پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

اسلام‏

اسلام‏

اسلام، در لغت به معناى‌ فرمانبردارى‌ و تسلیم شدن و در اصطلاح، به معناى‌ پذیرفتن دین اسلام است. حضرت محمد صلى‌ الله علیه و آله و سلم دین اسلام را تشریع نموده و پیروانش مسلمان نامیده مى‌‏شوند، زیرا خود را تسلیم خدا و قوانین آسمانى‌ او کرده‌‏اند.

قرآن مى‌‏گوید:

دینِ چه کسى‌ بهتر از فردى‌ است که دلش را تسلیم خدا کرده، در حالى‌ که نیکوکار است و از دین حنیف ابراهیم پیروى‌ مى‌‏کند و خدا ابراهیم را به دوستى‌ برگزید.[1]

در قرآن به صراحت آمده است که دین حضرت ابراهیم نیز به نام اسلام بوده است. وى‌ مسلمان بوده و از خدا نسل و امتى‌ مسلمان خواسته است.

هم‏چنین در قرآن آمده است:

ابراهیم یهودى‌ و نصرانى‌ نبود، بلکه مسلمان حنیف بود و از مشرکان هم نبود.[2]

و مى‌‏فرماید:

پروردگارا، ما را فرمانبردار خویش ساز، و از فرزندان ما نیز امتى‌ مسلمان [فرمانبردار] قرار بده، مناسک عبادت را به ما بیاموز و توبه ما را بپذیر که تو، توبه‌‏پذیر و مهربانى‌.[3]

هم‏چنین مى‌‏فرماید:

در راه خدا جهاد کنید، او شما را برگزید و در دینتان دشوارى‌ قرار نداد، کیش پدرتان ابراهیم است، او از پیش، شما را مسلمان نامید.[4]

و نیز مى‌‏فرماید:

دین نزد خدا، فقط اسلام است، و اهل کتاب راه خلاف نرفتند مگر بعد از این که به حقانیت آن آگاه شدند، و [آن هم‏] از روى‌ حسد. آنان که به آیات خدا کفر ورزیدند بدانند که او زود به حساب‏ها خواهد رسید.[5]

در جاى‌ دیگر مى‌‏گوید:

هر کس دینى‌ جز اسلام، اختیار کند از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیان کاران است.[6]

هرکس به سه اصل، اعتراف کند مسلمان محسوب مى‌‏شود: توحید، معاد وپیامبرى‌ حضرت محمد صلى‌ الله علیه و آله و سلم با قبول این سه اصل، آثار اسلام، مانند طهارت، جواز ازدواج با مسلمان، ارث بردن و حفظ جان و مال بر او مرتب مى‌‏شود.

قاسم صیرفى‌ مى‌‏گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: با اسلام، جان انسان محترم و محفوظ مى‌‏ماند، امانتش باز گردانده مى‌‏شود و ازدواج با او حلال مى‌‏گردد، اما پاداش بر ایمان مرتب مى‌‏شود.[7]

البته هر اسلامى‌ موجب سعادت اخروى‌ نمى‌‏شود، بلکه این آثار تنها بر اسلامى‌ مرتب مى‌‏شود که از قلب انسان سرچشمه بگیرد و با عمل به وظایف دینى‌ همراه باشد. از همین رو، در احادیث، عمل به واجبات به عنوان پایه‏هاى‌ اسلام معرفى‌ شده است. ابوحمزه از امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرمود: اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت. البته بر هیچ امرى‌، مانند ولایت تأکید نشده است.[8][9]

 

[1]. نساء آیه 125:« وَمَنْ أَحْسَنُ دِیناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَمُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلًا»
[2]. آل‏عمران( 3) آیه 67:« ما کانَ إِبْراهِیمُ یَهُودِیّاً وَلا نَصْرانِیّاً وَلکِنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَما کانَ مِنَ المُشْرِکِینَ»
[3]. بقره( 2) آیه 128:« رَبَّنا وَاجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَأَرِنا مَناسِکَنا وَتُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوّابُ الرَّحِیمُ»
[4]. حج( 22) آیه 78:« وَجاهِدُوا فِى‌ اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباکُمْ وَما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِى‌ الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْراهِیمَ هُوَ سَمّاکُمُ المُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ»
[5]. آل‏عمران( 3) آیه 19:« إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَما اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الکِتابَ إِلّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ العِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَمَنْ یَکْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الحِسابِ»
[6]. آل‏عمرن، آیه 85:« وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلامِ دِینَاً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِى‌ الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرِینَ»
[7]. کافى‌، ج 2، ص 24: القاسم الصیرفی قال: سمعت أبا عبداللّه علیه السلام یقول:« الإسلام یُحقَن به الدمُ، و تُؤَدّى‌ به الأمانةُ، و تستحلّ به الفروجُ، و الثواب على‌ الإیمان»
[8]. کافى‌، ج 2، ص 18: أبوحمزه، عن أبی‏جعفر علیه السلام قال:« بنى‌ الإسلام على‌ خمس: على‌ الصلاة، و الزکات، و الصوم، و الحج، و الولایة، ولم یُنادَ بشی‏ء کما نُودی بالولایة»
[9]. امینى‌، ابراهیم، آشنایى‌ با اسلام، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى‌ حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: سوم، 1388.