فصل اول: تذکرات و رهنمودهایی به طلاب جوان
بنده که اکنون در سنین بالا و در انتظار مرگ هستم، دوران طلبگى را در سطوح و مقامات مختلف درک کرده ام و عملاً شاهد آفتها و اشتباهکاریها و احیاناً موفقیتهایی بوده ام، ولى هر چه بود گذشت؛ چرا که عمر انسان با سرعت میگذرد و زندگى دنیوى جز خواب و خیال چیزى نیست و در پایان جز حسرت و ندامت از گذشته یا غبطه بر کمکاریها و فرصتهاى تضییع شده چیزى در بر ندارد؛ پس چه بهتر که شما از هماکنون به فکر آینده خویش باشید و آگاهانه این راه را طى کنید.
1. کسب رضایت پدر و مادر
براى انتخاب رشته علوم دینى و طلبگى جلب رضایت پدر و مادر نیز لازم است. اگر آنها راضى بودند و اظهار تمایل کردند چه بهتر، ولى اگر تنها شما تمایل داشتید و آنها اظهار مخالفت نمودند کارتان دشوار مىشود. در مرحلهی اول با زبان خوش و التماس سعى کنید رضایت آنها را جلب کنید، وگرنه در این رابطه با علماى آگاه و دلسوز مشورت نمایید چون اوضاع و شرایط زمانها و مکانها متفاوت است.
در اینجا به پدران و مادران چنین فرزندانى عرض مىکنم اگر فرزندتان به پذیرش رشتهی علوم دینى شدیداً علاقهمند بود شما هم با خواستهی او موافقت نمایید. یک فرزند علاقهمند و موفّق براى شما بهترین باقیاتالصالحات خواهد بود.
2. جوان و خودسازى
جوانى حساسترین دوران زندگى انسان است. جوان دوران کودکى و بازی را سپرى کرده، عقل اجتماعى او بیدار و خود را یکى از اعضاى جامعه انسانى دانسته و مسئولیت پذیر مى گردد. به آیندهی خویش مى نگرد و به آن اهتمام مى ورزد.
مهمترین وظیفه جوان در این دوران حساس دو چیز است: یکى خودشناسى و دیگرى خودسازى.
خودشناسى به این معناست که توجه داشته باشد که انسان است نه یک حیوان؛ موجودى است عاقل و مسئول. تکالیفى بر عهده اش نهاده شده که با انجام آنها جنبهی انسانیت خود را تقویت میکند و سعادت دنیوى و اخروى خود را تأمین مىنماید؛ چون عملاً عبودیت خود را پذیرفته و به وظایف بندگى عمل کرده لیاقت آن را پیدا مىکند که در جهان نورانى پس از مرگ با اولیا و مقربان خدا همنشین و از الطاف الهى بهره مند گردد و بهترین زمان مناسب براى انجام این مهم، زمان جوانى است.
اگر جوان در انجام این امر مهم غفلت ورزید و تسلیم قواى حیوانى یعنى لذتجویى، خواب و خوراک و شهوترانی بیحسابوکتاب و در یککلام فراموش کردن بندگى و عبودیت شد، بزرگترین اشتباه را مرتکب شده و پشیمانى صرف سودى ندارد مگر اینکه گذشتهها را جبران کند و چنین توفیقى دشوار و بعید به نظر مىرسد.[3]
بهتناسب خودسازی چند نکته را یادآور میشوم:
الف) ترک گناه
تصمیم بگیرید گناه نکنید. گناهان را بشناسید و تصمیم بگیرید از ارتکاب آنها جداً اجتناب نمایید؛ اما شناخت صحیح گناهان هم کار آسانى نیست. باید توجه داشته باشیم که نفس امّاره با تسویلات شیطانى، گاهى گناهان بزرگ را کوچک و گناهان کوچک را بزرگ جلوه مىدهد.
ب) کنترل نگاه
چشمتان را از نگاههاى لذتجویانِ به جنس مخالف و موافق، فیلمها و عکسهاى مستهجن در ماهواره و اینترنت و حتى مناظر تحریککننده اجنبى در صداوسیما و موبایلها جداً نگاه دارید که علاوه بر گناه، آثار بدى در روح و اعصاب شما بهجا مىگذارد که معالجه آنها کار بسیار دشوارى است. همچنین فکر و دل خویش را از چنین توهمات، تخیلات و افکاری پاک نمایید.
ج) حفظ زبان
از دروغ، غیبت، تهمت، اشاعه فحشا، بازی با آبروی دیگران، تمسخر و شوخیهاى بىجا، پخش عقاید باطل و گمراهکننده و دیگر گناهان زبانى جداً خوددارى نمایید.
د) در محضر خداییم
این نکته را فراموش نکنید که ما همواره در محضر خدا هستیم و او بر اعمال و کردار و حتى افکارمان نظارت دارد همواره به یاد خدا باشید.
ه) استاد اخلاق
انسان همواره به استاد اخلاق نیاز دارد. در انتخاب استاد دقت کنید کسانى را براى اخلاق انتخاب کنید که خود اهل عمل باشند تا از کردارشان پند بگیرید. با توجه به اینکه در بین افراد مدّعی اخلاق فریبکارانى نیز وجود دارد، در انتخاب استاد خوب با افراد مورد اعتماد مشورت کنید و در صورت نیافتن افراد مورد اعتماد، مىتوانید از کتب اخلاقى مورد اعتماد استفاده نمایید و در همین رابطه نیز با افراد صالح مشورت کنید.
3. حفظ قرآن
در اینکه حفظ قرآن عمل شایستهای است تردیدى نیست؛ همچنان که در برخى احادیث نسبت به آن تأکید شده است. این عمل براى برخى جوانان که سر حافظهای قوى دارند امکانپذیر است ولى نگهدارى از آن کار دشوارى است. یک حافظ قرآن در صورتى مى تواند از آن نگهدارى کند که مرتب آن را مرور کند و چنین عملى براى یک طلبه، وقتگیر است و ممکن است او را از انجام کارهاى ضرورىتر بازبدارد. من براى یک طلبه ترجیح مىدهم که این اوقات را صرف کارهاى ضرورىتر مانند آشنایى با عقاید، مطالعه یک دوره کوتاه تفسیر قرآن مثل الوجیز، تفسیر اصفی از مولی محسن فیض کاشانی؛ تلخیص تفسیر المیزان و... نماید.
4. ازدواج
در سنین جوانى بلکه نوجوانى غریزه جنسى بیدار مىشود و براى ارضا، جوان را تحت فشار قرار مىدهد. تنها راه مشروع آن ازدواج است ولى متأسفانه براى یک جوان غالباً امکانش فراهم نیست و از همین روى، همواره تحت فشار است و امکان دارد به انحراف کشیده شود. یک طلبه جوان نیز با همین مشکل مواجه مىباشد از یک طرف غریزه جنسى او را تحت فشار قرار مى دهد و از سوى دیگر ازدواج برایش مقدور نیست؛ چون براى تأمین هزینه هاى ازدواج و معاش خانواده غالباً درآمد کافى ندارد و گذر از این دوران با سلامت اخلاقى، جسمانى و روانى کار دشواری است. در این رابطه به چند توصیه کوتاه اشاره مى کنم:
چشم خودتان را از نگاه لذتجویى به جنس مخالف و موافق و حتى صحنهها، فیلمها و تصاویر تحریککننده حفظ کنید.
اگر چشمتان افتاد، فوراً آن را ببندید و سعى کنید صورت ذهنى خود را فراموش کنید و درباره آن نیندیشید؛ چون موجب دلبستگی و رنج درونىتان مىشود و اگر به یک جوان زیبا بهعنوان یک دوست دلبسته شده اید فریب نفس امّاره را نخورید و با او قطع رابطه کنید؛ صلاح شما در این است.
حضرت امام صادق علیهالسّلام مى فرماید: «نگاه حرام، تیرى از تیرهاى ابلیس است، کسى که آن را تنها به خاطر خداى عزوجل رها کند خداوند در پى آن به او آرامش و ایمانى عطا کند که مزه اش را دریابد».[4]
نیز مى فرماید: «نگاه آلوده پیدرپی بذر شهوت را در دل مىکارد و همین بس است براى فریب و فریفتگى صاحب آن دل».[5]
امام صادق علیهالسّلام مى فرماید: «هر که چشمش به زنى افتد ولى چشم بپوشد و دیده اش را به سوى آسمان بردارد، هنوز چشمش را به حال عادى برنگردانده، استحقاق ازدواج با حورالعین را خدا برایش مقرر مى دارد».[6]
هیچگونه ارتباطى با نامحرم برقرار نکنید، خلوت و شوخى و مصافحه نکنید، اگر تماس تلفنى داشتید به مقدار نیاز اکتفا کنید و گرم نگیرید چون به هر حال جوان در معرض انحراف جنسى است.
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسّلام مى فرماید: «نباید مرد و زن خلوت کنند زیرا هیچ مردى نیست که در محیط خلوت، با زنى باشد مگر آنکه سومین نفرشان شیطان خواهد بود».[7]
پیامبر خداصلّیاللهعلیهوآله مى فرماید: «هر که با زن نامحرمى بگو و بخند کند (گفتگوى شهوانى و غیرضروری) در برابر هر کلمه اى که در دنیا با آن زن گفتگو کرده است خدا هزار سال او را زندانى کند».[8]
همچنین رسول خداصلّیاللهعلیهوآله مى فرماید: «هر که با زنى مصافحه حرامى انجام دهد، در حالى در قیامت وارد مى شود که در غُل و زنجیر باشد و آنگاه امر مى شود او را به سوى آتش جهنم ببرند».[9]
اینهمه تأکید بهمنظور حفظ جوان از انحراف است.
به فیلمها و تصاویر تحریک کننده غریزه جنسى نگاه نکنید که بزرگترین وسیله براى انحرافات جنسى است؛ زیرا افکار را پریشان ساخته و احیاناً شما را به گناه مى کشاند.
بزرگترین مشکل ازدواج، تأمین هزینه معاش است، وگرنه صرف ازدواج بهموقع جوانان، مانع اشتغال به طلبگى نیست؛ بلکه از یکجهت مؤید هم خواهد بود. البته لازمه ازدواج، رسیدگى به امور خانواده است که مرد باید براى آنوقت، صرف کند که ازاینجهت مى تواند مزاحم اشتغالات طلبه باشد، ولى از جهت دیگر آرامش روانى به همراه دارد. طلبه مى تواند خود را با آن هماهنگ سازد. در این رابطه، مطالعه کتابهاى همسردارى و تفاهم با همسر لازم و مفید است؛ چون همسردارى یک هنر است، باید آن را آموخت و با سایر اشتغالات آن را هماهنگ ساخت.[10]
5. مطالعات متفرقه
اگرچه در زمان تحصیل، رسیدن به امور درسى و مطالعه کتب مربوطه اولویت دارد، ولى اگر وقت اضافى داشتید مى توانید به مطالعه کتب، مجلات علمى و اخلاقى بپردازید. البته با رعایت اولویتها و در این رابطه هدفداری و مطالعات روشمند و منظم توصیه مىشود. لازم است خلاصهاى از مسائل مهم را در دفترى با آدرس دقیق آن ثبت کنید که در آینده نیز برایتان مفید باشد. توصیه میشود به حافظه خوب جوانى خودتان مغرور نشوید.
با توجه به اینکه نظام جمهورى اسلامى ایران یک نظام سیاسى اسلامى است و سیاست در متن آن واقع شده هر مسلمان و بهویژه یک طلبه علوم دینى و دانشجو باید بهطور اجمالی و فشرده از پیشینه، اهداف و دستاوردهای آن مطلع باشد تا بتواند در مواقع لازم با بصیرت از آن دفاع کند ولى تفصیل آن وقتگیر است و طلبه را از درس و بحث بازمیدارد و ضرورتى ندارد، لذا بهتر است در این رابطه به حداقل اکتفا نماید. خواندن روزنامه ها و گوش دادن به همه اخبار و بحثهاى سیاسى براى یک طلبه ضرورتى ندارد. در اینجا تذکر این نکته را ضرورى مىدانم که برخى مسئولین سیاسى سعى دارند در رسیدن به اهداف خود از احساسات تند جوانان و بهویژه طلاب علوم دینى بهره بگیرند و آنان را به اینسو و آنسو بکشند. سعى کنید آلت اهداف آنها واقع نشوید. بهتر است به درس و بحث خود بپردازید و دخالت در مسائل سیاسى را (که به پختگی نیاز دارد) به آینده واگذار نمایید.
6. نماز، کارخانه انسانسازی
جوانان عزیز چنانکه در احادیث آمده نماز ستون دین و یکى از بزرگترین عبادتهاست. به نمازهاى خود اهمیت دهید. سعى کنید نمازهاى واجب را در اول وقت بخوانید؛ چنانکه در احادیث به آن تأکید فراوان شده است. سیره پیامبر و امامان معصوم علیهمالسّلام نیز همینگونه بوده است. اساتید و بزرگان اهل معرفت نیز همواره بدان توصیه مى فرمودند و از آثار معنوى و صفاى قلب و نورانیت آن خبر مىدادند. «عبدالله بن مسعود» مى گوید: «از پیامبر درباره بهترین اعمال سؤال کردم، فرمود: خواندن نماز در اول وقت از بهترین اعمال است».[11]
نماز، مکالمه و گفتگوى مستقیم بنده با خداوند سبحان است. همواره به این نکته مهم توجه داشته باشید و نمازتان را با توجه و حضور قلب بخوانید و افکار دنیوى را به دل راه ندهید؛ البته کار بسیار دشوارى است، و نیاز به تمرین دارد. سعى کنید در زمان جوانى که از فراغت ذهنى بیشترى برخوردارید خود را عادت دهید.[12]
سعى کنید نمازهاى واجب را به جماعت بخوانید که در احادیث بسیار نسبت به آن تأکید شده است. در پیدا کردن امام جماعت عادل، دچار وسواس و سختگیرى نشوید و چهبسا این وسواسی گریها از القائات شیطان باشد تا شما را از درک ثواب نماز جماعت، محروم سازد.
در صورتى که فرصت دارید از خواندن نمازهاى نافله نیز غفلت نکنید. نمازهاى نافله را در همه احوال حتى نشسته و در حال راه رفتن مىتوان خواند و چندان هم وقتگیر نیست و در احادیث فراوان برای نوافل ثوابهاى فراوانى بیان شده است.
نماز شب را ترک نکنید و از جوانی خود را به آن عادت دهید. خواندن نماز شب، قلب را نورانى و به انسان صفاى باطن مىدهد و در شادابى و فهم بهتر مطالب به او کمک مى کند. سیره پیامبر و امامان معصوم علیهمالسّلام و اهل معرفت و علماى بزرگ نیز همین بوده است.[13]
7. ضرورت مشاوره در انتخاب علوم دینى
طلبگى مانند سایر مشاغل، مزایا و مشکلاتى دارد؛ بنابراین، کسانى که قصد ورود به این وادی را دارند قبلاً در این رابطه با علمای دینى و طلاب سابقه دار و یا مراکز مشاوره حوزه و اساتید معاونت تهذیب حوزه، مشورت کنند و با مزایا و مشکلات آن آشنا شوند و با آگاهى وارد حوزه شوند. مبادا پس از چندى پشیمان شوند و ناچار به ترک تحصیل شوند یا در حال بى هدفى و بى رغبتى به کار خود ادامه دهند. بهعلاوه، لازم است استعداد جسمانى و روانى خود را براى تحصیلات علوم دینى و انجام وظایف روحانى نیز بسنجند اگر آمادگى نداشتند چه بهتر که از اول وارد این وادی نشوند.
8. ارزش علوم دینى
از برخی آیات و روایات مىتوان به ارزش تحصیل علوم دینى و مقام شامخ علما پى برد.
قرآن کریم مى فرماید:
«خدا آنهایى را که ایمان آورده اند و کسانى را که از علم برخوردار شده اند به درجاتى ترفیع مىدهد و خداوند به آنچه عمل میکنید آگاه است».[14]
نیز مى فرماید:
«اى پیامبر بگو: آیا آنان که مى دانند با آنان که نمى دانند برابرند؟ تنها خردمندان پند مى پذیرند».[15]
در احادیث زیادى نیز از کسب علم بهعنوان یک فریضه، یاد شده است.
پیامبر گرامی صلّیاللهعلیهوآله اسلام فرمود: «طلب علم بر هر مسلمانى واجب است، آگاه باشید که خداى تعالى، طالبان علم را دوست مى دارد». [16]
نیز مى فرماید: «هر کس راهى براى تحصیل علم طى کند خداوند راهى را براى ورود به بهشت برایش مى گشاید، همانا فرشتگان بالهایشان را براى طلاب علم مىگسترانند، چون نسبت به کار او خشنودند. همانا براى طالب علم، کسانى که در آسمان و زمین هستند، حتى ماهیان دریا، طلب مغفرت مىکنند و برترى و فضیلت عالم بر عابد، همانند فضیلت ماه شب چهارده بر سایر ستارگان است. همانا علماء، وارثان پیامبران هستند، ولى پیامبران، درهم و دینار به ارث نگذاشتند، بلکه علوم دینى را به ارث نهادند. پس هر که علوم دینى را به دست آورد، بهره فراوانى به دست آورده است».[17]
پیامبر خداصلّیاللهعلیهوآله همچنین به حضرت على علیهالسّلام مى فرماید: «خواب عالم، افضل از هزار رکعت نماز عابد است. یا على! فقرى شدیدتر از جهل و عبادتى همانند تفکر نیست».[18]
منظور ما از ارزش عالم و نیز تحصیل علم این است که اشخاصى که در حال تحصیل علوم دینی هستند یا قصد ورود به این وادی را دارند، به ارزش این علوم آگاه شوند و با جدّیت بیشتر و آمادگى براى تحمّل مشکلات در پیمودن این راه قدم بردارند.
9. رشته هاى تخصصى
الف) تفسیر و علوم قرآنی
تحصیل در این رشته بهعنوان درسی اصلى، یکى از نیازهاى ضرورى و ارزشمند علوم اسلامى است، نه بهعنوان یک درس جنبى و فرعى. هر یک از طلاب پس از پایان دروس سطح در صورت تمایل مىتوانند در این رشته وارد شوند و یک دوره علوم مربوطه را فراگیرند تا به مرحله نهایى برسند و در پایان بهعنوان یک مفسر قرآن و کارشناس علوم قرآنى مورداستفاده قرار گیرند؛ چنانکه در فقه نیاز به مجتهد و متخصص و فقیه داریم در علم تفسیر و علوم قرآن نیز به کارشناسان مجتهد و اهل نظر نیاز داریم.
ب) فلسفه و کلام
اسلام علاوه بر اینکه به مجتهد در فقه و علوم مربوطه نیاز دارد به کارشناسان فلسفه و کلام هم نیاز دارد. در مورد این رشته مىتوان سهشاخه: فلسفه اسلامى، فلسفه غرب و علم کلام را پیشبینی کرد. فارغ التحصلان این رشته ها مى توانند همانند مراجع تقلید در جامعه معرفى شوند و به همان ارزشها نائل گردند و در شرایط کنونى به پاسخگویی شبهات اعتقادی بپردازند.
ج) اخلاق و فلسفه اخلاق
این رشته نیز یکى از نیازهاى عصر حاضر مىباشد که کارشناسان آن میتوانند پس از کسب علم در رشته هاى مختلف اخلاق در حل مشکلات اخلاقى جامعه، اهل نظر باشند و در کاهش آسیبهای اجتماعی بکوشند.
د) علوم حدیث
یکى از نیازهاى کنونى حوزههاى علمیه، حدیثشناسی مىباشد. حدیثشناسى و فهم حدیث، کار آسانى نیست و نیاز به بحث و تدریس و پرورش کارشناسی دارد.
10. آمادگى براى تبلیغ
یکی از مهمترین وظایف یک طلبه، تبلیغ دین و آموزش معارف اهلبیت است. پس از گذراندن دروس ادبیات، صرف، نحو، منطق و مقدارى از دروس سطح فقه و اصول مناسب است یک طلبه خود را براى تبلیغ دین و منبر رفتن آماده سازد، ولى با توجه به اینکه وعظ و خطابه یک هنر است و در حوزه، کمتر تدریس و تمرین مىشود باید خود افراد دراینباره کار کنند. توصیه میشود ابتدا نیازهاى جامعه را بررسى و در دفترى یادداشت نماید. آنگاه مطالب لازم در آن موضوع را از قبیل آیات، تفسیر آنها و احادیث لازم و غیره را در آن دفتر ثبت نماید و این کار را ادامه دهد؛ بهگونهای که پس از مدتى، دفترى با تعدادى سخنرانى آماده داشته باشد. در این صورت، در تبلیغ موفق مى شود.
این عمل چند فایده دارد:
اول) خدمت به تبلیغ دین را شروع کرده و ازاینجهت، آرامش وجدان مییابد.
دوم) یک فعالیت ارزشمند است که از لحاظ روانى برایش مفید خواهد بود.
سوم) از انزوا و گوشه گیرى بیرون مىآید و عملاً وارد اجتماع مى شود.
چهارم) راه درآمد مشروعى برایش به وجود مى آید.
تأکید میکنم که این عمل حتى بر کسانى که قصد منبری شدن ندارند نیز مفید و لازم است.
11. ضرورت انتخاب شغل آینده
پس از اتمام دروس سطح براى یک طلبه لازم است بر طبق استعداد و اهداف خود شغل آیندهاش را انتخاب کند. اشتغالاتى که یک طلبه مىتواند داشته باشد عبارت است از کسب مقام اجتهاد در فقه و اصول آنهم به یکى از اهداف زیر:
یک) مرجعیت و نوشتن رساله عملیه و آمادگى براى پاسخ دادن به سؤالات فقهى مقلدان، اخذ وجوهات شرعیه و صرف آنها در مصارف معین.
دو) تدریس درس خارج فقه و اصول و پرورش طلاب علوم دینى.
سه) آمادگى براى پذیرش یکى از مشاغل رسمی که اجتهاد شرط آنهاست.
چهار) پرورش افرادى براى تدریس علوم دینى در دانشگاهها و دیگر نهادهاى مربوط به نظام.
پنج) تصدّی مقام امامت جمعه و خطبهخوانى.
شش) تصدّی مقام وعظ، خطابه و ارشاد مردم در جایگاههاى مورد نیاز.
هفت) تصدّى مقام امامت مساجد و ارشاد و هدایت مردم.
هشت) تدریس دروس حوزوی؛ ادبیات، فقه، اصول و ... در حوزه هاى علمیه.
نه) تحقیق و تألیف کتب مورد نیاز جامعه اسلامى و نگارش آنها در فنون و سطوح مختلف و...
با توجه به اینکه نظام ما یک نظام اسلامى است حوزه هاى علوم دینى مسئولیت تأمین این نیازها را دارند و طبعاً باید وسیلهی تحصیل در این رشته ها را فراهم سازند. طلاب علوم دینى نیز وظیفه دارند پس از پایان دروس سطح، یکى از این رشته ها را انتخاب کنند تا زودتر و بهتر به نتیجهی مطلوب برسند.
مسئولیتهایی که معمولاً برای طلبهها پیش میآید، عبارت است از امامت نماز جماعت، نماز جمعه، منبر، مرجعیت و... بعد از پیروزی انقلاب، برخی مشاغل اداری هم به آن اضافه شد؛ مثل نماینده ولیفقیه در نهادها. اینها ریاستهایی است که برای ما میتواند پیش بیاید. این اشتغالات هیچکدامشان ذاتاً عیبی ندارند؛ یعنی اینکه طلبهای مدرّس باشد، عیب ندارد یا امام جماعت یا سخنران باشد، بد نیست. اشتغالات و منصبهای دولتی هم مشکلی ندارند. مشکل آنجاست که با چه نیّتی به این عرصهها وارد شویم. اگر این کارها را برای خدا انجام دهیم و قربةً الی الله باشد، کار دینی است و ثواب و اجر دارد. چه کاری بهتر از اینکه یک طلبه، تدریس کند. نماز جماعت و نماز جمعه بخواند، اما به شرط آنکه برای خدا باشد که در آن صورت کار ممدوحی است عبادت هم محسوب میشود؛ امّا اگر برای خدا نباشد و از اول بنای رسیدن به این مقامات در ذهن طلبه باشد مذموم خواهد بود.
لازم است یک بررسی اجمالی کنیم ببینیم چگونه میتوانیم این مشاغل احتمالی را درست انجام دهیم که با اخلاص هم منافاتی نداشته باشد، بلکه در مسیر تعلیمات دین نیز قرار گیرد؛ مثلاً تدریس ذاتاً کار خوبی است به از لحاظ دینی هم توصیه شده است. طلبهای که تدریس میکند، ناچار میشود خوب مطالعه کرده و در متون دقّت کند که با این کار به کمالاتش هم افزوده میشود. اصولاً تدریس یکی از امتیازات حوزه علمیه است. اینکه طلبهای درسهایی را خوانده تدریس کند، امتیاز محسوب میشود. حالا شاگردانش 5 نفر باشند یا 10 نفر یا 100 نفر، فرقی ندارد. پس این کار خیلی خوب است و معمولاً طلبههایی موفّق میشوند که از همان آغاز تحصیل، توأمان به تحصیل و تدریس عنایت داشته باشند. از امتیازات حوزه علمیه است که در دانشگاه این سبک دیده نمیشود. توصیه من به طلاب جوان این است که این امر را از همان اوایل طلبگی در برنامهی خود بگنجانند، ولو با تدریس برای یک نفر. بهعلاوه که تدریس، وسیلهی تکامل خود انسان هم هست. از طرف دیگر شرعاً هم کار ممدوح و خوبی است. چه کاری بهتر از اینکه انسان بتواند تدریس کند و عدهای را پرورش دهد که اینها فردا برای جامعه افراد مفیدی باشند و مردم را دعوت به دین بکنند که در واقع ثوابش به استاد نیز میرسد.
12. توصیه هاى مهم پیامبر اسلام به جوانان
پیامبر گرامى اسلام صلّیاللهعلیهوآله به ابوذر فرمود: «دو نعمت است که بسیاری از مردم در آن زیان میکنند: سلامتی و فراغت...».
آنگاه مى فرماید: «اى اباذر! پنج چیز را قبل از پنج چیز قدر بدان: جوانى را قبل از پیرى و صحت خود را قبل از بیمارى و ثروتمند بودن خود را قبل از فقیر شدن و ایام فراغت خود را قبل از اشتغال و حیات خود را قبل از فرا رسیدن مرگ. آنگاه به اباذر مى فرماید: مبادا وظایف خود را به امید آینده به تأخیر بیندازى؛ چون تو امروز را دارى و از فردایت خبر ندارى. اى اباذر! هنگامى که وارد صبح شدى امید زنده ماندن را نداشته باش و هنگامى که در شب هستى به خودت وعده تا صبح ماندن را نده و از سلامتى خود قبل از بیمار شدن استفاده کن».[19]
جوانى بهترین دوران زندگى انسانها است؛ دوران آیندهنگرى است و آینده شما در این ایام رقم مىخورد. آنگونه که خود را مىسازید فردا زندگى خواهید کرد. شما پذیرفته اید و تصمیم گرفته اید در خدمت دین باشید. در درس خواندن، فهم و درک موضوعات و مسائل دینى جدی باشید. قدر عمر، سلامتى و فراغت خود را بدانید و لحظههای عمرتان را به بطالت و بیهودگى صرف نکنید که بعداً پشیمان خواهید شد. جوانان عزیز! شما در این زمان مخاطب فرمایش پیامبر اعظم صلّیاللهعلیهوآله هستید. اگر به آنها عمل کنید سعادت دنیوى و اُخروى خود را تأمین کرده اید و اگر غفلت نمایید پشیمان خواهید شد و در آن زمان، پشیمانى دیگر سودى ندارد و جبران آن غالباً امکانپذیر نیست.
پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآله در این حدیث شریف و سرنوشتساز به چند نکته مهم اشاره مى کند:
الف) الصحة و الفراغ
پیامبر در آغاز سخن از یک واقعیت خبر مىدهد که خداوند سبحان دو نعمت گرانبها به انسان عطا کرده که اگر بهخوبی از آن استفاده نماید سعادت دنیا و آخرت او تأمین خواهد شد، ولى اکثر مردم، قدر آن را نمیدانند و به همین جهت زیان مى برند؛ یکى از آنها سلامتى و دیگرى فراغت است.
ب) صحتک قبل سقمک
شکی نیست که سلامت و تندرستى بدن و اعصاب و روان یکى از بزرگترین نعمتهاى الهى است.
انسان سالم مىتواند از لذتهاى دنیوى بهره مند گردد و در انجام وظایف فردى و اجتماعى، موفق و منشأ اثر باشد؛ چنانکه در عرف گفته مى شود عقل سالم را در بدن سالم باید جستجو کرد، حتى عبادت و انجام وظایف دینى نیز به تن و روان سالم نیاز دارد. پیامبر اکرمصلّیاللهعلیهوآله در این بخش از روایت، عموم مردم و در رأس آنان جوانان را مخاطب قرار داده و به قدردانى از نعمت تندرستى توصیه فرموده است.
باید دانست که قدردانى از این نعمت بزرگ در دو مرحله و به دو صورت باید انجام پذیرد.
مرحلهی اول: انسان برای حفظ سلامت خود نیاز به تغذیه مناسب، خواب کافی، استراحت، ورزش، رعایت بهداشت، اجتناب از تندخویى و حسدورزى، چشمچرانى و لذتجوییهاى غیر مشروع، یأس و ناامیدى از زندگى و دیگر امور از این قبیل دارد. در این رابطه مىتوانید از کتابهاى بهداشت روان استفاده نمایید.
مرحلهی دوم: در این مرحله، انسان باید سعى کند حداکثر استفاده را از دوران سلامت خویش براى آیندهاش (چه در دنیا و چه پس از مرگ) نماید. انسان سالم نباید بهسلامت خود مغرور شود و فکر کند که این سلامت همیشه باقى خواهد ماند. انسان همواره در معرض بیمارىها و حتى مرگ ناگهانى از قبیل سکته و غیره است؛ بنابراین، انسان عاقل نباید با امید به استمرار سلامتش، انجام وظایف و واجبات خود را به تأخیر بیندازد.
جوانان عزیز! قدر سلامتى خود را بدانید و در حفظ آن تلاش نمایید. حافظه شما در این سنین نسبتاً خوب است؛ در سلامت آن کوشش نمایید. بزرگترین خطر براى حافظه، پریشانى ذهن و افکار پراکنده است. سعى کنید در این ایام، تنها به فکر درس و بحث باشید و افکار پراکنده را از خود دور سازید. در انتخاب نوع تغذیه هم دقت کنید؛ غذاهاى مرطوب نوعاً موجب ضعف حافظه مىشود. سلامت مزاج خود را حفظ کنید؛ چون بیماریهاى عصبى موجب ضعف حافظه مىشوند.
ورزش، نرمش و پیادهروى همانطور که در سلامت بدن شما تأثیر دارد در سلامت اعصابتان نیز تأثیر دارد؛ چنانکه معروف است «عقل سالم در بدن سالم است».
ج) غناک قبل فقرک
پیامبر اعظم صلّیاللهعلیهوآله در این فراز از سخنانشان به افراد غنى توصیه مىکند پیش از آنکه به فقر گرفتار شوند از غنى بودن خود استفاده نمایند. غنا و فقر از امور نسبى و داراى مراتب است. هر کس به همان مقدار که دارد غنى محسوب مىشود؛ باید قدر آن را بداند و زندگى خود را بر طبق آن تنظیم نماید و از اسراف و تبذیر و ولخرجى جداً اجتناب نماید. سعى کند حتیالامکان به خرید نسیه و وام گرفتن (بهویژه وامهاى ربوى) گرفتار نشود.
د) فراغک قبل شغلک
پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآله در ادامه به ابوذر فرمود: «ایام فراغت خود را قبل از فرا رسیدن زمان دلواپسى قدر بدان». «فراغت» در این کلام به معناى بیکارى نیست، بلکه به معناى آرامش نفسانى در برابر دلواپسى است. انسان در دوران زندگى هنگامی که از آرامش نفسانى برخوردار است و غم و غصهاى ندارد، بهتر مىتواند فکر کند و بر علوم خود بیفزاید. بهتر مىتواند مطالعه کند و مطالب را حفظ نماید و حتى در این زمان بهتر مىتواند با حضور قلب، عبادت کرده و با خداى خویش راز و نیاز کند. متأسفانه چنین حالاتى موقتى است و همیشه وجود ندارد. انسان باید قدر این ایام را بداند و حداکثر استفاده را از آنها ببرد.
دوران جوانى بهترین دوران فراغت و آرامش روحى است؛ چون فرد نه ازدواج کرده تا درباره تأمین هزینه اهل و عیالش بیندیشد و دلواپس گرفتاریهاى آنها باشد، نه کسب و کار و مقامى دارد تا دلواپس امور مربوطه اش باشد. بنابراین، دوران جوانى بهترین دوران براى آموختن دانش و کسب کمالات نفسانى و عبادت پروردگار و خودسازى و توجهات معنوى است. جوانان باید قدر این دوران را بدانند و حداکثر استفاده را از آن ببرند، وگرنه زمانی پشیمان خواهند شد که دیگر پشیمانى سودى ندارد.
ه) حیاتک قبل موتک
حضرت رسول صلّیاللهعلیهوآله در این فراز از سخنانشان به ابوذر توصیه مى کند که از زمان حیات خود قبل از فرا رسیدن مرگ استفاده کن. چنانکه مىدانید هدف از آفرینش انسان و زندگى او کسب معرفت و ایمان به خداوند سبحان و عبادت و پرستش او و تکامل نفسانى و سیر و صعود الى الله و تأمین توشه براى جهان پس از مرگ مىباشد. با توجه به اینکه مقدار عمر انسان و فرا رسیدن زمان مرگش روشن نیست ساعات و حتى لحظه هاى عمر انسان باید برایش کمال ارزش را داشته باشد؛ ساعات عمر را غنیمت بشمارد و حداکثر استفاده را از آن ببرد.
اکنون به شما جوانان عزیز عرض مىکنم قدر عمر و سلامت و فراغت خود را بدانید و در حد امکان از آن بهره بگیرید و در ضمن جدیت در تحصیل علوم دینى که خود نوعى عبادت است از خودسازى و پرورش نفس نیز غفلت ننموده و آن را به آینده واگذار ننمایید و از احتمال فرا رسیدن مرگ زودرس غفلت نکنید. امیدوارم شما از عمر طولانى برخوردار شوید، ولى به هر حال، زمان مرگ افراد روشن نیست؛ چنانکه بنده دوستان طلبه جوانى را به یاد دارم که جوانمرگ شدند و به آمال و آرزوهاى خود نرسیدند ــ خدایشان رحمت کند ــ .
ساعات کارتان را حتماً منظم کنید، همانگونه که قبلاً یادآوری شد همواره اعتدال را رعایت کنید. به مقدار کافى بخوابید، ولى در زمان بیدارى از تنبلى و وقتگذرانى جداً اجتناب نمایید. عمر خود را گرامى بدارید و از دوران جوانى و استعدادهاى آن دوران خوب استفاده کنید و بدانید که این تواناییها و استعدادها همیشه باقى نمى ماند.[20]
[3]. براى راهنمایى بیشتر مراجعه شود به دو کتاب «خودسازی و تهذیب نفس» و «جهاد با نفس بزرگترین جهان فراموش شده» از مؤلف.
[4]. حر عاملی، وسائل الشیعه،ج 18، ص139؛ امام صادق علیهالسّلام فرمود: «النظرة سهم من سهام ابلیس من ترکها لله عزّوجلّ لا لِغَیره أعقبه الله أمناً و إیماناً یجِد طعمه».
[5]. حر عاملی، وسائل الشیعه،ج 18، ص139: «النظرة بعد النظرة تزرع فى القلب الشهوة و کفى بها لصاحبها فتنة».
[6]. همان: «من نظر إلى إمرأة فرفع بصره الى السمأ و غمض بصره لم یرتدّ إلیه بصره حتى یزوّجه الله من الحورالعین» براى اطلاعات بیشتر مىتوانید به کتاب «جوان و همسرگزینى» نوشته همین مؤلف مراجعه فرمایید.
[7]. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل،ج 2، ص553؛ امیرالمؤمنین علیهالسّلام فرمود: «لا یخلو بامرأةٍ رجلٌ فما من رجل خَلَّ بإمرأةٍ الّا کان الشیطان ثالثهما».
[8]. حر عاملی، وسائل الشیعه،ج 14، ص143؛ رسول خداصلّیاللهعلیهوآله فرمود: «من فاکه امرأْةً لا یملکها حبَسه الله بکلّ کلمة کلّمها فى الدنیا ألف عام».
[9]. حر عاملی، وسائل الشیعه،ج 14، ص270؛ رسول خداصلّیاللهعلیهوآله فرمود: «مَن صافَح إمرأةً حراماً جاء یومَ القیامة مَغلُولاً ثمّ یؤمَر به إلى النارِ».
[10]. در این رابطه مى توانید از کتاب «همسردارى» نوشته نگارنده و سایر کتابهاى مربوطه و احیاناً مشورت با افراد مجرب و آگاه استفاده نمایید.
[11]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار،ج 83، ص63؛ «عبدالله ابن مسعود عن النبى و سأله عن أفضل الأعمال فقال: الصلاة فى وقتها».
[12]. در رابطه با ارزش حضور قلب در نماز و کیفیت تحصیل آن و دیگر مسائل مربوط به نماز مىتوانید به کتاب «نماز، نور چشم پیامبر اعظم»، نگارش همین نویسنده مراجعه فرمایید.
[13]. در ارزش نماز شب و آثار بیشتر و آداب آن مىتوانید به کتاب «نماز، نور چشم پیامبر اعظم» مراجعه فرمایید.
[14]. مجادله(58): 11، <...>.
[15]. زمر(39): 9، <...>.
[16]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار،ج 1، ص172: «طلب العلم فریضة على کلّ مسلمً ألا اًّنَّ الله یحبُّ بُغاَْة العلمِ».
[17]. همان، ص164: «من سلک طریقاً یطلب فیه علماً سلک الله به طریقاً اًّلى الجنّةْ و انّ الملائکة لتضع أجنحتها لطالب العلم رضاً به و انّه یستغفر لطالب العلم من فى السماء و من فى الأرض، حتّى الحوت فى البحر و فضل العالم على العباد کفضل القمر على سائر النجوم لیلة البدر و أنّ العلماء ورثة الأنبیاء و أنّ الأنبیاء لم یورثوا دیناراً و لا درهماً و لکن ورثوا العلم فمن أخذ منه فقد اخذ بحظً وافرٍ».
[18]. همان، ص22: «یا على! نوم العالم أفضل من ألف رکعة یصلّیها العابد، یا علىّ لا فقر أشدّ من الجهل و لا عبادة مثل التفکّر».
[19]. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل،ج 12، ص140؛ «یا اباذر! نعمتان مغبونٌ فیهما کثیرٌ من الناس: الصِّحةُ و الفراغُ یا اباذر! اِغتَنِم خَمساً قبلَ خَمسٍ: شَبابَک قبلَ هِرَمِک و صِحَّتَکَ قبلَ سُقمِک و غِناکَ قَبل فَقرِک، و فَراغَک قَبلَ شُغلِک و حَیاتَک قَبلَ مَوتِک یا اباذر! إیاکَ و التسویف بأمَلِکَ فَإنّکَ بِیومِک وَ لستَ بِما بَعدَه یا اباذر! اذا أصبَحتَ فَلا تُحَدِّث نَفسَکَ بِالمساء و إذا أمسَیتَ فلا تُحَدِّث نَفسَکَ بالصَباحِ و خُذ مِن صِحَتک قَبلَ سُقمِک».
[20]. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل،ج 12، ص140؛ قال رسول الله صلّیاللهعلیهوآله: «یا اباذر نعمتان مغبون فیهما کثیر من الناس: الصحة و الفراغ یا اباذر! اغتنم خمساً قبل خمس: شبابک قبل هرمک و صحتک قبل سقمک، و غناک قبل فقرک، و فراغک قبل شغلک و حیاتک قبل موتک».