بسم الله الرحمن الرحیم
همه پسران و دخترانی که به سن رشد و بلوغ میرسند بزرگترین آرزویشان این است که ازدواج کنند، با تشکیل زندگیِ مشترک زناشویی، استقلال و آزادی بیشتری به دست آورند و یار و مونس و محرم رازی داشته باشند. آنان ازدواج را آغاز زندگی سعادتمندانه خویش میدانند و برایش جشن میگیرند.
انتخاب همسر و تأسیس زندگیِ مشترک خانوادگی یک خواسته طبیعی است که در وجود انسانها نهاده شده است. و این خود یکی از نعمتهای بزرگ الهی است. به راستی آیا غیر از کانون گرم خانوادگی جایی را میتوان سراغ داشت که برای جوانان پناهگاه مطمئنی باشد؟ علاقه به خانواده است که انسان را از افکار پراکنده و اضطرابهای درونی نجات میدهد. درآن جاست که میتوان یار و مونسی با وفا و مهربان پیدا کرد و در شداید و گرفتاریها یاروغمگسار یکدیگر بود. پیمان مقدس زناشویی رشتهای است آسمانی که قلبها را به هم پیوندمیزند، دلهای پریشان را آرامش میدهد و افکار پراکنده را به سوی یک هدف متوجه میسازد.
خانه، جایگاه عشق و محبت، کانون انس و مودّت و بهترین آسایشگاه است. خداوند بزرگ در قرآن مجید از این نعمت بزرگ چنین یاد میکند:
از خود شما برایتان همسران آفرید تا با آنها انس بگیرید و آرامش خاطر پیدا کنید.
و در میانتان دوستی و مهربانی افکند. و در این موضوع برای اندیشمندان آیات و نشانههایی است.[1]
پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:
مردی که زن نداشته باشد مسکین و بیچاره است گرچه ثروتمند باشد. و زنی که شوهر نداشته باشد
مسکین و بیچاره است گرچه ثروتمند باشد.[2]
و در جایی دیگر فرمود:
بنایی در اسلام پایهگذاری نشده که نزد خدا محبوبتر و عزیزتر از ازدواج باشد.[3]
حضرت صادق علیه السلام از مردی پرسید:
آیا همسرداری؟ عرض کرد: نه. حضرت فرمود: دوست ندارم یک شب بیهمسر بمانم گرچه مالک تمام دنیا باشم.[4]
آری، خدای مهربان یک چنین نعمت گرانبهایی را به بشر عطا کرده است، اما افسوس و صد افسوس که او از این نعمت بزرگ قدردانی نمیکند و چه بسابه علت نادانی و خودخواهی، این کانون مهر و مودت را به زندانی تاریک، بلکه جهنمی سوزان تبدیل میسازد که دیگر اعضای خانواده ناچارند تا آخر عمر در آن زندان تاریک به سر برند و یا پیمان مقدس زناشویی متلاشی شود.
اما اگر زن و شوهر به وظایف خویش آشنا بوده و به آنها عمل کنند، محیط خانه، مانند بهشت، باصفا و دوست داشتنی خواهد شد.
عوامل مختلفی در به وجود آمدن اختلافهای خانوادگی نقش دارند؛ عواملی همچون مسائل اقتصادی، تربیت خانوادگی، محیط زندگی و دخالتهای بیجای دیگران. اما به عقیدهنگارنده، مهمترین عامل ناسازگاری و اختلافات داخلی، آشنا نبودن زن و شوهر به وظایف زناشویی خود و عدم آمادگی برای ایجاد زندگی مشترک است. برای بر عهده گرفتن هر مسئولیت و انجام هر کاری، آشنایی و آمادگی، شرطی اساسی است و کسی که اطلاعات کافی و آمادگی قبلی نداشته باشد نمیتواند کاری را به گونهای مطلوب انجام دهد. از این روست که برای تصدیِ هر مسئولیتی کلاسهای کارآموزی برگزار میشود.
برای زندگی مشترک زناشویی نیز تخصص و آمادگی و اطلاعات کافی لازم است. مرد باید از طرز تفکر همسرش و خواستههای درونی او، مشکلات زندگی زناشویی، و روش رویارویی و حل آنها، آداب معاشرت و ... اطلاعات کافی داشته باشد.
باید توجه داشته باشد که زن گرفتن به معنای جنس خریدن و یا کلفت گرفتن نیست، بلکه به معنای پیمان وفاداری بستن،
صداقت، محبت ورزیدن و همکاری و شرکت در زندگی مشترک خانوادگی است.
زن نیز باید به طرز تفکر شوهرش و خواستههای درونی او توجه داشته باشد و بداند که شوهر داشتن به معنای نوکر گرفتن و تأمین بدون قید و شرط خواستهها و آرزوهای درونی نیست، بلکه پیمان همکاری و تشریک مساعی است و برای رسیدن به این هدف مقدس، گذشت، فداکاری، همکاری و تفاهم لازم است.
با این که ازدواج تأثیر به سزایی در سرنوشت انسان دارد و با این که برای این مهم، اطلاعات لازم و آمادگی روحی و اخلاقی ضروری است، اما متأسفانه جامعه ما در مورد این مسئله حیاتی غفلت دارد. آن اندازه که به جهاز و مهر و زیبایی و شخصیت پدر و مادر توجه دارند، به آمادگی برای زنداری و شوهرداری و تشکیل زندگیِ مشترک توجه ندارند و این مسائل را شرط نمیدانند.
دختر را به خانه بخت میفرستند با این که راه و رسم شوهرداری و کدبانوگری را نیاموخته است. پسر را زن میدهند با این که از همسرداری و سرپرستی خانواده اطلاعی ندارد.
دو جوان کماطلاع و بیتجربه وارد زندگی نوین میشوند. از اینرو، مشکلات فراوانی بهوجود میآید، اختلافات و ناسازگاریها و قهر و مشاجرات شروع میشود. دخالت پدر و مادرها نیز چون از روی عقل و تدبیر نیست، نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه اختلافات را عمیقتر و ریشهدارترمیسازد. دوران اول ازدواج، دورانی پرآشوب و بحرانی است. بسیاری از زندگیها در همین دوران به جدایی کشیده میشوند. بعضی از آنها نیز با حفظ صورت ظاهری زندگی مشترک، تا پایان عمر به صحنه کشمکش و زورآزمایی تبدیل میشوند. بعضی از خانوادهها هم پس از مدتی، کوتاه یا دراز، با اخلاق و رفتار یکدیگر آشنا میشوند و آسایش و آرامش نسبی پیدا میکنند.
ای کاش برای جوانانی که در صدد ازدواج هستند کلاسهایی جهت آموزش مسائل ازدواج برگزار میشد و برای زندگی مشترک خانوادگی آماده میشدند، آن گاه اقدام به ازدواج میکردند.
نگارنده با توجه به این نیاز اجتماعی و احساس ضرورت آن، کتاب حاضر را نگاشته است. در این کتاب، مشکلات و مسائل زناشویی بررسی شده و با استفاده از آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام و نیز با استفاده از آمار عمومی و تجربههای شخصی،
تذکرات و راهنماییهای لازمی ارائه گردیده است.
نگارنده مدعی نیست که با خواندن این کتاب، همه مشکلات خانوادگی حل و فصل خواهدشد؛ اما امیدوار است که خواندن این کتاب و به کار بستنمطالب آن، در حل بسیاری از مشکلات به خانوادهها کمک کند. از دانشمندان و خیرخواهان نیز انتظار میرود که ضرورت این موضوع را دریابند وبا اقدامات جدی و مؤثر، خانوادهها را از پریشانی و نابهسامانی نجاتبخشند.[5]
[1]. روم( 30) آیه 21
[2]. مجمع الزوائد، ج 4، ص 252
[3]. بحار الأنوار، ج 103، ص 222
[4]. همان، ص 217
[5] امینى، ابراهیم، همسردارى، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: بیست و نهم، 1389.