پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی قدس سره

کار در اسلام

کار در اسلام

اسلام به کار کردن و جدّیت در کار و پشت‌کار داشتن در تولید و کشاورزی و تجارت و... بسیار تاکید می‌ورزد. روایات نیز در این زمینه فراوان است. اسلام کسب و کار را یک عبادت می‌داند. پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: عبادت، هفتاد جزء دارد و افضلِ آن کسب روزی حلال است.[28] اگر کسی واقعا به قصدِ قربت کار و جدّیت کند، خود این، عبادت است و والاترین عبادت‌ها کسب روزی حلال است که پیغمبر آن را به کسب حلال،مقید می‌کنند.

اسلام، مانند همه جوامع دیگر اجازه می‌دهد که مردم دنبال کسب و کار و تولید بروند و تأکید هم می‌کند، ولی نه با هر روشی، بلکه به شیوه‌ای که خود ارائه می‌دهد. اسلام برای کسب و کار، مردم را به دو دسته تقسیم می‌کند: 1. آنان که برای کسب و کار تقیدی ندارند و به هر وسیله مال را کسب می‌کنند؛ 2. کسانی که در کسب مال از کارهای غیر مشروع اجتناب می‌ورزند. از همین جهت اسلام مال را به دو نوع تقسیم می‌کند: مال حرام و مال حلال، کسب حرام و کسب حلال. مسلمان نمی‌تواند در زندگی و اقتصاد خود بی‌قید باشد. باید هرگز دنبال حرام نرود و فقط از راه حلال کسب روزی کند که این روش در اسلام ارزش والایی دارد. انسان باید بکوشد حتی مال شبهه‌ناک[29] را هم در زندگی‌اش نیاورد و آن از علائم ایمان کامل است. اگر دنبال حرام برود و در کسبش مقید نباشد حتی عبادت‌هایی را هم که انجام داده، در قیامت بی‌فایده و بی‌اثر می‌شود. صِرف عبادت، دلیلِ سعادت نیست و آدمی را از عذاب نجات نمی‌دهد، بلکه شرط عمده دنبال مال حرام نرفتن است.

در روایات می‌خوانیم:

الف: از پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل شده که: خداوند بزرگ فرمود: کسی که در کسب مال و پول، مقید به حرام و حلال نباشد و از هر راهی بخواهد آن را کسب کند و بی‌قید و بی‌بند و بار است، من هم روز قیامت باکی ندارم از کدام درها به جهنم واردش کنم.[30]

ب: رسول اکرم فرمود: افرادی در قیامت می‌آیند که حسنات و کارهای نیکوی فراوانی مانند کوه‌ها دارند، اما خدا همه اعمال خوب آنان را مانند غباری که در هوا پراکنده می‌شود، نابود می‌کند. سپس دستور داده می‌شود که وارد دوزخ بشوند. سلمان عرض کرد: ای رسول خدا! اینان را معرفی کنید. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: آن‌ها اهل نماز و روزه هستند، عبادت و تهجد و نماز شب دارند، توشه قیامت را در شب‌ها هم تهیه می‌کنند ولی هرگاه مال حرامی به آن‌ها عرضه شود بر آن چنگ می‌اندازند (و از آن استفاده می‌کنند). آنان اعمال خوب دارند اما چون در کسب مال ضوابط اسلامی را رعایت نمی‌کنند، لذا همه اعمالشان هباءا منثورا و نابود می‌شود.[31]

ج: روایت دیگری در مورد حج است. امام صادق علیه‌السلام فرمود: آن‌گاه که مردی مالی را از راه غیر حلال کسب کند سپس با آن حج انجام دهد، وقتی لبّیک بگوید، از طرف خدا ندا می‌رسد: نَه دعوت ما را اجابت کردی و نه به سعادت می‌رسی. و اگر از راه حلال کسب کند: ندا می‌رسد خوش آمدی و به سعادت رسیدی.[32] از این قبیل روایات فراوان داریم که از مجموع آن‌ها می‌فهمیم اوّلاً: یک مسلمان و مؤمن در کسب مال آزاد نیست و نمی‌تواند کاری به اخلاق و اسلام و قانون نداشته باشد. دوم: عمل‌های صالح هر چند هم خوب و زیاد ـ به تعبیر این روایات مانند کوه‌های بلند ـ باشند نمی‌توانند پاسخ‌گوی مال حرام باشند. نماز کسی که به حلال و حرام مقید نباشد، قبول نمی‌شود، روزه، زیارت مزار اباعبداللّه الحسین علیه‌السلام، حج و نماز شبش نیز مورد قبول واقع نمی‌شود. شیعه حضرت علی[33] باید پیرو او باشد. فقط اظهار حبّ علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام نمی‌تواند نجاتش بدهد. و البته دروغ می‌گوید که شیعه علیّ بن ابی‌طالب است، او شیعه واقعی و محب نیست و به همین جهت تنها گریه بر اباعبداللّه نیز نجاتش نمی‌دهد. الحمدللّه ما نظامی داریم که اسلام در آن حاکم است و تنها کشوری هستیم که از دستورهای اسلامی تبعیت می‌کنیم، لذا باید در همه اداره‌ها، کارخانه‌ها و... به ضوابط اسلامی عمل کنیم، در غیر این صورت، شیعه واقعی نیستیم. اگر مقید به ضوابط اقتصاد اسلامی باشیم، اقتصاد ما ترقی می‌کند و در آینده به یک کشور نیرومند اسلامی بدل می‌شود، اما اگر خدای ناکرده در بازار، اجتماع، در کارخانه و میان مردم فقط شعار اسلام بدهیم اما به ضوابط دینی عمل نکنیم، دیگر خیرات و خوبی‌ها نمی‌تواند ما را از قهر الهی و عذاب قیامت رهایی بخشد.

 


[28] . بحارالانوار، ج 103، ص 9، ح 36: روى عَنِ النَّبى صلى‏‌الله‏‌علیه‌‏و‏آله: ألْعِبادة سَبْعُوَن جُزْء أَفْضَلُها طَلَبُ الْحَلالِ.
[29] . شُبهه (مفرد شُبَهٌ و شُبَهات): آنچه امرِ آن مُشْتَبه باشد و نتوان قطع پیدا کرد که حلال است یا حرام. دورى کردن از مشتبهات (خوردنى، نوشیدنى، پول، مکان و...) بى‏تردید، نشان از تقوا دارد.
[30] . مستدرک الوسائل، ج 13، ص 67، ح 14766. متن روایت مذکور، در مبحث «محدودیت‏هاى شرعى در کسب مال» از نظر گذشت.
[31] . مستدرک الوسائل، ج 13، ص 63، ح 14755، عن رسول اللّه صلى‏‌الله‏‌علیه‌‏و‏آله: إنّ قوما یجیئون یوم القیامة، و لهم من الحسنات أمثال الجبال، فیجعلها اللّه هباءا منثورا، ثم یؤمر بهم إلى النار، فقال سلمان: صفهم لنا یا رسول اللّه، فقال: أما إنّهم قد کانوا یصومون و یصلّون، و یأخذون أهبة من اللیل، و لکنّهم کانوا اذا عرض لهم بشى‏ء من الحرام و ثبوا علیه.
[32] . وسائل الشیعه، ج 17، ص 89 ، ح 22052: اذا اکتسب الرجل مالا من غیر حلّه ثم حجّ فلبّى نودى: لا لبیک و لا سعدیک. و ان کان من حلّه فلبّى نودى: لبّیک و سعدیک.
[33] . استاد مطهرى رحمه ‏الله مى‏ نویسد: شیعه یعنى کسى که على را مشایعت کند! انسان با «لفظْ» شیعه نمى‏‌شود، با «حرفْ» شیعه نمى‏شود، با «حُب و علاقه» شیعه نمى‌‏شود. پس با چه چیز شیعه مى‏‌شود؟ با مشایعت، مشایعت یعنى همراهى... شیعه على علیه‏‌السلام یعنى مشایعت کننده عملى على. ما مردم به زبان بسیار «على، على» مى‏ گوییم، اگر با این حرف، کارها درست شود از ما شیعه ‏تر در دنیا نیست، اما اگر تشیع، حقیقتى باشد ـ که هست ـ و اگر تشیع به معناىِ على‏ مآبى و على‏ گونگى باشد، کار خیلى مشکل است! انسان کامل و قیام و انقلاب مهدى علیه‏ السلام؛ برگرفته از: فرهنگ استاد شرح واژگان گزیده آثار مکتوب استاد شهید مرتضى مطهرى، ص 287، واژه شیعه.