نصب حضرت على علیه السلام
مهمترین بخش خطبه غدیر نصب على بن ابى طالب به ولایت و خلافت مىباشد. زیدبن ارقم در ذیل حدیث سابق از قول پیامبر نقل کرده که فرمود: خداى عزّوجلّ مولى و اختیار دار من است و من مولا و صاحب اختیار همه مؤمنان هستم. سپس دست على را گرفت و فرمود: هر کس من مولاى او هستم على ولى و صاحب اختیار اوست.
چنان که ملاحظه مىفرمایید رسول خدا صلى الله علیه و آله در این حدیث على علیه السلام را به عنوان ولى یعنى اختیاردار یعنى حاکم مسلمانان معرفى کرده است. و در بعض تعبیرات
«فعلى مولاه»
آمده که به همین معناست ولى و مولا در لغت به معناهاى مختلف آمده اما مناسبترین آنها در این جا معناى اولى به تصرف، اختیار دار و حاکم مىباشد.
زیدبن ارقم مىگوید: پیامبر اکرم بعد از اداى خطبه از مردم خواست تا با على بیعت کنند. مردم در پاسخ: گفتند: شنیدیم و امر خدا و رسول را اطاعت مىکنیم. نخستین کسانى که به پیامبر و على دست دادند ابوبکر و عمر و عثمان و طلحه و زبیر بودند.[1]
و در همین راستا بود که عمر به على دست داد و گفت:
هنیئاً لک أصبحتَ و أمسیتَ مولى کلّ مؤمن و مؤمنة.[2]
توصیه هاى پیامبر درباره على
پیامبر گرامى اسلام در طول رسالت خویش بارها و بارها فضائل و کمالات ذاتى و مقام علمى على علیه السلام را براى مسلمانان بیان مىکرد و به وجوب پیروى و اطاعت از او فرمان مىداد. و بدین وسیله افکار عمومى مسلمانان را براى پذیرش ولایت و امامت او فراهم مىساخت. در اینباره دهها بلکه صدها حدیث داریم که در کتب اهل سنّت و شیعه به ثبت رسیده است. به عنوان نمونه به برخى از آنها اشاره مىشود.
ابن عباس مىگوید: رسول خدا فرمود: هر کس دوست دارد همانند من زندگى کند و مانند ما بمیرد و در بهشت عدن که پروردگارم آن را فراهم ساخته سکونت نماید، پس بعد از من ولایت على را بپذیرد و با دوستانش دوستى کند و به امامان بعد از من اقتدا کند، چون آنان عترت من مىباشند و از سرشت من آفریده شدهاند، و از فهم و علم من برخوردارند. واى به حال کسانى که آنان را تکذیب کنند و حق خویشاوندى مرا قطع نمایند. شفاعت من نصیبشان نخواهد شد.[3]
حذیفة بن یمان گفت: بعض اصحاب عرض کردند: یا رسول اللّه! آیا على را خلیفه قرار نمىدهى؟ فرمود: اگر ولایت على را بپذیرید شما را به راه راست هدایت خواهد کرد.[4]
ابوسعید خدرى نقل کرده که رسول خدا صلى الله علیه و آله دستش را بر کتف على زد و فرمود: یا على! تو داراى هفت خصلت هستى که در قیامت کسى نمىتواند با تو احتجاج نماید: اولین کسى هستى که به خدا ایمان آورد، نسبت به پیمانهاى خدا از همه وفادارتر مىباشى، در انجام فرمانهاى الهى از همه استوارترى، به مردم مهربانتر، و در تقسیم اموال از همه عادلتر و در امر قضا عالمتر و در قیامت از همه برتر هستى.[5]
ام سلمه گفت: از رسول خدا شنیدم که فرمود: على با قرآن و قرآن با على است و تا قیامت از هم جدا نخواهند شد.[6]
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: من شهر علم و على درب آن است، پس هر کس طالب علم است باید از در آن وارد شود.[7]
عایشه گفت: از رسول خدا شنیدم که فرمود: على با حق و حق با على است، و تا قیامت جدا نخواهند شد.[8]
رسول خدا فرمود: هر کس دوست دارد که به دین من تمسک جوید و بعد از من بر کشتى نجات سوار شود، از على بن ابى طالب پیروى کند. با دشمنانش دشمنى و با دوستانش دوستى نماید. چون او وصىّ و خلیفه من، بعد از مرگم مىباشد، على امام هر مسلمان و امید مؤمنان است. قول او قول من و امر او امر من و نهى او نهى من و پیرو او پیرو من و یار او یار من و یارى نکردن او یارى نکردن من مىباشد.[9]
از احادیث مذکور و دهها حدیث دیگر که مىتوان آنها را متواتر معنوى دانست به خوبى استفاده مىشود که پیامبر اکرم از جانب خدا مأموریت داشته حضرت على علیه السلام را به عنوان امام و جانشین خودش به مسلمانان معرّفى نماید و زمینه را براى نصب رسمى او فراهم سازد، چنان که در غدیر خم این عمل را انجام داد.[10]
[1] . الغدیر، ج 1، ص 508.
[2] . البدایة و النهایه، ج 5، ص 229.
[3] . حلیة الاولیاء، ج 1، ص 128: ابن عباس قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله: من سرّه أن یحیى حیاتی و یموت مماتى و یسکن جنّة عدن غرسها ربّی فلیوال علیّاً من بعدی و لیوال ولیّه و لیقته بالأئمة من بعدی فإنّهم عترتی، خلقوا من طینتى، رزقوا فهماً و علماً، و ویل للمکذّبین بغضهم من أمّتی القاطعین فیهم صلتی لا أنا لهم اللّه شفاعتی.
[4] . همان، ص 104: حذیفة بن یمان قال: قالوا یا رسول اللّه: الا تستخلف علیّاً؟ قال: إن تولّوا علیّاً تجدوه هادیاً مهدیّاً یسلک بکم الطریق المستقیم.
[5] . همان، ص 106: أبوسعید الخدری قال: قال رسول اللّه لعلیّ و ضرب بین کتفیه: یا علیّ لک سبع خصال لا یحاجّک فیهنّ أحد یوم القیامة: أنت أوّل المؤمنین باللّه إیماناً، أوفاهم بعهداللّه، و أقومهم بأمراللّه، و أرأفهم بالرعیّة و أقسمهم بالسویّة، و أعلمهم بالقضیّة، و أعظمهم مزیّة یوم القیامة.
[6] . نور الأبصار، ص 80: عن أمّ سلمة قالت: سمعت رسول اللّه صلى الله علیه و آله یقول: علیّ مع القرآن و القرآن مع علیّ، لا یفترقان حتى یرداً علیّ الحوض.
[7] . ینابیع المودّة، ج 1، ص 75: قال رسول اللّه: أنا مدینة العلم و علیّ بابها، فمن أراد العلم فلیأت الباب.
[8] . غایة المرام، ج 5، ص 283: عن عائشة قالت: سمعت رسول اللّه صلى الله علیه و آله یقول: علیّ مع الحقّ و الحقّ مع علیّ لا یفترقان حتى یرداً علیّ الحوض.
[9] . اکمال الدین، ج 2، ص 376: قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله: من أحبّ أن یتمسّک بدینی و یرکب سفینة النجاة بعدى فلیقتد بعلیّ بن أبی طالب، و لیعاد عدوّه و لیوال ولیّه فإنّه وصییّ و خلیفتی على أمّتی فی حیاتی و بعد وفاتى و هو إمام کلّ مسلم و أمیر کلّ مؤمن بعدی، قوله قولی، و أمره أمری، و نهیه نهی و تابعه تابعی، و ناصره ناصری، و خاذله خاذلی.
[10] امینى، ابراهیم، امامت و امامان علیهم السلام، 1جلد، موسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: اول، 1388.