نقش مشورت در انتخاب همسر
مشورت در اسلام از ارزش والایی برخوردار است و در قرآن و احادیث بدان سفارش شده است. خداوند متعال در قرآن به پیامبرش میفرماید:
«وَشاوِرْهُمْ فِى الأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلى اللَّهِ»؛ ای پیامبر در کارها با مؤمنین مشورت کن و هنگامی که تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن.
و درباره مؤمنین میفرماید: «وَأَمْرُهُمْ شُورى بَیْنَهُمْ» مؤمنین کارهایشان را با مشورت انجام میدهند.
در احادیث نیز درباره مشورت سفارش شده است. از باب نمونه:
به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفته شد: احتیاط در چیست؟ فرمود: مشورت کردن با صاحبنظران و پیروی از آنها.[48]
در وصیتهای پیامبر به حضرت علی چنین آمده است: «هیچ پشتیبانى استوارتر از مشورت و هیچ عقلى مانند عاقبت اندیشى نیست.»[49]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «مشورت با شخص عاقل و خیرخواه موجب برکت و هدایت خواهد شد و توفیقى است از جانب خداوند متعال. پس هنگامى که شخصى عاقل و خیرخواه در مورد مشورت تو را راهنمایى کرد مواظب باش بر خلاف نظرش عمل نکنى که اسباب هلاکت خواهد شد.»[50]
با مشورت کردن با افراد عاقل و آزموده میتوان از نتایج گرانبهای تجربیات آنها استفاده نمود. کسانی که در کارهای مهم با دیگران مشورت میکنند کمتر دچار لغزش و ندامت میشوند. ولی با هرکسی هم نمیتوان مشورت کرد. با افرادی باید مشورت کرد که اولًا: عاقل و چیزفهم باشند، زیرا افراد جاهل و ناآزموده نمیتوانند مصالح واقعی را درک کنند تا در اختیار مشورت کننده قرار دهند. ثانیاً: دیندار باشد، زیرا به افراد بیدین نمیتوان اعتماد کرد. به علاوه مصالح را از دیدگاه دین نمیسنجند و ممکن است مشورت کننده را به پرتگاه ضد دین و ضد اخلاق هدایت نمایند. ثالثاً: دوست و خیرخواه انسان باشد، زیرا اگر دوستی و خیرخواهی او به اثبات نرسد نمیتوان به نظرهای او اعتماد کرد، و ممکن است مشورت کننده را گمراه سازد و اسرارش را منتشر سازد.
حضرت صادق علیه السلام میفرماید: «در مورد مشورت چهار شرط را باید رعایت کرد وگرنه ضرر آن از منفعتش زیادتر خواهد بود: طرف مشورت عاقل، آزاده، دیندار و دوست و برادر باشد و اینکه تمام اطلاعات خودت را در اختیارش بگذاری به طوری که اطلاعات او به مقدار اطلاعات تو باشد و راز تو را مخفی بدارد.
زیرا اگر عاقل بود از مشورت با او میتوانی استفاده کنی و اگر آزاده و دیندار بود در خیراندیشی برای تو جدیت خواهد کرد و اگر دوست و برادر بود اسرار تو را پنهان خواهد کرد. و اگر تمام اطلاعات خودت را در اختیارش قرار دادی بهتر میتواند مورد مشاوره قرار گیرد و مصالح تو را بازگو کند.»[51]
بنابراین انسان باید در کارهای مهم، با افراد دانا و باتجربه و دیندار و امین و خیرخواه مشورت نماید، بالاخص در امر ازدواج که بسیار مهم و سرنوشت ساز است. بهترین افرادی که میتوانند مورد مشاوره جوانان برای ازدواج قرار گیرند پدر و مادر میباشند، مشروط بر این که دانا و اهل اطلاع باشند.
پدر و مادر خیرخواهترین و امینترین افراد نسبت به فرزندانشان هستند. این درست نیست که پسر و دختر در امر ازدواج با پدر و مادر خود مشورت نکنند. پدر و مادر در این امر حساس و حیاتی میتوانند برای فرزندانشان راهنما و مشاور خوبی باشند زیرا هم اطلاعات و تجربه دارند هم امین و خیرخواهند. ولی مشروط بر این که نقش مشاور و راهنما را ایفا کنند و
تصمیمگیری را بر عهده خود دختر یا پسر قرار دهند، نه این که تصمیم گیرنده باشند و ازدواج را بر آنها تحمیل نمایند.
بعد از پدر و مادر، جد و جده و برادر و خواهر و عمو و دایی و عمه و خاله نیز در صورتی که واجد شرایط باشند میتوانند مورد مشورت قرار گیرند.
مشروط بر این که نقش مشاور و راهنما را ایفا کنند نه تصمیم گیرنده. بعد از اینها از کلیه افراد مطلع و دیندار و امین به ویژه از دوستان و آشنایان مورد اعتماد میتوان استفاده نمود.
در این جا لازم است به مشاوران نیز توصیه کنیم کسی که با شما مشورت میکند به شما اعتماد کرده و شما را امین دانسته است، وظیفه دینی و وجدانی و انسانی شما ایجاب میکند که در موضوع مورد مشورت، خوب دقت کنید و با کمال صداقت و امانتداری آن چه را به نظرتان میرسد، بدون کوچکترین خلافگویی و کتمان، در اختیار او قرار دهید، که اگر در مشورت خیانت نمایید مورد بازخواست خدا قرار خواهید گرفت. مشاور وظیفه دارد حق را بگوید؛ گرچه به ضرر خودش یا خویشانش یا دوستانش تمام شود.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «هرکس که با مسلمین در مشورت خیانت کند من از او بیزارم».[52]
* امینى، ابراهیم، جوان و همسر گزینى، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: پنجم، 1390
[48]. مکارم الاخلاق، ص 261: قیل لرسول اللَّه صلى الله علیه و آله، ما الحزم؟« قال مشاورة ذوى الرأى و اتباعهم»
[49]. همان، ص 368: و مما اوصى النبى به علیاً قال:« لا مظاهرة اوثق من المشاورة و لا عقل کالتدبیر»
[50]. همان، ص 367:« مشاورة العاقل النّاصح یمن و رشد و توفیق من اللَّه فاذا اشار علیک الناصح العاقل فایّاک و الخلاف فانّ فى ذلک العطب»
[51]. همان،« انّ المشورة لا تکون الّا بحدودها الاربعة، فمن عرفها بحدودها و الّا کانت مضرتها على المستشیر اکثر من منفعتها: فاولها ان یکون الذى تشاوره عاقلًا و الثانى ان یکون حرّاً متدیناً و الثالث ان یکون صدیقاً مواخیاً و الرابع ان تطلعه على سرّک فیکون علمه کعلمک ثمّ یسرّ ذلک و یکتمه. فانّه اذا کان عاقلًا انتفعت بمشورته و اذا کان حرّاً متدیناً اجهد نفسه فى النصیحة و اذا کان صدیقاً مواخیاً کتم سرّک اذا اطلعته علیه فاذا اطلعته على سرّک فکان علمه کعلمک تمّت المشورة و کملت النصیحة»
[52]. بحار الانوار، ج 75، ص 99:« من غشّ المسلمین فى مشورة فقد برئت منه»