پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

نماز جمعه حضرت آیت الله ابراهیم امينی. قم - 88/03/01

نماز جمعه حضرت آیت الله ابراهیم امينی. قم - 88/03/01

خطبه اول

بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌

« أوصيکم و نفسي بتقوي الله وإتباع أمرِهِ و نهيِه »

خودم و شما را به رعايت تقواي الهي دعوت مي کنم، رعايت تقوا به انجام وظايف ديني است، محرمات را بايد ترک کنيم، وظايف را بايد انجام دهيم و اين راه تقوا پيشه کردن است، و بايد اين مطلب را بدانيم که بهترين وسيله ي نجات از مهالک اخروي تقواست، بدون تقوا امکان ندارد که انسان از اين مهالک و عذابهاي اخروي نجات پيدا کند، و تقوا وسيله اي است که در همه جا به درد انسان مي خورد حتي در دنيا انسان را از بسياري از کارهاي زشت باز مي دارد.

موضوع سخن ما عبارت بود از راه چاره براي تهاجم فرهنگي که جوانان و خانواده هاي ما را مورد هجمه قرارداده است.

در خطبه هاي گذشته عرض شد که در اين رابطه چند نهاد مي توانند موثر باشند و انجام وظيفه کنند، يکي روحانيت که احاديثي در اين جهت خدمتتان عرض شد، که اين مسئوليت را بر عهده گرفته است.

دوم صدا و سيما که به نظر بنده بزرگترين نقش را در اين رابطه مي تواند ايفا کند و بزرگترين وظيفه را بر عهده دارد.

سوم تريبون هاي نماز جمعه که بايد از اين موقعيت ها استفاده کنيم و جوانان را ارشاد و هدايت کنيم.

چهارم آن روحانيوني که به مناسبت هاي مختلف در صدا و سيما حضور بهم مي رسانند و سخن مي گويند.

به اين چهار نهاد اشاره کرديم و درباره ي آنها مقداري صحبت کرديم.

امروز به يکي از نهادهاي مهم ديگر اشاره مي کنم و آن نهاد مسجد است. خود مسجد در اسلام جايگاه ويژه اي دارد، از آغاز پيغمبر به مسجد عنايت داشت و اولين کاري که پيغمبر انجام داد، در مدينه مسجد بنا کرد با همت خود و همياري مسلمانان مسجد ساختند و بعد در دايرکردن و عمران مساجد تلاش و کوشش مي کردند، اگر جوانان ما راهشان و پايشان به مسجد باز شود در هر روزي حداقل 3 مرتبه به مسجد بيايند و حضور پيدا کنند، طبعا در اين مکان شريف الهام مي گيرند و تاثيرات منفي دشمنان نمي تواند در آنها اثر بگذارد و در آن جا با ارزش هاي اسلامي هم آشنا مي شوند، نهاد مسجد يک نهاد بسيار مهم و ارزشمندي است و بايد شرايطي در اين خصوص داشته باشد.

مسجد از زمان پيغمبر دو کار مهم بر عهده داشته است: يکي از آنها اقامه ي نماز جماعت در مسجد است، با آن همه فضائل و تاکيداتي که در احاديث و در مورد نماز جماعت آمده، به طوري که پيغمبر اکرم فرمودند که ثواب نماز جماعت در مسجد 25 برابر نماز فرادي در غير مسجد است؛ از آن طرف تاکيد شده که مردم در مساجد حضور پيدا کنند حتي به نماز فردي اگر امام جماعت نبود،«لا صلاه لجار المسجد الّا في المسجد» آن کسي که همسايه ي مسجد باشد که 40 خانه هم همسايه حساب مي شود، نمازش قبول نمي شود مگر اينکه در مسجد حضور پيدا کند، اين روايت تاکيد داشته به نماز جماعت. پيداست نماز جماعت وضع خاص و معنويت خاصي دارد، انساني که در نماز جماعت حضور پيدا مي کند غير از آن که از ثواب بهره مي برد، از يک حالت معنوي مساجد و نمازها بهره برداري مي کند. پيامبر اکرم و ائمه اطهار هم به اين امر عنايت داشته اند، صدها روايت در تاکيد فراوان به حضور درنماز جماعت داريم.

دومين مسأله اي که از زمان پيغمبر تا بعد آن حضرت درمساجد وجود داشته، عبارت بوده از آموزش احکام و معارف دين. در مسجد پيغمبر مسائل را براي مردم مي گفتند، قرآن را تفسير مي کرد، قرآن درمساجد خوانده مي شد و بايد همين روش را ادامه مي داديم که در مساجد کلاس هاي آموزش فرهنگ دين، عقايد، معارف و مسائل فقهي داير شود و گفته شود و مورد بهره برداري قرار بگيرد و اين مسأله در روايات هم تاکيد شده. لذا در اسلام تاکيد دارد که مساجد آباد باشد «نَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ» آن کساني که ايمان دارند و اقامه ي نماز مي کنند، آنها مساجد را آباد مي کنند و کاري مي کنند که مساجد مورد بهره برداري کامل قرار گيرد.

روايات فرواني در اين قسمت داريم، اولاً تاکيد شده که مسجد به اندازه ي نياز جامعه ساخته شود در شهرها، روستاها مسجد به قدر کافي داشته باشيم. به طوري که مردم بتوانند به راحتي در مسجد حضور پيدا کنند و نماز جماعت بخوانند. خود اين داشتن مسجد در شهرها و روستاها بايد مورد توجه قرار گيرد و مساجد آباد و داير باشد. اسلام به اين قسمت تاکيد مي کند. از امام صادق عليه السلام روايتي نقل شده که فرموده است: « مَن بَنَى مَسْجِداً بَنَى اللَّهُ لَهُ بَيْتاً فِي الْجَنَّة » خداوند يک خانه و قصري را در بهشت مهيا مي کند و فراهم مي کند.

علاوه بر اين فقط مسجد داشتن مسأله نيست، عمران مساجد و آباد کردن آنها مهم است، آباد بودن مساجد به اين است که اولاً مخروبه نباشد، تميز و نظيف و مفروش باشد و در نظافت آن کوشش کنند. مساجد زيبا باشد به نحوي که براي مردم خصوصاً جوانان جالب و جاذب باشد که بتوانند در مساجد حضور پيدا کنند.

از فوائد ديگر مساجد يکي اين است که امام جماعت دائم داشته باشد، امام راتب داشته باشد، در شهر، در روستا، در همه جا و در همه ي مساجد شهرهاي بزرگ، در هر سه وعده نماز جماعت را داير کرده و نماز بخواند، اين ها از علائم اسلام است و مسائلي است که پيغمبر نسبت به اينها تاکيد داشته است.

مسأله ي ديگر داشتن يک کتابخانه ي منظم در هر مسجدي است و در آن فقط کتابهاي مفاتيح و قرآن نباشد بلکه کتابهاي مورد نياز جامعه و جوانان در آن جا وجود داشته باشد و آن کتابخانه فعال باشد.

مسأله ي ديگر تأسيس کلاسهايي که در هر زماني مورد نياز جامعه است، کلاس هاي آموزشي از جمله آموزش عقايد، قرآن و مسائل مورد نياز جامعه مخصوصاً مسائل مورد نياز جوانان.

و همين طور امام راتب علاوه بر خواندن نماز در مسجد، بعد از نماز از مسجد فوراً بيرون نرود بلکه مقداري با مأمومين نشسته و انس بگيرد و مشکلات آنها را در حد توان حل کند، مورد اعتماد مردم و جوانان باشد تا جوانان بتوانند مسائل خود را با او مطرح سازند، اگر امام جماعت مأنوس نباشد، پس جوانان و مردم، کجا بروند و حرف هايشان را بزنند؟ کجا گرفتاري ها و مشکلات عقيدتي خود را باز گو کنند؟ و اين ها هم وظيفه ي امام جماعت است و امام جماعت بايد با حضور خود اين مسائل را حل کند. و در يک کلام عمران و آبادي مساجد و منظم بودن امام راتب و در همه جا بودن آن يکي از آثار اسلامي است.

در يکي از روستاها قبل از انقلاب براي تبليغ رفته بودم، روستاي بزرگي بود و در آن جا مردم سه دسته بودند، يک دسته ي مسيحي که کليسا داشتند، يک دسته از آنان فرقه ي ضاله اي بودند که آنها هم محفلي داشتند و يک دسته مسلمان بودند که نه مسجد و نه امام جماعت داشتند.

آيا اين طور زيبنده است؟ اگر بخواهيم مقدار نفوذ اسلام را در جاهاي مختلف متوجه شويم بايد به مساجد آنان نگاه کرد، به مقدار مساجد و حضور مردم در اين مکان ها نگاه کنيم، آيا اين طور هست؟ بنده آمار دقيقي از مساجد ندارم، بنده از مسئولين امر در خواست آماري کردم که وضع مساجد در ايران چگونه است، متأسفانه بعد از ده، بيست روز هنوز هيچ اطلاعي ندادند. بنده گفتم که آماري از تعداد مساجد در ايران ارائه کنند، آيا همه اين مساجد معمور و آباد است يا نه؟ آيا همه ي اينها امام جماعت دارند يا نه؟ آيا مردم حضور پيدا مي کنند يا نه؟ متأسفانه نتوانستم آمار درستي پيدا کرده و خدمتتان عرض کنم.

بعد از پيروزي انقلاب، باتوجه به اسلامي بودن نظام ما و اين که نظام اسلامي بايد اسلام را در ترويج، بزرگترين هدف قرار دهيم، مکتب اسلام را بايد نشر دهيم، از عقايد مردم، ارزش هاي اسلامي دفاع و تثبيت کنيم و اين وظيفه است که بر عهده ي ماست. آيا مساجد به مقدار کافي داريم يا نه؟ اما اجمالاً عرض مي کنم که نه، در تهران که دقت کنيد، و مساجد آن را مورد توجه قرار دهيد، متوجه مي شويد که مساجد بسيار کم است و مسجدي را در سراسر خيابان پيدا نکرده و اگر پيدا کنيد درب آن بسته است يا امام جماعت خيلي اوقات ندارد، آيا روستاهاي ما همه داراي مسجد هستند؟ ندارند، آيا مساجد آباد است و همه داراي امام جماعت اند؟ متأسفانه نه، حتي در بعضي شهرهاي بزرگ برخي از مساجد امام جماعت راتب ندارد. اين مسئوليت با کيست؟ آيا دراين سي سال نبايد به مقدار کافي، امام جماعت تربيت کرده و به روستاها و شهرها بفرستيم؟ آيا روستاهاي ما که در معرض فرهنگ بيگانه هستند، از ماهواره ها استفاده مي کنند، مردم آن جا مورد استفاده ي دشمنان هستند. اين برنامه هايي که در اينترنت و ماهواره ها و غيره وجود دارد در آن روستاها مشاهده شده و حضور دارد. اين ها از نزديک مورد تهاجم فرهنگ دشمن هستند. آيا ما در اين باره وظيفه اي نداريم؟ چه کسي بايد به اين مسائل رسيدگي کند؟ آيا روحانيت به مقدار کافي برنامه تهيه کرده است؟ نمي خواهد اين مشکل را حل کند؟ چه مقدار در اين قسمت قدم برداشته شده؟ هنگامي که انسان به بعضي از کشورها مسافرت مي کند، مشاهده مي کند که در هر کجا نياز به مسجد باشد، مسجدي وجود دارد و داراي امام جماعت است.کتابخانه هم وجود دارد. آيا اين وضع زيبنده ي نظام جمهوري اسلامي است که اين طور بي تفاوت هستيم؟ مسئوليت کمبود مساجد برعهده ي کيست؟ آيا اصلاً مسئولي در اين باره وجود دارد يا نه؟ چه نهادي بايد به فکر مسجد براي مردم باشد؟ آيا نظام اسلامي در اين باره مسئوليتي ندارد؟ آيا خيرين و کساني که اهل خير هستند در اين باره مسئوليت ندارند؟ بله، سابقاً ساختن مسجد يک ارزش مهمي بود و افتخار براي ساخت آن مي کردند، الان خيرين هم به کارها و جاهاي ديگري کشيده شده اند، آن جايي که بودجه براي ساخت مسجد ندارند، چه کسي بايد مسجد بسازد؟ بايد مردم را رها کنيم به اينترنت و ماهواره و غيره که هرطوري مي خواهد بشود؟ نمي گويم کار نشده است، بعد از انقلاب بسيار کار شده، خيلي از روحانيت در روستاها رفت و آمد دارند، اما سوال اين است که اين مقدار کافي است؟ همين کافي است که در ايام محرم چند هزار نفري را به روستاها بفرستند و يک دهه در آن جا تبليغ کنند؟ وهنگامي که مراجعت مي کنند ديگر آن روستا و جاهاي ديگر نيازي ندارد؟ به نظر ما ضربه اي که از اين تهاجم فرهنگي مي خوريم براي اين است که مساجدمان را فعال نکرديم و لذا جوانانمان را از دست داده ايم، جوان مسجدي مي خواهد که آباد باشد، معمور باشد، برنامه داشته باشد، يک جذابيت و زيبايي داشته باشد، يک امکاناتي در آن مسجد فراهم باشد، مگر نمي توانند اين کار را انجام بدهند؟! وظيفه ي کيست؟ نمي دانم، آيا کتابخانه به اندازه ي نياز در همه ي مساجد هست؟ حتي مساجد روستاها؟ روستاها هم جزو اين کشورند، ايل هاي بختياري و ... هم جزو اين کشورند، آيا روحانيت در برابر آنان مسئوليت ندارد؟ آيا دولت مسئوليت ندارد؟ آيا ارشاد مسئوليت ندارد؟ آيا صدا و سيما مسئوليت ندارد؟ آيا خيرين مسئوليت ندارند؟ چرا اين گونه شده ايم، با اين که حکومت ما حکومتي اسلامي است. چرا از همين مساجدي که داريم آن طوري که بايد استفاده نمي شود؟ چطور اين قدر مساجد ما خلوت است. به خاطر اين است که در آن کاري انجام نشده، اگر کاري کرده بوديم که مساجد اين طور خلوت نمي بود.

مساجد يکي از پايگاه هاي بسيار مهم اسلامي است. که مي تواند عقايد جوانان و بزرگترها را حفظ کند ومي تواند در مبارزه با تهاجم فرهنگي موثر باشد. ولي به شرط عمران و آبادي و به شرطي که ما وظيفه را به درستي انجام دهيم.

باز عرض مي کنم که خيلي اقدامات انجام شده است، ولي خيلي بيشتر از اين ها، بايد کار مي کرديم، اميدواريم که ان شاء الله خداوند متعال در اين رابطه به مسئولين ما يک توجه و عنايت بيشتري، عنايت کند تا به اين کارها بيش از پيش رسيدگي کنند و براي حل مشکلات فرهنگي تا دير نشده است، چاره انديشي کنند، کما اينکه ديرشده است چرا که 30 سال گذشته است.

پايان خطبه اول

 

خطبه دوم

بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌

« أوصيکم و نفسي بتقوي الله وإتباع أمرِهِ و نهيِه »

در اين خطبه هم خودم و شما ر ا به رعايت تقواي الهي و ترک گناهان و انجام وظايف مخصوصاً وظايف اجتماعي دعوت مي کنم.

از خدا بترسيد، نسبت به فرهنگ اسلام اين مقدار بي تفاوت نباشيم، هرکداممان به آن مقدار که قدرت دارد بر رفع مشکلات فرهنگي مسلمانان وظيفه دارد. تلاش کنيد، سرمايه داران وظيفه دارند، علماء وظيفه دارند، اميدوارم همه ي ما در اين قسمت بتوانيم انجام وظيفه کنيم.

بزرگترين مناسبت اين هفته شهادت بانوي نمونه ي اسلام، دختر گرامي پيامبر اکرم را داريم، اين بانويي که مي تواند براي بانوان در جهات مختلف، در نگهداري از فرزندان، شوهر داري، خانه داري، در زندگي، در عبادت و از هر جهت مي تواند الگو باشد. به دليل کم بودن فرصت و بسيار بودن مناسبت ها از خواندن روايتي که آماده کرده بودم، صرف نظر کرده و از آن بي بي دو عالم معذرت مي خواهم. اميدوارم که در فرصت مناسبي در مورد آن حضرت سخن بگويم.

مناسبت دوم ارتحال ملکوتي اسوه ي علم و تقوا و اخلاص حضرت آيت الله العظمي بهجت را داريم که علاوه بر فقه و فقاهت و علم، مسأله ي عرفان و معنويت و اخلاص ايشان مورد توجه بود و اميدي بود براي کساني که طالب معنويت بودند، البته تا مقداري جوانان تلاش کردند که به ايشان دسترسي پيدا کرده و از ايشان استفاده کنند، ولي متأسفانه يک همچنين شخصيتي را از دست داديم، رضوان خدا بر او باد، اميدواريم که جاي ايشان خالي نماند و ساير علماء در همين مسير حرکت کنند.

و همين طور سالگرد فقيه مجاهد حضرت آيت الله العظمي فاضل لنکراني (رضوان الله تعالي عليه) را داريم، فقيه مجاهدي که همه با تلاش هاي او آشنا هستيد، قبل از انقلاب و در پيروزي انقلاب و پس از انقلاب. اين دو مصيبت بزرگ را به محضر مقدس مراجع تقليد و علماء عظام، رهبر معظم انقلاب و خانواده ي معظم اين بزرگان تسليت عرض مي کنيم.

سومين مناسبت سفر پر برکت مقام معظم رهبري به کردستان است که سفري نسبتاً طولاني از جهتي و بسيار جالب و ارزنده از جهت ديگر بود. و از آن توجه خاصي که ايشان داشتند و صبر و بردباري که مي کردند به سخنان مردم کاملا گوش مي دادند، رهنمودهايي که نسبت به استان و همه ي ايران داشتند، قابل تقدير و تشکر است و از آن استقبال پرشور و مردم کردستان تشکر و قدر داني مي کنيم و اميدواريم رهنمودهاي مقام معظم رهبري در همه جا، در کردستان و غير آن مورد توجه و عنايت قرار بگيرد.

چهارمين مناسبت نزديک شدن به انتخابات رياست جمهوري است و ناچارم که در اين قسمت تذکراتي عرض مي کنم.

در آن خطبه ي قبل که قريب يک ماه قبل بود، در رابطه ي با اين موضوع و بعضي از مسائل مثل تبليغات و غيره اشاره کردم، در اين قسمت به يک مسائل ديگري اشاره مي کنم.

1.چنانکه امام راحل و مقام معظم رهبري بارها تأکيد فرمودند شرکت گسترده و باشکوه مردم در انتخابات يک وظيفه ي شرعي و ملي است. موجب عزت و اقتدار ملي است، دشمنان را مأيوس و دوستان را شاد مي گرداند.

2.تکليف شما رأي مثبت دادن است نه فقط حضور در مراکز رأي گيري. با دادن آراء باطله تکليف شما ساقط نمي شود، بعضي مي گويند اگر فقط در انتخابات شرکت کنيم کافي است و گاهي به امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) يا به يکي از شخصيتها رأي مي دهند و به کانديداها رأي نمي دهند. اين درست نبوده و اگر اين را وظيفه ي شرعي مي دانيم بايد به صورت درست انجام دهيم و بايد رأي مثبت دهيم و تعيين کنيم. البته گاهي برخي اين را خلاف احتياط دانسته و رأي به شخص نمي دهند و اتفاقا همين رأي به شخص ندادن، خلاف احتياط است و وظيفه ي رأي دادن داريم.

3.به هريک از کانديداها که صلاحيت آنها تأييد شده مي توانيد رأي دهيد ولي سعي کنيد که اصلح بين آنها را بشناسيد و به او رأي دهيد چون سرنوشت کشور به آن بستگي دارد، آينده ي کشور و مصالح آن به آن فرد و کارهاي او بستگي دارد.

در اينجا به برخي از نشانه هاي کانديداي اصلح اشاره مي کنم:

1.به ارزشهاي اسلامي واقعاً ايمان داشته باشد و در ترويج و گسترش آن کوشا باشد. مبارزه با تهاجم فرهنگي بيگانه را از وظايف حکومتي بداند و در اين رابطه کوشش و سرمايه گذاري کند که يکي از مشکلات ماست.

2.در حل مشکلات جوانان مانند بيکاري، مسکن، ازدواج و بويژه مشکلات فرهنگي عنايت ويژه اي داشته باشد و در اين مسائل چاره انديشي کند.

3.قانون مدار باشد، قوانين و مقررات را محترم بشمارند و در عمل مقيد و ملتزم به آن باشد، قوانيني که توسط مجلس وضع مي شود به اين ها معتقد باشد و به اين ها عمل کند چون بدون قانون نمي توان کشور را خوب اداره کرد اگر قوانين به خوبي رعايت شود که عمل به آن از واجبات است. من خودم اوايل پيروزي انقلاب از امام خميني استفتاء کردم که آيا تخلف از قوانين جاري جايز است؟ امام پاسخ دادند اين قوانين مادامي که لغو نشود واجب است که اطاعت و عمل شود.

مسئولين و مردم همه بايد به قوانين احترام بگذارند اگر قانون نزد مسئولين احترام نداشته باشد مردم هم بي قانوني مي کنند و وقتي اين اتفاق افتاد مشکلات فراواني براي کشور بوجود مي آيد پس نامزد اصلح قانون مدار باشد و قوانين و مقررات را محترم بشمارد و در عمل مقيد و ملتزم به آن باشد.

4.براي حل مشکلات اقتصادي بويژه تورم و گراني و بيکاري برنامه داشته باشد و آن را ارائه دهد، اين نامزدهايي که هرکدام در حال تعريف و تمجيد از خودشان هستند به جاي اين کار هرکدام که برنامه اي در مشکلات اقتصادي دارند ارائه کنند و بگويند که چه برنامه اي براي حل مشکلات دارند و مردم هم اگر پسنديدند رأي مي دهند. بهترين وسيله ي تبليغ ارائه ي برنامه است نه فقط يک تبليغات توخالي.

5.در سياست خارجي و مجامع بين المللي با عقل و تدبير و عزت و اقتدار از حقوق حقه ي ملت مقاوم و سربلند ايران دفاع کنند.
پايان خطبه دوم