پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

جامعه‌ي مدرسين پس از پيروزي انقلاب

جامعه‌ی مدرسین پس از پیروزی انقلاب

دوران آغازین پس از انقلاب، دوران خوش و زیبا و امیدوارکننده‏ای بود ولی پر از حوادث دشوار و مسئولیت‌آفرین نیز بود. در آن زمان باید دیدگاه اسلام در همه‌ی شئون اجتماعی از نو شناخته می‏شد تا در اختیار مسئولان قرار گیرد و به اجرا گذاشته شود؛ چون حکومت اسلامی بود باید همه‌ی ارکان آن طبق موازین اسلام پایه‌گذاری و اداره می‌شد. مانند مجلس قانون‏گذاری، دستگاه قضایی، نظام اداری، دانشگاه‌ها، آموزش و پرورش، صدا و سیما، بانک‌ها، مراکز و مؤسسات اقتصادی، اطلاعات، نیروهای نظامی و انتظامی، بیمارستان‌ها و مراکز درمانی، حتی ورزش و مسابقات ورزشی، همه و همه خواستار نظر اسلام بودند. در این رابطه همه‌ی نظرها به سوی حوزه‌ی علمیه‌ی قم و مراجع تقلید و فضلا و دانشمندان حوزوی، به‌ویژه جامعه‌ی مدرسین معطوف بود. از سوی دیگر، نظام نوپای اسلام با انواع اشکالات و شبهه‌افکنی‏های کمونیست‌ها و منافقین و فدائیان خلق و دیگر فرقه‏ های ضدانقلاب مواجه بود که در مراکز دانشگاهی و کارگری مطرح می‏شد و دانشجویان و کارگران را به تظاهرات و اعتصابات و کارشکنی‏ها وادار می‏ساخت. در یک کلام اوضاع به‌گونه‌‏ای بحرانی و شلوغ بود که تصور آن جز برای کسانی که در آن زمان حضور داشتند دشوار است. در چنین اوضاع و شرایط حساس و دشواری امام خمینی از همه‌ی کسانی که توان حل مشکلات و تأمین نیازها را داشتند، به‌ویژه اساتید و طلاب حوزه‌ی علمیه‌ی قم و علمای انقلابی تهران و سایر شهرستان‏ها انتظار داشت به طور جد وارد صحنه شوند و هرکس به مقدار استعداد و توانش در حل مشکلات موجود و تأمین نیازها کمک ‌کند. با تأییدات خاص الهی همین‌گونه شد که امام می‌خواست. همه‌ی انقلابیون با شور و شعف و با جان و دل وارد صحنه شدند. در این میان اعضای جامعه‌ی مدرسین که غالباً از شاگردان و ارادتمندان امام بودند و در دوران مبارزات و پیروزی انقلاب سهم بزرگی را برعهده داشتند، به­ طور جد وارد صحنه شدند و هرکس به مقدار توانش مسئولیت یا مسئولیت‏هایی را برعهده گرفت. به طور اجمال و فهرست‌وار به برخی از آنها اشاره می‌شود:

1 ـ حضور فعال در ستاد استقبال از امام به شهر مقدس قم

2 ـ حضور در بیت امام و انجام کارهای مربوطه

3 ـ حضور در جلسات برنامه‌ریزی و تهیه‌ی مقدمات تدوین قانون اساسی.

4 ـ انتخاب بعضی افراد به نمایندگی مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی و شرکت فعال در جلسات

5 ـ مشاوره و همکاری‌های لازم سایر اعضا با نمایندگان مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی

6 ـ حضور فعال در معرفی کاندیداهای نمایندگی مجلس تدوین قانون اساسی

7 ـ شرکت در شورای عالی قضایی

8 ـ تصدی بعضی آنها در مقامات قضایی

9 ـ انتخاب بعضی اعضا به نمایندگی مجلس شورای اسلامی و حضور فعال در آن

10 ـ عضویت در شورای نگهبان

11 ـ عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی

12 ـ عضویت در بعضی کمیته‏های انقلاب فرهنگی

13 ـ عضویت در شورای عالی آموزش و پرورش

14 ـ عضویت و حضور فعال در مدرسه‌ی عالی تربیتی و قضایی قم(دانشگاه قم)

15 ـ عضویت در شورای عالی مدیریت حوزه‌ی علمیه‌ی قم

16 ـ عضویت در کمیته‌ی بررسی طرح همکاری حوزه و دانشگاه

17 ـ عضویت در شورای پاسخ‌گویی به استفتائات دفتر امام

18 ـ حضور در شورای عالی اقتصاد

19 ـ سفر به استان‌ها و شهرهای مختلف برای کمک به حل مشکلات کارگری، فرهنگی و اختلافات مردمی

20 ـ انجام مأموریت‌های محوله از سوی امام یا سایر مسئولان

21 ـ سفر به کشورهای خارجی و شرکت در کنگره ‏ها، سمینارها و سخنرانی در مجامع عمومی

22 ـ سخنرانی در دانشگاه‏ها به مناسبت‏های مختلف

23 ـ سخنرانی در جمع فرهنگیان شهرستان‌ها

24 ـ تأسیس و اداره‌ی مجله‌ی «نور علم» به‌منظور پاسخگویی به مسائل کلامی، فقهی و فرهنگی مورد نیاز جامعه‌ی اسلامی

25 ـ تهیه و تنظیم کتاب معارف اسلامی برای تدریس در دانشگاه‏ها

26 ـ پرورش و گزینش قضات برای دستگاه قضایی

27 ـ تجدیدنظر، اصلاح و تکمیل اساسنامه‌ی جامعه‌ی مدرسین و حضور بهتر و جدی‏تر در جلسات، به منظور خدمت بیشتر به نظام اسلامی و انجام وظایف محوله.

در اساسنامه‌ی جدید، به منظور تقسیم مسئولیت‏ها، شش بخش برای جامعه پیش‌بینی شد:

1 ـ بخش فرهنگی

2 ـ بخش دانشگاهی

3 ـ بخش سیاسی

4 ـ بخش اقتصادی

5 ـ بخش انتشارات و تبلیغات

6 ـ بخش فقاهت و امور حوزوی

برای اداره‌ی هر بخش سرپرستی از خود اعضا انتخاب می‏شد. برای مجموع بخش‌ها یک شورای عالی پیش‌بینی شده بود که اعضای آن عبارت بود از سرپرست بخش‌ها. هرچند یک‌بار جلسه‏ای تشکیل می‏دادند و در مسائل مربوطه مشورت و تبادل‌نظر می‏نمودند و برخی مسائل مهم در جلسه‌ی عمومی مطرح و مورد مشاوره قرار می‌گرفت. آیین‌نامه‌ها و شرح وظایف خوب بود، ولی همه‌ی بخش‌ها در حد مطلوب فعال نبودند. موفقیت هر بخش به مقدار تعهد و وقت‌گذاری سرپرست بخش بستگی داشت. در نتیجه تشکیل شورای عالی هم گهگاه با مشکل برخورد می‏نمود. تشکیل جلسات عمومی نیز گاهی با همین مشکل مواجه می‏شد. تعدادی از اعضا بیشتر احساس وظیفه می‌کردند و به‌طور مرتب و سرِ وقت در جلسه حضور می‏یافتند ولی تعدادی هم به حضور مرتب و سرِ وقت چندان تقیدی نداشتند، در نتیجه رسمیت جلسه به تأخیر می‏افتاد و گاهی اصلاً تشکیل نمی‏شد و اسباب دلسردی حاضران فراهم می‏آمد. متأسفانه حضور و غیاب و حتی جریمه‌ی نقدی هم در حل مشکل کارساز نبود. شاید علت این بی‌‏نظمی‌‏ها کثرت مشاغل حوزوی آقایان بود، ولی به‌هرحال از همه تشکر می‏شود و عندالله مأجورند.