عالم پارسا / درنگی در زندگی‌ و اندیشه آیت الله ابراهیم امینی

«جشن‌نامه آیت‌الله ابراهیم امینی» با مقالات متنوعی از اساتید حوزه و دانشگاه می‌باشد. کتاب جدید حجت الاسلام والمسلمین دکتر رسول جعفریان با عنوان «جشن‌نامه آیت‌الله ابراهیم امینی» با مقالات متنوعی از اساتید حوزه و دانشگاه می‌باشد.

 

عالم پارسا
درنگی در زندگی‌ و اندیشه آیت الله ابراهیم امینی

 

رضا بابایی

 

آیةالله ابراهیم حاج ‌امینی نجف‌آبادی، فرزند حسین و جواهر، در سال 1304 در نجف‌آباد اصفهان چشم به جهان گشود. پدر ایشان، پیشه کشاورزی‌ داشت و هنوز ابراهیم به شش‌سالگی نرسیده بود که درگذشت. جد پدری ایشان، حاج رجبعلی نام داشت که در نجف‌آباد به احسان و نیکی مشهور بود. آیةالله امینی درباره ایشان می‌گوید: «در آن سال قحطی، فروختن محصولات باغ و مزرعه را قدغن کرده بود و همه را رایگان در اختیار مستمندان قرار ‌داد. شب‌ها نماز می‌خواند و گریه می‌کرد... چهره نورانی و محاسن حنایی و مناجات شبانه‌اش را فراموش نمی‌کنم.»[193]
 

ابراهیم، تا کلاس ششم ابتدایی را در یکی از مدارس شبانه غیر دولتی ‌می‌گذراند و هم‌زمان در درس‌های دینی حاج علی منتظری[194]،شرکت می‌کرد. پس از تحصیلات ابتدایی در دبستان، به شوق تحصیل علوم دینی به طلاب علوم دینی می‌پیوندد. در فروردین 1321، همراه‌ دو تن از دوستانش به قم رفته، در مدرسه‌ حاج‌ ملاصادق‌ رخت اقامت می‌افکند. این اقامت، بیش از سه ماه طول نمی‌کشد؛ زیرا با شروع تابستان، ابراهیم به نجف‌آباد می‌رود و از آنجا به اصفهان. او خود درباره این دوره کوتاه زندگی‌اش در قم می‌گوید: «حدود سه ماه در قم توقف داشتم. دوران خوش و زیبایی بود؛ مخصوصاً شرکت در درس اخلاق امام خمینی(ره) برایم بسیار جالب بود. در درس‌ اخلاق‌ آقا حسین‌ قمی نیز در شب‌های جمعه‌ حضور می‌یافت و برای نماز جماعت، به فیضیه‌ می‌رفت و به آیةالله‌ سید محمدتقی‌ خوانساری(ره) اقتدا می‌کرد. اما با فرارسیدن تعطیلات تابستانی ناچار به نجف‌آباد مراجعت کردم. در نجف‌آباد به تحصیلاتم ادامه دادم تا اینکه تابستان سرآمد...».

این ایام، مصادف است با روزهایی که ارتش متفقین، ایران را به اشغال خود درآورده‌اند و گرانی و کمبود ارزاق در سرتاسر کشور، بیداد می‌کند. ابراهیم، برای استفاده از امکانات حوزه اصفهان، به آن دیار کوچ می‌کند. در آنجا نیز فقر و فاقه گریبان حوزه را گرفته بود و زندگی همچنان بر او سخت می‌گذشت؛ اما حوزه اصفهان، از بهترین مدارس و استادان علوم دینی برخوردار بود و ابراهیم توانست در مدتی کوتاه دروس ادبیات و سطح و اخلاق را از محضر استادان نامی حوزه اصفهان، همچون میرزا علی شیرازی، سید محمدجواد غروی، رمضانعلی املایی، شیخ قنبرعلی کوشکی، نعمت الله صالحی نجف‌آبادی، موحدی هرندی، سید محمدباقر ابطحی، محمدعلی حبیب‌آبادی، محمدجواد اصولی، میرزا محمود معین، ملاهاشم جنتی، شیخ یحیی فقیه ایمانی، شیخ ابوالقاسم محمدی قهدریجانی، حاج ‌آقا رحیم ارباب، میرزامحمود صادقی، سید علی‌اصغر محقق برزونی و حاج شیخ علی قدیری بهره‌های فراوان ببرد و بر درجات علمی و معنوی خود بیفزاید. مدرسه نوریه و کاسه‌گران و جده بزرگ، مکان‌هایی است که در مدت اقامتش در اصفهان، در آنها مسکن گزید و درس خواند.
 

شش ماه در حوزه سرافراز اصفهان‌، شاگردی کرد و دانش آموخت و بالید. همزمان، تدریس دروس حوزوی را نیز آغاز کرد. در طول‌ سال‌های تحصیل‌، محضر علما و استادان‌ بسیاری را درک کرد. مقدمات‌ را در محضر استادانی همچون‌ شیخ‌ هاشم‌ جنّتی، سید محمد هاشمی قهدریجانی آموخت و بیشتر شرح‌ لمعه‌ و نیز معالم‌ الاصول‌ را نزد حاج‌ شیخ‌ محمدحسن‌ عالم‌ درس گرفت. برای آموختن‌ منطق‌ منظومه‌، به‌ درس‌ حاج‌ آقا صدر هاطلی کوهپایی رفت‌. رسائل‌ را نزد سید عباس‌ دهکردی و حیدرعلی برومند، و قوانین‌ محقق قمی را نزد سید علی‌اصغر محقق‌، و مکاسب‌ را نزد آقایان‌ شیخ‌ محمدحسین‌ جرقویه‌ای و شیخ‌ مرتضی اردکانی و حاج‌ آقا رحیم‌ ارباب‌ فراگرفت‌. بخشی از رسائل‌ و مکاسب‌ را در قم نزد آقای سلطانی، حاج‌ آقا رضا بهاء الدینی و آقای مجاهدی خواند. جلد نخست کفایه‌ را نزد آیةالله‌ مرعشی و جلد دوم‌ را نزد آیةالله‌ گلپایگانی و بخش‌ حکمت‌ منظومه‌ را نزد آیةالله‌ سید محمدحسین‌ طباطبایی به‌ اتمام‌ رساند. در درس‌های خصوصی علامه‌ طباطبایی که‌ در شب‌های پنج‌شنبه‌ و جمعه‌ برگزار می‌شد، مشتاقانه حضور می‌یافت و بخشی از کتاب‌ اسفار و تمهید القواعد و مجلداتی از موسوعه بحار الانوار و منطق‌ شفا را در محضـر ایشان آموخت. درباره حضور در درس‌های علامه طباطبایی، می‌نویسد:
 

«این جلسه شب‌های پنج‌شنبه و جمعه و به طور سیار در منزل افراد تشکیل می‌شد. شرکت‌کنندگان عبارت بودند از: آقایان: شیخ حسینعلی منتظری، شیخ مرتضی مطهری، سید محمد بهشتی، سید عباس ابوترابی قزوینی، شیخ عبدالکریم نیری، شیخ ناصر مکارم شیرازی، شیخ جعفر سبحانی، شیخ عباس ایزدی نجف‌آبادی، شیخ علی‌اصغر علامه تهرانی، شیخ علی قدوسی نهاوندی، سید مرتضی جزائری تهرانی، شیخ عبدالحمید شربیانی، شیخ محمدتقی مصباح یزدی، شیخ عبدالله جوادی آملی، شیخ حسن حسن‌زاده آملی، شیخ مهدی حائری تهرانی، شیخ یحیی انصاری شیرازی، شیخ ابوالقاسم محجوب شیرازی، شیخ اسماعیل صائنی، اویسی قزوینی و محمد مفتح همدانی. جلسه بسیار سودمند و پربرکتی بود. مطالب گوناگون فلسفی، عرفانی، اخلاقی، تفسیری، علمی، حدیثی، تاریخی، فقهی و... مطرح و به طور دقیق مورد بررسی قرار می‌گرفت. یکی از نتایج این جلسات، تألیف کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بود که با پاورقی‌های محققانه شهید مطهری و در پنج مجلد به چاپ رسید. جلسه مذکور سال‌ها و حتی تا اواخر عمر علامه ادامه داشت، ولی افراد شرکت‌کننده تغییر می‌کردند. بنده نیز از آغاز تا نهایت به طور مرتب در جلسات شرکت می‌کردم و آن را یکی از توفیقات الهی می‌دانم.»

آیةالله امینی، با حضور در درس‌های خارج‌ فقه‌ و اصول‌ آیات عظام بروجردی(ره‌)، خمینی(ره‌) و گلپایگانی به درجه اجتهاد رسید. حضرات آیات سید کمال‌ الدین‌ موسوی، ابوالقاسم‌ محمدی، عبدالله‌ جوادی آملی، محمد مفتح همدانی و عباس‌ ایزدی از همراهان و هم‌مباحثه‌های آیةالله امینی در دوران تحصیل بودند. همچنین شاگردان بسیاری در دروس سطح فقه، اصول، فلسفه و کلام در محضر ایشان درس آموختند.

 

افق‌گشایی در حوزه

آیةالله امینی، هماره کوشیده است پاسخگوی نیازهای روز و گشاینده گره‌های نوپیدا باشد. اهتمام شگفت و مبارک ایشان به مسئله تعلیم و تربیت و آنچه به جوانان و خانواده‌ها بازمی‌گردد، شمه‌ای از خدمات بی‌شمار ایشان به جامعه دینی است. در سال‌های آغازین دهه چهل که دشمنان مهدویت، آثار فراوانی راهی جامعه کرده و از این رهگذر، شبهات بسیاری آفریده بودند، کتاب‌ «دادگستر جهان‌» را نوشت‌ تا به مصاف کسانی برود که «مهدویت‌» را نشانه گرفته بودند و جوانان‌ را به سوی خود می‌خواندند.[195] پس از آن، قلم و فعالیت‌های علمی خود را به سمت تربیت و راهنمایی خانواده‌ها معطوف می‌کند. در اوائل پیروزی انقلاب، با توجّه به اسلامی بودن نظام، توجّه همگان، به‌ویژه فرهنگیان و دانشجویان برای شناخت صحیح آرای اسلامی به سوی حوزه علمیه جلب شد. نظر اسلام را در همه چیز، از ورزش و کشتی گرفته تا اقتصاد و راهکارهای فرهنگی، می‌پرسیدند و مشتاقانه پرس‌وجو می‌کردند. این پرسش‌ها و مطالبات، بیش از همه از سوی مسئولان آموزش و پرورش و دانشگاهیان بود. اما حوزه علمیه، در آن زمان برای پاسخگویی به برخی پرسش‌ها و نیازها آمادگی نداشت؛ چون حوزه هنوز درهای خود را به روی مسائل جدید نگشوده بود. پاسخگویی به نیازهای نوپدید، در گرو مقدماتی بود؛ از جمله تحقیق و بازنگری در علوم سنتی، تدوین متون پیشرفته آموزشی، حضور در میان طبقات مختلف مردم و گفت‌وگو با اهل اندیشه و فرهنگ در شهرهای مختلف ایران و خارج از کشور. اما اهتمام به این گونه امور، هر عالمی را از ادامه تحصیل و تدریس و طی درجات علمی حوزه محروم می‌کرد. عرصه خدمت به جامعه دینی، همان اندازه که نیاز به دانش و تجربه دارد، نیازمند کسانی است که جز به خدا و بندگان او نمی‌اندیشند و در راه خدمت به دین خدا، سر از پا نمی‌شناسند. آیةالله ابراهیم امینی، از این گونه مردان خدا است. تألیفات، سخنرانی‌ها، درس‌ها و همه حضور او بدون محاسبه منافع شخصی بوده است. مجتهدی که برای کودک و نوجوان می‌نویسد و به گرمی کانون‌های خانواده در سرتاسر جهان می‌اندیشد و از موضع دین به مسائل جدید ورود می‌کند، به‌حق در نهایت درجه ایثارگری است. سفرهای‌ تبلیغی‌ به دورافتاده‌ترین مناطق‌ کشور، سخنرانی در بسیاری‌ از همایش‌های علمی‌ در داخل‌ و خارج‌، بخشی اندک از فعالیت‌های فرهنگی معظم له است.

 

در صحن جامعه

آیةالله ابراهیم امینی، در شمار مجتهدان مجاهد حوزه است. هم‌پایی با نهضت امام خمینی(ره) و حضور در عرصه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی، پیش و پس از انقلاب، از او شخصیتی تأثیرگذار و گره‌گشا ساخته است. از مهم‌ترین اقدامات او در سال‌های پیش از انقلاب، کمک به تأسیس «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» است. خود در این باره می‌گوید:

«در سال 1341 شمسی در جلسه‌ای سرّی شرکت کردم که اعضای آن، آقایان: حاج شیخ عبدالرّحیم ربّانی شیرازی، شیخ علی مشکینی، شیخ علی قدّوسی، شیخ حسینعلی منتظری، شیخ محمدتقی مصباح یزدی، شیخ مهدی حائری تهرانی، شیخ علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی و شیخ احمد آذری قمی و سید محمد خامنه‌ای و سید علی خامنه‌ای بودند. جلسه کاملاً سرّی و منظّم بود و مسئولیت‌ها بین افراد تقسیم شده بود. بعدها همین جلسه، هسته مرکزی جامعه مدرّسین را تشکیل داد. جلسه، اساس‌نامه مفصّلی داشت و اهدافی را که دنبال می‌کرد به قرار زیر بود: 1. اصلاح حوزه علمیه قم؛ 2. تبلیغ اسلام؛ 3. امر به معروف و نهی از منکر؛ 4. سعی در اجرای احکام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام. در سال 1342 شمسی که مبارزات ضدّ رژیم پهلوی شروع شد، تشکل مذکور، بدون اینکه خودش را به صورت یک جمعیت متشکل معرّفی کند، با جدّیت تمام در خدمت امام خمینی - قدس سره - بود و از او حمایت می‌کرد. در چاپ و نشر اعلامیه‌ها، در تشویق علما و مراجع برای همکاری، تشویق مردم به اعتصاب، در مسافرت به شهرستان‌ها، در اعزام طلاّب به شهرستان‌ها، در تشویق مدرّسان به امضای اعلامیه‌ها، جدّی و فعّال بودند. بنده نیز در این تشکل و گاهی به تنهایی انجام وظیفه می‌کردم... همین تشکل بعد از تبعید امام به ترکیه و بعداً به نجف اشرف، مسئولیت ارتباط امام با مردم و هدایت مردم و گرم نگه داشتن میدان مبارزه را بر عهده داشت. در همه این مراحل بنده هم مانند سایر آقایان فعّال بودم. بعد از بازداشت امام در پانزدهم خرداد 1342 و هجرت جمعی از علمای بزرگ به تهران برای آزاد کردن حضرت امام، بنده نیز به تهران رفتم و در جمع آنان فعّال بودم. در دعوت به تشکیل جلسات مشترک، در تشویق آنان به اقدامات مناسب، در تهیه اطلاعیه‌ها، در تشویق به توقّف در تهران و اقدامات لازم برای آزادی امام و پیشگیری از تبعید و ادامه زندان و اعدام احتمالی امام، نقش فعّالی داشتم. یکی از یازده نفری بودم که بعد از وفات آیةالله حکیم، اعلامیه مرجعیت امام خمینی را امضا کردند. زمانی که امام از نجف اشرف به پاریس تشریف برد، به پاریس رفتم و با امام درباره حوادث ایران ملاقات و گفت‌وگو داشتم.»[196]

 

پس از پیروزی انقلاب، آیةالله امینی از امنای امام خمینی(ره) در اداره امور کشور بود. برخی از مأموریت‌هایی که امام بر عهده ایشان گذاشت، به این شرح است:

1. سفر به استان هرمزگان و سامان‌بخشی به امور نهادهای انقلابی و ارتش، و گفت‌وگو با علمای اهل سنت استان؛

2. سفر به استان مازندران برای رسیدگی به مسائل استان، به‌ویژه ترکمن‌صحرا؛

3. نمایندگی‌ امام‌(ره‌) در اجرای‌ فرمان‌ عفو در همدان‌، ملایر و نهاوند؛

4. عضویت‌ در شورای بازنگری قانون‌ اساسی.

آیةالله امینی، سه دوره هشت‌ساله، نماینده مردم استان چهارمحال و بختیاری در مجلس خبرگان رهبری بودند و در مقام نائب‌رئیسی این مجلس انجام وظیفه ‌کردند. عضویت در هیئت امنای دانشگاه امام صادق(ع)، هیئت امنای مجمع جهانی علوم اسلامی طلاّب غیر ایرانی، هیئت علمی و برنامه‌ریزی مجمع جهانی علوم اسلامی، جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم و مجمع تشخیص مصلحت نظام، برخی از مسئولیت‌های دیگر معظم له در سال‌های پس از انقلاب است. در همه این مسئولیت‌ها، آیةالله امینی مشی و منش طلبگی و اعتدالی خویش را از کف نداد. خود می‌نویسد: «در طول فعّالیت‌های سیاسی، اجتماعی، چه در جامعه مدرّسین یا غیر آن، همواره فردی آزاد و معتدل بوده‌ام و سعی کرده‌ام از مرز حق تجاوز نکنم، از افراط و تفریط‌ها و گروه‌گرایی‌ها و جناح‌بازی‌ها خودداری کرده‌ام. در تعریف و تمجید یا انتقاد از شخصیت‌های روحانی و سیاسی نیز سعی کرده‌ام از مرز حق تجاوز نکنم.»

آیةالله امینی، در اردیبهشت 1371 از سوی آیةالله خامنه‌ای ـ مدّظلّه العالی ـ به امامت جمعه شهر قم منصوب شد و همراه آیةالله مشکینی و آیةالله جوادی آملی، نماز جمعه قم را اقامه می‌کرد.

فعالیت‌های فرهنگی آیةالله امینی به ایران محدود نشده است: «یکی از توفیقات من این بوده است که برای تبلیغ اسلام و تبیین ارزش‌های جمهوری اسلامی ایران و روشن کردن افکار عمومی و دفاع از حکومت اسلامی، به چند کشور خارجی سفر کرده‌ام و در بعضی سمینارها و کنگره‌ها و مجامع علمی شرکت نموده‌ام و با لطف خدا موفق بوده‌ام، که می‌توان به کشورهای نیجریه، ساحل عاج، گابون، سیرالئون، گینه، اتیوپی، غنا، زیمباوه، کنیا، اوگاندا، اندونزی، بنگلادش، تایلند، سوریه، سریلانکا، هندوستان، پاکستان، چین، مالزی، سنگاپور، استرالیا، زلاندنو، فرانسه، انگلستان، ایرلند، اتریش، آلمان، کانادا و ژاپن اشاره کرد. در کلّیه سفرهای خارج از کشور از لحاظ فرهنگی و سیاسی موفق بودم و این سفرها متناسب با هزینه در نظر گرفته شده که نسبتاً کم بود، به حال اسلام و انقلاب مفید بود.»[197] و در سفر به نیجریه از طرف عوامل اطلاعاتی بازداشت شدم، چهل و هشت ساعت زنانی بودم و طعم تلخ زندانهای مخوف آنها را چشیدم و از این سفرها خاطرات مفیدی دارم که متأسفانه مجال ذکر آنها نیست».

آیةالله امینی، به دلیل حضور در اکثر صحنه‌های انقلاب، گنجینه اسرار انقلاب اسلامی است. او در پایان مقدمه‌‌اش بر کتاب «خاطرات ابراهیم امینی»، می‌نویسد: «در پایان تذکر این نکته را لازم می‌دانم که در یادداشت‌ها و خاطرات ذهنی، مطالب دیگری نیز دارم که نشر آنها را در این زمان مناسب نمی‌دانم.»[198]

 

پارسا مرد حوزه

 

سیره اخلاقی و مشی معنوی آیةالله امینی، به‌حق ستودنی است. پارسایی و اخلاق‌مداری و ساده‌زیستی و آزادگی و استقلال رأی و اندیشه در او چنان است که در میان خاص و عام زبانزد است. آیةالله امینی به دلیل سوابق مبارزاتی و جایگاه علمی، پس از انقلاب موقعیتی ممتاز یافت؛ اما به هیچ روی به مناصب و مقام‌هایی که به او پیش‌کش کردند، دل نبست؛ بلکه تا توانست از آنها گریخت تا بیش از پیش سر در کتاب و درس و تألیف داشته باشد. او رفتاری خلاف گفتارهای خود ندارد. اگر کتابی در نهی اسراف و تبذیر نوشته است، پیشتر خود بدان پایبند بوده است. اگر «امر به معروف و نهی از منکر» را «فضیلتی فراموش‌شده» می‌داند، در احیای آن به‌جان کوشیده و آن را از هشدار به مسئولان آغاز کرده است. او اگر ساده‌زیستی را مشی پیشوایان و دانشمندان بزرگ مسلمان می‌خواند، خود نیز همین‌گونه زیسته است. مردم قم، سال‌ها دیده‌اند که او، هم‌زمان با داشتن مسئولیت‌های سنگین در کشور، خود به بازار می‌رود، خرید می‌کند و به خانه برمی‌گردد. بی‌هیچ شک و تردیدی می‌توان آیةالله امینی را نمونه‌ای ممتاز از عالمان پارسا و صداقت‌پیشه و مردم‌دوست شمرد.

نگاهی به آثار آن عالم پارسا نشان می‌دهد که وی تربیت و اخلاق را پایه هر تحولی می‌داند و همچون اقبال لاهوری معتقد است: «جان چو دیگر شد، جهان دیگر شود.»[199] اما آنچه سخن او را دلپذیر کرده است، نه قوت بیان یا قلم زیبا و آراسته او است؛ بلکه تقدم رفتار بر گفتار در سیره او است. او چنان زندگی می‌کند که به دیگران توصیه می‌کند و اگر با مردم سخن از انصاف و جوانمردی و اخلاق می‌گوید، خود آیینه این صفات و فضایل است. در کتاب خاطرات(ص76) می‌گوید: «انسان بیش از آنکه به پند و اندرز نیاز داشته باشد، به عمل از روی اخلاص نیاز دارد. گفتاری که با کردار همراه باشد و از عمق جان برخیزد، دل‌ها را شیفته و مجذوب خود می‌کند.»

بهره‌مندی از محضـر استادان اخلاق در زندگی آیةالله امینی، نشانه‌ای دیگر از اخلاق‌گرایی او است. آیةالله امینی، محضر مهم‌ترین استادان اخلاق اصفهان و قم و نجف‌آباد را درک کرده است. نخستین استاد اخلاق و قرآن او حاج‌علی منتطری است که خود آیتی در صفا و دینداری بود. در اصفهان از محضر نورانی میرزا علی‌آقای شیرازی و شیخ محمدحسن عالم نجف‌آبادی، فیض برد و در قم نیز شاگردی علامه طباطبایی را هیچ‌گاه از دست نداد.

 

 

اندیشه‌گر دانا

 

آیةالله امینی، افزون بر درجات علمی، معنوی و نیز توفیقاتی که در خدمت به جامعه دینی ایران دارند، در تألیف نیز عالمی توفیق‌مند است. وی درباره «نویسندگی» و «تألیف» در حوزه می‌گوید:

«در آن زمان، درس‌های رسمی حوزه، فقه و اصول بود و نسبت به علوم دیگر از قبیل فلسفه، کلام، تفسیر، تاریخ، حدیث، درایه، هیئت، ریاضیات، زبان خارجی و حتی ادبیات فارسی، چندان عنایتی به عمل نمی‌آمد و اشتغال به آنها را تضییع وقت و انحراف از برنامه‌های حوزوی می‌دانستند. تألیفات عمدتاً در فقه و اصول و به زبان عربی بود. مقاله‌نویسی و تألیف کتاب به زبان فارسی و برای توده مردم، در شآن علما نبود و تعداد معدودی از طلاب، کمی از وقتشان را صرف نگارش کتاب می‌کردند. اما علامه طباطبایی(ره) این روش را بر حوزویان نمی‌پسندید و آن را یک نقص و ضعف می‌دانست و می‌فرمود اکثر مردم ایران، فارسی‌زبان‌اند و نیازهای عقیدتی و اخلاقی و کلامی و اجتماعی و فقهی آنان باید از حوزه تأمین شود. بنابراین طلاب و فضلا باید نویسندگی را بیاموزند و تمرین کنند. در همین راستا خودشان فارسی‌نویسی را شروع کردند... من نیز اولین مقاله‌ام را در همان زمان و با راهنمایی و تشویق آن بزرگوار نوشتم. اکثر کتاب‌هایی که آن زمان نوشتم، با مشورت و راهنمایی ایشان بود.»[200]

ویژگی مهم آثار و تألیفات آیةالله امینی، پاسخگویی آنها به نیازهای فوری جامعه است. او در یکی از کتاب‌های خود، در پاسخ به این پرسش که «چرا در نوشته‌های خود به ترسیم شخصیت و منزلت زن اهمیت داده‌اید؟» می‌نویسد: «اصولاً روش من در انتخاب موضوع هر کتابی که نوشته‌ام، دو چیز بوده است: «یکی نیاز جامعه که آن را از متن خود جامعه درک کرده‌ام، و دوم اینکه کتاب خوبی وجود نداشته باشد که بتواند این نیاز را تأمین کند. کمتر پیش می‌آید که کتاب خوبی ببینم و هوس کنم که من هم در آن موضوع، کتابی بنویسم. بلکه دنبال چیزهایی می‌روم که مورد نیاز است و در آن زمینه کتابی نیست و یا اگر هست، ناقص است. همه نوشته‌های من این گونه است.»[201]
 

شماری از آثاری قلمی ایشان به این شرح است:

1. بررسی‌ مسائل‌ کلی‌ امامت‌؛

2. همه‌ باید بدانند؛

3. بانوی نمونه اسلام فاطمه زهرا(سلام الله علیها)؛

4. اسلام‌ و تمدن‌ غرب‌؛

5. آموزش‌ دین(4 جلد)؛

6. آیین‌ همسرداری؛

7. آیین‌ تربیت‌؛

8. خودسازی؛

9. دروس‌ من‌ الثقافة‌ الاسلامیة (به زبان عربی در دو جلد)‌؛

10. جوان و همسر گزینی؛

11. اسلام‌ و تعلیم‌ و تربیت‌؛

12. آشنایی‌ با مسائل‌ کلی اسلام‌؛

13. وحی‌ در ادیان‌ آسمانی‌؛

14. در کنفرانس‌ها؛

15. تعلیمات‌ دینی‌ دوره‌ ابتدایی و راهنمایی تحصیلی(که بعد از پیروزی انقلاب به نام فرهنگ اسلامی و تعلیمات دینی جزء کتابهای درس عمومی درآمد و قریب بیست سال در مدارس دولتی تدریس می‌شد)؛

16. الگوهای فضیلت‌؛

17. خداشناسی؛

18. پیامبری و پیامبر اسلام‌؛

19. زن‌ در اسلام‌؛

20. آشنایی با مسائل‌ کلی اسلام‌؛

21. نماز، نور چشم پیامبر اعظم(ص)؛

22. مهم‌ترین واجب فراموش شده؛

23. دادگستر جهان؛

24. امامت و امامان(ع)؛

25. پرتوی از اسلام؛

26. گفتارهای اخلاقی اجتماعی؛

27. بزرگترین جهاد فراموش شده؛

28. آشنایی با وظایف و حقوق زن؛

29. پرتوی از اسلام؛

30. انضباط اقتصادی؛

31. معاد در قرآن؛

32. ازدواج، موانع و راه‌حل‌ها؛

33. همسرداری؛

34. رهنمودهایی طلاب جوان.

گفتنی است که اکثر آثار آیةالله امینی، به دلیل کاربردی بودن آنها، بارها تجدید چاپ شده و بسیاری از آنها به زبان‌های دیگر (14 زبان عربی، انگلیسی، اسپانیایی، ترکی استانبولی، فرانسوی، اردو، اندونزیایی، چینی، آلمانی، ایتالیایی، آلبانیایی، روسی، ترکی آذربایجانی و سواحیلی) ترجمه و انتشار یافته است با مراجعه به سایت ایشان می‌توان این آثار را مشاهده و مورد مطالعه قرار داد.

آیةالله امینی، نماینده تفکر روزآمد حوزه است. اندیشه‌های ایشان در مسائل تربیتی، عقیدتی، اجتماعی و سیاسی، راه را برای بسیاری از تحولات حوزوی گشود. اگر اکنون حوزه علمیه قم، سرشار از مؤسسات و مراکز تحقیقی در میان‌رشته‌هایی مانند تربیت دینی است، حاصل اندیشه‌ورزی‌های آیةالله امینی و هم‌قطاران ایشان در دهه‌های چهل و پنجاه است. در روزگاری که حوزه در دایره فقه و اصول محصور بود، بلندهمتانی همچون او به دردها و نیازهای روز نیز اندیشیدند و چاره‌جویی کردند.

از امتیازهای مهم و تأثیرگذار روش علمی ایشان، توجه به ابعاد اجتماعی دین است؛ به‌طوری که حتی وقتی سخن از خودسازی و تهذیب نفس است، یادآوری می‌کند که خودسازی نباید ما را از جامعه‌سازی غافل کند. در مقدمه کتاب خودسازی(تزکیه و تهذیب نفس): می‌نویسد: ««قبل از شروع در بحث، تذکر این نکته مهم ضرورت دارد که لازمه خودسازی و تزکیه نفس، گوشه‌گیری و ترک مشاغل دنیوی و عدم قبول مسئولیت‌های اجتماعی نیست؛ بلکه چنانکه در طی مباحث کتاب روشن خواهد شد، انزوا و عدم قبول مسئولیت‌های فردی و اجتماعی منافی خودسازی و تکمیل و تهذیب نفس است. اسلام از مسلمین می‌خواهد در عین حال که در بین مردم زندگی می‌کنند و به انجام وظایف فردی و اجتماعی اشتغال دارند، از خود غافل نباشند و به خودسازی و پرورش و تهذیب نفس نیز عنایت کامل داشته باشند.»

امتیاز دیگر ایشان در تحقیق و تألیف، توجه به مسائلی است که دیگران از آن غفلت کرده‌اند؛ مانند مسئله زن و خانواده و کودک و تربیت، که بخش عمده‌ای از حیات علمی و تألیفات ایشان را پوشش می‌هد. آیةالله امینی در مصاحبه‌ای می‌گوید: «من از نزدیک با مشکلات جوانان و خانواده‌ها آشنا بودم و چند کتاب برای حل این مشکلات نوشتم؛ مانند آیین همسرداری، آیین تربیت، جوان و انتخاب همسر. در کتاب بانوی نمونه اسلام هم سعی کردم که جنبه‌های سیره‌گونه بنویسم. نمی‌خواستم تاریخ‌گونه باشد. کل این کتاب‌ها در آن زمان مورد نیاز بود.»[202]

آیةالله امینی بر خلاف بسیاری از نویسندگان هم‌روزگارش، به انضمامی و کاربردی بودن مباحث و گفتارهای علمی، اهمیت بسیاری می‌داد و تقریباً هیچ‌ یک از نوشته‌های ایشان، انتزاعی محض نیست؛ زیرا در جهان‌بینی او، دین راهی است برای سعادت بشر، نه وسیله و بهانه‌ای برای بحث‌های نظری و بی‌سرانجام. بدین رو است که آثار ایشان مشحون است از منابع روز، حتی روزنامه‌ها و مجلات و گزارش‌های خبری درباره حوادثی که در خانه‌ها و خیابان‌ها رخ داده است. نگاهی به فهرست آثار ایشان، به‌خوبی از این سیره پسندیده و تأثیرگذار پرده برمی‌دارد.

همچنین باید از انصاف علمی و اعتدال ایشان در مباحث عقیدتی یاد کرد که به‌حق الگویی شایسته برای مؤلفان و نویسندگان دینی است. در مصاحبه‌ای می‌گوید: ««نویسندگان چند دسته‌اند: یک دسته تنها مطالبی را معتبر و باارزش می‌دانند که در کتاب‌ها و مدارک اهل سنت موجود باشد و از نقل مطالبی که مدرک آنها منحصـر به کتاب‌های شیعه باشد، جداً امتناع می‌ورزند، بلکه با نظر بدبینی بدان‌‌ها می‌نگرند. دسته دیگر تنها مطالبی را معتبر می‌دانند که در مدارک و کتاب‌های شیعه موجود باشد و از نقل هر گونه مطلبی که مدرکش منحصر به کتاب‌های اهل سنت باشد خودداری می‌نمایند. به نظر نگارنده هر دو دسته طریق افراط و تفریط را پیموده و بدون جهت بسیاری از حقایق را نادیده گرفته‌اند؛ زیرا در بین کتاب‌های اهل سنت، می‌توان حقایقی را یافت که در کتاب‌های شیعه موجود نیست و در بین کتاب‌ها و مدارک شیعه هم می‌توان حقایقی را پیدا کرد که در کتاب‌های اهل سنت یافته نمی‌شود. شیعیان نیز دارای کتاب‌هایی بوده‌اند و بسیاری از مطالب را از طریق ائمه اطهار و اهل بیت پیغمبر که به عنوان مراجع علمی معرفی شده‌اند، دریافت داشته‌اند... بنابراین ما، هم از کتاب‌های اهل سنت استفاده نموده‌ایم، هم از کتاب‌ها و مدارک شیعه.»[203] مواجهه وی با دگراندیشان و روشنفکران نیز همین گونه است.[204]

از دیگر ویژگی‌های قلم و اندیشه آیةالله امینی، صداقت‌‌ و صراحت است. هر کس چند برگ از آثار ایشان را به مطالعه بگیرد، درمی‌یابد که با مردی صادق، صریح، دردمند و نکته‌بین روبه‌رو است. مثلاً در کتاب خاطرات، از همه زوایای زندگی شخصی و علمی خویش، بدون هیچ گونه گزافه‌گویی سخن گفته است؛ حتی از خطاهایش. در جایی می‌نویسد:

هر انسانی در طول عمر، به‌ویژه در دوران جوانی، اشتباهاتی دارد که بعداً مایه تأسف او می‌شود. اشتباهات دو گونه‌اند: اول اشتباهات کوچک و زودگذر که بعد از چندی به فراموشی سپرده می‌شوند. دوم اشتباهات بزرگ و سرنوشت‌ساز که آثار آنها باقی می‌ماند. من نیز مانند سایر انسان‌ها اشتباهاتی داشته‌ام که از ارتکاب آنها تأسف می‌خورم و به بعضی از آنها به طور کوتاه اشاره می‌کنم:

1. یکی از عوامل مهم موفقیت یک طلبه، انتخاب هدف روشن و پیمودن بهترین و نزدیک‌ترین راه‌ها در رسیدن به هدف مطلوب است. لازم است طلبه پس از گذراندن دروس ادبیات و علوم پایه، با توجه به استعدادهای جسمانی و روانی و امکانات زندگی خود، و با مشورت اساتید خیراندیش و باتجربه برای تحصیل علوم دینی، هدف روشنی را انتخاب کند. خوب بیندیشد به کدام یک از اشتغالات روحانیت بیشتر علاقه دارد و امکانات آن برایش فراهم است. آیا می‌خواهد یک فقیه جامع ‌الشرایط و مجتهد مرجع تقلید باشد؟ یا یک واعظ و سخنران خوب؟ یا یک مدرس حوزه علمیه یا دانشگاه، آن هم در ادبیات یا فقه و اصول یا تفسیر و حدیث؟ یا به تفسیر قرآن و حدیث علاقه دارد و می‌خواهد یک مفسر و حدیث‌شناس باشد، یا به فلسفه و کلام علاقه دارد؟ یا به تحقیق و نویسندگی علاقه دارد و می‌خواهد یک محقق و نویسنده باشد؟ و امثال این کارها که می‌توانند از اشتغالات دانشجویان علوم حوزوی باشند.

بعد از انتخاب هدف لازم است که ضمن ادامه دروس عمومی و پایه‌ای حوزه علمیه مانند: ادبیات، منطق، فقه و اصول، بیشترین توجه را به سوی هدف مورد نظر متمرکز سازد. مشورت با اساتید کاردان و مجرب کتاب‌های مناسب را شناسایی، و ضمن تحصیلات حوزوی یا ایام فراغت و تعطیلات آنها را بخواند یا مطالعه و مباحثه کند. مطالعه‌های متفرقه خود را نیز به سوی همان هدف متمرکز سازد، و از مطالعات پراکنده اجتناب کند مگر به مقدار ضرورت.

مطالب مفید و مربوطه را به قید نام کتاب و صفحه و چاپ و مؤلف در دفتری یادداشت کند تا بعداً مورد استفاده قرار گیرد. یادداشت کردن گرچه دشوار است ولی کاملاً ارزش دارد. نباید به حافظه اعتماد کرد؛ زیرا بعد از چندی فراموش خواهد شد.

برای طلاب بدون هدف مشخص، درس خواندن یک آفت به شمار می‌رود و آثار بدی را به همراه خواهد داشت. متأسفانه من نیز از این اشتباه مصون نماندم و خسارتش را به اعیان تجربه کردم. گرچه پس از چندی به اشتباه و ضعف خودم پی بردم و در حد امکان آن را جبران کردم ولی اگر از آغاز جوانی و طلبگی هدفدار کار کرده بودم، قطعاً شخصیتم به گونه بهتری پرورش می‌یافت و بهتر می‌توانستم به اسلام و مردم خدمت کنم. ولی من و دیگر طلاب تازه‌وارد در این رابطه تقصیر نداشتیم، زیرا در آن زمان حوزه علمیه از برنامه دقیق و حساب شده‌ای پیروی نمی‌کرد، رشته‌های تخصصی وجود نداشت و برای مشاوره و راهنمایی طلاب مرکز خاصی نبود تا از رهنمودهای آن استفاده کنیم. کوتاهی از علمای بزرگ و مسئولان حوزه علمیه بود. آنان باید با بررسی نیازهای دینی مردم دیندار آن زمان و زمان‌های بعد، برای دروس حوزوی برنامه‌ریزی می‌کردند و به مقدار نیاز رشته‌های تخصصی به وجود می‌آوردند، و در انتخاب رشته و تعیین هدف به طلاب تازه‌وارد کمک می‌کردند. تخصصی شدن علوم دینی یک ضرورت است که متأسفانه نه در سابق مورد توجه بوده نه در این زمان آن‌گونه که باید و شاید مورد عنایت قرار می‌گیرد. با اینکه اخیراً با عنایت برنامه‌ریزان حوزه علمیه قم بعضی رشته‌های تخصصی به وجود آمده و طلاب داوطلب، ضمن اشتغالات رسمی حوزوی، هفته‌ای چند ساعت در رشته مخصوص به تحصیل می‌پردازند؛ ولی متأسفانه این قبیل درس‌ها جدی گرفته نمی‌شود بلکه به عنوان درس‌های فرعی و جنبی به شمار می‌روند. هنوز درس رسمی و مهم حوزه درس فقه و اصول است که اساتید و شاگردان آن از قداست و احترام خاصی برخوردارند که اساتید و شاگردان علوم فلسفه، کلام، تفسیر و حدیث از صد یک آن را ندارند.

2- عدم مراقبت کافی از سلامت جسم و اعصاب. سلامت جسم و اعصاب یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی و سرمایه دوران جوانی است. جوان از سلامت نسبی برخوردار است، نیرو و نشاط دارد، هوش و حافظه‌اش نسبتاً خوب است و به همین جهت می‌تواند در پرورش استعدادهای خود تلاش کند و به موفقیت‌های فراوانی دست یابد. ولی جوانان باید به این نکته مهم توجه داشته باشند که هوش و حافظه و نیرو و نشاط، به حفظ سلامت و عافیت جسم و اعصاب بستگی دارد. بنابراین مهم‌ترین وظیفه یک جوان، مراقبت کامل از حفظ سلامت و عافیت خود می‌باشد.

جوانان نباید به هوش و حافظه و نیروی جوانی مغرور شوند و از حفظ سلامت خود غفلت کنند که اشتباهی است بس بزرگ؛ به ویژه دانشجویان و طلاب که به سلامت اعصاب خود بیش از دیگران نیاز دارند.
 

برای طلاب جوانی که به موفقیت خود می‌اندیشند، رعایت چند امر مهم ضرورت دارد:

1- تغذیه کافی و مناسب 2- خواب مرتب و به مقدار نیاز 3- ورزش و تحرک 4- تفریح و استراحت 5- اعتدال در مطالعه و درس و بحث و اجتناب از افراط و تفریط. با رعایت امور مذکور سلامت انسان تضمین می‌شود و می‌تواند با بدنی سالم و اعصابی آرام و هوش و حافظه‌ای نیرومند، سال‌ها در کسب دانش جدیت کند و در خدمت دین و مردم باشد. ولی اگر در این باره کوتاهی کرد خسارت‌های غیرقابل جبرانی را خواهد دید.

متأسفانه خود من در اثر اشتباه یا غفلت در آغاز دوران تحصیل در رعایت حفظ سلامتی کوتاهی کردم. در جوانی از سلامت کامل برخوردار بودم، هوش و حافظه‌ام از حد متوسط بالاتر بود و به مقدار کافی نیرو و نشاط داشتم. اگر قدر این نعمت‌ها را دانسته بودم، امید می‌رفت به موفقیت‌های بزرگی نائل گردم، ولی متأسفانه چنین نشد. تغذیه کافی و مناسب نداشتم. در مطالعه و درس بحث اعتدال را رعایت نمی‌کردم، و به اصطلاح می‌خواستم زودتر «ملا» شوم. به مقدار نیاز خواب نداشتم، برای اینکه کمتر بخوابم و بیشتر مطالعه کنم قهوه می‌خوردم تا خوابم کمتر شود. ورزش و تفریح اصلاً نداشتم. ناگفته نماند که عدم تغذیه کافی به منظور ریاضت نبود، بلکه قدرت اقتصادی بهتری نداشتم. در عین حال اگر سایر امور را رعایت کرده بودم، می‌توانست آثار کمبود تغذیه را تا حدی جبران کند. ولی به هر حال این غفلت‌ها آثار بد خود را به جای گذاشت و بعد از چندی به ضعف اعصاب شدید، بی‌خوابی، اضطراب و دلهره، سردرد دائم، یأس و ناامیدی مبتلا گشتم، حافظه‌ام کم شد، تمرکز فکر برایم بسیار دشوار شد، بیش از یک ثلث از قرآن، اشعار الفیه ابن‌مالک و چندین خطبه نهج‌البلاغه را که قبلاً از بر کرده بودم، در اثر عدم تمرین به تدریج فراموش کردم. از زندگی مأیوس بودم و خودم را در آستانه مرگ می‌پنداشتم و در یک کلام در حال سقوط بودم و به قول یکی از پزشکان معالج پیری زودرس به سراغم آمده بود.

این بیماری بیش از هشت سال ادامه داشت. برای معالجه به پزشکان متعدد در اصفهان و قم و تهران بارها مراجعه کردم ولی سودی نداشت. آخرین پزشک معالج من متخصص اعصاب بود. دکتری بود مهربان و دقیق، هر روز ده نفر را بیشتر ویزیت نمی‌کرد. ویزیت او در آن زمان پنجاه تومان بود ولی از من پنج تومان بیشتر نمی‌گرفت. مدت‌ها تحت نظر او معالجه کردم و مأنوس شده بودیم.

یک روز با اظهار لطف بیشتر، از حوادث گذشته و جزئیات زندگی من سؤال کرد. پاسخ‌های مرا با دقت گوش می‌داد و در نهایت گفت: «من انواع داروهای اعصاب را در معالجه شما تجربه کرده‌ام ولی متأسفانه مؤثر نبوده است. به نظر من تنها مصـرف دارو نمی‌تواند بیماری شما را معالجه کند. در صورتی می‌توانید سلامت و اعتدال مزاج خود را بازیابید که برنامه زندگی خود را تغییر دهید. شما در کارکردن اعتدال را رعایت نکرده‌اید و بیش از حد به اعصاب و مغز و جسم‌تان فشار وارد ساخته‌اید، اگر به همین وضع ادامه بدهید امید بهبودی نداشته باشید. بر فرض اینکه در اجتهاد به مرتبه آیةالله بروجردی یا بالاتر هم برسید نه خودت می‌توانی استفاده کنی نه دیگران می‌توانند از علوم تو بهره بگیرند. آیا این بهتر است یا اینکه به موجودیت کنونی خودت اکتفا کنی و سلامت خود را بازیابی، هم خودت از آن استفاده کنی هم دیگران؟»

سخنان مشفقانه آن پزشک مهربان در دل من نشست و گفتم: «البته فرض دوم ترجیح دارد. دستور بفرمایید تا عمل کنم.» ایشان در این باره چند توصیه داشت که مهم‌ترین آنها عبارت بود از: رعایت برنامه مناسب تغذیه، ورزش به ویژه پیاده‌روی، تفریح، کم کردن درس و بحث، اشتغال به یک کار مثبت و سرگرم‌کننده، اجتناب از کارهای غیرمربوطه مانند خواندن روزنامه و حساسیت در برابر مسائل سیاسی، به ازدواج نیز توصیه کرد.

تصمیم گرفتم به توصیه های او عمل کنم. دو جلسه تدریس داشتم هر دو را تعطیل کردم، در چهار درس شرکت می‌کردم دو تا را تعطیل کردم، برای پیدا کردن شغل شاغل، تحقیق و تألیف کتاب را برگزیدم و سعی کردم به سایر توصیه‌ها نیز عمل کنم.

بعد از چندی مزاجم رو به بهبود نهاد. عارضه بی‌خوابی و سردرد به تدریج برطرف شد و عوارض دیگر نیز بهبود یافت، ولی متأسفانه بعضی آنها به کلی مرتفع نشد و هنوز هم باقی است.

پوشیدن لباس روحانیت

من دیر لباس روحانیت پوشیدم. زمانی لباس پوشیدم که در حدود دو سال درس خارج خوانده بودم و علت آن را درست به یاد ندارم، شاید خجالت بوده، یا اینکه تهیه لباس روحانیت هزینه بیشتری داشته که تأمین آن برایم دشوار بوده است، ولی به هرحال بهتر بود زودتر و زمانی که رسائل و مکاسب می‌خواندم معمم می‌شدم. درست است که پوشیدن لباس محدودیت‌هایی را به وجود می‌آورد ولی منافعی را هم در بر دارد. از جمله اینکه تکلیف انسان روشن می‌شود و خود را برای آینده آماده می‌سازد. یکی از آثار دیر لباس پوشیدن این بود که دیر هم به فکر تبلیغ و منبر افتادم.[205]

 

نگاهی کوتاه به آثار آیةالله ابراهیم امینی

1. اسلام و تعلیم و تربیت

ویرایش دوم، چاپ پنجم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، 1392. چاپ اول از ویراست اول: 1372.

ناشر برای معرفی کتاب، در پشت جلد نوشته است: «تعلیم و تربیت، بزرگ‌ترین هدف همه انبیای الهی، به‌ویژه پیامبر اسلام(ص) بوده است. از همین رو قرآن کریم و روایات اهل بیت(ع)، مملو از آموزه‌های تربیتی است و نیاز به استخراج، دست‌بندی و شرح و تفسیر دارد. کتاب حاضر، با همین هدف، سامان یافته و نویسنده کوشیده است با بهره‌گیری از رهنمودهای قرآنی و حدیثی و سیره پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و با استفاده از نگرگاه‌های دانشوران علوم تربیتی و نیز تجربه‌های شخصی، مهم‌ترین مسائل تربیتی روزگار جدید را در بخش‌های مختلف، تجزیه و تحلیل کند.»

از مقدمه کتاب، چنین برمی‌آید که آیةالله امینی، معتقد است که اسلام، نظام تربیتی خاصی دارد که فراتر از پند و اندرز و توصیه است. می‌نویسد:‌ «اسلام در تعلیم و تربیت انسان‌ها مکتب خاصی دارد که از نوع جهان‌بینی و انسان‌شناسی او سرچشمه می‌گیرد.»(ص18) سپس اصول و مبانی تربیت اسلامی را در پنج اصل خلاصه می‌کند. همچنین تذکر می‌دهد که «در کتاب‌های حدیث، گاه احادیثی دیده می‌شود که به برخی از شیوه‌های تربیتی سفارش می‌کنند، ولی نمی‌توان به طور مطلق آنها را به اسلام نسبت داد. اگر هم از لحاظ سند صحیح باشند، باز هم نمی‌توان آنها را در همه جا و نسبت به هر مورد معتبر و قابل عمل دانست؛ بلکه بهره‌گیری از احادیث تربیتی نیاز به کارشناسی تربیتی اسلامی دارد. مثلاً اگر در حدیثی، کتک زدن را به عنوان یک وسیله و شیوه تربیتی معرفی کرده، نمی‌توان و نباید آن را کلی و در همه جا و برای همه کس مفید و قابل عمل دانست؛ زیرا در برخی موارد نه تنها مفید نیست، بلکه ممکن است نتیجه معکوس بدهد.»(ص20).

مؤلف در مقدمه کتاب، پس از تعریف تعلیم و تربیت و تعیین موضوع آن، می‌کوشد انسان را موضوع تعلیم و تربیت بشناساند و امتیازها و کاستی‌های او را نشان دهد. «انسان و آزادی»، انسان و مسئولیت‌پذیری»، «تمایلات حیوانی و ارزش‌های انسانی»، «هدف تربیت»، «وراثت و تربیت»، «مراحل تربیت»، «تربیت اخلاق و عواطف در سال اول و دوم زندگی»، «پرورش جنبه‌های نفسانی و انسانی»، «مراحل رشد»، «فاصله بین مربی و کودک»، «غریزه جنسی»، «چشم‌چرانی»، «نقش عادت در تربیت»، «وسایل تربیت»، «نقش ایمان در تربیت» و «نقش محبت در تربیت» برخی از مهم‌ترین مباحث کتاب است. آیةالله امینی، معتقد است که تربیت می‌تواند بر وراثت و محیط غلبه کند و انسان را از دام‌های خودساخته و غیر آن برهاند.(ص144 و 380) همچنین به عقیده ایشان، مسئولان تربیت اسلامی کودک، به ترتیب تأثیرگذاری عبارت‌اند از: خانواده، مدرسه، رسانه‌ها، دانشمندان علوم دینی، نویسندگان و حکومت اسلامی.(ص146-166) چنین ترتیبی در عوامل تربیت نشان می‌دهد که مؤلف، تربیت را در بستر اختیار مؤثر می‌داند، نه در فضای اجبار و تحمیل که معمولاً از ناحیه دولت‌ها پدید می‌آید. در بحث «وسایل تربیت» بر استفاده از ابزار مدرن، مانند فیلم و تئاتر، تأکید می‌کند.(ص404-413).

کتاب «اسلام و تعلیم و تربیت» کتابی است سرشار از دانستنی‌های علمی، دینی، تجربی و تاریخی، که با قلمی روان و صمیمی به رشته تحریر درآمده است. شمار فراوانی از آیات و روایات تربیتی در کتاب مجال حضور یافته و نویسنده در بسط و گسترش هر بحثی از آنها سود برده است. پاره‌ای از منابع علوم تربیتی دانشمندان غربی نیز مستند مؤلف در سامان‌دهی به مباحث است.

 

2. تربیت

چاپ دهم: قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، 1392. چاپ نخست: 1358.

کتاب، تقدیم شده است به «خانواده‌های مسئولی که برای تربیت صحیح فرزندان خویش تلاش می‌کنند.»

آیةالله ابراهیم امینی، در شمار عالمانی است که همواره دغدغه تربیت و مسائل اجتماعی داشته‌ و در این راه به ‌قلم و قدم کوشیده‌اند. نگاهی به آثار فراوان ایشان نشان می‌دهد که معظم‌ٌ له بیش از هر مسئله‌ای به اخلاقیات اجتماعی و تربیت نسل جوان اهتمام داشته و اثر آفریده است. وی در یکی دیگر از آثارش، درباره تألیف کتاب «تربیت» می‌گوید: «... به این نتیجه رسیدم که اکثر اختلافات خانوادگی در اثر فقدان تربیت صحیح خانوادگی دختران و پسران جوان است. از این رو به فکر افتادم که کتابی درباره تربیت کودک بنویسم. در این زمینه هم کتاب‌های مربوط را جمع‌آوری کردم و متوجه شدم که اتفاقاً در این زمینه، آن کتابی که باید وجود داشته باشد، نیست. البته کتاب‌هایی بود که برخی جنبه‌های اسلامی نداشت و بعضی هم در سطح بالا و خیلی علمی بود که مشکل توده مردم را حل نمی‌کرد. از این جهت، با توجه به تجربیاتی که به دست آورده بودم، مشغول تألیف کتاب «آیین تربیت» شدم. همزمان از دوستی که در تهران جلسه‌ای برای خانم‌ها داشت و مسائل تربیتی را در آن مطرح می‌کرد، خواستم که از خانم‌های شرکت‌کننده در آن جلسه بخواهند که سؤال‌ها و مشکلات خود را مطرح کنند که از این طریق، حدود دویست نامه یا بیشتر به دستم رسید که کمک شایانی در شناسایی و نیز تهیه این کتاب کرد. البته در این خصوص، مجله‌ها و روزنامه‌ها را هم می‌خواندم.»[206]

مؤلف در مقدمه چاپ جدید می‌گوید: «پیش از انقلاب اسلامی، به مسائل تربیتی، روانی و اجتماعی اسلام توجه چندانی نبود. دانشمندان علوم تربیتی غالباً احتمال نمی‌دادند که اسلام در این باره آرای مفید و قابل توجهی داشته باشد. آنان یا تحصیل‌کرده غرب بودند یا از آراء و عقاید دانشمندان آن دیار استفاده می‌کردند. از همین رو آثارشان غالباً مورد توجه مردم واقع نمی‌شد؛ چون رنگ دینی نداشت. هدف از نگارش اثر حاضر پر کردن این خلأ و نگارش کتابی بود که بر مبانی عقاید تربیتی اسلام استوار باشد و پدران و مادران را در تربیت صحیح فرزندان کمک کند.»(ص11)

«مسئولیت پدر و مادر»، «تربیت عملی»، «مادر و تغذیه»، «مشکلات زایمان»، «نظافت و بهداشت»، «محبت»، «بچه لوس»، «ترس»، «مسائل جنسی»، «وفای به عهد»، «کار و مسئولیت‌پذیری»، «تعاون و همکاری»، «احترام به قانون»، «کودک و عقاید دینی»، «مطالعه»، «تنبیه کودک»، «تحسین و جایزه» و «آموزش‌های سیاسی – اجتماعی» شماری از مباحث کتاب است. نویسنده، افزون بر منابع دینی، از برخی آثار جدید در زمینه تربیت، روان‌شناسی و دانش تغذیه نیز استفاده کرده است. اشارات مؤلف به داستانک‌ها و خاطره‌های تربیتی نیز بر تأثیرگذاری آن افزوده است. گفتنی است که نویسنده گرانقدر کتاب، همچون بسیاری از دانشمندان علوم تربیتی، بیشتر سهم را در تربیت کودک به خانواده می‌دهد و معتقد است: «پدران و مادران، نخستین و بیشترین مسئولیت را در تربیت فرزند بر عهده دارند.»(ص13)

این کتاب، همچون دیگر آثار مؤلف در زمینه تربیت و اخلاق خانواده، جزء نخستین آثاری است که بر پایه متون دینی و به زبان فارسی تألیف شده است. از امتیازهای مهم این اثر، قلم روان، ساده و شیرین آن است.

 

3. همسرداری

ویرایش دوم، چاپ سیوششم: قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، 1391، چاپ نخست 1355.

چاپ‌های نخست کتاب بر پایه ویراست اول، زیر عنوان «آیین همسرداری یا اخلاق در خانواده» بوده و در ویراست دوم، از سال 1378، عنوان کتاب به «همسرداری» تغییر کرده است. ناشر در معرفی کتاب، در پشت جلد نوشته است: «خانواده در پرتو شناخت صحیح و واقع‌بینانه همسران از وظایف زناشویی و طرز تفکر و خواسته‌های یکدیگر، پویا و سالم و باصفا می‌شود و بدین‌سان بستر مناسب برای تربیت فرزندانی صالح فراهم می‌گردد. نویسنده در این اثر، با عنایت به ضرورت اجتماعی، مشکلات و مسائل زناشویی را با استفاده از آیات و روایات و رفتارهای اجتماعی افراد بررسی و راهکارهای لازم برای سلامت خانواده را ارائه کرده است.»

آیةالله امینی در کتاب «همسرداری» از دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی سخن می‌گوید که در زمان تألیف کتاب، کمتر کسی به آنها توجه داشته است. در مقدمه می‌گوید: «ای کاش برای جوانانی که در صدد ازدواج هستند کلاس‌هایی جهت آموزش مسائل ازدواج برگزار می‌شد تا برای زندگی مشترک خانوادگی آماده‌تر می‌شدند؛ آنگاه اقدام به ازدواج می‌کردند» وی در یکی دیگر از آثارش درباره این کتاب می‌گوید: «آیین همسرداری» را در سال 1354 نوشتم. انگیزه تألیف آن، این بود که من به عنوان یک طلبه که ارتباط نزدیکی با مردم داشتم، شاهد مشکلات و مسائل زناشویی مردم – از جمله نزدیکان و خویشاوندان – بودم و در این زمینه مراجعاتی هم به من می‌شد. همه اینها مرا وادار کرد که دست به تهیه این کتاب بزنم. ابتدا کتاب‌های اندکی که در این زمینه بود، جمع کردم. در هنگام مطالعه و بررسی آنها متوجه شدم که چندان جواب‌گوی نیازها نیستند. لذا تصمیم گرفتم که آیین همسرداری را بنویسم. این کتاب را که نوشتم، خوانندگانی داشت و برای آنها مطلوب واقع شد و طبعاً بعد از آن در مورد مشکلات خانواده‌ها مراجعاتی به من می‌شد که نه تنها از آنها فرار نمی‌کردم، بلکه استقبال هم می‌کردم و از اینکه بتوانم یک مشکل خانوادگی را حل کنم، لذت می‌بردم.»[207]

به گفته نویسنده کتاب، «در این کتاب، مشکلات و مسائل زناشویی بررسی شده و با استفاده از آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) و نیز با استفاده از آمار عمومی و تجربه‌های شخصی، تذکرات و راهنمایی‌های لازم ارائه گردیده است.»(ص11-12). روش مؤلف، دینی – تجربی است؛ یعنی در بررسی مسائل زناشویی و خانوادگی، یک چشم به متون دینی دارد و یک چشم به تجربه‌های عمومی و دانش‌های تربیتی. کتاب را با «اهداف ازدواج» آغاز می‌کند و پس از آن درباره «وظایف زن و شوهر» سخن می‌گوید. از مهم‌ترین بخش‌های کتاب، می‌توان به عنوان‌های زیر اشاره کرد: مذاکره و تفاهم؛ نیاز مرد و زن به محبت؛ ضرورت احترام به یکدیگر؛ زن و شکایت‌های آزاردهنده؛ مرد و شکایت‌های بیهوده؛ حجاب اسلامی؛ لغزش‌های همدیگر را نادیده بگیریم؛ خودآرایی برای همسر؛ فضیلت پرستاری از همسـر؛ لزوم وفاداری؛ مدیریت شوهر؛ هزینه‌های خانواده؛ تغذیه و بهداشت؛ خودخواهی بزرگ‌ترین عامل اختلاف؛ بهره‌وری از اوقات فراغت؛ اقتصاد خانواده؛ سرچشمه‌های اختلاف؛ طلاق.

سه ویژگی‌ مهم کتاب بدین شرح است:

یک. نویسنده، افزون بر منابع دینی و کلاسیک، فراوان به دانستنی‌ها و حوادث روز استناد کرده و گاه خواننده را به صفحاتی از روزنامه‌ها ارجاع داده است.

دو. لحن، نثر و شیوه نویسنده در پردازش مطالب، بسیار صمیمانه، تجربی و دور از هر گونه بیان‌های آمرانه است. مثلاً در ذیل عنوان «در کسب استقلال بکوشید» سخن خود را این گونه آغاز می‌کند: «شما قبلاً وابسته بودید و در اداره زندگی، تعهد و مسئولیتی نداشتید. پدر هزینه خانواده را تأمین می‌کرد و مادر خانه را اداره می‌نمود. اما پس از ازدواج، بر آن شدید که مستقل و آزاد زندگی کنید. بدین رو مسئولیت‌هایی را پذیرفته‌اید. دوشیزه، اکنون خانم خانه شده و پسر هم مرد خانه...»(ص22)

سه. این اثر آموزنده و دیده‌گشا، مشحون از سرگذشت‌های تلخ و شیرین همسران جوان است که نویسنده از منابع روز به آنها دسترسی یافته است. بدین رو کسی که این کتاب را در دست می‌گیرد، به‌آسانی آن را مطالعه می‌کند و دچار ملالت نمی‌شود.

کتاب «همسرداری» نمونه‌ای از کوشش دغدغه‌های انسان‌دوستانه عالمان دینی در عصر حاضر است. این اثر، به دلیل منافع و فواید بسیاری که برای زوج‌های جوان دارد، با استقبالی در خور روبه‌رو شده است و تا سال 1391، سی‌وشش بار تجدید چاپ شده است. این کتاب، همچنین نشانه آن است که آیةالله امینی، بیش از اخلاق انتزاعی، به اخلاق‌های انضمامی و تجربی توجه داشته و از پیشگامان این عرصه در حوزه علمیه قم است.

4. جوان و همسرگزینی

از مجموعه «جوان و باورها - 7»، چاپ سوم: قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، 1387.

ناشر در پشت جلد کتاب نوشته است: «ازدواج، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین رویداد زندگی هر انسانی است که آینده جوان و جامعه را رقم می‌زند. به همین دلیل است که جوان نیاز به راهنمایی دارد. کتاب حاضر با انگیزه مشاوره و راهنمایی، در چهار بخش تنظیم شده است: فواید و موانع ازدواج، انتخاب همسر، از خواستگاری تا عقد و از عقد تا عروسی.»

آیةالله امینی در مصاحبه‌ای می‌گوید: «هنگام بررسی مشکلات خانوادگی، پی بردم که بسیاری از مشکلات بر اثر این بوده است که پسر و دختر، سنجیده و با فکر ازدواج نکرده‌اند. به نظرم رسید که یکی از نیازهای مبرم جوانان، انتخاب همسر است که پس از بررسی، کتاب قابل توجهی نیافتم... این سبب شد که کتاب انتخاب همسـر را نوشتم.»[208] در مقدمه چاپ جدید کتاب نیز می‌نویسد: «ازدواج بزرگ‌‌ترین و مهم‌ترین حادثه زندگی هر انسانی است که موفقیت یا شکست در آن برای هر یک از زوجین سرنوشت‌ساز است. بنابراین بر هر دختر و پسری لازم است که قبل از ازدواج در مورد همسر اطلاعات کافی به دست آورد، سپس اقدام نمایند. اما متأسفانه اکثر پسران و دختران بدون تجربه و کسب اطلاعات لازم به چنین امر بسیار مهم و سرنوشت‌سازی اقدام می‌نماید؛ در حالی که نه از شرایط و صفات نیک یک همسر خوب آگاهی دارند و نه راه کشف آن را می‌دانند، نه از نقاط ضعف و صفات بد همسر خبر دارند، نه راه کشف و اجتناب از آنها را می‌دانند. چه بسا صفتی را از شرایط بسیار مهم و ضروری می‌پندارند و برای نیل به آن جدیت می‌نمایند، در صورتی که آن صفت اصلاً از مزایای ضروری یک همسر نیست، یا اهمیت چندانی ندارد و چه بسا امر بسیار مهمی که باید جزء شرایط قرار گیرد، ولی در اثر غفلت، آن را از شرایط و مزایا محسوب نمی‌دارند. هنگامی خبردار می‌شوند که کار از کار گذشته و چاره‌ای ندارند و در اثر آن، اختلافات و کشمکش‌ها و ناسازگاری‌ها و بهانه‌جویی‌ها شروع می‌شود و سرانجام یا به طلاق منجر خواهد شد یا ناچارند دندان به جگر بگذارند و تا آخر عمر با تلخی و رنج و اندوه به زندگی ادامه دهند؛ در صورتی که اگر آگاهانه عمل می‌کردند کمتر با شکست و تلخ‌کامی مواجه می‌شدند. به علاوه بسیاری از اختلافات خانوادگی و حتی طلاق‌ها از حوادث مراسم نامزدی و تعیین مهر و عقد و عروسی و رفتار پسر و دختر در دوران قبل از عروسی نشئت می‌گیرد و چه بسا کدورت‌هایی در این زمان به وجود می‌آید که آثار سوء آنها تا پایان عمر باقی خواهد ماند و چه بسا که به طلاق و جدایی منجر خواهد شد، در صورتی که اگر دختر و پسـر از اطلاعات لازم برخوردار بودند به چنین سرنوشتی گرفتار نمی‌‌شدند. بنابراین انتخاب همسـر کار مهم و سرنوشت‌سازی است که نیاز به اطلاعات کافی دارد و نمی‌توان و نباید آن را سهل و آسان پنداشت و درباره آن غفلت ورزید. کتاب حاضر بدین منظور تألیف شده تا در انتخاب همسر و مراسم قبل از عروسی به جوانان کمک کند. معلوم است که والدین دختر و پسـر هم که به سعادت فرزندان خویش می‌اندیشند، می‌توانند از این کتاب بهره بگیرند.»(ص14)

نویسنده برای راهنمایی زوج‌های جوان، از احادیث و شرح حال شماری از کسانی که در زندگی مشترک موفق یا ناکام بوده‌اند، استفاده کرده است. کتاب، در چهار بخش تنظیم و در آنها تقریباً به همه مراحل همسرگزینی(از خواستگاری تا آغاز زندگی) اشاره شده است.

5. آشنایی با وظایف و حقوق زن

از مجموعه «جوان و باورها - 7»، چاپ سوم: قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، 1387.

در مقدمه ناشر می‌خوانیم: «اسلام به زن و مرد از زاویه انسانی نگریسته و هر دو را موجودی شریف دانسته است که خداوند متعال از خلقت آن دو به خود بالیده است. به اقتضای این آفرینش و به منظور ادامه حیات انسانی بر عهده هر یک وظایفی گذاشته است. اما گاهی برای برخی این وظایف مختلف و نیز حقوق متفاوت به درستی هضم نشده، لذا شبهه‌هایی در خصوص تبعیض‌آمیز بودن یا ضد آزادی بودن بعضی احکام و قوانین برایشان به وجود آمده است. در این کتاب، در دو بخش به‌تفصیل وظایف و حقوق زن، تبیین شده و از وجوه مختلف آزادی زن، حجاب، ازدواج و  طلاق، مهریه، نفقه، فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی، خانه‌داری، هنر و حقوق طبیعی و اکتسابی سخن رفته است.»

مؤلف نیز کتاب را با این جمله آغاز می‌کند: «زن در اسلام، همان مقام شامخ انسان را دارد؛ زیرا مرد و زن در انسان بودن تفاوتی ندارند.»(ص11) «زن و آزادی»، «فواید ازدواج»، «حقوق متقابل زن و شوهر»، «مسئله مهریه»، «نفقه»، «ارث زن در اسلام»، «اسلام و چندهمسری» و «طلاق» از مهم‌‌ترین مسائلی است که در بخش اول کتاب به آنها توجه شده است. بخش دوم، در قالب پرسش و پاسخ است. آیةالله امینی در این مصاحبه، به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهد:

ـ چرا مسئله زن و خانواده را برای تألیف و تحقیق برگزیده‌اید؟

ـ آزادی زن را در ایران چگونه می‌بینید؟

ـ شاخص‌های دیدگاه شما در مسئله زن و خانواده چیست؟

ـ حقوق سیاسی ـ اجتماعی زنان در چه حوزه‌ها و قلمروی است؟

ـ ریشه مشکلات چیست؟

آیةالله امینی در پاسخ به این سؤال که «روایت‌هایی که درباره نقص عقل و ضعف ایمان زن وجود دارد، از نظر شما چگونه است؟»، در سند و دلالت این روایات خدشه می‌کند و نمی‌پذیرد که زن در نگاه اسلام، ناقص العقل است. در پایان نیز نتیجه می‌گیرد: «عقل در زن و مرد مساوی است نمی‌توان گفت یکی دارد و یکی ندارد؛ اما در این جهت که مثلاً در مسائلی ممکن است بانوان قوی‌تر و مردان ضعیف‌تر باشند یا برعکس، تردیدی نیست؛ ولی این تفاوت‌ها دلیل نقص نیست.» [209]

 

6. انضباط اقتصادی، دیدگاه اسلام در کسب مال و مصرف آن

چاپ اول: قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، 1393.

در مقدمه ناشر آمده است: «کتاب حاضر که حاصل تلاش دلسوزانه و تأملات ارزشمند استاد گرانقدر آیةالله ابراهیم امینی – دام عزه – در زمینه انضباط اقتصادی است، گامی به سوی اصلاح اوضاع اقتصادی کشور محسوب می‌شود. این دانشور بزرگوار با استناد به قرآن و احادیث و سیره امیرالمؤمنین(ع) و معصومین(ع) و توجه به واقعیات اقتصادی کشور و یادآوری راه و رسم عاملان دین در مصرف بیت المال، فرزندان اسلام را به اصلاح و مراقبت بیشتر در زمینه درآمدها و هزینه‌ها فرامی‌خواند.»(ص10) مؤلف، پیشگفتار کتاب را با تعریف مال آغاز می‌کند و سپس دیدگاه اسلام را درباره مال و محدودیت‌های شرعی آن می‌آورد. «سهم امام» در زمان حضور و غیبت، از مباحث پیشگفتار کتاب است.

کتاب در پنج بخش، به این مسائل می‌پردازد: 1. کسب‌های حرام؛ 2. آداب هزینه و مصرف اموال؛ 3. اسراف و تبذیر در بیت المال؛ 4. سیره امیرالمؤمنین(ع) در صرف بیت المال در زندگی شخصی؛ 5. سیره علمای ربانی در صرف بیت المال. در طی مباحث کتاب، از مسائلی همچون «رشوه»، «معضل گرانی»، «غنا و موسیقی»، و «عدالت» نیز سخن می‌رود. همچنین مؤلف بیشترین اسراف را در جامعه در نوع مصـرف نان و آب، مراسم ازدواج و هزینه کردن برای حرام‌هایی مانند «مجسمه‌سازی» نام می‌برد و در این موارد، آمار و ارقامی را برای مقایسه ایران و دیگر کشورهای جهان ارائه می‌کند.(ص75-95) اشاره به سیره پیشوایان دین و نیز شیوه زندگی مسلمانان صدر اسلام، در بیشتر مباحث کتاب به چشم می‌خورد. مؤلف با اشاره به حجم تبذیرها و اسراف‌ها در جامعه کنونی ایران، توفیق در جلوگیری از اسراف و زیاده‌روی در مصرف را در گرو نظارت دقیق بر درآمدها و هزینه‌های طبقه مرفه جامعه می‌داند.(ص71)

از ویژگی‌های این اثر، اشارات مستند به وضعیت کنونی جامعه ایران و نیز مقایسه آن با جامعه دینی در صدر اسلام است. در پایان کتاب نیز دو خلاصه از کتاب به زبان‌های انگلیسی و عربی آمده است.

 

7. آشنایی با اسلام

از مجموعه «جوان و باورها - 5»، چاپ چهارم: قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، 1392.

کتاب در شش بخش سامان یافته است. بخش اول درباره اصول دین است و با دو تذکر آغاز می‌شود: نقش عقاید در سعادت انسان؛ راه‌های شناخت. سپس به جایگاه ولایت در اسلام تا زمان غیبت می‌پردازد. موضوع و عنوان بخش دوم کتاب، «اخلاق در اسلام» است که در آن از روش پیامبران و فلسفه اخلاق و عبادت و... سخن می‌رود. بخش سوم کتاب، مسئله ایمان را برمی‌رسد و بخش چهارم، «انسان از دیدگاه اسلام» را برمی‌رسد. بخش‌های پنجم و ششم کتاب نیز درباره تکالیف، احکام، منابع احکام و فروع دین است.

8. همه باید بدانند

ویرایش دوم، چاپ بیست وششم: قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، 1392. چاپ نخست: 1349.

نویسنده، کتاب را تقدیم کرده است به «روشنفکران فداکاری که در راه عظمت اسلام و نجات نسل جوان کوشش می‌کنند.» در پیش‌گفتار، از اهمیت دوره کودکی و جوانی گفته و مسئولیت همگانی را گوشزد کرده است. به گفته نویسنده در پیش‌گفتار، خرافات و باورهای غلط، از عوامل مهم در دین‌گریزی نسل جوان است. بنابراین «همه مسئولیت دارند که با عقاید غلط و خرافات مبارزه کنند. باید کتاب‌های علمی و ساده برایشان تهیه کرد. کتابخانه تأسیس نمود. کتاب‌های رایگان و دست‌کم ارزان در اختیارشان قرار داد و به خواندن کتاب، تشویقشان کرد.»(ص14)

کتاب «همه باید بدانند»، مجموعه‌ای از دانستنی‌ها و اطلاعات دینی است که آگاهی از آنها بر هر مسلمانی لازم است «و دین اسلام را به طور خلاصه معرفی می‌کند، تا ذهن خوانندگان آماده گردد و بتوانند به کتاب‌های مفصل‌تر مراجعه نمایند.» همچنین «مطالب کتاب، در عین سادگی، با دلیل و برهان است.» در مورد مطلب عقلی، دلیل عقلی اقامه شده، و موضوعات تعبدی و شرعی، بر طبق احادیث و آیات نوشته شده است... برای رعایت اختصار، در بعضی موضوعات از ذکر مدرک خودداری شده است.... از استعمال الفاظ اصطلاحی و فلسفی و ذکر دلیل‌های مفصل و خسته‌کننده اجتناب شده است.

کتاب در شش فصل به سه گروه از مباحث دینی می‌پردازد: عقاید، اخلاق و فروع دین. فصل اول کتاب، با عنوان خداشناسی، از دو اصل نخستین دین(توحید و عدل) سخن می‌گوید. فصل دوم، نبوت عامه و خاصه را به زبانی ساده برمی‌رسد و فصل سوم، درباره ضرورت امامت و مرزهای تشیع است. مؤلف در این فصل، نگاهی گذرا به زندگی و فضایل دوازده امام شیعه می‌اندازد و در پایان، عقیده شیعیان را درباره سایر مسلمانان بازمی‌گوید. به گفته ایشان در این بخش: «در عین حال که ما با اهل سنت در مسئله خلافت و جانشینی پیغمبر اختلاف عقیده داریم، لیکن همه مسلمانان را برادر و هم‌کیش خود می‌دانیم. خدای ما یکی است؛ دین ما یکی است؛ کتاب ما یکی است؛ قبله ما یکی است. عزت و ترقی آنان را عزت و ترقی خودمان می‌دانیم. پیروزی و غلبه آنان را پیروزی و غلبه خودمان حساب می‌کنیم. شکست و خواری آنان، شکست و خواری ما است. در غم و اندوه و شادی و خوشحالی با هم شریک هستیم.»(ص124)

برای درک هوشیاری و عواطف انسانی نویسنده عبارات پیش‌گفته، باید این سخنان را مقایسه کرد با آنچه امروز از برخی بلندگوهای مدعی تشیع می‌شنویم.

موضوع و عنوان فصل سوم کتاب، «معاد» است. مرگ، برزخ، قیامت و رستاخیز، بهشت، جهنم، شفاعت و توبه، موضوعاتی است که مؤلف در این فصل، به بررسی آنها از نظرگاه آیات و روایات می‌پردازد. فصل پنجم کتاب، زیر عنوان «اخلاق»، جایگاه اخلاق را در دین و رسالت انبیاء یادآوری می‌کند. فصل ششم و پایانی کتاب، درباره «فروع دین» است. به گفته نویسنده، فروع دین بسیار است؛ اما مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: نماز، روزه، زکات، خمس، حج، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر. نیمه دوم این فصل، تعلیم چند حکم فقهی است؛ از جمله: معاملات حرام، نجاسات، مطهرات، غسل‌های واجب، دستور تیمم، بعضی از کارهای حرام، تقلید. صفحات پایانی کتاب، درباره «رهبری در اسلام» است. نویسنده در این بخش از کتاب، با اشاره به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، فقط فقها را واجد شرایط رهبری نظام اسلامی می‌داند.(ص204)

کتاب «همه باید بدانند» که حدود 55 سال پیش به نگارش درآمده است، همچنان یکی از خواندنی‌‌ترین، جامع‌ترین و آموزنده‌ترین آثار دین‌شناسی برای جوانان جویای معرفت است. این کتاب، با حجمی اندک(حدود 200 صفحه)، بخش‌هایی مهم از دین و مذهب را به زبانی ساده و پیراسته معرفی می‌کند و خواننده را از مراجعه به آثار متعدد و پراکنده، بی‌نیاز می‌سازد.

 

9. خداشناسی

از مجموعه «جوان و باورها - 1»، چاپ پنجم: قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، 1393.

ناشر در پشت جلد کتاب نوشته است: «انسان، ذاتاً علت‌جو است و با همین ویژگی به دنبال علت نخستین هستی است. هر کسی از راهی او را می‌جوید و می‌یابد؛ ولی قرآن کریم برای اثبات وجود خدا راه‌های عمیق اما آسانی آموزش داده است که در میان آنها به برهان نظم تأکید بیشتری دارد؛ برهانی که از راه مطالعه، دقت و تفکر در اسرار و شگفتی‌های جهان آفرینش به دست می‌آید. کتاب حاضر از راه برهان نظم درباره خداشناسی و توحید و سپس صفات خدا، انواع توحید و عدل می‌پردازد.» همچنین درباره مجموعه «جوان و باورها» می‌نویسد: «مجموعه عقیدتی جوان‌ و باورها، با عنوان‌های خداشناسی، معاد، پیامبری و پیامبر اسلام، آشنایی با اسلام، آشنایی با وظایف و حقوق زن، امامت و امامان، جوان و همسرگزینی، به قلم روان حضرت آیةالله امینی است که با سال‌ها اندیشه‌ورزی در منابع و متون دینی و ارتباط دائمی با جوانان و تفکر در مسائل عقیدتی و تربیتی، چنین مجموعه‌ای را سامان داده است.» مؤلف نیز در پایان پیش‌گفتار کتاب، یادآوری می‌کند که در تألیف کتاب‌های «جوان و باورها» به چند اصل پایبند بوده است؛ از جمله: سادگی، اتقان و استواری مطالب از حیث استدلال، اجتناب از مباحث دشوار فلسفی، پرهیز از مطالب سست، شبهه‌انگیز و غیر ضروری، و استفاده فراوان از آیات و روایات.(ص18)

مؤلف کتاب را از درنگی در جهان‌بینی‌ها آغاز می‌کند و جهان را از نگاه اهل ایمان و کفر می‌نمایاند. سپس نگاهی به برهان‌های اثبات وجود خدا می‌اندازد و از آن میان، برهان نظم را شرح و بسط می‌دهد. در این شرح و بیان، افزون بر گزاره‌های دینی، پاره‌ای از داده‌های علم روز را هم بازمی‌گوید. صفات خدا، مباحث پایانی کتاب است. آخرین برگ‌های کتاب نیز درباره «بازتاب ایمان در اخلاق و گفتار» است. مؤلف در این بخش از کتاب، یادآوری می‌کند که «خداشناسی، نبوت و معاد، امور ذهنی و بی‌اثر نیست؛ بلکه ایمان، به منزله ریشه درخت است و عمل صالح به منزله ساقه و برگ و میوه آن(ص172)... علم و عمل برای روح انسان، به منزله دو بال‌اند که با نبودن هر یک از آنها انسان نمی‌‌تواند به مقام‌های عالی خداپرستی، پرواز و صعود کند.»(ص175)

گفتنی است که مؤلف دانشمند کتاب، برای مستندسازی مطالب و مباحث، از علوم روز و گاهی از تصویر نیز استفاده کرده است.

 

10. پیامبری و پیامبر اسلام

از مجموعه «جوان و باورها - 3»، چاپ سوم: قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، 1386.

کتاب، دارای دو بخش است: پیامبری یا نبوت عامه؛ پیامبر اسلام یا نبوت خاصه. در بخش اول از ضرورت پیامبری، عصمت پیامبران، معجزه، مبنای دعوت پیامبران و استواری انبیاء در راه اهدافشان سخن رفته است. بخش دوم کتاب، تماماً به پیامبر اسلام(ص) اختصاص دارد. نخست راه‌های اثبات نبوت ایشان را برمی‌رسد و سپس درباره وجوه اعجاز قرآن و خاتمیت محمد(ص) و ثبات احکام دین و زندگی متغیر انسان‌ها سخن می‌گوید.

11. وحی در ادیان آسمانی

در مقدمه ناشر می‌خوانیم: «وحی پایه و اساس نبوت و از امور ضروری ادیان آسمانی است و آن، ارتباط مرموز و ویژه‌ای است بین خدا و انسان‌های ممتاز و برگزیده‌ای که پیامبر نامیده می‌شوند. در این ارتباط ویژه، پروردگار بزرگ، علوم و معارف و احکام و قوانین و دستورهایی را به قلب نورانی او القا می‌کند و به او مأموریت می‌دهد تا آنها را به مردم ابلاغ کند... وحی پدیده‌ای است برتر از افق فکر بشر که شناخت ماهیت آن برای ما امکان ندارد؛ بنابراین با ابزارهای علمی قابل شناخت نیست. در عین حال در متون نقلی و عقلی، نشانه‌هایی برای شناخت آن ارائه شده است. اثر حاضر، وحی را از این زاویه‌ها بررسی کرده است: وحی در قرآن، در اصطلاح، از دیدگاه فلاسفه اسلام، از دیدگاه مسیحیت، در عهد عتیق و نیز از نگرگاه عقل.

نویسنده نیز در پیشگفتار می‌نویسد: «ما توان شناخت و تبیین حقیقت وحی را نداریم و نمی‌توانیم برای این پدیده برتر از افق ماده و مادیات، تعریف جامع و مانعی ارائه دهیم. خوانندگان گرامی هم در انتظار چنین امری نباشند، بلکه منظور ما بیان و توضیح مطالبی است که بتواند به فهم ما درباره وحی کمک کند و این ارتباط مرموز و فوق‌العاده را به ذهن نزدیک سازد. نقل و استناد به کلام حکما و عرفای اسلام نیز به همین منظور است. مطالعه سخنان این دانشمندان دورنمایی از این ارتباط مرموز را برای ما ترسیم می‌کند؛ لکن عدم امکان شناخت ماهیت وحی، مستلزم این نیست که اصل وحی و نبوت و ارسال رسل مورد خدشه و انکار قرار گیرد؛ زیرا نبوت یک مسئله کلامی است که در کتب فلسفه و کلام مورد بحث و تحقیق بوده و با اقامه براهین قطعیه به اثبات رسیده است و بر شناخت ماهیت وحی توقف ندارد.»

12. امامت و امامان

از مجموعه «جوان و باورها - 4»، چاپ چهارم: قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، 1390.

مؤلف، کتاب را با این عبارات آغاز می‌کند: «امامت، مسئله‌ای کهنه و بی‌خاصیت نیست تا گفته شود زمان آن گذشته و بحث درباره آن جز سرگرمی و اتلاف وقت و احیاناً دامن زدن به اختلافات تاریخی سودی ندارد... در مباحث آینده این کتاب به اثبات می‌رسد که مسئله امامت، یکی از مهم‌ترین و حیاتی‌ترین مسائل اسلامی است و در این زمان و همه زمان‌ها حضور مستمر داشته و خواهد داشت، در شئون مختلف زندگی کاملاً تأثیر دارد و مسئولیت‌آفرین است.»(ص15)

بخش‌های چهارگانه کتاب بدین شرح است: صفات امام؛ اهل بیت از دیدگاه قرآن و حدیث؛ دلایل امامت؛ معرفی اجمالی امامان(ص). در بخش چهارم کتاب، زندگی‌نامه‌ای مختصر از یک‌یک ائمه اطهار(ع) و نیز برخی سوانح زندگی و صفات بارز آنان آمده است.

 

13. بانوی نمونه اسلام، فاطمه زهرا(س)

ویراست جدید، چاپ اول، مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع).

نویسنده در مقدمه‌ای که برای یکی از چاپ‌های کتاب در آبان 1369 نوشته است، درباره این کتاب می‌گوید: «کتاب بانوی نمونه اسلام، در سال 1349 تألیف و انتشار یافت. در اثر الطاف خاص خداوندی و توجهات ویژه دختر گرامی رسول خدا(ص) مورد توجه خوانندگان محترم قرار گرفت؛ به طوری که در طول این مدت، متجاوز از سی مرتبه، توسط ناشرین متعدد، چاپ و پخش شد؛ چنانکه قبلاً نوشته بودم پرونده کتاب برای تجدید نظر و اضافات مفتوح بوده و هست، و به همین جهت چندین مرتبه مورد تجدید نظر قرار گرفت. اکنون نیز خوش‌وقتم که کتاب مزبور را با تجدید نظر و مطالبی جدید خدمت خوانندگان گرامی تقدیم می‏دارم. بدین امید که در قیامت نیز مورد توجه و لطف آن حضرت قرار گیریم. ابراهیم امینی/ آبان 1369.»

انگیزه خود را از تألیف کتاب نیز این‌گونه توضیح می‌دهد: «اسلام برای حفظ منافع بانوان و رشد و ترقی آنان احکام و قوانین و برنامه‌های خاصی دارد. یکی از راه‌هایی که می‌توان به وسیله آن، بانوی شایسته اسلام و آثار و نتایج درخشان تربیت اسلامی را مشاهده نمود، این است که بانوان صدر اسلام و تربیت‌یافتگان مکتب وحی را به طور کامل بشناسیم و جزئیات زندگی آنان را مورد بررسی و کنجکاوی قرار دهیم.»(مقدمه)

آیةالله امینی در مصاحبه‌ای در پاسخ به این سؤال که چرا در نوشته‌های شما، مسئله زن و خانواده، از اهیمتی ویژه برخوردار است، سخنانی می‌گوید که خلاصه آن چنین است: من از نزدیک با مشکلات جوانان و خانواده‌ها آشنا بودم و چند کتاب برای حل این مشکلات نوشتم؛ مانند آیین همسرداری، آیین تربیت، جوان و انتخاب همسـر. در کتاب بانوی نمونه اسلام هم سعی کردم که جنبه‌های سیره‌گونه بنویسم. نمی‌خواستم تاریخ‌گونه باشد. کل این کتاب‌ها در آن زمان مورد نیاز بود.[210]

فهرست برخی مطالب کتاب به این شرح است: از ولادت تا ازدواج؛ مادر فاطمه؛ بانوی بازرگان؛ بانوی مستقل؛ بانوی فداکار؛ نخستین کانون اسلامی؛ دستور آسمانی؛ دوران آبستنی؛ ولادت فاطمه؛ تاریخ تولد؛ آرزوی پیامبر و خدیجه؛ کوثر؛ شیر مادر؛ دوران شیرخوارگی؛ مرگ مادر؛ بعد از وفات مادر؛ فاطمه به سوی مدینه؛ عروسی حضرت فاطمه؛ پیشنهاد به علی؛ افکار خفته بیدار می‌شود؛ علی به خواستگاری می‌رود؛ خطبه عقد؛ انتخاب داماد؛ مهر و جهاز حضرت زهرا؛ درسی به مسلمین؛ اثاث خانه علی؛ فاطمه در خانه علی؛ خانه‌داری، شوهرداری و بچه‌داری فاطمه؛ کلاس عالی تربیت؛ محبت؛ پرورش شخصیت؛ ایمان و تقوی؛ مراعات نظم و حقوق دیگران؛ ورزش و بازی؛ فضائل حضرت زهرا؛ شرکت در مباهله؛ علم و دانش فاطمه؛ ایمان و عبادت فاطمه؛ گردن‌بند پربرکت؛ محبت و احترام پیامبر به فاطمه؛ فاطمه دختر شایسته پیامبر؛ زندگی سخت فاطمه و علی؛ دعوت عملی؛ فاطمه از دیدگاه علی؛ عصمت زهرا؛ عقیده زهرا درباره زنان؛ پس از پدر؛ خنده شگفت‌انگیز؛ بازگو کردن اسرار؛ مبارزات سه‌ماهه زهرا؛ ماجرای فدک؛ فاطمه در بستر بیماری؛ وصیت فاطمه؛ در آخرین لحظات زندگی؛ دفن شبانه؛ علی بر مزار زهرا؛ قبر فاطمه؛ تحقیقی در منازعه زهرا با ابوبکر؛ ارث در قرآن.

14. بررسی مسائل کلی امامت

ویرایش سوم، چاپ پنجم: قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، 1390. چاپ نخست: 1350.

در پشت جلد کتاب، آمده است: «امامت، یکی از آموزه‌های بنیادین اسلام است که شیعه آن را با جدیت دنبال کرده و می‌کند؛ زیرا در همه عقاید دیگر و نیز در کیفیت اداره زندگی فردی و اجتماعی، تأثیر فراوان دارد. در این باره، دو نوع بحث وجود دارد: یکی مسائل کلی امامت و دیگری تعیین مصداق امامان بر حق و ادله اثبات آن. اثر حاضر، فقط مسائل کلی امامت را در این فصل‌ها بررسی کرده است: ضرورت وجود امام، شرایط و صفات امام، کیفیت انتخاب امام و مسائلی از این دست.» مؤلف نیز در مقدمه‌ای که برای چاپ سوم کتاب نوشته است، می‌گوید: «... امامت، مسئله‌ای تاریخی و بی‌فایده نیست؛ بلکه مهم‌ترین و حیاتی‌ترین مسئله اسلام است. امامت، اصلی اعتقادی است، ولی منشأ تفکری خاص و انتخاب روشی ویژه، از جهت عملی و برنامه زندگی است.»(ص13) به باور نویسنده، حل مسئله امامت، تکلیف مسلمانان را در چند جهت روشن می‌کند: 1. مرجعیت علمی؛ 2. الگوی اخلاقی؛ 3. ماهیت حکومت اسلامی.

آیةالله امینی در پایان مقدمه‌ای که برای چاپ اول کتاب در سال 1350 نوشته است، به‌صراحت نظر خود را درباره حکومت در زمان غیبت به قلم آورده است. می‌نویسد: «یا باید گفت احکام و قوانین سیاسی، اجتماعی و جزایی اسلام، به مدت کوتاه حکومت رسول خدا و حضرت علی اختصاص داشته و برای امثال زمان‌ها نازل نشده است، یا باید گفت اسلام در تمام اعصار حتی زمان غیبت درباره مجری آنها – که حاکم شرعی است – نظر دارد؛ زیرا نمی‌توان گفت: اجرای قوانین را خواسته، اما در مورد شأن اجرا نظر ندارد... کسانی که موضوع رهبری و زمامداری را جزء دین و یکی از مناصب مقدس خدایی می‌دانند، باید قاعدتاً در این باره عنایت و علاقه خاصی نشان بدهند. در صورتی که به رهبر معصوم دسترسی نباشد، باید کوشش کنند تا شایسته‌ترین و صالح‌ترین افرادی که بعد از معصوم در رتبه اول قرار گرفته و از هر لحاظ شایستگی دارند، انتخاب کنند.»(ص37)

کتاب، دارای چند بخش است. بخش اول با عنوان «امامت»، به مسائلی همچون تعریف امامت، مبدآ تشیع، امامت در قرآن و ولی امر از نظر روایات می‌پردازد. بخش دوم کتاب، بررسی مسئله امامت از نظرگاه عقل است. بخش سوم، «عصمت امام» و ضرورت آن را برمی‌رسد و دلایلی از قرآن و روایات برای آن می‌آورد. بخش چهارم کتاب درباره «علم امام» است. مؤلف با طرح هر مسئله، در مقام پاسخگویی به پرسش‌ها و نظریه‌های مخالف نیز برمی‌آید.

نثر و سمت‌وسوی کتاب، به گونه‌ای است که مخاطبان بسیاری می‌توانند آن را در دست گرفته، تا پایان مطالعه کنند. نوع مطالب و شیوه بیان آنها، کتاب را برای خوانندگان عام سودمند کرده، و مؤلف به‌عمد از طرح مباحث کم‌فایده و نزاع‌انگیز و فنی خودداری کرده است. بهره‌بری از منابع فراوان و معتبر تاریخی، از ویژگی‌های مهم کتاب است. امتیاز دیگر کتاب، اشتمال آن برای بسیاری از مباحث اصلی و فرعی امامت، بدون زیاده‌گویی و اطناب است. همچنین نویسنده، کوشیده است که مباحث تاریخی را از قالب تاریخی آنها بیرون آورده، با مسائل روز گره بزند.

 

15. دادگستر جهان

چاپ نخست: 1346. تا کنون ناشران مختلفی کتاب را منتشر کرده‌اند.

آیةالله امینی در مصاحبه‌ای درباره این کتاب می‌گوید: «همه کتاب‌های من تقریباً پاسخی است به نیازی در جامعه. اولین کتابی که نوشتم دادگستر جهان بود که در سال 1346 انجام شد. در آن زمان موضوع بهایی‌ها و مبارزه علیه آنها مطرح بود. مسائل مربوط به امام زمان(ع) مورد سؤال بود و برای جوانان مسئله مهمی شده بود. من آن زمان متوجه نیاز شدم. لذا کتاب‌هایی که در این زمینه بود، جمع‌آوری و مطالعه کردم و دیدم گرچه کتاب‌های خوبی در این زمینه هست، ولی اثر کاملی که جواب‌گوی نیاز جوانان و اهل تحقیق باشد، نیست. از این رو به فکر نوشتن این کتاب افتادم.»[211]

همچنین در مقدمه کتاب می‌نویسد: «برخی می‌گویند: یکی از عوامل عقب‌ماندگی شیعیان ایمان به مصلح غیبی است. همین عقیده است که شیعیان را تنبل و لاابالی بار آورده، از جدیت و کوشش‌های اجتماعی بازداشته، فکر اصلاحات عمومی و ترقیات علمی را از آنان سلب کرده است و در مقابل بیگانگان به ذلت و خواری تسلیم شده، اصلاح امور اجتماعی را از مهدی اسلام انتظار دارند! ما در طول کتاب نشان داده‌ایم که انتظار فرج یکی از بزرگ‌ترین راه‌های موفقیت است و هر گروهی که چراغ امید در دلشان خاموش گشت و دیو یأس و ناامیدی خانه قلبشان را اشغال نمود، هرگز روی سعادت و موفقیت را نخواهند دید. لیکن افرادی که در انتظار موفقیت هستند، باید تا سرحد قدرت بکوشند و راه‌های رسیدن به هدف را هموار سازند و برای بهره‌برداری از مقصد، خودشان را آماده سازند.» در مقدمه چاپ جدید نیز می‌نویسد: «عقیده به وجود مهدی موعود و امام زنده غایب یک عقیده اسلامی است و از ارکان مذهب امامیه به شمار می‌رود. عقیده‌ای است قطعی که به وسیله اخبار متواتر و قطعی الصدور به اثبات رسیده و قابل تشکیک نیست؛ لیکن بسیاری از مسائل مربوط به آن نیاز به تحقیق و بررسی دارد؛ از قبیل طول عمر، غیبت طولانی، علت غیبت، فوائد امام زمان در زمان غیبت، وظیفه مسلمین در زمان غیبت، علائم الظهور، انقلاب جهانی مهدی و چگونگی پیروزی آن جناب، سلاح سپاهیان مهدی و ده‌ها مسئله دیگر. چون در این باره اشکالات زیادی از جانب مخالفین، کتباً و شفاهاً، در بین قشـر جوان و تحصیل‌کرده القا می‌شد، که نیازی به پاسخ‌گویی داشت، با اینکه درباره امام زمان - روحی فداه - کتاب‌های فراوانی تألیف شده است، لیکن متأسفانه اکثر نویسندگان توجهی به اشکالات نداشته و درصدد پاسخ‌گویی نبوده‌اند. نگارنده از سال‌های قبل به این نیاز توجه داشت و به همین منظور درصدد تألیف کتابی برآمد که مطالب صحیح مربوط به امام زمان را به خوانندگان عرضه دارد و پاسخ‌گوی مشکلاتشان باشد.»

16. خودسازی(تزکیه و تهذیب نفس)

در پیشگفتار می‌خوانیم: «باری این بنده سرگشته و حیران و گرفتار و اسیر خواسته‌ها و تمایلات نفسانی و بی‌خبر از درجات کمال و مقامات معنوی و ناآگاه از مراتب سیر و سلوک الی الله، بر آن شد که در بحث خودسازی و تهذیب و تزکیه نفس قدم بگذارد و با استفاده از آیات نورانی قرآن و رهنمودهای پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع)، مبادی و اصول کلی تزکیه و تهذیب نفس و طریق سیر و سلوک الی الله را استخراج و در اختیار طالبین قرار دهد. شاید برای سالکین کمک باشد و خداوند منان بر این بنده محروم منت نهد و دستم را بگیرد و از ظلمات جهل و خودخواهی و غفلت خارج سازد و به وادی نورانی ذکر و انس و محبت و لقاء رهنمون گردد. باشد که در بقیه عمر - اگر باشد - بعض خسارت‌های گذشته جبران شود. احب الصالحین و لست منهم.»

آیةالله امینی در همین کتاب نیز اندیشه‌های اجتماعی خود را فراموش نکرده، می‌گوید: «لازمه خودسازی و تزکیه نفس، گوشه‌گیری و ترک مشاغل دنیوی و عدم قبول مسئولیت‌های اجتماعی نیست؛ بلکه چنانکه در طی مباحث کتاب روشن خواهد شد، انزوا و عدم قبول مسئولیت‌های فردی و اجتماعی منافی خودسازی و تکمیل و تهذیب نفس است.»

 

17. نماز، نور چشم پیامبر اعظم(ص)

چاپ دهم: قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، چاپ اول 1392.

کتاب، یک پیشگفتار بلند و نُه فصل دارد. نویسنده در پیشگفتار از روح نماز، اهمیت حضور قلب در نماز، آداب حضور قلب و راه‌های تحصیل حضور قلب در نماز می‌گوید. سپس پیش‌گفتار را با نقل سخنان علامه محمدباقر مجلسی(در بحار الانوار) و ملامحسن فیض کاشانی(در الحقائق فی محاسن الاخلاق) درباره نماز به پایان می‌برد.

فصل اول کتاب با عنوان «چیستی نماز»، معنای لغوی و اصطلاحی و جایگاه ممتاز آن را در میان عبادات دیگر برمی‌رسد. فصل دوم، درباره «اهمیت نماز» و جایگاه آن در دین و معنویت است. فصل سوم، نمازهای واجب و مستحب را برمی‌شمرد و درباره هر یک توضیح کوتاهی می‌آورد. فصل چهارم، تماماً به «حضور قلب در نماز» اختصاص دارد. «آثار و فواید نماز» عنوان فصل پنجم کتاب است. نویسنده، فضیلت‌های زیر را برای نماز می‌شمرد: بازداشتن از فحشا و منکر، معراج مؤمن، شست‌وشوی روان، عامل دوری از شیطان، جلب رحمت الهی، نجات از عذاب، رفع مشکلات، لذت روحی، سلامت و نشاط جسمی، نظم، نظافت و آراستگی، قرب به خدا، تواضع، اخلاص.

فصل ششم کتاب، درباره «راه‌های ترویج نماز» گفت‌وگو می‌کند و مهم‌ترین عوامل ترویج نماز را در جامعه، «رفتار پسندیده نمازگزاران با دیگران» می‌شمارد. فصل هفتم، از «نماز جماعت» و فضیلت‌های آن سخن می‌گوید و آن را «تجلی وحدت» و «تمرین نظم و انضباط» در زندگی نیز می‌داند. فصل هشتم کتاب، به نماز جمعه می‌رود. در فصل نهم، از «مسجد» سخن می‌رود و اینکه مسجد باید ساده و پاکیزه و آراسته باشد. مطابق آماری که نویسنده در این فصل می‌دهد، تا سال 1388، 600 هزار مسجد در ایران سرشماری شده است که نیمی از آنها فاقد امام جماعت راتب است و در کمتر از هفت درصد، نمازهای سه‌گانه به‌جماعت برگزار می‌شود. آخرین برگ کتاب، حاوی دو جدول است که نمودار وضعیت مساجد کشور از حیث برگزاری نماز در آنها است.

18. مهم‌ترین واجب فراموش‌شده: امر به معروف و نهی از منکر

چاپ دوم: قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، 1392.

نویسنده در مقدمه کتاب، ترک امر به معروف و نهی از منکر را عامل ناهنجاری‌ها و بزه‌کاری‌ها در جامعه می‌داند و برخی علما و نهادهای فرهنگی کشور(صداوسیما، وزارت ارشاد، دستگاه قضایی) و نویسندگان را مقصر می‌خواند. مؤلف همچنین پرسش‌های مهمی در ابتدای کتاب در میان می‌افکند؛ از جمله می‌پرسد: آیا منکرات در برخی امور جزئی، مانند بدحجابی برخی بانوان و کلاس‌های مشترک دانشجویان پسر و دختر محدود نشده است؟ آیا به حکومت رسیدن و ادامه آن به عنوان یک اصل مسلم پذیرفته نشده که برای رسیدن به آن ارتکاب هر منکری را تجویز یا توجیه نمایند؟ فقها و علمای دین در تدریس این فریضه بزرگ و تبیین و توضیح فروع آن، چه اندازه سعی کردند. (صص14-16)

کتاب در چهار بخش سامان یافته است: بخش اول، جایگاه امر به معروف و نهی از منکر را در اسلام بررسی می‌کند. بخش دوم، درباره «شناخت معروف و منکر» است. بخش سوم کتاب، امر به معروف و نهی از منکر را مشروط به چهار اصل می‌کند: 1. علم و آگاهی آمر و ناهی؛ 2. احتمال تأثیر؛ 3. اصرار بر منکر؛ 4. نداشتن مفسده و ضرر مهم. بخش چهارم کتاب، سه مرحله برای امر به معروف و نهی از منکر برمی‌شمارد که عبارت‌اند از: تنفر و انزجار قلبی، همراه با واکنش عملی؛ 2. تذکر لسانی یا دعوت با زبان؛ 3. برخورد فیزیکی.

در پایان کتاب، ضمیمه‌ای است که مؤلف در آن مهم‌ترین منابع را برای تحقیق و مطالعه در موضوع امر به معروف و نهی از منکر معرفی کرده است. این منابع در پنج گروه دسته‌بندی شده است: فقه و حدیث شیعه(هشت منبع)؛ فقه و حدیث اهل سنت(چهار منبع)؛ دیدگاه‌های گوناگون مذاهب(سه منبع)؛ تحقیقات دانشجویی(هفت کتاب)؛ مناسب برای جوانان(شش کتاب). همه آثار با مشخصات کتاب‌شناختی آنها آمده است.

از امتیاز این اثر، اشتمال آن بر مباحث روز و واقعیت‌های ایران در دوره معاصر است. مؤلف ضمن آسیب‌شناسی مسئله، راهکارهایی را نیز به مسئولان فرهنگی کشور ارائه می‌‌دهد. نیز گفتنی است که کتاب حاضر صورت نوشتاری خطبه‌های آیةالله امینی در نماز جمعه قم در سال‌های نخست دهه هشتاد است.

 

19. خاطرات آیةالله امینی

چاپ اول: تهران، مؤسسه فرهنگی – هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1392.

پس از مقدمه ناشر، تصویری از دست‌خط مؤلف آمده است که نوشته‌اند: «ریاست محترم مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران، پس از سلام به عرض می‌رساند که چاپ و نشر خاطرات این جانب که به قلم خودم نگارش یافته است، بلامانع است. امید اینکه برای خوانندگان مفید باشد. ابراهیم امینی/ 7/5/1391)ناشر نیز نوشته است: «عظمت رویدادی چون انقلاب اسلامی ایران، روشن‌ترین دلیل برای ضرورت ضبط و نشـر خاطرات اشخاصی است که از نزدیک شاهد وقایع آن بوده و یا در آن نقش داشته‌اند. بیان این خاطرات آنگاه که به شخصیت‌های مذهبی و سیاسی مؤثر در آن مربوط می‌شود، از سویی مخاطب را با زوایای گوناگون و حوادث تلخ و شیرین و عبرت‌آموز حیات راوی آشنا کرده، پرده از رموز شکست و پیروزی آنان کنار می‌زند، از سوی دیگر موجبات شناخت بیشتر انقلاب اسلامی و ابعاد مغفول آن را فراهم می‌آورد. مشغله‌های امروز شخصیت‌های مؤثر در انقلاب اسلامی گاه ثبت این خاطرات را با مشکلاتی مواجه می‌سازد که این امر حتی در مواقعی به باقی ماندن انبوهی از خاطرات ناب و مفید در سینه آنان منجر شده است. اما خوشبختانه بسیاری از این افراد با عنایت به ضرورت این مقوله، در بیان خاطرات و حتی نوشتن آن اهتمام داشته‌اند. آیةالله ابراهیم امینی از جمله افرادی است که به‌رغم پذیرش مسئولیت‌های مختلف در حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی و نیز تلاش‌های مستمر علمی، از ثبت خاطرات خویش در تاریخ غفلت نورزیده و خاطرات خود را به رشته تحریر درآورده است. خاطرات ایشان از دوران کودکی و جوانی و تحصیل در قم و اصفهان، در کنار نکات خواندنی از احوال شخصی، نگاشته‌ای موجز و مفید در معرفی اوضاع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ایران در مقطع مورد بحث می‌باشد. آیةالله امینی در دوران جوانی با امام خمینی آشنا و شیفته مراتب معنوی، سجایای اخلاقی و ویژگی‌های تدریس وی شد. حضور فعال راوی در عرصه‌های نهضت اسلامی موجب غنای این بخش از خودنوشت و بازگویی ابعاد ظریفی از آن شده است. همین امر در مقطع پس از انقلاب اسلامی نیز نمود یافته و مأموریت‌ها و مناصب گوناگون، آیةالله امینی را از نزدیک ناظر جریانات و وقایع حساس و گاه مبهم در این مقطع قرار داده است. همچنین فعالیت‌های تبلیغی به کشورهای مختلف جهان، خاطراتی تلخ و شیرین و متفاوت را برای نویسنده به همراه داشته که بخشی از کتاب را به خود اختصاص داده است.»(ص13-14)

خاطرات آیةالله امینی، از بهترین منابع برای شناخت حوزه و اوضاع فرهنگی – سیاسی ایران در دهه سی تا اکنون است. مؤلف ضمن اشاره به جریان‌ها و حوادث سیاسی روزگارش، درباره بسیاری از اشخاص و علمای پیشین، اطلاعات گرانبهایی در اختیار خواننده می‌گذارد. همچنین درباره زندگی شخصی و انگیزه‌ها و حتی خطاهای خود به‌تفصیل سخن می‌گوید.

20. مجموعه نرم‌افزاری آثار آیةالله ابراهیم امینی

این مجموعه که به همت مؤسسه نور برنامه‌نویسی و راهی بازار نشر شده است، هفده کتاب از آثار آیةالله امینی را در موضوعات تعلیم و تربیت، عقاید، کلام استدلالی، اخلاق اسلامی و زن در خود جای داده است؛ بدیت ترتیب: همه باید بدانند؛ بررسی مسائل کلی امامت؛ وحی در ادیان آسمانی؛ همسرداری؛ تربیت؛ اسلام و تعلیم و تربیت؛ آشنایی با وظایف و حقوق زن؛ پیامبری و پیامبر اسلام؛ آشنایی با اسلام؛ خداشناسی؛ معاد در قرآن؛ جوان و همسرگزینی؛ امامت و امامان؛ خودسازی؛ دادگستر جهان؛ مرجعیت اهل بیت(ع)؛ ازدواج، موانع و راه‌حل‌ها.

برخی از قابلیت‌های این نرم‌افزار عبارت‌ است از:

1. جست‌وجوی ساده و پیشرفته در متن و فهرست از طریق کلمه و عبارت.

2. پژوهش در متن از طریق فهرست درختی و گزینشی.

3. مقایسه دو متن از قسمت‌های مختلف یک یا دو کتاب با یکدیگر.

4. متن کامل قرآن کریم با ترجمه و قابلیت جست‌وجو در آیات، همراه لغت‌نامه در 62 جلد با قابلیت جست‌وجو.

5. قابلیت‌های پژوهشی و امکانات یادداشت‌برداری، ذخیره و ویرایش و چاپ متن.

 

[193]. خاطرات آیةالله امینی، ص23.
[194]. پدر مرحوم آیةالله منتظری.
[195]. چاپ نخست این کتاب در سال 1346 خورشیدی بوده است.
[196].برگرفته از سایت مربوط.
[197]. برای آشنایی بیشتر با پرونده مبارزاتی آیةالله امینی، ر.ک: خاطرات ابراهیم امینی، چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بهار 1392.
[198]. همان، ص21.
[199]. دیوان اقبال لاهوری، جاویدنامه.
[200].  همان، ص110.
[201]. آشنایی با وظایف و حقوق زن، ص116.
[202]. آشنایی با وظایف و حقوق زن، ص119.
[203]. همان.
[204]. برای نمونه، ر.ک: خاطرات آیةالله امینی، ص202-208.
[205]. خاطرات آیةالله امینی، ص78-82.
[206]. آشنایی با وظایف و حقوق زن، ص118.
[207]. آشنایی با وظایف و حقوق زن، ص117.
[208]. آشنایی با وظایف و حقوق زن، ص118.
[209]. آشنایی با وظایف و حقوق زن، صص159-160.
[210]. آشنایی با وظایف و حقوق زن، ص119.
[211]. آشنایی با وظایف و حقوق زن، ص116-117.