بخش دوم: آداب هزینه و مصرف اموال
از نظر اسلام انسان در هزینهکردن نیز باید برنامهریزی کند، که روایات از آن به «تقدیرالمعیشه» تعبیر کردهاند:
1. امام باقر علیهالسلام فرمود:
همه کمال، در فهم دین و صبر در حوادث و برنامهریزی در زندگی مادّی است.[105]
2. مردی به امام صادق علیهالسلام عرض کرد: به من چنین رسیده است که میانهروی و تدبیر کردن در مسائل مربوط به زندگی مادّی، نصف رزق و روزی است.
امام علیهالسلام در پاسخ او فرمود: نَه، تنها نصف کسب نیست، بلکه تمام کسب و روزی، همان تدبیر و برنامهداری است.[106]
سپس افزود: تدبیر و برنامهریزی در زندگی اقتصادی، از خودِ دین است.
3. امام هشتم علیهالسلام فرمود:
ایمان هیچ بندهای به کمال نمیرسد مگر اینکه سه خصلت داشته باشد: فهم دین، برنامهریزی خوب در زندگی و صبر بر مشکلات و مصیبتها.[107]
آری، اسلام برای تمام ابعاد زندگی انسانها برنامه و قوانین و مقرارتی تشریع کرده است که بخش مهمی از آنها مربوط به مسائل اقتصادی جامعه است، زیرا مسائل اقتصادی نقش غیر قابل انکاری در سعادت و سلامت جامعه دارد، لذا پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوآلهفرمود: نزدیک است که نیاز، موجب کفر گردد.[108]
معیار کلّی در هزینه کردن و مصرف این است که انسان آنچه را به دست آورده، باید در راههایی که خداوند مقرر کرده و مورد نیاز زندگی صحیح اسلامی است، مصرف کند.
به عبارت دیگر، باید اموال خود را در مواردی که خداوند مشروع دانسته است خرج نماید؛ یعنی راههایی که انسان را به سوی کمال خویش و بستگان و همنوعانش پیش میبرد، نه بیراهههایی که خود و دیگران را به بدبختی و فلاکت و سقوط میکشاند!
اسراف برخلاف انضباط اقتصادی
انسان همانگونه که باید مراقب اعمال و رفتار و گفتار و افکار خویش باشد، باید در مورد اموال خود و مصرف آن هم برنامهریزی کرده، و ملاکهای شرعی را در نظر بگیرد و علاوه بر آن که باید اموالش را در راه خیر و مشروع مصرف کند، باید از اسراف و تبذیر حتی در راههای مشروع هم بپرهیزد، زیرا اسراف و زیادهروی در مصرف اموال، نوعی هدر دادن نعمتهای الهی است و نتیجه آن، سلب نعمت از طرف پروردگار و گرفتار شدن به کمبود و بحران اقتصادی در زندگی فردی و اجتماعی است.
در آیات و روایات از اسراف و تبذیر به شدّت نهی، و عواقب وخیم آن بیان شده است.
قرآن چنین میفرماید:
1. بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید، که خداوند اسرافکاران را دوست ندارد.[109]
2. اسرافکنندگان، اهل آتش جهنم هستند.[110]
3. تبذیرکنندگان و اسرافکنندگان برادر شیطان هستند و شیطان است که سخت کفرانِ نعمت پروردگار خود کرد.[111]
در روایات نیز آمده است:
1. امام حسن عسکری علیهالسلام در نامه خود به محمد بن حمزه، او را به ثروت و بینیازی مژده داد، فرمود:
بر تو باد میانهروی و پرهیز از اسراف، زیرا اسراف از کارهای شیطانی است.[112]
2. امام صادق علیهالسلام فرمود:
میانهروی، امری است که خداوند دوستش دارد. اسراف را هم خدا نکوهیده میدارد، حتی دور انداختن هسته [ خرما ]را، چرا که آن هم به دردی میخورد، حتی دور ریختن اضافه آب نوشیدنی.[113]
اسراف و زیاده روی باعث فقر و تنگدستی میگردد و میانهروی موجب ثروت و بینیازی.
3. پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:
خداوند به کسی که در زندگی میانهروی را مراعات کند، روزی خواهد داد، و کسی را که اسراف و زیادهروی کند، محروم میسازد.[114]
از جمعبندی آیات و روایات چنین برمیآید که اسراف یکی از نمونههای آشکار حرکتهای نابخردانه است،عقل و وحی بر کاربرد امکانات در زمینههای مورد نیاز تأکید دارد و دور ریختن، هدر دادن و از بین بردن موادّ لازم قابل استفاده را محکوم و ناپسند میداند. وجدان انسان از اسراف نفرت دارد و تنبلیها و ناآگاهیها، غفلتها و رفاهزدگیها زمینه را برای اسراف و تبذیر هموار میسازد.
اسراف همواره بر پیکر اخلاق و اقتصاد و سلامت فرد و جامعه ضربه وارد میکند، اما در شرایط کنونی که فشار استکبار جهانی برای تحمیل و تشدید فقر بر امت مسلمانان بسیار شدّت یافته است، اسراف در اموال شخصی گناه و در بیتالمال مسلمانان گناهی بزرگتر است.
زشتی اسراف و ولخرجی و ریخت و پاش،به خصوص وقتی آشکار میشود که در جامعه، نیازمندانی باشند که اموال و نعمتهای مورد اسراف، میتواند نیاز آنان را برطرف سازد.
اسراف، تنها مصرف زیاد نیست، بلکه شامل مصرف نادرست هم میشود، هر نوع خرجهای غیرلازم و هزینههای اضافی و مخارج تجملاتی و مصرفگرایانه، اسراف به شمار میرود. معالاسف هدر دادن نعمتهای الهی و دور ریختن غذاها و نان و مواد مصرفی در بیمارستانها، مهمانخانهها، غذاخوریها، پادگانها، ادارهها، مجالس عروسی و عزاداری بسیار فراوان است که همه، مصداق اسراف هستند. همچنین انواع غذاها و میوهها و امکانات پذیرایی و تنوع آنها که در مراسم مختلف مصرف میشود، نمونههای دیگری از اسراف به شمار میآید که از نظر عقل و شرع محکوم است و باید از آنها اجتناب شود.
انگیزه اسراف و تبذیر، یا خودنمایی و تفاخر است یا چشم همچشمی است، یا ریا و ظاهرسازی یا جهل و نادانی و یا طغیانگری در سایه ثروتهای بادآورده است یا غفلت از اینکه اسراف امری ناپسند و مورد خشم پروردگار است که امید است با آگاه سازی جلوی برخی اسرافها گرفته شود.
پس هر نوع هدر دادن و مصرف نادرستِ آب، برق، گاز، انرژی، سوخت، غذا و نان، میوه، لوازم خانگی، لباس و پوشاک از مصادیق اسراف است و ناپسند، که هم باید خود از آن بپرهیزیم، و هم دیگران را از هدر دادن امکانات و نعمتها برحذر داریم.
اسراف و تبذیر در مصرف نان
موضوع نان را در دو بخش بررسی میکنیم:
تولید نان
بخش اوّل، وضع تولید گندم در ایران و اهمیت و ارزش حیاتی آن است که بر کسی پوشیده نیست. خوراک غالب ایرانیان نان است و باید به آن توجه ویژهای مبذول گردد. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود:
نان را گرامی بدارید، زیرا آنچه میان زمین و عرش الهی قرار دارد و عده زیادی از مخلوقات روی نان کار کردهاند.[115]
باز رسولاللّه صلیاللهعلیهوآله فرمود:
خدایا! در نان به ما برکت عطا فرما و میان ما و نان فاصله نینداز، چون اگر نان نباشد ما روزه نمیگیریم، نماز نمیخوانیم و واجبات پروردگار خود را به جا نمیآوریم.[116]
نان از ضروریات اوّلیه انسانها محسوب میشود و در تولید گندم توجه خاصی مبذول میگردد. بسیاری کشورها در تولید گندم سرمایهگذاریهای زیادی کردهاند، از جمله در امریکا تولید گندم چندان اهمیت دارد که به عنوان یک سلاح مورد استفاده قرار میگیرد. در جنگ جهانی اوّل این شعار مطرح بود: «هر کشورى که گندم دارد، در جنگ پیروز خواهد شد.» اهمیت گندم در سقوط دولت السالوادر و شیلی به خوبی روشن بود.
وقتی نیروی انسانی نانی برای خوردن نداشته باشد، کاری از پیش نمیبرد. بر اساس تجربه هم ثابت شده کشورهایی که نتوانستند گندم مورد نیاز خود را تأمین کنند، دچار سقوط سیاسی شدند. نان دادن و ندادن به مردم هر کشوری در بقای دولت و استحکام آن مؤثّر است. زمانی زمزمه شده بود که اَعراب، چاههای نفت را به روی امریکا ببندند. یکی از مسئولان امریکا به این واقعیت اعتراف کرد: «ما در انرژى فسیلى وابسته به خاورمیانه هستیم؛ پس باید کارى کنیم که کشورهاى خاورمیانه و جهان سوم در تغذیه گندم و نان محتاج ما بشوند» و همین کار را کردند؛ سرمایههای کلانی را برای کشت گندم و توسعه تولید آن هزینه کردند.
امروزه بسیاری از کشورها، صادرکننده گندماند و با این شیوه بودجه خود را تأمین میکنند. صادرکنندگان گندم را «قدرتهاى سبز» معرفی میکنند. از نفت هم مهمتر است. بدبختانه کشورهای عربی جهان سوم، برعکس عمل کردند! آنها به نفت اکتفا کردند و دنبال خودکفایی گندم نرفتند و امروز به اسارت و وابستگی گرفتارند. البته در رژیم سابق تولید گندم در حدّ کافی نبود. یکی از مسائلی که بعد از انقلاب به وقوع پیوست و امام راحل توصیه کرد، توسعه تولید گندم بود. اما با همه زحمات مردم و مسئولان، هنوز کشور ما محتاج به خارج است و با اینکه گندم، خوراکِ غالبِ ایرانیان است، در این امر حیاتی به میزان کافی تولید نداریم و هنوز وابسته به خارج هستیم.
در رژیم سابق ناچار بودیم مقدار بسیار زیادی گندم وارد کنیم. بعد از پیروزی انقلاب با کوشش دولت و همکاری کشاورزان تولید گندم زیادتر و واردات کمتر شد، ولی باز هم مقدار زیادی وارد میکنیم. طبق آمار در سال 1374 حدود 8/36 هزار تُن گندم وارد کردیم. هنوز 40% گندم مصرفی ما از خارج وارد میشود. دولت برای تأمین نان مورد نیاز مردم هر ساله میلیونها دلار صرف خرید گندم میکند و در سال 1374 مبلغ 2874 میلیارد ریال یارانه گندم پرداخت.
تا زمانی که ما نفت داریم، تامین این یارانه سنگین ممکن است، اما نه برای همیشه! باید قبل از تمام شدن نفت این مشکل را حل کنیم. برای رفع این معضل باید دولت و ملت به رعایت دونکته مهم و اساسی توجه کنند:
1. دولت و کشاورزان در تولید و توسعه گندمکاری جدّیت بیشتری به عمل آورند، ولی تا رسیدن به خودکفایی، صرفهجویی اقتصادی را نباید فراموش کرد. تولید گندم باید در رأس برنامهها باشد. ژاپن با 110 میلیون جمعیت در خاک یک پنجم ایران 80% گندم مصرف خود را تولید میکند.
در حالیکه جمعیت ایران نصف ژاپن است و خاک کشور ما 5 برابر ژاپن. چه منطق غلطی است اینکه بگوییم: ما نفت داریم؛ آنها کار کنند، ما میخریم و میخوریم!
همکاری مردم با دولت مهم است. این درست نیست کشاورزان ما فقط به فکر این باشند که چه کاری صرفه اقتصادی خوبی دارد و پولآور است. اگر چه این هم لازم است، کشاورزان باید سعی کنند کشور را از خارج بی نیاز کنند. در محصول دانههای روغنی هم همین طور، بسیار محتاج به آن هستیم. ... ممکن است یک کشاورز بگوید «فلان میوه یا خربزه و خیار را بکارم، درآمدش بیشتر است»، ولی حسّ غیرت دینی و وطنخواهی و وطندوستی و عِرق ملّی را نباید فراموش کرد. ما نخست باید در مایحتاج اولیه خود سرمایهگذاری کنیم.
در کنار اهداف اصولی و بلندمدت در تولید محصولات و اجرایی شدن آن، نباید فراموش کنیم که اسراف و مصرف بیش از اندازه، آفت تولید است.
2. بعضی افراد از دولت مساعده یا وام میگیرند که گندم تولید کنند، اما به جای آن صیفیجات و سبزی و میوه میکارند. که خیلی ناراحت کننده است. دولت هم ناچار است یارانه گندم را بپردازد که رقم بالایی است. از یک طرف کشاورزان باید بیشتر به صنعت کشاورزی توجه کنند. با این همه روایت که در فضیلت کشاورزی وارد شده است. از جمله امام صادق علیهالسلام فرمود: کشاورزان، گنجهای الهیاند.[117] این ها باید قدر خود را بدانند و از طرفی نیز همه مردم باید جلوی اسراف بیاندازه نان و سایر مایحتاج را بگیرند، تا خداوند نیز رحمت و برکتش را از آسمان و زمین بر این سرزمین و ملت مسلمان نازل کند.
مصرف نان
ما اگر در توسعه و تولید گندم کوشش کنیم ولی در مصرف، جلوی اسراف را نگیریم به خودکفایی نخواهیم رسید، مانند اینکه در عرصه کاشت صنعتی و مکانیزه گندم بیشتر تلاش کنیم اما مصرف سرانه گندم ما، بیرویّه باشد! در صورتی ما موفق به خودکفایی میشویم که از یک طرف در تولید سرمایهگذاری و از سوی دیگر در مصرف هم صرفهجویی کنیم. بدبختانه ما در مصرف هیچ برنامهای را نه طراحی و نه عمل میکنیم. روی هم رفته در جهان ما ایرانیها در اسراف رتبه خوبی داریم! امام صادق علیهالسلام فرمود:
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله وارد بر عایشه شد. قطعه نان کوچکی را دید که نزدیک بود زیر پایش برود. پس آن را برداشت و خورد و فرمود: نعمتهایی را که خدا به تو ارزانی داشته، گرامی بدار و بدان که نعمتی که از دست مردمی [ بر اثر ناسپاسی] رفت، دیگر برنمیگردد.[118]
مردم گرسنه جهان، زمانی که نعمتهای الهی را داشتند، قدردانی نکردند، و اکنون خدا محتاجشان کرده تا دست نیاز به بیگانگان دراز کنند. پیغمبر اسلام فرمودند «نعمتى که از جمعیتى روىگردان شود، دیگر راحت برنمىگردد»، پس مراقب خودتان و نعمتها باشید. پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود:
هر کسی لقمه نانی را ببیند و آن را بردارد پاک و تمیزش کند یا در صورت آلوده شدن بشوید و بخورد، آن لقمه در شکمش قرار نمیگیرد مگر اینکه خداوند متعال او را از آتش دوزخ نجات میدهد.[119]
از سازمان کلّ غَلّه کشور و بعضی روزنامهها آماری تهیه شده که پارهای از آنها چنین است:
60 درصد گندم مصرف سالانه ما از داخل و ما بقی از خارج تأمین میشود؛ آن هم با دشواریها و صرف ارز گرانبها.
دولت در سال 1374 مبلغ 287 میلیارد تومان یارانه گندم پرداخت کرده است.
هر کیلو آرد بیش از 48 تومان (در سال (1376 برای دولت تمام میشود. هزینه حمل و نقل و بوجاری کردن و انبارداری گندمی که دولت از کشاورز میخرد، سرسامآور است.
ضایعات نان بین 20 تا 30 درصد گندم ما است. دولت در سال باید مبلغی بیش از 120 میلیارد تومان برای ضایعات نان بدهد.
به قول معاون استاندار تهران: ضایعات نان به مقدار تقریبا واردات گندم است!
یکی از علتهای مهم و اساسی ضایعات نان، پخت بدِ نان است، زیرا نان یا خمیر است یا سوخته یا خمیرها نرسیده، جوش شیرین میزنند و سریع میپزند. به هر حال مردم هم در بسیاری موارد بر اثر بدیِ نان، آن را دور میریزند. این معضل، گاهی بر اثر بیتقوایی و سودجویی بعضی صاحبان واحدهای نانوایی است و برای اینکه کار کمتر کنند و سریعتر بفروشند، دقت لازم را نمیکنند. آنها میتوانند نان را بهتر و با دقت بیشتر بپزند. آرد، جزو اموال بیتالمال است که از یارانه کشور تهیه میشود. فرمانداریها و شهرداریها نیز نظارت کامل بر نانواییها ندارند. نمیشود کار را بینظارت و بیتالمال را بدون حراست رها کرد. خود مردم و مسئولان باید نظارت کنند، تا روزی برسد که از تولید به خودکفایی برسیم.[120]
اسراف در مصرف آب
اسراف و تبذیر به طور کلّی گناه است و اسلام از آن نهی کرده است. از جمله در مصرف آب باید میانهروی را رعایت و از اسراف اجتناب کرد. امام صادق علیهالسلام فرمود:
میانهروی را خدا دوست میدارد و اسراف مورد خشم پروردگار است، حتی دورانداختن هسته خرما، زیرا از آن در بعضی موارد میتوان استفاده و حتی دور ریختن آبی که از نوشیدن زیاد آمده است.[121]
آب، عامل اصلی حیات و ضرورترین مادّه حیاتی است. همه چیز زندگی انسان به آب بستگی دارد: کشاورزی، دامداری، صنایع، نظافت، شرب، آب بزرگترین عامل رشد و توسعه است. منابع آب عبارت است از: باران، چشمه، رودخانهها و نهرها، آبهای زیرزمینی و... به مقدار باران بستگی دارد. با رشد سریع جمعیت، مصرف آب هم به سرعت افزایش مییابد. در حالی که به آب چندان افزوده نمیشود. آب در آینده جهان به عنوان یک سلاح مهم و سرنوشتساز مطرح میشود. کشور ما کشور کم آبی است و با رشد جمعیت مصرف آب هم توسعه مییابد. باید قدر این نعمت بزرگ الهی را بدانیم و از مصرف بیرویّه و اسراف و تبذیر در آن جدا اجتناب کنیم. دانشمندان گفتهاند: اگر از مصرف بیرویّه آب جلوگیری نشود، تا سال 1415 و دو برابر شدن جمعیت ما، کشور ما به جرگه کشورهای کم آب خواهد پیوست. آمار موجود و مقایسه مصرف آب سرانه کشور ما با مصرف سرانه سایر کشورها نشان میدهد که ما در مصرف آب اسراف و زیادهروی میکنیم. دولت و ملت باید در تعدیل مصرف آب همکاری کنند. وزارت کشاورزی باید در اصلاح نظام آبیاری و استفاده بهینه از آن کوشش و سرمایهگذاری کند و کشاورزان هم باید همکاری نمایند. مردم هم در مصارف آب شرب و نظافت، نهایت صرفهجویی را به عمل آورند و از اسراف اجتناب کنند، تا با کمبود آب مواجه نشوند، مخصوصا این سالها که در کشور ما نزولات باران کم بوده است.
بیانصافی است که آب رادر شست و شوی حیاط منازل و خودرو مصرف کنیم، در حالی که جمعی از هموطنان از آب شرب محروم هستند.
در شستن ظروف، استحمام، مسواک زدن، وضوگرفتن و... شیر دستشویی را کم باز کنیم و زود هم ببندیم. در شستن فرش، نهایت صرفهجویی را در مصرف آب بکنیم. از امام خمینی رحمهالله بارها نقل شده که: هنگام وضو شیر دستشویی را کم باز میکردند و فورا هم میبستند. اگر شیرِ منزل چکه میکند، آن را اصلاح کنید. از وان حمام استفاده نکنید. از احداث باغچههای بزرگ در منازل خودداری کنید. مصرف سرانه آب در ایران در هر شبانه روز 350 لیتر است که از استانداردهای جهانی 200 لیتر بیشتر است. 30% جمعیت بالای شهر تهران 60درصد آب تهران را مصرف میکنند.[122]
در کشاورزی باید از مصرف بیرویّه آب جلوگیری شود. اصلاح کانالها و نهرها، کشت محصولات کم آب، ترویج و تشویق به دیمکاری، ایجاد سد و ذخیره آبها و جلوگیری از ازدیاد چاههای عمیق، از روشهای مفید است. دولت با صرف هزینههای سنگین سد میسازد و آب آن را به قیمت کم در اختیار کشاورزان قرار میدهد و یارانههای زیادی را تحمل میکند. سالیانه صدها میلیارد ریال یارانه در این بخش پرداخت میشود.
باید همه تلاش کنند تا از مصرف بیهوده و اسراف آب جلوگیری گردد.
اسراف و تبذیر در هزینههای ازدواج
یکی از مصادیق مشکل آفرین اسراف، هزینههای هنگفتی است که در مراسم ازدواج صرف میشود. از مَهرهای سنگین چندصد میلیون تومانی یا صدها و هزاران سکه بهار آزادی یا املاک و مستغلات گران قیمت گرفته، تا جهازهای سنگین و خریدهای سنگین طلا و زیورآلات و هزینه سنگین آرایش عروس و اجاره یا خرید لباس عروس فقط و فقط برای چند ساعت و خرید لباسهای فاخر برای عروس و داماد و خویشان آنها، و برگزاری مراسم ازدواج در تالارها و باشگاههای مجلل با انواع غذاها و میوهها و شیرینیهای گران قیمت. بدبختانه مردم با رقابت و چشم همچشمیهای غیرعقلایی ازدواج را که یک نیاز طبیعی است و قوام آن به یک زن و مرد بستگی دارد، به یک مشکل اجتماعی تبدیل ساختهاند. آتشی را روشن کردهاند که والدین پسرها و دخترها و جوانان پسر و دختر در آن میسوزند و چارهای هم ندارند! پدران و مادرانی که چندین دختر و پسر دارند، باید هزینههای سنگین را از کجا تأمین کنند؟ دختران و پسرانی که به سنّ ازدواج رسیدهاند و قدرت تأمین چنین هزینههای هنگفتی را ندارند، چه کنند؟ همین رقابتها سنّ ازدواج را بالا برده و جوانانی که نیاز به ازدواج دارند و در فشارند، ناچار باید بسوزند و بسازند، یا به ضعف اعصاب، و اَحیانا انحرافهای جنسی دچار شوند. به کجا میرویم و تا کی به این مسابقات و رقابتها و چشم همچشمیها ادامه خواهیم داد؟ مراسم ازدواجهای ما نه با شرع و دین سازگار است، نه با عقل و تجدد و روشنفکری! اسلام از مسابقه در ازدیاد مَهر نهی میکند. سیره پیامبر و ائمه معصومین علیهمالسلام نیز سادگی بوده است. شما حتی در کشورهای خارجی هم چنین تشریفاتی را مشاهده نمیکنید. در کشورهای اروپایی نه مَهری در کار است نه جهیزی، و دختران و پسران با کمال سادگی ازدواج میکنند. من خودم در یکی از سفرها با یک خانواده جوان انگلیسی ملاقات و از نزدیک سادگی آنها را مشاهده کردم.
ازدواج یک نیاز طبیعی و مانند نیاز به آب و غذاست و تشریفات زاید و ولخرجی از لوازم آن نیست. کاش خیراندیشان و عقلا در صدد حلّ این مشکل برمیآمدند، زیرا قابل حل است، اما نیاز به همکاری همه قشرهای مردم دارد. باید فرهنگ سادگی را در جامعه ترویج و از تجملگرایی و اسراف و تبذیر به شدّت جلوگیری کرد. برای مبارزه با این مشکل اجتماعی لازم است همه دست اندرکاران همکاری کنند. صدا و سیما، روزنامهها و مجلات، گویندگان و نویسندگان، خطیبها و ائمه جمعه، باید کار را آغاز کنند، و البته از طبقات بالا و ثروتمندان، دانشمندان و مسئولان شروع شود. اینان گرچه امکان برگزاری چنین مراسم سنگینی را دارند، باید برای جلوگیری از رقابتها و چشم و همچشمیها و برای رضای خدا و رعایت حال افراد بیبضاعت و جوانان کم درآمد ـ که قشر وسیعی از ملت ما را تشکیل میدهند ـ از تجملات بپرهیزند، مَهرها و جهیزها را به حدّ معقولی برسانند و مراسم ازدواج را با سادگی برگزار نمایند.
دختران و پسران جوان هم از این تجملات چشم بپوشند و در جوانی یعنی بهترین سنین و مناسبترین زمان ازدواج کنند، تا در کانون گرم خانواده آرامش یابند.
عوامل اسراف در مراسم ازدواج
در کشورهای اروپایی هم ازدواجها ساده برگزار میشود؛ نه چنین مَهرهایی هست، نه جهاز، و نه مراسم سنگین عقد و عروسی. نمیدانم چرا ما چنین شدهایم و در این مورد مسابقه گذاشتهایم؟ در این مسابقه غیر شرعی و غیر عقلایی، دو عامل میتواند مؤثّر باشد:
عامل اوّل: چشم همچشمیها و رقابتها و به بالاترها نگاه کردن. بعضی این تشریفات را نشانه شخصیت و حفظ آبرو میدانند! هم داماد و عروس گرفتار این تفکر غیر عقلاییاند، هم خانواده آنها و بیش از همه خانمها به این مسابقه دامن میزنند. در صورتی که مهر زیاد و جهاز سنگین و مراسم تشریفاتی برای زوجین، شخصیت پدید نمیآورد. شخصیت به عقل، کمال، اخلاق، رعایت آداب زندگی، کوشش و جدّیت در پایهگذاری زندگی گرم و با مَحبت است. پس بهتر است خانواده عروس و داماد به جای تجملات غیرضرور، در تربیت صحیح فرزندان خود برای اداره زندگی مشترک و آشنا کردن آنها به همسرداری و بچهداری بکوشند. پدر و مادر عروس و داماد در حدّ توانشان به اقتصاد خانواده نوبنیاد در تهیه مسکن، و تأمین سرمایه کسب و کار ـ کمک کنند، تا بتواند بر پای خود بایستد. چرا پول را صرف اشیای غیرضرور و تجملات و مراسم بیهوده کردن، در حالیکه خانواده جدید در آغاز زندگی با مشکلات اقتصادی مواجه است!
عامل دوم: در مسابقه در ازدیاد مهر، ترس از آینده زندگی مشترک خانوادگی است. خانواده دختر و خود او سعی میکنند مَهر را سنگین کنند، تا داماد توان و جرئت طلاق و جدایی را نداشته باشد.
این خانوادهها چون برخی مردان بیانصاف و بیوفا را دیدهاند که چندی پس از ازدواج با بهانههای بیجا، همسر مظلوم و بیپناه خود را رها میسازند یا طلاق میدهند یا به فکر تجدید فراش برمیآیند، سعی میکنند مهر را سنگینتر کنند تا طلاق رخ ندهد یا پس از طلاق، زندگی زن تأمین باشد. در پاسخ اینها میگوییم: قبول داریم که بعضی مردها بیانصاف، بیوجدان و ستمکارند و ترس این خانوادهها بجاست، ولی با مَهرهای سنگین نیز اغلب نمیتوان جلوی تعدیات چنین مردهایی را گرفت. آنان عاقبت، کاری میکنند که زن مَهرش را حلال کند، تا جانش آزاد شود! ارجاع به محاکم قضایی هم غالبا کارساز نیست. برای جلوگیری از این قبیل ستمگریها نیاز به اجرای کامل قوانین خانواده و از همه مهمتر یک کار گسترده فرهنگی در دفاع از حریم خانواده داریم. با قانون نیز نمیتوان جلوی ظلم و طغیان بعضی مردان را گرفت بلکه باید در تقویت ایمان و اخلاق جامعه کوشید. جوامع غربی هم با قانون نتوانستهاند از خودمحوری مردها جلوگیری کند. لازمه جامعه منهای اخلاق همین مشکلات است، از اینرو میبینیم معصومین علیهمالسلام تأکید کردهاند که مَهر را بالا نگیرید:
1. امیرمؤمنان علیهالسلام فرمود:
مَهر زنان را بالا نبرید که باعث دشمنی و کینه خواهد شد.[123]
2. امام صادق علیهالسلام از پدرانش، از پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله نقل میکند که آن حضرت فرمود:
برترین زنهای امت من زنی است که خوشروتر و مَهرش از دیگران کمتر باشد.[124]
3. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:
از برکت زن این است که هزینهاش سبک و فرزند آوردنش آسان باشد.[125]
مجسمهسازی؛ از مصادیق اسراف و کسبهای حرام
یکی از نمونههای بارز اسراف و تبذیر، و مصادیق منکر در جامعه مجسمهسازی است. در زمان طاغوت مجسمهسازی، ترویج داشت، اما از ابتدای پیروزی انقلاب ـ تقریبا 5 یا 6 سال ـ ترویج فرهنگ مجسمهسازی متوقف شد. ولی بدبختانه از سال 1367 و 1368 دیگر بار آغاز شد و سیر صعودی به خود گرفت! افرادی به حرفه و شغل به ساخت و نصب مجسمه مشغول شدند. بنابر آمار 50 درصد نسبت به زمان سابق افزایش یافت. آمار دقیقی از تولید مجسمه در کشور نداریم، ولی بنابر آمار غیررسمی سالیانه حدود 5000 مجسمه در کلّ کشور ساخته میشود. بدبختانه بودجه و سرمایهای که در این راه مصرف میشود، ضابطهای ندارد، اما میتوان تخمین زد این مبلغ سالیانه بیش از 4 میلیارد تومان باشد. این از نظر اقتصادی هیچ توجیه درستی نمیتوان برای آن یافت، و از نظر فرهنگ دینی، احادیث فراوانی از ساختن مجسمه نهی میکند. در اسلام، ساختن مجسمه انسان و حیوانات ذی روح، ناپسند است. در روایات آمده که: در قیامت مجسمهساز را میآورند و میگویند «مجسمهاى را که ساختى، در آن بِدَم» و چون نمیتواند، عذابش میدهند. امام صادق علیهالسلام نقل میکند: پیامبر خدا از تصاویر و مجسمه ها نهی کردند. ایشان فرمودند: کسی که مجسمه و صورتی را بسازد، خداوند او را در قیامت مکلف میکند تا به ساخته خود روح بدمد.[126] در حدیث نبوی دیگری چنین آمده است: «صاحبان این تصاویر و مجسمهها روز قیامت عذاب مىشوند و به آنها گفته مىشود: اینها را که درست کردید، زنده کنید» و معلوم است چون نمیتوانند؛ عذاب میشوند.[127]
اکثر فقهای ما قائلاند ساختن مجسمه ذیروح حرام است. امام خمینی رحمهالله در تحریر الوسیله:
به تصویر کشیدن موجودات ذی الروح؛ مثل انسان و حیوان به صورت مجسمه حرام است. مثل چیزهایی که از سنگ میسازند یا از فلز یا چوب و مانند آن، اما اگر به صورت جسم نباشد و فقط صرف تصویر باشد، اقوی جواز است.[128]
مقام معظّم رهبری نیز ساختن مجسمه ذی روح را حرام میدانند. البته فقهای دیگر هم همین نظر دارند. صرف نظر از بحث حرمت و حلیت مجسمهسازی، باید گفت: آیا انصاف است که با این وضع سخت معیشتی مردم، بودجههایی صرف این کار بشود؟ از مسئولانی که مجسمهها سفارش میدهند و از شهرداریها که آنها را در میدانها نصب میکنند، باید سؤال کرد: آیا انصاف است از مردم فقیر به صد بهانه پول و عوارض بگیرید و در این راه صرف کنید؟ آیا وجدانتان راضی میشود پولهایی را که غالبا هم از بیچارهها گرفته میشود، چنین خرج کنید؟ آیا همه کارها درست و تمام شده و نیازِ دیگری نداریم؟ اسلام، مخالف هنر نیست. اما در راههایی باید هزینه کرد که دین دستور میدهد. در حالی که هنوز هم در بسیاری از مناطق یک کانون فرهنگی نداریم تا جوانان ما آنجا جمع شوند، آیا میتوان سرمایه خود را برای ساختن مجسمه صرف کنیم؟ وقتی شرکت و پیمانکاری، قراردادی 30 میلیون تومانی برای ساخت یک مجسمه میبندد و میگیرد، این بیانصافی در حقّ قشرهای کم درآمد جامعه نیست! فرهنگ اسلام با فرهنگ مجسمهسازی همخوانی ندارد. مگر از یاد بردهایم که انقلاب اسلامی کردیم؟ مگر نباید انقلاب ما به گونهای باشد که وقتی خارجیها به کشور ما مسافرت میکنند، آثار اسلام را ببینند؟ آیا بهتر نیست به جای مجسمه، مسجد بسازیم؟ وقتی شما به برخی کشورهای اسلامی مسافرت میکنید، جای جای آنها گلدستههای مسجد را میبینید، اما در میهن اسلامی ما به مقدار کافی مسجد ندارند! آیا با این وضع درست است که سرمایه کشور خود را در موارد بیهوده و مجسمهسازی هزینه کنیم؟
مقام معظّم رهبری در ضمن سخنانی فرموده بودند: کاری کنید که شهر تهران رنگ اسلامی به خود بگیرد و ارزشهای اسلامی نمود پیدا کند. بنابر فرموده رهبری، مسئولان یک جامعه اسلامی باید به جای هر مجسمه، یک گلدسته مسجد بالا ببرند، تا صدای اذان ـ این شعار توحید ـ در سراسر وطن طنینانداز شود.[129]
[105] . کافى، ج 1، ص 32، ح 4: الکمالُ کلّ الکمالِ: التفقّه فى الدّینِ و الصّبرُ على النائبة و تقدیرُ المعیشة.
[106] . بحارالانوار، ج 71، ص 349، ح 20: لا بل الکسبُ کلّه و مِن الدّینِ التدبیرُ فى المعیشة.
[107] . تحف العقول، ص409: لا یستکمِل ایمانُ عبدٍ حتّى تکون فیه خصالٌ ثلاثة: التّفقه فى الدینِ و حسنُ التّقدیر فى المعیشة و الصبر على الرزایا.
[108] . کافى، ج2، ص307، ح4: کاد الفقرُ أن یکونَ کفرا.
[109] . اعراف، آیه 31: « کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ المُسْرِفِـینَ ».
[110] . غافر، آیه 43: « أَنَّ المُسْرِفِـینَ هُمْ أَصْحابُ النّارِ ».
[111] . اسراء، آیه 27: « إِنَّ المُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطِـینِ وَکانَ الشَّیْطانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً ».
[112] . غررالحکم، ج 4، ص 34، ح 51188 : عن أبى محمد العسکرى علیه السلام: علیک بالاقتصاد و إیّاک و الاسراف فإنّه من فعل الشیطنة.
[113] . تحف العقول، ص301: اِنّ القصدَ أمرٌ یحبُّه اللّه عزّوجلّ و إنّ السَّرَفَ یُبغضِهُ حتى طَرحک النواة فانّها یصلح لشىء و حتى صبّک فضل شرابک.
[114] . وسائل الشیعه، ج 15، ص 259: من اقتصد فى معیشته رزقه اللّه و من بذّر حرّمه اللّه.
[115] . سفینة البحار، ج 2، ص 551 : اَکرِموا الخبزَ فإنّه قد عَمِل فیه ما بین العرشِ إلى الأرض و ما فیها من کثیرٍ مِن خَلقه.
[116] . همان، ص549 : اللّهم بارک لنا فى الخبزِ و لا تُفَرِّق بینَنا و بینَه، فلولا الخبزُ ما صُمنا و لا صَلّینا و لا اَدّینا فرائضَ ربّنا.
[117] . وسائل الشیعه، ج 17، ص 42 ضمن ح 21933: الزَّارِعُونَ کُنُوزُاللهِ فى اَرْضِهِ.
[118] . بحارالانوار، ج 16، ص 265، ح 63: عن أبى عبداللّه علیه السلام قال: دخل رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله على عایشة فرأى کسرة کاد أن یطأها فأخذها و أکلها، و قال: یا حمیرى أکرمی جوار نعم اللّه علیک، فإنّها لمتغفر من قوم فکادت تعود إلیهم.
[119] . سفینة البحار، ج 2، ص 55 : مَن وَجد لقمة فَمَسح مِنها اَوْ غسل مِنها ثمّ أکلها لم یستقرّ فى جَوْفِه إلاّ أعتقه اللّه مِنَ النّار.
[120] . آمار مذکور غالبا مربوط به سال 1376 است.
[121] . سفینه البحار، ج 4، ص 130: متن حدیث در مبحث «اسراف بر خلاف انضباط اقتصادى» با اندکى اختلاف از نظر گذشت.
[122] . روزنامه جمهورى اسلامى، 16/2/1376 شماره 5185 .
[123] . وسائل الشیعه، ج 21، ص 253، ح 27022: لا تُغالوا بِمُهورالنّساء فَتکونَ عداوة.
[124] . همان، ص 251، ح 27019: أفضلُ نساءِ أمّتى اَصبَحُهُنّ وجها و أقلّهن مهرا.
[125] . همان، ص 252، ضمن ح 27020: مِن بَرکة المرأةِ خِفّة مَؤونتِها و یسرُ وِلادتها.
[126] . همان، ج 17، ص 295: نهى رسول اللّه عن التصاویر، من صوّر صورة کلّفَهُ اللّه یوم القیامة أن ینفخ فیها و لیس بنافخ.
[127] . مستدرک الوسائل، ج 16، ص 210: اِنّ اهلَ هذه الصّور یعذّبون یوم القیامة، یقال: أحیوا ما خلقتم.
[128] . تحریر الوسیله، ج 1، ص 496، مسئله 12.
[129] . تأکید و توصیه روایات اسلامى در گسترش فرهنگ مسجدسازى، و تشویق مسلمانان به ساختن و آبادانى مساجد، در حدّ توان، در شهرها، روستاها و جادههاى ارتباطى، نشان دهنده نقش تعیین کننده مساجد در حاکمیت ارزشها و فضیلتهاى دینى است. در احادیث، تعبیرهاى بسیار ارزشمندى همچون: خانه خدا، باغ بهشتى و بهترین مکانها از مسجد وجود دارد و پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله آبادگران خانههاى خداوند را، خانواده خدا، خواند: «إِنَّ عُمّارَ بُیُوتِ اللّهِ هُمْ أَهْلُ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ» کنزالعمّال، ج 5 ، ص 5 ، ح 11792.