب را نورانی میکنند، ولی نتیجهاش در جهان آخرت آشکار میشود.
خدا به ما خبر داده که کفر و نفاق و گناه و سرپیچی از حق، ظلمت و تاریکی هستند و قلب را تاریک و آلوده میسازند، و البته نتیجهاش در جهان آخرت روشن خواهد شد. پیامبران هم بدین منظور مبعوث شدند که مردم را از ظلمات کفر خارج و به محیط ایمان و نور وارد سازند.
خدا در قرآن میفرماید: ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا مردم را از ظلمات خارج و به نور وارد سازی[100].
مؤمنین در همین جهان، بوسیله نور ایمان و تزکیه نفس و مکارم اخلاق و یاد خدا و عمل صالح، قلب و نفسشان را نورانی میکنند، با چشم و گوش باطن حقائق را مشاهده میکنند و میشنوند، و در مدارج کمال به سوی قرب الی اللّه حرکت مینمایند، چنین نفوسی وقتی از این جهان بروند یکپارچه نور و سرور و بهجت و
زیبائی خواهند بود، و در جهان آخرت از همین نوری که در دنیا تهیه کردهاند بهرهمند خواهند شد.
خدا در قرآن میفرماید: یاد بیار روزی را که مردان و زنان مؤمن نورشان پیش رو و سمت راستشان را روشن میکند. (و به آنان گفته میشود) امروز مژدهگانی شما، بهشتی است که نهرهای آب از زیر درختانش جریان دارد. همیشه در این بهشت خواهید بود و اینست سعادت بزرگ[101].
آری نور جهان آخرت را از همین جهان باید تهیه کرد و بههمین جهت کفار و منافقین در جهان آخرت نور ندارند.
در قرآن میفرماید: یاد بیار روزی را که مردان و زنان منافق به مؤمنین میگویند: فرصتی دهید تا از نور شما استفاده کنیم. به آنها گفته میشود، (اگر میتوانید) به دنیا برگردید و برای خودتان نور تهیه کنید[102].
[86]- یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ- شعرا/ 89.
[87]- إِنَّ فِی ذلِکَ لَذِکْرى لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْبٌ- ق/ 37.
[88]- وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ غَیْرَ بَعِیدٍ. هذا ما تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٍ. مَنْ خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِیبٍ- ق/ 31- 33.
[89]- فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً- بقره/ 10.
[90]- وَ أَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ- توبه/ 125.
[91]- وَ إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً- احزاب/ 12.
[92]- فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشى أَنْ تُصِیبَنا دائِرَةٌ- مائده/ 52.
[93]- وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى. قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمى وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً قالَ کَذلِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسِیتَها وَ کَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسى- طه/ 125.
[94]- أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ یَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ- حج/ 46.
[95]- وَ مَنْ کانَ فِی هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمى وَ أَضَلُّ سَبِیلًا- اسراء/ 72.
[96]- وَ مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ یُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِهِ وَ نَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَلى وُجُوهِهِمْ عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمًّا- اسراء/ 97.
[97]- فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ- اعراف/ 157.
[98]- قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ- مائده/ 15.
[99]- أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ، فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولئِکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ- زمر/ 22.
[100]- کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ- ابراهیم/ 1.
[101]- یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ یَسْعى نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ بُشْراکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ- حدید/ 12.
[102]- یَوْمَ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَراءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً- حدید/ 13.
* امینى، ابراهیم، خودسازى (تزکیه و تهذیب نفس)، 1جلد، شفق - قم، چاپ: هشتم