پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

نماز جمعه حضرت آیت الله ابراهیم امينی. قم - 88/10/18

نماز جمعه حضرت آیت الله ابراهیم امينی. قم - 88/10/18

خطبه اول

بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌

«أوصيکم عباد الله بتقوي الله و طاعته فانها النجاةغداً و المنجاة أبداً »

برادران و خواهران نماز گزاران، شما و خودم را به رعایت تقوای الهی و ترک گناهان و انجام وظایف دینی و اجتماعی دعوت می کنم. تقوا در صورتی حاصل می شود که انسان از دستورات پروردگار عالم اطاعت کند و از دستورات پیغمبر اکرم اطاعت کند و مطیع قرآن و احکام دین باشد. باید این مطلب را بدانیم که در فردای قیامت تنها چیزی که اسباب نجات ما می شود تقواست. در همه ی امور، آنچه نجات دهنده است تقواست. در امور دنیوی و در اداره ی اجتماع و در همه ی کارها اگر تقوا باشد به خوبی انجام می گیرد و بی تقوایی و کم تقوایی بزرگترین مشکل اجتماع ماست. وقتی بی تقوایی باشد مشکلات فراوانی به وجود می آید و اما اگر تقوا باشد، مشکلات حل می شود. امیدواریم که خداوند متعال به همه ی ما توفیق تحصیل صفت تقوا را بدهد.

در خطبه ی گذشته عرض شد، یکی از بزرگترین مشکلات ما در این زمان که سبب تأخیر ازدواج به موقع جوانان شده عبارت است از اسراف و تبذیر و تجمل گرایی در مراسم ازدواج.

در خطبه ی گذشته، اصل اسراف را تعریف کردیم که اسراف و تبذیر عبارت است از زیاده روی از حد معمول و بعد از آن حرمت اسراف را هم با ادله ی قرآنی و حدیثی و فتوای فقها اثبات کردیم و باید این مطلب را بپذیریم که ما در صرف اموال و همه ی کارهای دیگر آزادِ آزاد نیستیم و اگر متشرع هستیم، باید رعایت کرده و اسراف و تبذیر کار درستی نبوده و برای ما مشکل زا است.

امروز به یکی از مصادیق اسراف و تبذیر در ازدواج اشاره می کنم و آن عبارت است از مسابقه در إزدیاد مَهر که متاسفانه جامعه ی ما مبتلای به آن شده و با چشم و هم چشمی ها و ایراد و بهانه ها سعی می کنند که مهریه ها را زیادتر کنند و این صلاح نیست و بعداً هم در این باره صحبت می کنم. آن چه که اسلام می گوید این است که در مورد مهریه حد اعتدال را ما رعایت کنیم.

اصل مهریه یک سنت اسلامی است و باید هم باشد و خوب هم هست که باشد و تاکید هم به آن شده است. مهریه به این معناست که مردی که می خواهد یک عمری را با یک خانمی زندگی کند، یک مبلغی را که در امکانش هست به عنوان «صداق» به همسرش اهداء می کند. برای این که یک خانمی که می خواهد در این خانه زندگی کند، آرامش داشته باشد و امیدوار باشد و در واقع مهریه چیزی نیست که به وسیله ی آن زن را بخرد چون که زن متاع خریدنی نیست. بلکه صداق برای اظهار صداقت مرد است که بگوید من در این صادق هستم که می خواهم با همسرم زندگی کنم. این معنای صداق است.

در مورد فلسفه ی صداق اگر در آینده فرصتی شد، بیشتر صحبت خواهیم کرد. اما در این که این سنت باید عمل شود در آن تردید نیست و در مقدار مهر و کم و زیادیش، یک حد معینی در شرع ذکر نشده که تجاوز از آن حد جایز نباشد. نهایت این است که در بعضی روایات حداقل مهر را فرموده اند که باید کمتر از ده درهم نباشد. کما این که حضرت علی در حدیثی فرمود که من کراهت دارم که مهر از ده درهم کمتر باشد؛ البته درهم آن زمان و اما حداکثرش تعیین نشده که چه مقدار باشد. معمولاً گفته می شود که نباید زیاد باشد و در روایات از مسابقه ی در ازدیاد مهر نهی شده است. در روایتی است که حضرت علی (ع) فرمود: «لا تفالوا بمهور النساء» فرمودند که مسابقه در ازدیاد مهر نگذارید و مبالغه نکنید و زیاده روی نکنید و حد اعتدال را همیشه رعایت کنید و حد اعتدال هم یک چیزی نیست که یک حد معینی باشد بلکه نسبت به اشخاص و زمان ها، وضعیت خانواده ی زن و خانواده ی شوهر تفاوت می کند و زمان ها تفاوت می کند و مکان ها تفاوت می کند، شغل ها تفاوت می کند ولی به هر حال حد اعتدال را باید رعایت کرد و زیاده روی نباید باشد. نه خیلی کم باشد که سبب ناراحتی خانم و خانواده اش باشد و نه خیلی زیاد باشد که جوان ها نتوانند ازدواج کنند و در حد اعتدال باشد و اقتصاد و اعتدال را رعایت کنند.

البته در احادیث ما دستور رسیده که حد متوسط فرموده اند که در زمان ائمه ی اطهار و پیغمبر اکرم پانصد درهم بوده یا چهارصد و ده درهم. در روایتی امام صادق می فرماید که پیغمبر اکرم، دخترانشان را از 410 درهم بالاتر مهریه نرفت و خانم هایی که با آنها ازدواج کرد هیچ کدامشان از 410 درهم بالاتر نبود.

مهریه ی حضرت زهرا که در آینده بیشتر درمورد آن توضیح می دهم، 500 درهم بود. ولی این مساله هست که 500 درهم آن زمان، فکر نکنیم که یک مبلغ ناچیزی بوده و در آن زمان باید قدرت خرید را حساب کنیم که چه طور بوده است و با 500 درهم در آن زمان چه قدر می توانست جنس خرید، نه این که حالا مرسوم است که می گویند «مهر السنة» چه قدر ولی این کار ساز نیست و باید در آن زمان را ملاحظه کرد که چه طور بوده است. که ان شاء الله در آینده در این قسمت بیشتر بحث می کنم.

نتیجه ی مجموع سخنانم این است که ما اگر می خواهیم که مشکلاتمان، مشکلات ازدواج کم بشود و حل بشود باید از اسراف و تبذیر و زیاده روی و مبالغه ی در ازدیاد مهر جداً اجتناب کنیم و غیر از آن خلاف و گناه است و اسراف است و از مصادیق اسراف و تبذیر است و باید حد اعتدال را رعایت کنیم تا ازدواج راحت بشود. ان شاء الله در خطبه های آینده در این رابطه بیشتر صحبت خواهم کرد.

پروردگارا؛ ازدواج های ساده و بی تکلف را مبارک گردان!

پايان خطبه اول


خطبه دوم

بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌

«أوصيکم بتقوي الله وإتباع أمرِهِ و نهيِه»

در این خطبه هم خودم و شما را به رعایت تقوای الاهی دعوت می کنم. بی تقوایی عامل مهم مشکلات زمان ماست. همه سعی کنند؛ مسئولین و غیر مسئولین و نهاد های مختلف، تقوا را رعایت کنند. مبادا به عنوان دفاع از اسلام و دفاع از نظام مرتکب بی تقوایی و بی عدالتی باشیم و خدای ناکرده اگر این طور باشیم، ما خودمان به نظام ضربه می زنیم. عدالت را باید رعایت کرد و عمل به وظایف دینی را باید رعایت کرد و آنچه در قرآن و رساله های عملیه و احادیث آمده است، باید عمل بکنیم و ما مجاز نیستیم به هیچ وجهی خلاف آن ها را رفتار کنیم به عنوان این که می خواهیم حامی نظام باشیم. اگر می خواهیم حامی نظام باشیم باید عدالت را در همه ی سطوح رعایت کنیم و ظلم و بیدادگری آفت نظام است و مبادا که در نظام اسلامی مثل نظام شاهنشاهی، در بینمان ظلم باشد و دادگاه ها و دادسرها و حاکمان ما باید از آن جداً اجتناب کنند.

در آغاز سخن از حضور گسترده ی مردم شریف ایران در اظهار وفاداری نسبت به مقام ولایت و اعتراض به حرمت شکنان نظام و رهبری در عاشورای اباعبدالله لازم می دانم که از این اقدام اساسی مردم تشکر کنم.

مردم شریف ما در این تظاهرات گسترده، مشت محکمی به دهان یاوه گویان خارجی زدند که آن ها می گفتند که مردم از نظام اسلامی دل سرد شدند و نسبت به ولایت فقیه دل سرد شدند و حتی وعده می دادند که ما به هدفمان رسیدیم و مردم دیگر نظام را نمی خواهند و این حرکت گسترده یک جواب دندان شکنی به آن توطئه گران خارجی بود.

ولایت فقیه، بزرگترین رکن نظام ماست. در قانون اساسی، ولایت فقیه جایگاه عالی دارد و این ولایت فقیه باید از آن حمایت بشود و وظیفه ی همه ی ماست که از آن حمایت کنیم. وظیفه ی آحاد مردم و آن کسانی که به این نظام ایمان دارند، باید حمایت کنند و مردم هم وظیفه ی خودشان را در آن زمان انجام دادند و در آینده هم هر جا لازم باشد وظیفه ی خودشان را انجام می دهند.

مردم شریف ما، علناً به جهانیان و دشمنان خارجی گفتند که ما نسبت به نظام اسلامی وفاداریم وفکر نکنید که در مقام تزلزل است بلکه به همان استحکام سابق باقی است و ما همین طوری که در زمان سابق حمایت می کردیم در آینده هم همیشه و در همه جا حمایت خواهیم کرد. آنچه ما داریم واقعاً از ولایت فقیه هست و آن چیز کوچکی نیست. امتیازی که این حرکتمان داشت این بود که چون نظام ولایی بود پیروز شد و چون امام در رأس کار بود و مردم از آن اطاعت می کردند و حکم او را حکم ولایی می دانستند، پیروزی حاصل شد و ما نمی توانیم یک همچین حکمی را از دست بدهیم. به هر طریقی باید این رکن را حفظ کنیم و حفظ خواهیم کرد، إن شاء الله.

در پیروزی انقلاب - نزدیک 22 بهمن هم هستیم- آنچه سبب پیروزی ما شد 4 عامل مهم بود. اول تأییدات الاهی که واقعاً آن کسانی که در آن زمان بودند متوجه بودند که تأییدات الاهی بود که سبب این پیروزی شد و خدا می خواست که در این زمان به وسیله ی امام و مردم اسلام در جهان به قدرت برسد. این را خدا می خواست.

عامل دوم عبارت بود از ولایت فقیه که در رأس رهبری ما در آن وقت امام راحل بود که مجتهد جامع الشرایط و یک کسی که مرجع تقلید بود و در دل مردم جا داشت و لذا هر چه می گفت مردم از آن اطاعت می کردند. چون محبوب مردم بود و محبوب شعاری هم نبود و محبوب ایمانی بود چون مردم به او ایمان داشتند به خاطر قداستی بود که امام داشت.

سوم، اطاعت از رهبری بود که اگر ما رهبری داشتیم ولی اطاعت از رهبری نبود، باز پیروزی نداشتیم و مردم اطاعت از رهبری را واجب می دانستند و به واسطه ی همین، پیروزی و آن ایثار و فداکاری مردم حاصل شد.

مساله ی چهارم عبارت بود از وحدت و اتحاد مردم که در آن زمان، همه می گفتند که ما نظام اسلامی را می خواهیم و دیدید در آن وقتی که قانون اساسی را به رأی گذاشتند گفتند که جمهوری اسلامی و همه هم رأی دادند بیش از 90 درصد مردم رأی دادند.

این وحدت بود که ما را به این جا رساند و آن اتحاد و یگانگی بود و آن اطاعت از امام بود و ما باید این ها را حفظ کنیم و در آینده هم به این ها نیاز داریم و در بقاء نظام هم به این ها نیاز داریم. متأسفانه در این زمان همه ی این سه امر، مورد هجمه ی دشمنان قرار گرفته و هم ولایت فقیه مورد هجمه قرار گرفته و دشمنان خارجی را ببینید که چه می گویند و هم اطاعت از رهبری مورد خدشه قرار گرفته است و این ها همه مورد هجمه قرار گرفته و بعلاوه وحدت ما هم مورد هجمه دشمنان قرار گرفته است.

دشمن با انواع حیله ها در حال جدایی مردم ما از هم است. یک اختلافاتی حاصل شد و معمولاً سعی می کنند همان اختلافات را حفظ کنند بلکه تشدید کنند و به آن دامن بزنند. دشمن دارد این کار را می کند و تبلیغات دشمن این است که بدبینی می کند این افراد را از آن افراد و این ها را از آن ها. تفرقه می اندازد و دشمنی می اندازد و حتی این اختلافات را متأسفانه اخیراً در داخل حوزه های علمیه هم آورده است. آیا صلاح است؟ آیا باید در داخل حوزه که حامیِ وحدت هستند این صلاح است؟ در داخل حوزه ها هم این اختلاف را آورده اند و اختلافات را دامن می زنند و اگر به این صحبت های خارجی ها گوش بدهید، شیطنت آن ها را می بیند و اخیراً اظهار خوش وقتی کرده بودند که در همه جا روحانیین به جان هم افتادند و در حوزه ی علمیه هم به جان هم می افتادند و اظهار خوشوقتی می کردند. آیا ما باید همان طور که دشمنان می خواهند، باشیم؟ ما هم باید اختلافات را به عوض این که کمش کنیم باید زیادش کنیم؟

در این جا من یک عرضی دارم خدمت گویندگان و نویسندگان و اصحاب تریبون و نخبگان و آن هایی که حرفشان و سخنانشان و قلمشان تاثیر در مردم دارد. سروران گرامی! عزیزانم! بزرگانم! این اختلافات جزئی را دامن نزنید. خدا می داند که به صلاح ما نیست و اگر این اختلافات سبب شود که به این نظام لطمه ای وارد شود در قیامت ما هم مسئولیم. ای آقایی که تریبون دستت هست، این تریبون را خدا برای تو فراهم کرده، منادی وحدت باش و عامل تفرقه نباش و یک چیز های جزئی را خیلی بزرگ نکن و یک کاری نکن که اصلاً مردم مأیوس باشند از وحدت و همه ناراحت باشند.

چرا ما به حرف های خود رهبری در این قسمت گوش نمی دهیم. من یک جمله ای را از رهبری یادداشت کردم خدمتتان عرض می کنم. ايشان در این سخنرانی های اخیرشان داشتند که از امور جزئی و غیر اصولی صرف نظر کنید. باز می فرماید: افراد را به دلیل اختلاف نظر نباید ضد ولایت فقیه دانست. بله من هم می گویم مرگ بر ضد ولایت فقیه اما من می گویم همین طور که رهبری فرمودند افراد را به دلیل اختلاف نظر ضد ولایت فقیه معرفی نکنید. درست است که واقعاً ضد ولایت فقیه داريم و باید با آن برخورد کرد ولی اندکند. آن هایی که مخالف ولایت فقیه هستند، اندکند. این اندک را بزرگ نکنید. عزیزان من! صاحبان تریبون ها! سروران گرامی! نخبگان ! عزیزی که دلسوز نظام هستید، سعی کنید به هر طریق ممکن مردم را به هم نزدیک کنید. طوری نباشد مترصد باشید که یک کلمه پیدا کنید و اختلاف را دامن بزنید بلکه سعی کنید که اختلافات را دامن نزنید.ان شاء الله خداوند متعال همه ما را در انجام وظیفه ی خودمان موفق بدارد.

مناسبت دوم، نوزده دی سالروز قیام مردم شریف قم را داریم که در پیشاپیش آن ها روحانیت و طلاب بودند وآن عمل را در آن زمان به عنوان توهینی که نسبت به امام راحل شده بود در یکی از روزنامه ها، آن عکس العمل را در آن زمان نشان دادند و البته در آن زمان خود این جریان هجمه ای که مردم قم و قیام آن ها داستان مفصلی دارد که در حدود دو، سه روز ادامه یافت و در نهایت آن تظاهرات به وسیله ی عمال رژیم شاهنشاهی سرکوب شد. به آن مردم غیور آن زمان درود می فرستیم.

آخرین مناسبت، ارتحال آیت الله العظمی آقا شیخ علی گلپایگانی را داریم که واقعاً ضایعه ای به عالم اسلام بود و ما ارتحال این فقیه بزرگ را به برادر گرامی شان حضرت آیت الله العظمی شیخ لطف الله صافی گلپایگانی تسلیت عرض می کنیم و همچنین به مردم شریف گلپایگان و به خانواده ی شریفشان.
پايان خطبه دوم