در سال 1341 شمسى در جلسه اى سرّى شرکت کردم که اعضاى آن، آقایان: حاج شیخ عبدالرّحیم ربّانى شیرازى، شیخ على مشکینى، شیخ على قدّوسى، شیخ حسینعلى منتظرى، شیخ محمد تقى مصباح یزدى ، شیخ مهدى حائرى تهرانى ، شیخ على اکبر هاشمى رفسنجانى و شیخ احمد آذرى قمى و سید محمد خامنه اى و سید على خامنه اى بودند.
اساس نامه ، مفصّلى داشت و اهدافى را که دنبال مى کرد به قرار زیر بود:
1. اصلاح حوزهء علمیّهء قم؛
2. تبلیغ اسلام؛
3. امر به معروف و نهى از منکر؛
4. سعى در اجراى احکام سیاسى، اجتماعى و اقتصادى اسلام.
جلسه کاملاً سرّى و منظّم بود و مسئولیّت ها بین افراد تقسیم شده بود. بعدها همین جلسه هستهء مرکزى جامعهء مدرّسین راتشکیل داد.
در سال 1342 شمسى که مبارزات ضدّ رژیم پهلوى شروع شد، تشکّل مذکور بدون این که خودش را به صورت یک جمعیّت متشکّل معرّفى کند با جدّیّت تمام در خدمت امام خمینى(قدس سره) بود و از او حمایت مى کرد. در چاپ و نشر اعلامیه ها، در تشویق علما و مراجع براى همکارى ، تشویق مردم به اعتصاب ، در مسافرت به شهرستان ها، در اعزام طلاّب به شهرستان ها، در تشویق مدرّسان به امضاى اعلامیه ها، جدّى و فعّال بودند. بنده نیز در این تشکّل و گاهى به تنهایى انجام وظیفه مى کردم.
بعد از بازداشت امام خمینى در پانزدهم خرداد 1342 نیز در روشن کردن افکار مردم و تشویق مراجع و علماى قم و شهرستان ها نیز فعّال بودم . همین تشکّل بعد از تبعید امام به ترکیه و بعداً به نجف اشرف ، مسئولیّت ارتباط امام با مردم وهدایت مردم و گرم نگه داشتن میدان مبارزه را بر عهده داشت. در همهء این مراحل بنده هم مانند سایر آقایان فعّال بودم.
بعد از بازداشت امام در پانزدهم خرداد 1342 و هجرت جمعى از علماى بزرگ به تهران براى آزاد کردن حضرت امام، بنده نیز به تهران رفتم و در جمع آنان فعّال بودم. در دعوت به تشکیل جلسات مشترک، درتشویق آنان به اقدامات مناسب، در تهیّهء اطلاعیه ها، در تشویق به توقّف در تهران و اقدامات لازم براى آزادى امام و پیش گیرى از تبعید و ادامهء زندان و اعدام احتمالى امام ، نقش فعّالى داشتم.
یکى از یازده نفرى بودم که بعد از وفات آیة الله حکیم اعلامیهء مرجعیّت امام خمینى را امضا کردند. زمانى که امام از نجف اشرف به پاریس تشریف برد به پاریس رفتم و با امام در بارهء حوادث ایران ملاقات و گفتگو داشتم.
بعد از پیروزى انقلاب همراه با اعضاى جامعهء مدرّسین یا به تنهایى، در خدمت امام و انقلاب بودم. پانزده روز بعد ازپیروزى انقلاب از سوى امام مأموریّت یافتم که به استان هرمزگان بروم و به امور نهادهاى نوپا و اوضاع ارتش و ادارات بندرعبّاس ، جزیرهء کیش و دیگر جزایر استان و وضع علماى اهل سنّت و حوزه هاى علمیّه رسیدگى کنم. از این رو، چندماه در آن جا توقّف کردم و در بین طلاّب و علماى اهل سنّت مبلغى تقسیم نمودم که بعد از آن به دستور امام به صورت شهریّهء مستمر در آمد.
بعد از مراجعت از هرمزگان بار دیگر از سوى حضرت امام مأمور شدم به استان مازندران به ویژه ترکمن صحرا بروم و به امور آن جا رسیدگى کنم و به دستور امام اوّلین شهریّهء رسمى را به طلاّب و علماى اهل سنّت پرداختم. براى اجراى فرمان عفو امام سفرى به همدان، ملایر و نهاوند و مأموریّت دیگرى نیز به نائین داشتم.
سه دورهء هشت ساله، به نمایندگى مجلس خبرگان رهبرى از استان چهارمحال و بختیارى انتخاب شدم . در مقام نائب رئیسى و در کمیسیون ها و در اداره دبیرخانه خبرگان انجام وظیفه کردم و فعال بودم . ولى در دورهء چهارم ، با همه اصرارى که دوستان ، در کاندیداتورى از تهران داشتند به عللى که مهمترین آنها عدم قدرت بر انجام وظیفه بود امتناع ورزیدم و از الطافشان تشکر مى کنم .
علاوه بر این ها، عضو هیئت امناى دانشگاه امام صادق(ع) عضو هیئت امناى مجمع جهانى علوم اسلامى طلاّب غیرایرانى ، عضو هیئت علمى و برنامه ریزى مجمع جهانى علوم اسلامى بودم و در جامعهء مدرّسین حوزهء علمیّهء قم که یک نهاد علمى ـ سیاسى است، چه قبل از پیروزى انقلاب و چه بعد از آن، همواره یک عضو فعّال بوده ام. مدّت ها به عنوان دبیر و گاهى به عنوان نایب رئیس به قدر وسع و توانایى انجام وظیفه مى کردم و نیز مسئول بخش فرهنگى این نهاد بودم.
در طول فعّالیّت هاى سیاسى، اجتماعى ، چه در جامعهء مدرّسین یا غیر آن ، همواره فردى آزاد و معتدل بوده ام و سعى کرده ام از مرز حق تجاوز نکنم، از افراط و تفریطها و گروه گرایى ها و جناح بازى ها خوددارى کرده ام. در تعریف و تمجید یا انتقاد از شخصیّت هاى روحانى و سیاسى نیز سعى کرده ام از مرز حق تجاوز نکنم.
از اردیبهشت 1371 به دستور مقام معظّم رهبرى آیة الله خامنه اى ـ مدّظلّه العالى ـ به امامت جمعه شهر قم منصوب شدم و به اتفاق آیة الله مشکینى و آیة الله جوادى آملى ، هر سه هفته یک مرتبه، به نوبت نماز جمعه قم را اقامه مى کنیم که بعد از ارتحال آیة الله مشکینى(قدس سره) با انتصاب آیةالله استادى به امامت جمعه قم، همین نوبت ادامه دارد. در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز عضویّت دارم.
اکثر اوقاتِ من به مطالعه، تحقیق، نگارش کتاب، نظارت بر تحقیقات دبیرخانه خبرگان و ادارهء دبیرخانه، شرکت درسمینارهاى علمى و فرهنگى صرف مى شد.
یکى از توفیقات من این بوده که براى تبلیغ اسلام و تبیین ارزش هاى جمهورى اسلامى ایران و روشن کردن افکارعمومى و دفاع از حکومت اسلامى به چند کشور خارجى سفر کرده ام و در بعضى سمینارها و کنگره ها و مجامع علمى شرکت نموده ام و با لطف خدا موفق بوده ام که مى توان به کشورهاى نیجریه ، ساحل عاج ، گابون، سرالئون، گینه ، اتیوپى، غنا، زیمباوه، کنیا، اوگاندا، اندونزى، بنگلادش، تایلند، سوریه، سریلانکا، هندوستان، پاکستان، چین، مالزى ، سنگاپور، استرالیا، زلاندنو، فرانسه، انگلستان، ایرلند، اتریش، آلمان ، کانادا و ژاپن اشاره کرد.
درکلّیّهء سفرهاى خارج از کشور از لحاظ فرهنگى وسیاسى موفق بودم واین سفرها متناسب با هزینهء در نظر گرفته شده که نسبتاً کم بود، به حال اسلام و انقلاب مفید بود.