علم امام در احادیث
در احادیث فراوان، علمِ به علوم و معارف و احکام شریعت یکى از شرایط ضرورى امام به شمار رفته است؛ به عنوان نمونه، امام رضا علیه السلام فرمود: همانا که خداى متعال به پیامبران و امامان توفیقاتى عطا مىکند و از خزینه علوم و حکمتها برخوردارشان مىسازد که دیگران چنین موهبتهایى را ندارند، پس علمشان برتر از علم مردم عصرشان خواهد بود؛ چنان که در قرآن آمده است: «آیا کسى که مردم را به حق هدایت مىکند شایسته پیروى است یا کسى که خود در هدایت یافتن نیاز به دیگرى دارد، چگونه داورى مىکنید؟» «1»
و نیز فرمود: «آن کس که به او حکمت داده شد خیرات فراوانى به او داده شده است.» «2»
وقتى خدا بندهاش را براى امور بندگانش برگزید شرح صدر به او عطا مىکند، چشمههاى حکمت را در قلبش جارى مىسازد، و علوم خود را پیوسته به او الهام مىکند، پس از دادن جواب عاجز نمىشود و در یافتن حق سرگردان نمىگردد. «3»
حضرت على علیه السلام فرمود: اى مردم! شایسته ترین مردم براى امامت کسى است که در اداره امور از همه قوىتر و به احکام الهى عالمتر باشد، اگر کسى بعد از بیعت در صدد فتنه بر آمد از او خواسته مىشود که از فتنهگرى دست بردارد اگر نپذیرفت باید با او جنگید. «4»
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: امام، اعلم به حلال و حرام و واجبات و مستحبات و احکام خداست، او از همه مردم بىنیاز و مردم به او محتاجاند. «5»
باز ایشان علیه السلام فرمود: راه سعادت را از کسانى بیاموزید که اهل آن هستند، (اهل بیت) آنان زنده کننده علم و میراننده نادانى مىباشند. حکمشان شما را از دانش آنان خبر مىدهد، سکوتشان از نحوه گفتارشان اطلاع مىدهد.
ظاهرشان از باطنشان خبر مىدهد. هیچگاه با دین مخالفت نمىکنند و در آن اختلاف ندارند. «6»
همچنین آن بزرگوار علیه السلام در توصیف اهل بیت فرمود: دین را چنان که باید تعقل کردند، فرا گرفتند و به کار بستند، نه این که تنها بشنوند و به دیگران نقل کنند. راویان دانش بسیارند ولى پاسداران آن اندکاند.«7»
(1). یونس، آیه 35.
(2). بقره، آیه 269.
(3). اصول کافى، ج 1، ص 202: عن الرضا علیه السلام (فی حدیث) قال: إنّ الأنبیاء و الأئمّة صلوات اللّه علیهم یوفّقهم اللّه و یؤتیهم من مخزون علمه و حکمه ما لا یؤتیه غیرهم، فیکون علمهم فوق علم أهل الزمان فی قوله تعالى «أَفَمَنْ یَهْدِى إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یَتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّى إِلّا أَنْ یُهْدى فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ» و قوله تعالى: «وَمَنْ یُؤْتَ الحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِىَ خَیْراً کَثِیراً» ... و أنّ العبد إذا اختاره اللّه عزّوجلّ لأمور عباده شرح صدره لذالک، و أودع قلبه ینابیع الحکمة، و ألهمه العلم إلهاماً، فلم یع بعده بجواب و لا یحیر فیه عن الصواب.
(4). نهج البلاغه، خطبه 173: أیّها الناس إنّ أحقّ الناس بهذا الامر اقواهم علیه و أعلمهم بأمر اللّه فیه، فإن شغب شاغب استعتب، فإن أبى قوتل.
(5). بحارالانوار، ج 68، ص 389: عن امیرالمؤمنین علیه السلام (فی حدیث) قال: فإنّه أعلمُ الناس بحلالِ اللّه و حرامِه و فرائضه و سننه و أحکامه، مستغنى عن جمیعِ العالم و غیرُه محتاج إلیه.
(6). نهج البلاغه، خطبه 147: قال علی علیه السلام: فالتمسوا ذالک من عند أهله، فإنّهم عیش العلم و موت الجهل، هم الذین یخبرکم حکمهم عن علمهم و صمتهم عن منطقهم، وظاهرهم عن باطنهم، لایخالفون الدین و لا یختلفون فیه.
(7). همان، خطبه 239: قال علی علیه السلام: عقلوا الدین عقل وعایة و روایة، لا عقل سماع و روایه، فإنّ رواة العلم کثیر و رعاته قلیل.