پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

نماز جمعه حضرت آیت الله ابراهیم امينی. قم - 88/01/07

نماز جمعه حضرت آیت الله ابراهیم امينی. قم - 88/01/07

مصادف با 29 ربيع الاول سال 1430 هجري قمري

خطبه اول

بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌

« اوصيکم عبادالله بتقوي الله فانه تجمع من الخير ما لا يجمع غيرها ».

خودم و شما را به رعايت تقواي الهي دعوت مي کنم. تقوای الهی بهترین وسیله است، منافع و خیراتی دارد که به وسیله غیر تقوا تهیه نمی شود. تقوا دل انسان را نورانی می کند، روح را با صفا می کند، انسان را از انجام محرمات باز می دارد و در یک کلمه تقوا، سعادت دنیا و آخرت انسان را تهیه می کند.

منافعی که تقوا دارد هیچ چیز دیگری این منافع راندارد. مستحبات، انجام بعضی از کارها نمی تواند جانشین تقوا باشد. تنها چیزی که انسان را از مهالک دنیوی و اخروی محفوظ می دارد، تقوا است. خدا همه ما را در تهیه توشه تقوا موفق بدارد.

موضوع امروز سخن من عبارت است از وظیفه علمای دین در پاسداری از مکتب تشیع و عقاید مردم.

قبل از ورود در مطلب ابتداءً یک حدیثی را خدمتتان می خوانم. این حدیث از امام عسگری(ع) است که ایشان از پدرانشان از امام صادق (ع) نقل می کنند. قال علیه السلام:« علماء شیعتنا مرابطون بالثغر الذی یلی ابلیس و عفاریته» امام صادق فرمودند: علمای شیعه ما، این ها مرابط هستند، مرابط آن مرزنشینان و پاسداران مرز را گویند، کشورداران و مسئولان یک افرادی را آنجا می گمارند که اینها روز و شب مراقب دشمن باشند، از هرجا که دشمن خواست وارد شود، اینها جلوی دشمن را بگیرند، این را «مرابط» گویند.

«ثغر» هم عبارت است از همین جایگاهی که نزدیک مرز با دشمن است. در این حدیث امام صادق (ع) می فرمایند: علمای ما مرابط هستند یعنی مرزبان هستند. افرادی هستند که در مرزهای دشمن ایستاده اند و شب وروز خواب ندارند، نگرانند که مبادا دشمن از یک گوشه ای حمله کند و آن دشمنی که می خواهد حمله کند عبارت است از ابلیس و عفاریت ابلیس، کارگزاران ابلیس و شاگردان آن. این ها در همان مرزها هستند و آنجا هستند که اختمال حمله آنها هست. علمای شیعه ما در این مرزها هستند، مرز فرهنگی، یعنی مرزی که دشمن از آن حمله میکند که دشمن ابلیس و هوادران آن باشد.

بعد فرمود:کار این ها این است که «یمنعونهم» این ها، ابلیس و شیاطین و برادران ابلیس را( انسان هایی که کارگزار ابلیس اند) منع می کنند از این که خروج کنند از آنجا، حمله کنند «علی ضعفاء شیعتنا» بر شیعیانی که آگاهی دینی شان کم است. جوانها، خانواده ها، مردم بی سواد و حتی مردم باسوادی که اطلاع دینشان کم باشد. این علما منع میکنند از این که دشمن اینها را مورد هجمه خود قرار دهد. «و عن أن یتسلط علیهم ابلیس و شیعته» و اینها مانع می شوند از این که ابلیس و طرفداران ابلیس، انسانهایی که کار ابلیس را انجام میدهند اینها مسلط بشوند بر شیعیان و مخصوصاً بر ضعفای شیعه.

« و شیعته النوصب» که نواصب از آنها هستند و بعد فرمود: هر کسی که (هر عالمی که) در این مقام قرار گرفت« ألا فمن انتصب لذلک من شیعتنا» در محل دفاع قرار گرفت این افراد «کان افضل ممن جاهد الروم» افضل هستند از کسانی که در جنگ روم قرار داشتند، جنگ سختی که در دوران عثمان برگزار شد، اینها افضل از آنها هستند. این هایی که در خانه، زندگی مي كنند اما مراقب اخلاق شیعه، جوانان شیعه، دفاع از آنهاهستند. اینها افضل هستند« الفَ الفَ مره» هزار هزار برابر آن ارزش دارند. این ها فضیلت دارند و ثواب دارند.

بعد می فرمایند: «لأنّه یدفع عن أدیان محبینا» به خاطر این که اینها دفاع می کنند از دین شیعیان و طرفداران ما «و ذلک یدفع عن أبدانهم» (بحار الانوار ج 2 ص 5 ) اما در جنگ روم و جنگهای معمولی از بدن آنها دفاع می کند. این هایی که مرزدار هستند چه کار می کنند؟ مواظب و مراقب حمله هایی که بر ضعفاء و خانواده ها و بی بضاعت ها و بی سواد ها می شود، آنها را که در معرض خطر بودند. نهایت حمله دشمن این است که جان آنها، خانه آنها را مورد تعرّض قرار می دهد اما ارزش عالمان بالاتر است چون دفاع می کنند از دین شیعیان ما، از عقاید شیعیان ما.

این حدیث، حدیث بسیار جالبی است. از این حدیث استفاده می شود که امام عسگری(ع) توجه داشته اند که در طول تاریخ ممکن است عقاید شیعه مورد هجمه قرار بگیرد. از طرف دیگر برای جلوگیری از اینها آمده و علما را مأموریت داده، مأموریت بسیار سنگین و ارزشمندی است.

واقعاً علما باید همانند آن مرزبانانی که شب و روز خواب ندارند و مراقب و مواظب هستند که دشمن از چه راهی حمله می کند که جلوی آن را بگیرند اینها (عالمان) در همان مقام قرار بگیرند و از همان جا دفاع کنند.

در طول تاریخ از زمان خود ائمه و مخصوصاً بعد از شروع غیبت صغری و بعد غیبت کبری همواره شیعه و مکتب اهل بیت مورد تهاجم دشمن بوده و آن کسانی که از اینها دفاع کردند و نگذاشتند که شیعیان در عقیده تضیف شوند و شیعه را نگهداری کردند، آن عبارت است از علماء در طول تاریخ، که این خودش یک داستان مفصلی دارد، اگر فضلاء و دانشمندان به این عنوان، آنهایی را که مرزبانان مکتب تشیع بودند، آن علماء را کارهایشان را بررسی می کردند و کتاب هایی در این قسمت نوشته شود چه مقدار ارزشمند است. این کار از زمان خود امام عسگری شروع کردندو بعد افرادی همین طور آمدند.

اگر ما می بینیم الان شیعه دارای مکتب بسیار غنی ای از فقه، کلام، اصول، فلسفه و اخلاق هست، فکر نکنید این ها خودش به راحتی به دست آمده، این ها نتیجه کار و زحمت علما بوده و آن قدر در این راه تلاش شده که تا الان یک مکتب غنی و نیرومند شیعه داریم.

به هر حال این علما بودند که نگهداری این کاررا کردند، و لذا حق مطلب این است که ارزش این ها، همان طور که در این روایت امام فرمودند، از ارزش آن مجاهدینی که در جنگ روم شرکت کردند با همه سختی ها، واقعا بیشتر است. الان یک مکتب تشیع نیرومند و قوی از علماء داریم مخصوصاً پس از پیروزی انقلاب که یک کشور نیرومند از هر جهت داریم.از آن طرف این همه کتاب، مجله و امکانات داریم. همه به برکت آن زحمات و فداکاری علما است که داستان مفصلی دارد. علما شهید دادند، رنج کشیدند اما خوب نگهداری کردند و الان ما مرهون زحمات و تلاش های آنها هستیم. آنها در کارهایی که انجام می دهیم شریکند. اما پاسداری از عقاید شیعه و مکتب اهل بیت وظیفه امروز ماست.

در طول تاریخ همواره تشیع مورد هجمه دشمنان بوده اما در هیچ زمانی مانند این صد سال اخیر نیست که دشمناني حمله کرده اند به فرهنگ اسلام، این صد سال اخیر خیلی هجمه شدیدی از طرف غرب به فرهنگ اسلام شد و این مطلب در دوران پهلوی (پدر و پسر) تشدید شد و در واقع جنگ واقعی فرهنگی با مسلمانان و اسلام برپا شد.هجمه این ها به این منظور بود، جنگ فرهنگی یعنی یک جنگ نرم، مخملی و بی سروصدا(به اصطلاح خودشان) ولی خیلی کارساز و مهم است.

دشمنان اسلام مخصوصاً غربی ها منظورشان این بود که با اسلام به صورت علني مبارزه نکنند و بگذارند کشورها مسلمان باشند، اما فرهنگ اسلام، ارزشهای اسلامی را از این ها بگیرند و به جای آن فرهنگ غلط غرب، بی بندوباری را جانشین آن کنند، منظورشان این بود و گفتند ما اسلام و کشورهای اسلامی را از محتوا تهی می کنیم. در شناسنامه، خانواده مسلمان باشد اما بیگانه از اسلام. هدف جنگ آرام و نرم همین است. دشمن درخیلی جاها موفق شد و همین ها بودند که کشور اسلامی و نیرومند «اندلس» را با همین برنامه گرفتند.با آرامش و صبر و حوصله کار می کنند و خیلی سرو صدا ندارند. کسی متوجه نمی شود که چه کاری انجام می دهند.

در این زمان یکی از حوادث مهمی که واقع شد این بود که امام خمینی به مبارزه این فرهنگ غرب وارد شد، که طرفدارانش همان رژیم پهلوی بودند. وارد این مرحله شد و کسانی که مبارزات را به یاد دارند امام همه اش به عنوان دفاع از ارزشهای اسلامی و اسلام در آن زمان صحبت می کردند و بالاخره امام موفق شد رژیم پهلوی را از بین ببرد و یک رژیم اسلامی به جای آن تأسیس کند. در این جا در واقع غرب با یک پاتک مواجه شد، یعنی امام کاری که انجام داد شروع یک ضد حمله بود. ضد حمله بسیار قوی ای. امام آمد و وارد شد و به عنوان دفاع از اسلام و ارزشهای اسلامی وارد عمل شد و موفق شد. در این جا جنگ تحمیلی هم کاری نتوانست بکند اما دشمن ساکت نمی نشیند و عقب نمیشیند و همچنان به مبارزه خود با سبک دیگری ادامه می دهد و در این جا بعد از انقلاب یک جریان کامل مبارزه با اسلام و ارزشهای اسلامی از طرف غرب شروع شد که من به جمله هایی از آنهااشاره می کنم تا متوجه شوید که مسأله جدی است:

درسال 63، یعنی 4، 5 سال پس از پیروزی انقلاب، اسرائیل که احساس خطر برای خودش و کشورهای دیگر کرد، برخی از کارشناسان آنها دعوت کردند، از کارشناسان کشورهای دیگر، انگلیس و امریکا و... که در آن جا ضمن بررسی خطرات انقلاب اسلامی به صورت کامل در مدت چند روز به راه حل هایی رسیدند که حال چه باید کرد؟ گفتند: به هر حال یک انقلاب واقع شده که با این که نمی توانیم کاری بکنیم اما چه کار کنیم که در برابر این استقامت کنیم. در آن جلسه یک مسأله ای مطرح شد و این بود که گفته شد که ما از طریق فرهنگی وارد مبارزه شویم، آن چیزهایی که در آن جلسه مطرح بود گفتند که به وسیله ترویج بی بندوباری، لاابالي گری و مسائل جنسی باید وارد عمل شویم و این را تصویب کرده و بر آن برنامه ریزی کرده و امکانات تهیه کردند که چه طور این کار را انجام دهند و مشغول کار شدند. چند سال بعد در انگلستان همین جلسه باز ادامه داشت و یک جمله ای از آن جا نقل می کنم که رئیس آن کنفرانس گفت: که ما باید با ترویج سکس، بی بندوباری جنسی، فحشاء و دیگر مسائل این طوری، ما باید وارد عمل شویم و به وسیله این ها کشور های استقلال طلب و از جمله ایران را به واسطه ترویج این مسائل در خود کشور خودشان محاصره شان کنیم.

که گفته اند که در کشور ایران و کشور آیت الله ها ما باید کاری به این وسیله کنیم که این ها را در داخل کشور خودشان محاصره شان کنیم.

یک جمله دیگری از یک ژنرال امریکایی را عرض می کنم، در جلسه ای که همین مسأله مطرح بود، آن جا گفته بود که: این ایمان و عقیده جوانان ایرانی خطرناکتر از سلاح هسته ای برای ماست. باید با ایمان این جوانان میارزه کنیم. به هر حال یک برنامه بسیار منظمی را ترتیب دادند و از آن وقت تا به حال در حال کار هستند. بودجه های کلانی صرف می شود، برنامه های رادیو و تلویزیون تهیه می شود. این برنامه ماهواره ها، اینترنت ها که دیده می شود از آثار کار آنهاست و آثار عملی اش را که خودتان آگاه هستید.

خب در چنین شرایطی چه کار باید انجام داد؟ باید عرض کنم که این خطر، خطر بسیار جدی و واقعی است و باید فکری کرد و باید هم مسئولین و بیشتر از آنها علماء دینی مسئول این کار هستند که امام عسگری فرمود: این ها پاسدار مرزها هستند، اي علما و پاسداران مرزهای شیاطین غرب. در این رابطه چه باید کرد؟ سکوت می توان کرد؟ می توان با برنامه های سابق ادامه داد؟ یا باید بدانیم دشمن در حال چه کاری است از همان راهی که دشمن وارد شده باید در همان راه کوشش کنیم. شما ببینید این مسائلی که متأسفانه در بین جوانان وجود دارد، بی عقیدگی، ترویج خرافات.

به هر حال امیدوارم که علماء دین و مسئولین جدی تر در این مسأله فکر کرده و خطر را درک کنند و تا دیر نشده کاری بکنند، اقدام جدی در این رابطه انجام بدهند و الّا در قیامت قطعاً مسئول خواهیم بود. اگر در احادیث ما آمده که علماء امت من از انبیاء بنی اسرائیل ارزششان بیشتر است فقط به همین کارهای ساده نیست. اگر امام عسگری علماء را سنگر نشین قرار داده، اگر غفلت کنید از این جهت، جواب دین و پیغمبر و ائمه اطهار را در قیامت چگونه باید داد؟

البته همه جوانان ما این طور نیستند اکثر جوانان ما خوب و پاکند و حتی آن جوانانی که آلوده اند طبعاً پاکند، به خدا قسم پاکند و ساده اند. ما باید با آنها کار کنیم. آنها آماده اند حتی آنهایی که آلوده شده اند، اگر به سراغ آنها برویم دلی پاک دارند دلش می خواهد خوب باشد اما مشکل دارد و نمی تواند مشکل اش را ترک کند. باید این مشکل را دولت و ملت و علماء ان شاء الله وارد عمل شوند و حل کنند.

پايان خطبه اول

 

خطبه دوم

بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌

در این خطبه هم خودم و شما را از گناهان پرهیز می دارم و امیدوارم که سعی کنیم که نفس خودمان را پاک نگه داریم و وظایف اجتماعی خودمان را انجام دهیم.

در این ایام مناسبت هایی داریم که به برخی از آنها اشاره می شود:

اولین مناسبت ارتحال همسر وفادار و صالحه و مومنه امام راحل را داریم که اگر آن همکاری های لازم آن بانوی مکرمه نبود، شاید در کار امام هم ممکن بود اشکال ایجاد شود ولی این فداکاری و در هر جایی که امام رفتن و در کنار امام بودن و موافق کارهای امام بودن، صفات ارزشمندی است. ارتحال این بانوی محترم را به بیت معظم امام راحل، فرزندان، داماد ها و مخصوصاً فرزند یادگار امام، جناب حجه الاسلام و المسلمین آقای حاج حسن آقا، تسلیت عرض می کنم.

مناسبت دوم در این پیام نوروزی مقام معظم رهبری که پیام بسیار مهم و حساسی بود که در این پیام شعار امسال را این قرار داند که شعار «اصلاح الگوی مصرف و جلوگیری از اسراف» مطلب بسیار حساسی است وواقعاً جا داشت که در این زمان رهبری این شعار را قرار بدهند، ما کشور فقیری نیستیم، منابع بسیار فراوانی داریم. ما درآمد های فراوانی داریم مشکلی که داریم همان است که تدبیر و عقل در صرف این منابع را نداریم. همه از مقامات کشوری گرفته تا خود مردم، اگر این منابع را درست صرف می کردیم در جای خود صرف می کردیم مشکلات اقتصادی مان به مراتب کمتر بود. اگر مردم ما اسراف گری و تجمل گرایی نداشتند قطعاً وضع ما بهتر بود و فقر آن قدر در بین مردم نبود، ما یک مردم اسرافگر، تجمل گرا و مصرفی بار آمده ایم و از این جهت مقام معظم رهبری امسال را به این عنوان قرار دادند، امیدوارم که این شعار مورد عمل قرار گیرد و مثل شعار های سابق گفته نشود که خب حالا شعاری است که روزنامه ها بنویسند، شخصیت ها صحبت کنند، در نماز جمعه ها هم صحبت شود، ولی آخرش هیچی.

امیدوارم با تدبیر همه مسئولین واقعاً این شعار را عمل کنیم و مشکلات را حل کنیم البته مقام معظم رهبری در سخنرانی مشهدشان توضیحات بسیار عالی و بهتری دادند، اگر ما هم زنده بودیم ممکن است که در آینده به بعضی از اینها اشاره داشته باشیم.

و اما مسأله دیگری در این جا عرض می کنم و بی مناسبت نیست، این است که ما به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می شویم. جملات کوتاهی عرض می کنم و در فرصت های دیگر اگر توفیق حاصل شد توضیحات بیشتری می دهم.

تذکر اول این که کسانی که خودشان را شایسته و صالح می دانند برای اداره کشور و مقام ریاست جمهوری واقعاً صالح می دانند چون اداره یک کشور کار بسیار سختی است و آسان نیست، هر کسی واقعاً خودش را صالح می داند و می داند که می تواند انجام وظیفه کند، ثبت نام کند و بازار انتخابات را گرم کند.

اما آن کسانی که توانش را ندارند و خودشان می دانند که رأی هم نمی آورند و اما نمی دانم چه هوا و هوسی است که ثبت نام می کنند و شورای نگهبان ناچار می شود این ها را کم و زیاد کند.

اما افراد خوب و لایق جداً بیایند.

مسأله دوم این است که توصیه به کسانی که صلاحیت ها را تأیید می کنند مثل شورای نگهبان، وزارت کشور به آنها عرض می کنم که برادران در انتخاب و رد افراد «اخلاق اسلامی» را رعایت کنید. طبق عدالت رفتار کنید و افراد را قبول یا رد کنید. جناح بازی، دوستی، توصیه نباشد. اگر دیدید افراد سالم هستند تأییدشان کنید، اما رد کردن یک عده ای واقعاً بی انصافی است و کار درستی نیست.

اما آخرین مطلبی که عرض می کنم این است که اگر چه تا انتخابات فرصت زیادی داریم اما تبلیغات انتخاباتی متأسفانه زود شروع شده. در این تبلیغات ما به خود کاندیدها و حامی آنان توصیه می کنم که برای رضایت خدا اخلاق اسلامی را رعایت کنید. هنوز انتخابات شروع نشده اما در سایت ها، روزنامه ها و مجلات می بینیم که به تخریب چهره ها می پردازند. این ظلم و گناه است و اسلام راضی نیست. چرا این عمل را انجام می دهید؟ اگر می خواهید خودتان را معرفی کنید، اشکال ندارد معرفی کنید و بگویید که ما این برنامه را داریم. برنامه هایتان را بیان کنید. برای حل مشکلات اقتصادی این برنامه مان هست. برای بیکاری این برنامه را داریم. برای مسائل فرهنگی این برنامه را داریم. برنامه خودتان را ارائه دهید. مردم هم عاقلند و اگرتوانایی شما را در انجام آن دیدند به شما رأی می دهند. اما این که بخواهید دیگری را تخریب کنید تا خودتان مورد تءیید قرار بگیرید، این ظلم است.

برادر! غیبت و تهمت حرام است، گناه است. گاهی این کارها را افرادی انجام میدهند که انسان تعجب می کند که چرا این کار را می کند، این اعمال زیبنده نظام اسلامی نیست و این خیانت است.

امیدوارم که رعایت این جهات را بکنید و اصلاً در تخریب شروع نکنید. ان شاء الله در آینده مطالب بیشتری را در این رابطه عرض می کنم.

پايان خطبه دوم