پشیمانی قبل از عروسی
اگر دختر و پسر با معیارهای یک همسر خوب و راههای رسیدن به آن آشنا باشند و در گزینش همسر کاملًا دقت نمایند، و پدر و مادرشان نیز همکاریهای لازم را انجام دهند، غالباً ازدواجشان موفق خواهد بود و پشیمان نخواهند شد. اما اگر پسر و دختر بعد از انجام مراسم گفتوگو و نامزدی، یا خطبه خوانی و عقد، در اثر تماس و آشنایی بیشتر متوجه شدند که به هر دلیل، کلاه سرشان رفته و همسرشان ایدهآل نیست، و از این وصلت پشیمان شدهاند، در چنین صورتی تکلیف پسر و دختر چیست؟
اگر ازدواج را به هم بزنند با مشکلاتی از قبیل: بیآبرو و بد سابقه شدن نزد مردم، مخالفت پدر و مادر و سایر خویشان، زیانهای مالی، ناراحت شدن و ناله و نفرین همسر، خشم و غضب الهی در اثر طلاق مواجه خواهند شد.
این قبیل افکار به پسر یا دختری که از ازدواج خود پشیمان شده اجازه اظهار عقده درونی و پیشنهاد طلاق را نمیدهد.
از طرف دیگر فکر میکنند: به هر دلیل، همسرشان را دوست ندارند و اگر او را بپذیرند ناچارند عمری را با ناراحتی و تلخکامی سپری نمایند. مشکلی است بسیار سخت که جوان را در بحران شدید روحی قرار میدهد. تکلیف این گونه افراد چیست و چگونه خود را از این مهلکه نجات دهند؟
منظور ما این است که این قبیلِ جوانانِ سرگردان و درمانده را در حل مشکلاتشان یاری کنیم، قبلًا لازم است عوامل دلسردی را از یکدیگر جدا سازیم.
گاهی عامل دلسردی بلند پروازیها و توقعات بیجای پسر یا دختر است؛ مثلًا توقع داشته همسرش در حد عالی زیبایی و بدون عیب باشد، ولی حالا فهمیده در حد اعلای زیبایی نیست، بلکه در حد متوسط است. یا این که در صورت یا بدن دارای عیب کوچک و قابل اغماضی است، یا اخلاق و رفتار اجتماعی یا کیفیت خانهداری او در حد توقع نیست، یا توقع داشته خانواده همسرش فلان گونه باشند بعداً فهمید که بر طبق دلخواهش نیستند و به طور کلی عامل دلسردی او از همسرش این است که ایدهآل و بر طبق دلخواهش نیست و توقعات و آرزوهایش را برآورده نمیسازد، نه این که شرایط و مزایای یک همسر معمول و متعارف را ندارد.
به چنین جوانانی عرض میکنم: خواهرم، برادرم! واقع نگر باش، از توقعات خام و وسواس دست بردار، جهان طبق میل ما اداره نمیشود. پسران و دختران مانند اجناس یک کارخانه یک سان و یک نواخت نیستند، تا طبق دل خواه او را انتخاب کنی. همسر ایده آل و صددرصد بیعیب پیدا نمیشود و گمان نکنم هیچ زن و شوهری تاکنون همسر ایدهآل خود را یافته باشند. اگر این همسر را هم رها کنی معلوم نیست بتوانی به همسر ایده آل خود دست یابی. ممکن است عیب او را نداشته باشد ولی به هر حال بیعیب نیست. فکر نکن در ازدواج شکست خورده هستی. با توکل بر خدا و تصمیم به ادامه پیمان زناشویی عروسی کنید. با انس و معاشرت محبت شما زیاده خواهد شد.
گاهی عامل دلسردی فقدان یکی از شرایط مهم و غیرقابل اغماض ازدواج است، بیدینی یا لاابالیگری و عدم تقید به احکام و ضوابط مهم اسلامی، مانند: نماز، روزه، حجاب و غیر اینها. یا معتاد یا شرابخوار، یا سارق، یا جنایتکار، یا زناکار است. یا انحرافات شدید و غیرقابل اغماض سیاسی دارد.
اگر بعد از مراسم نامزدی و حتی بعد از عقد شرعی و قانونی چنین صفاتی کشف شد، بهتر است چنین ازدواجی قبل از عروسی به هم بخورد، زیرا بعد از عروسی به دهها مشکل مواجه خواهند شد، که تحمل آنها به مراتب دشوارتر است. اگر پسر یا دختری بعد از مراسم خطبه خوانی همسر خود را چنین یافت صلاحش این است که قاطعانه بایستد و به هر طریق ممکن از او جدا شود. مگر این که اطمینان پیدا کند همسرش توبه کرده و دست از خلاف کاریهایش برداشته است.
گاهی دختر یا پسر به هر دلیلی و حتی بدون دلیل همسر جدید خود را دوست ندارد و شدیداً از او نفرت دارد. اکنون روی سخن با چنین همسرانی است:
اگر از همسر خود شدیداً نفرت دارید و به هیچ وجه او را دوست ندارید خجالت را کنار بگذارید و خیلی صریح و قاطع به پدر و مادرتان بگویید:
همسرم را اصلًا دوست ندارم و حاضر نیستم با او عروسی کنم. مرا در طلاق دادن کمک کنید. میدانم طلاق بد است، واز عواقب آن هم اطلاع دارم ولی چاره ندارم. این ناراحتی را ترجیح میدهم بر این که در چنین حالی عروسی کنم و عمری را خودم و همسرم و فرزندانم در عذاب و ناراحتی باشیم. اگر پدر و مادر یا دیگران گفتند: عروسی کن بعد از آن محبت پیدا میکنی به حرفشان گوش نده و در تصمیم خود قاطع باش. غالباً چنین محبتی بعد از عروسی به وجود نخواهد آمد، طلاق بعد از عروسی هم دشواریهای بیشتری دارد به ویژه اگر بچهدار شوید که غالباً چنین خواهد شد. خدا از قلب شما آگاه است اگر در این جهت صادق باشید نزد او نیز معذور هستید، ناراحت نباشید. از هم جدا شوید. خدای شما بزرگ است هم برای شما و هم برای همسرتان همسر بهتری پیدا خواهد شد. نترس و دل گرم باش و خودت را به هر طریق ممکن از این مهلکه نجات بده.
اما توصیه میکنم تقوا و اخلاق اسلامی را در همه حال رعایت کن. اگر قدرت داری مَهر همسرت را نقداً بپرداز و اگر قدرت نداری به تدریج پرداخت کن. مگر این که نگیرد و ببخشد. مبادا به او تهمت بزنی یا بدگویی کنی و آبرویش را بریزی. با همسرت و خانوادهاش کاملًا مؤدب باش.
اگر هم تندی کردند صبر داشته باش. این مقدار را هم به آنان حق بده که دق دل خالی کنند. اگر با همسرت و خانواده او مشکل خود را دوستانه در میان بگذاری شاید در حل آن به تو کمک کنند.
در خاتمه به پدر و مادر چنین جوانی توصیه میکنم که مشکل فرزند خود را درک کنید، او ناخواسته در این دام افتاده است و چارهای ندارد. اگر سعادت فرزند خود را خواستارید بدون تعصب و لجبازی، و با عقل و درایت او را از این مهلکه نجات دهید. اگر قبل از عروسی او را نجات دهید بهتر است از این که بعد از عروسی این جدایی حاصل شود، یا این که ناچار شوند عمری را در عذاب و ناراحتی زندگی نمایند.
* امینى، ابراهیم، جوان و همسر گزینى، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: پنجم، 1390