عترت معتبرترین مرجع علوم دین
پیامبر گرامى اسلام از جانب خداى متعال مأموریت داشت که عترت را به عنوان یک مرجع علوم اسلامى به مسلمانان معرفى کند. رسول خدا صلى الله علیه و آله این امر بسیار مهم را در مراجعت از حجة الوداع، و در غدیر خم انجام داد. وقتى به غدیر خم رسید جبرئیل فرود آمد و این آیه را برایش خواند: اى رسول! آن چه را از جانب پروردگارت نازل شده به مردم ابلاغ کن، و اگر در این باره کوتاهى کنى رسالت خدا را انجام ندادهاى، خدا تو را از توطئه مخالفان حفظ خواهد کرد، همانا که خدا کافران را هدایت نخواهد کرد.[1]
با این که هوا بسیار گرم و سوزان بود ولى پیامبر براى انجام فرمان الهى در آن سرزمین فرود آمد. به حاجیانى که جلوتر رفته بودند اعلام کرد برگردند، و به آنان که عقب قافله بودند دستور داد سریعتر حرکت کنند. وقتى همه گرد آمدند، بر فراز منبر بالا رفت و خطبه مفصلى خواند که به خطبه غدیر معروف است. این حدیث به عبارتهاى مختلف نقل شده که ما به نقل یکى از آنها اکتفا مىکنیم:
زیدبن ارقم گفت: وقتى رسول خدا صلى الله علیه و آله از حجة الوداع بر مىگشت در غدیر خم فرود آمد در آغاز دستور داد زیر درختان را از خار و خس پاک ساختند، آنگاه خطبه خواند و فرمود: گویا من به سوى خدا دعوت شده و اجابت کردهام، پس دو چیز بسیار نفیس و گرانقدر را در میان شما به امانت مىگذارم که یکى از آنها از دیگرى برتر است: کتاب خدا و عترتم را، پس مراقب باشید در نگهدارى از این دو امانت چه مىکنید؟ این دو چیز تا قیامت از یکدیگر جدا نخواهند شد آن گاه فرمود: خداى عزّوجلّ مولاى من، و من مولاى همه مؤمنان هستم. آنگاه دست على را گرفت و فرمود: هر کس من مولاى او هستم على ولىّ اوست. پروردگارا! با کسانى که ولایت على را مىپذیرند دوست باش و با دشمنان او دشمنى کن.[2]
براءبن عازب در نقل همین حدیث جمله زیر را اضافه کرده است:
پیامبر در آغاز سخن فرمود: آیا من در دخالت در امور مؤمنین از خودشان سزاوارتر نیستم؟ جواب دادند: یا رسول اللّه چرا، پس فرمود: پس این (یعنى على) ولىّ کسى است که من مولاى او هستم.[3]
براء در ذیل همین حدیث در نقل دیگرى این جمله را اضافه دارد: پس عمر بن الخطاب على را ملاقات کرد و گفت: یا على! این مقام گوارایت باد، تو اکنون مولاى هر مرد و زن مؤمن شدى.[4]
حدیث غدیر با متنها و عبارتهاى مختلف در کتب معتبر اهل سنّت و شیعه به ثبت رسیده و همواره مورد استناد و احتجاج حضرت على و امام حسن و امام حسین و سایر ائمه اطهار علیهم السلام بوده است.
این حدیث، متواتر و قطعى الصدور است، جمع کثیرى از اصحاب بزرگ رسول خدا صلى الله علیه و آله آن را نقل کردهاند. از جمله مىتوان به افراد زیر اشاره کرد:
ابوهریره، ابویعلى انصارى، ابوالهیثم بنالتیهان، ابوبکر بن ابى قحافه، عمربن خطاب، عثمان بن عفان، على بن ابى طالب، حسن بن على، حسین بن على، فاطمه زهرا، اسامة بن زید، ام سلمه همسر رسول خدا، انس بن مالک، براء بن عازب، جابربن سمرة، جابر بن عبداللّه انصارى، حذیفة بن اسید، حسان بن ثابت، خزیمة بن ثابت انصارى، زبیر بن عوام، زید بن ارقم، زیدبن ثابت، ابوسعید خدرى، سلمان فارسى، مقداد بن عمرو کندى، عباس بن عبدالمطلب، عبداللّه بن جعفر بن ابى طالب، عبداللّه بن عباس، عبداللّه بن عمر بن خطاب، و عمار بن یاسر، رضى اللّه عنهم ....[5][6]
[1]. مائده، آیه 67:« یا أَیُّها الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِى القَوْمَ الکافِرِینَ».
[2]. مستدرک حاکم نیشابورى، ج 3، ص 109: زید بن أرقم رضی اللّه عنه قال لمّا رجع رسول اللّه من حجّة الوداع و نزل غدیر خم أمر بدوحات فقممن فقال: کأنّی دعیت فأجبت، إنّی قد ترکت فیکم الثقلین، أحدهما أکبر من الآخر: کتاب اللّه و عترتی، فانظروا کیف تخلّفونی فیهما، فإنّهما لن یفترقا حتى یردا علیّ الحوض، ثمّ قال: إنّ اللّه عزّوجلّ مولای و أنا مولى کلّ مؤمن؛ ثمّ أخذ بید علیّ رضی اللّه عنه فقال: من کنت مولاه فهذا ولیّه، اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه.
[3]. البدایة و النهایه، ج 5، ص 229: قال رسول اللّه صلى الله علیه و آله ألست أولى بالمؤمنین من أنفسهم؟ قالوا: بلى قالوا: ألست أولى بکلّ مؤمن من نفسه؟ قالوا: بلى. قال: فهذا ولی من أنا مولاه.
[4]. همان: فلقیه عمر بن الخطاّب فقال: هنیئاً لک أصحبت و أمسیت مولى کلّ مؤمن و مؤمنة.
[5] ( 2). الغدیر، ج 1.
[6] امینى، ابراهیم، امامت و امامان علیهم السلام، 1جلد، موسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: اول، 1388.