پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

اخلاق در اسلام‏

اخلاق در اسلام‏

 

خُلق به معناى‌ خوى‌ و صفت نفسانى‌ راسخ است. مرحوم فیض کاشانى‌ در تعریف اخلاق مى‌‏گوید: خُلق عبارت است از هیئتى‌ که در نفس انسان رسوخ کرده، به گونه‏اى‌ که با سهولت و بدون نیاز به فکر و تأمل، افعال از آن صادر مى‌‏شود. پس اگر از آن هیئت، افعالى‌ صادر مى‌‏شود که عقلًا و شرعاً مورد ستایش واقع مى‌‏شوند آن هیئت، خلق نیک نامیده مى‌‏شود، و اگر منشأ افعال زشت است، خلق بدنام دارد.[1]

دانشمندان در تعریف فعل اخلاقى‌ گفته‏اند: فعل یا صفتى‌ است ارزشى‌، که عقل سلیم حسن یا قبح آن را درک مى‌‏کند و همه انسان‏ها، در هر زمان و مکانى‌ بر خوبى‌ یا بدى‌ آن توافق دارند. فعل اخلاقى‌ کارى‌ است که وجدان، حُسن آن را درک مى‌‏کند و وظیفه انسانى‌ خود مى‌‏بیند که آن را انجام دهد، یا قبح آن را درک مى‌‏کند و ذاتاً احساس مى‌‏کند که انجام آن با انسانیت او تناسبى‌‏ ندارد و باید ترک کند.

اخلاق نیک در اسلام از موقعیت و ارزش بسیار والایى‌ برخوردار است.

به حدى‌ که از نشانه‏هاى‌ کمال ایمان به شمار رفته است. حُسن خلق به عنوان سنگین‏ترین عملى‌ که در میزان سنجش اعمال قرار مى‌‏گیرد معرفى‌ شده است. پرورش اخلاق نیک آن قدر مهم بوده که هدف بعثت پیامبر قرار گرفته است.

قرآن مى‌‏فرماید:

خدا بر مؤمنان منت نهاد که رسولى‌ از خودشان برایشان فرستاد تا آیات خدا را برایشان تلاوت کند، اخلاقشان را تزکیه نماید، و کتاب و حکمت را به آنان بیاموزد، گرچه پیش از این در گمراهى‌ آشکار بودند.[2]

رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله و سلم فرمود: اخلاق نیک را به شما توصیه مى‌‏کنم، زیرا خداى‌ عزّو جلّ مرا بدین منظور فرستاده است.[3]

پیامبر اکرم صلى‌ الله علیه و آله و سلم فرمود: من مبعوث شدم تا اخلاق نیک را به کمال برسانم.[4]

امام محمد باقر علیه السلام فرمود: کامل‏ترین مؤمنان کسانى‌ هستند که اخلاقشان‏ نیکوتر است.[5]

رسول‏خدا صلى‌ الله علیه و آله و سلم فرمود: روز قیامت چیزى‌ را در میزان اعمال نمى‌‏گذارند که با ارزش‏تر از حُسن خلق باشد.[6]

امام صادق علیه السلام فرمود: خداى‌ متعال بنده را به خاطر اخلاق نیکش آن‏چنان پاداش مى‌‏دهد که به مجاهد در راه خدا، صبح و شام عطا مى‌‏فرماید.[7]

پیامبراکرم صلى‌ الله علیه و آله و سلم فرمود: خلق خوب نصف ایمان است.[8]

اسلام در باره تزکیه و تهذیب نفس و پرورش اخلاق نیک سفارش فراوانى‌ دارد. بخش بزرگى‌ از آیات قرآن درباره اخلاقیات است، حتى‌ اکثر داستان‏هاى‌ قرآن اهداف اخلاقى‌ را تعقیب مى‌‏کنند. هزاران حدیث از پیامبر اکرم و ائمه معصومین علیهم السلام، در موضوع اخلاق خوب و بد نقل شده است.

نویدهایى‌ که براى‌ تخلق به اخلاق نیک و کیفرهایى‌ که براى‌ آلوده شدن به اخلاق زشت بیان شده قطعاً کمتر از آن‏چه در باره واجبات و محرمات آمده نیست، زیرا موجب تکامل نفس و تقرب الى‌ اللّه یا انحطاط نفس و دورى‌ از خدا مى‌‏شوند.

بنابراین، امور اخلاقى‌ را یا باید در ردیف احکام به شمار آورد یا مقدم بر آنها و نمى‌‏توان به بهانه این که دستورهاى‌ اخلاقى‌ هستند در رعایت آنها کوتاهى‌ و بى‌‏اعتنایى‌ کرد. اصولًا زندگى‌ بشر بدون اخلاق پسندیده ممکن نیست، لذا هر یک از اقوام و ملل جهان به امور اخلاقى‌ پایبند بوده و هستند.

 

اخلاق از دو جهت در سعادت و آسایش یا بدبختى‌ و ناراحتى‌ انسان تأثیر دارد:

الف: زندگى‌ دنیوى‌ و حیات اجتماعى‌: افراد یک اجتماع اگر وظیفه‏‌شناس باشند، حقوق یکدیگر را رعایت کنند، نسبت به همدیگر مهربان و خیرخواه باشند، در کارهاى‌ خیر تعاون داشته باشند، در حل مشکلات یکدیگر بشتابند و در یک کلام، سعادت و آسایش خود را در سعادت و آسایش جامعه بدانند، زندگى‌ خوش و سالمى‌ دارند و حداکثر استفاده را از نعمت‏هاى‌ دنیوى‌ مى‌‏برند.

برعکس اگر به ضوابط اخلاقى‌ مقیّد نباشند، آسایش و آرامش نخواهند داشت. بنابراین مى‌‏توان سعادت و خوشبختى‌ یا شقاوت و بدبختى‌ یک جامعه رادر مقدار تقیّد یا عدم تقیّد افراد، به موازین اخلاقى‌ جست و جو کرد.

از همین جاست که اسلام به رعایت اخلاق اجتماعى‌ تأکید فراوانى‌ نموده است.

رسول خدا صلى‌ الله علیه و آله و سلم فرمود: سعادت انسان در اخلاق خوب و شقاوتش در اخلاق بد است.[9]

امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ زندگى‌‏اى‌ گواراتر از اخلاق خوب نیست.[10]

هم چنین فرمود: حسن خلق، رزق را زیاد مى‌‏کند.[11]

و فرمود: نیکوکارى‌ و حسن خلق، شهرها را آباد و بر عمرها مى‌‏افزاید.[12]

و فرمود: هرکه بداخلاق باشد نفس خود را به سختى‌ و عذاب مى‌‏اندازد.[13]

در باره آداب معاشرت و اخلاق اجتماعى‌، احادیث فراوانى‌ داریم که در کتاب‏هایى‌ مانند: بحارالانوار (ج 74- 75)، کافى‌ (ج 2)، جامع احادیث الشیعه، وسائل الشیعه و دیگر کتاب‏ها موجوداند.

ب: تکامل یاانحطاط نفسانى‌: اخلاق نیک، نفس را تکامل داده و موجب تقرب انسان به خدا مى‌‏شود. اخلاق بد نیز نفس انسان را به انحطاط و تباهى‌ مى‌‏کشد و او را از خدا دور مى‌‏سازد که نتیجه‌‏اش در آخرت روشن خواهد شد.

امیرالمؤمنین علیه السلام به فرزندش فرمود: خداى‌ عزّوجلّ اخلاق نیک را وسیله ارتباط خودش با بندگان قرار داده است، آیا دوست ندارید خُلقى‌ را که وسیله ارتباط با خداست نگه دارید.[14]

امام صادق علیه السلام فرمود: اخلاق خوب در دنیا زینت و در آخرت جاى‌ گردش است. با خُلق نیک، دین انسان کامل مى‌‏شود و وسیله تقرب به خداست.[15]

رسول‏خدا صلى‌ الله علیه و آله و سلم فرمود: بیشترین چیزى‌ که امت من به سبب آن داخل بهشت مى‌‏شوند تقواى‌ الهى‌ و اخلاق نیک است.[16]

امام صادق علیه السلام فرمود: خلق نیک، گناه را از بین مى‌‏برد، چنان که خورشید یخ را آب مى‌‏کند.[17]

نفس انسان گوهرى‌ است شریف، نورانى‌، ملکوتى‌ و برتر از ماده که به سبب ملکوتى‌ بودنش بر سایر حیوانات، برتر است.

در این جاست که جایگاه ارزش‏هاى‌ اخلاقى‌ روشن مى‌‏شود. مکارم اخلاق با انسانیت انسان و روح ملکوتى‌ او تناسب و سنخیت دارد. اگر مکارم و فضایل اخلاق را از انسان بگیریم هیچ فرقى‌ با حیوان ندارد.

از همین رو اسلام تأکید دارد که انسان روح ملکوتى‌ و شرافت ذاتى‌ خود را حفظ کند و همواره در تقویت آن بکوشد.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: هر کس نفس خویش را بزرگوار بداند ترک‏ خواسته‏‌هاى‌ حیوانى‌ برایش آسان خواهد بود.[18]

نیز فرمود: هر کس نفس خویش را شریف بداند او را با گناه آلوده نمى‌‏سازد.[19]

باز هم فرمود: کسى‌ که به شرافت نفسانى‌ خویش توجه داشته باشد او را از خواسته‏‌هاى‌ ذلت‌‏آور باز مى‌‏دارد.[20]

و فرمود: نفس، گوهرى‌ گرانبهاست، هر کس آن را نگه‏داشت به مقام بالایش مى‌‏رساند و هر کس آن را به ابتذال کشید پستش نموده است.[21]

هم چنین فرمود: نفس شریف، عواطف را زیاد خواهد کرد.[22]

در مورد مکارم اخلاق گفته شده: همه انسان‏ها در هر زمان و مکانى‌، بر حسن و ارزشمندى‌ آن توافق دارند. آرى‌، فطرت پاک انسان، چنین درکى‌ را دارد و بایدها و نبایدهاى‌ اخلاقى‌ نیز از چنین درک مقدسى‌ نشأت مى‌‏گیرند.

همین خودشناسى‌ و توجه به انسانیت انسان است که روح ملکوتى‌ او را بر کشور بدن حاکمیت مى‌‏دهد تا خواسته‏ها و تمایلات حیوانى‌ خود را کنترل کند و در صدد کسب ارزش‏هاى‌ انسانى‌ برآید.

پیامبران نیز مبعوث شدند تا انسان را در این جهاد مقدس یارى‌ دهند و در راه تزکیه و تهذیب نفس او را تقویت نمایند. پیامبران به انسان‏ها مى‌‏گفتند:

شما انسانید، نه حیوان. انسانیت خود را فراموش نکنید و تسلیم خواسته‏‌هاى‌ حیوانى‌ نشوید که زیان مى‌‏بینید. بدترین زیان‏ها این است که انسان، در گرداب هولناک تمایلات حیوانى‌ غرق شود و انسانیت خود را از دست بدهد و سرانجام به صورت حیوان درنده وارد جهان آخرت گردد.

قرآن مى‌‏فرماید:

بگو: زیان‏کاران کسانى‌ هستند که نفوس (انسانى‌) خود و خانواده خود را در قیامت ببازند و بدانید که این، زیانى‌ است آشکار.[23]

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: از کسى‌ تعجب مى‌‏کنم که در دنیا دنبال گمشده‏اش مى‌‏گردد، در حالى‌ که نفس خویش را گم کرده ولى‌ در پى‌ یافتن آن نیست.[24][25]

 

[1]. حقایق، ص 54
[2]. آل‏عمران( 3) آیه 164:« لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلى‌ المُوْمِنِینَ إِذ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکْمَةَ وَإِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِى‌ ضَلالٍ مُبِینٍ»
[3]. بحارالانوار، ج 69، ص 375: قال رسول اللّه صلى‌ الله علیه و آله و سلم:« علیکم بمکارم الأخلاق؛ فإنّ اللّه عزّوجلّ بعثنی بها»
[4]. مستدرک الوسائل، ج 11، ص 187. عن النبیّ صلى‌ الله علیه و آله و سلم قال:« إنّما بُعثِتُ لأتمّم مکارم الأخلاق»
[5]. کافى‌، ج 2، ص 99: عن أبی‏جعفر علیه السلام قال:« إنّ أکمل المؤمنین إیماناً أحسنهم خلقاً»
[6]. همان: قال رسول اللّه صلى‌ الله علیه و آله و سلم:« ما یوضع فی میزان امرئى‌ یوم القیامة أفضل من حسن الخلق»
[7]. همان، ص 100، عن أبی‏عبداللّه علیه السلام قال:« إنّ اللّه تبارک و تعالى‌ لیُعطی العبد من الثواب على‌ حسن الخلق کما یُعطی المجاهد فی سبیل اللّه، یغدو علیه و یروح»
[8]. مشکاةالانوار، ص 223. قال النبیّ صلى‌ الله علیه و آله و سلم:« حسن الخلق نصف الدین»
[9]. مستدرک الوسائل، ج 8، ص 447. قال رسول اللّه صلى‌ الله علیه و آله و سلم:« من سعادة المرء حسن الخلق، و من شقاوته سوء الخلق»
[10]. بحارالانوار، ج 71، ص 389: قال الصادق علیه السلام:« لاعیش أهنأُ من حسن الخلق»
[11]. همان، ص 396: قال أبوعبداللّه علیه السلام:« حسن الخلق یزید فی الرزق»
[12]. کافى‌، ج 2، ص 100: عن أبی‏عبداللّه علیه السلام:« البرّ و حسن الخلق یعمران الدیار، و یزیدان فی الأعمار»
[13]. همان، ص 321: عن أبی‏عبداللّه علیه السلام قال:« مَن ساء خلقُه عذّب نفسه»
[14]. مستدرک، ج 11، ص 192: عن أمیرالمؤمنین علیه السلام أنّه قال لولده:« إنّ اللّه عزّوجلّ جعل محاسن الأخلاق وُصْلَةً بینه و بین عباده فتحبّ أحدُکم أن یمسک بخلق متّصل باللّه»
[15]. همان، ج 8، ص 449: قال الصادق علیه السلام:« الخلق الحسن جمال فی الدنیا، و نزهة فی الآخرة، و به کمال الدین و القربة إلى‌ اللّه»
[16]. کافى‌، ج 2، ص 100: قال رسول اللّه صلى‌ الله علیه و آله و سلم:« أکثر ما تلج به أمّتی الجنّة تقوى‌ اللّه و حسن الخلق»
[17]. همان: عن أبی‏عبداللّه علیه السلام قال:« إنّ الخُلقَ الحسنَ یُمیث الخطیئةَ کما تُمیثُ الشمسُ الجلیدَ»
[18]. نهج‏البلاغه، کلمه 449. عن علیّ علیه السلام قال:« من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته»
[19]. غررالحکم، ص 627. قال على‌ علیه السلام:« من شرفت نفسُه نزهها عن ذلّة المطالب»
[20]. همان، ص 434: قال أمیرالمؤمنین علیه السلام:« من کرمت علیه نفسُه لم یهنها بالمعصیة»
[21]. همان، ص 227: قال علی علیه السلام:« إنّ النّفس لجوهرة ثمینة مَن صانها رفعَها، و من ابتذلها وضعها»
[22]. همان، ص 600: عن علی علیه السلام قال:« من شرفت نفسُه کثرت عواطفه»
[23]. زمر( 39) آیه 15:« قُلْ إِنَّ الخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ القِیامَةِ أَلا ذ لِکَ هُوَ الخُسْرانُ المُبِینُ»
[24]. غررالحکم، ص 460: قال علی علیه السلام:« عجبت لمن یُنشِد ضالَّته و قد أضلّ نفسَه فلا یطلبها»
[25]. امینى، ابراهیم، آشنایى با اسلام، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: سوم، 1388.