بهشت و نعمتهای بهشتی
بهشت یعنی جهان بهتر، جایی خوش آب و هوا و پر از انواع نعمتها که نیکوکاران پس از مرگ در آنجا زندگی خواهند کرد. قرآن کریم از آن مکان موعود به عنوان جنت یاد کرده است. جنت یعنی باغ پردرخت. در قرآن آیات فراوانی داریم که مؤمنان نیکوکار را به بهشت وعده داده و انواع زیباییها و نعمتهایش را بر شمرده است؛ به عنوان نمونه به برخی از آنها اشاره میشود:
- «به کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند بشارت بده که باغهایى خواهند داشت که جویبارها از زیر آنها روان است. هرگاه میوهاى از آنها روزى آنان گردد، مىگویند این همان است که از پیش روزى ما شده بود. میوههاى همانندى برایشان آورده مىشود، و همسرانى پاکیزه دارند، و در بهشت جاویدان خواهند بود.»[51]
- «کسانى که پرهیزکارند در باغهایى (بهشت) زندگى خواهند کرد که در زیر درختان آن جویبارهایى روان است. جاودانهاند، پذیرایى شایستهاى است از جانب خدا، و آنچه نزد خداست بهتر است براى نیکوکاران.»[52]
- «خدا به مردان و زنان مؤمن باغهایى وعده داده که از زیر آنها نهرها جارى است و جاودانهاند. و منزلهاى پاکیزه در بهشت عدن. و خشنودى (رضوان) خدا از همه اینها برتر است. و این است سعادت بزرگ.»[53]
- «مَثَل بهشتى که به پرهیزکاران وعده داده شده [این است که] نهرهایى در آن جارى است، میوهها و سایههایش همیشگى است. این فرجام پرهیزکاران است. و عاقبت کافران دوزخ خواهد بود.»[54]
- «بهشتهاى عدن که در آن فرود مىآیند از زیر آنها نهرها جارى است، هر چه بخواهند در آن هست، خدا به پرهیزکاران این گونه پاداش مىدهد.»[55]
- «کسانی که ایمان آورده و کارهای نیک انجام دادهاند؛ همانا که ما پاداش کسی را که کار خوب انجام داده ضایع نخواهیم کرد، آنان
بهشتهای عدن خواهند داشت که از زیر آنها نهرها جاری است. در آنجا به دستبندهای زرین آراسته میگردند، و جامههای سبز که از دیبای نازک و دیبای درشت بافته شده، میپوشند. بر تختها تکیه میدهند، پاداش نیک و آسایشگاه خوبی است.»[56]
- «هیچ کس نمى داند چه چیز گرانبهایى (چشم روشنى) به پاداش کارهاى خوبى که انجام دادهاند برایشان نهفته اند.»[57]
- «آنان که به آیات ما ایمان آوردند و مسلمان بودند، (به آنان گفته مى شود) خود و همسرانتان شادمان به بهشت در آیید، گرد آنان قدحهاى زرین و جامها را مى چرخانند. در آنجا آنچه دلها بخواهد و چشمها لذت برد فراهم است و شما در آنجا جاویدان خواهید بود، این بهشتى است که براى کارهایى که انجام داده اید به شما رسیده است. در آنجا میوه هاى فراوانى است که از آنها مى خورید.»[58]
- «مَثَل بهشتی که به پرهیزکاران نوید داده شده [این است] در آن نهرهایی است از آب هایی که نمیگندد و جویبارهایی از شیر که مزهاش تغییر نمیکند و جویبارهایی از شراب که به نوشندگان لذت میبخشد، و نهرهایی از عسل تصفیه شده و انواع میوها در اختیارشان میباشد، و نیز آمرزش پروردگارشان، آیا اینان برابرند با کسانی که در آتش دوزخ جاودانهاند و آبی داغ به آنان مینوشانند که رودههایشان را پاره پاره میکند.»[59]
- «به سوى مغفرت پروردگارتان سبقت بگیرید و همچنین به بهشتى که عرض آن به مقدار آسمان و زمین است و به کسانى وعده داده شده که به خدا و رسولانش ایمان آورده اند.»[60]
- «همانا که نیکان از پیالهاى مى نوشند که آمیخته به بوى خوش کافور است. از چشمهاى که بندگان خدا از آن مى نوشند، آن را به اراده خود روان مىسازند.»[61]
- «به پاداش صبری که داشتهاند بهشت و لباس حریر داده میشود، در بهشت بر تختهای زیبا تکیه میکنند، نه خورشید را میبینند و نه سرما را، سایه نزدیک آنها و میوهها در اختیارشان میباشد، اطراف آنها ظرفهای نقره و جامهای بلورین میچرخانند، ظرفهای بلورینی که از نقره و به اندازه، ساخته شدهاند، در آنجا از پیالههایی مینوشند که با زنجبیل آمیخته شده است، از چشمهای به نام سلسبیل، خدمتگزارانِ جوانی همیشه گرد آنان میچرخند که چون آنها را بنگری گمان میکنی مرواریدهای پراکندهاند. چون بدانجا بنگری نعمت و پادشاهی بزرگی را خواهید دید. بر تن آنان جامههای سبز که از دیبای نازک و درشت بافته شده است. و به دستبندهای سیمین آراستهاند. و پروردگارشان به آنان شرابی پاک مینوشاند.»[62]
آیات مذکور، بهشت را به عنوان منزلی بسیار عالی و زیبا و خوش آب و هوا معرفی میکنند که انواع نعمتها در آن آماده است. از جمله درختان سرسبز و انبوه که نهرهایی از آب زلال زیر آنها جریان دارد، انواع میوههای خوشمزه و خوشبو و لطیف که بدون زحمت در اختیار بهشتیان قرار میگیرد، جویبارهایی از شیر و عسل تصفیه شده و شراب ناب در آنجا روان است که هر چه بخواهند مینوشند، گوشت پرندگان آماده است و در اختیارشان قرار میگیرد، در قصرهای زیبا و چند طبقه بر روی تختهای بسیار نرم و لطیف و زیبا آرمیدهاند و خدمتگزارانی بسیار زیبا پیوسته دورشان میچرخند و پذیرایی میکنند، لباسهای نرم و لطیف و قشنگ میپوشند و در باغهای بهشت گردش مینمایند، از حورالعین که در زیبایی همانند مروارید هستند و قبلًا با هیچ مردی آمیزش نداشته و جز به همسرشان نظر ندارند. و در یک کلام، آنچه مؤمنان نیکوکار بخواهند و اراده کنند در بهشت آماده است.
گفتنی است که نعمتهای مذکور شبیه نعمتهای دنیوی است و باید این حقیقت را بپذیریم ولی لزومی ندارد آنها را عین نمونههای دنیوی و با حفظ همه آثار دنیوی و نواقصشان بدانیم، اگر چنین باشد بهشت بخشی از دنیا میشود نه آخرت. در صورتی که آخرت جهان بسیار عالیتری است که در طول عالم دنیاست نه در عرض آن، امور اخروی از نواقص و کاستیهای امور دنیوی منزهاند.
در برخی آیات و احادیث نیز بدین امتیاز اشاراتی شده است که به عنوان نمونه به بعض آنها اشاره میشود:
غذاهای دنیوی لذت دارند ولی به همراه آن مواد زایدی هم دارند که به ناچار باید از طریق ادرار و مدفوع دفع شود، اما غذاهای بهشتی مدفوع و ادرار ندارند. میوههای دنیوی را باید چید ولی شاخههای درختان میوه بهشتی خود به نزدیک مؤمن میآیند: «وَدانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلالُها وَذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذلِیلًا».
آبها و شیرهای دنیوی قابلیت فساد دارند و اگر مدتی راکد بمانند میگندند و مزه آنها تغییر میکند ولی آب و شیر بهشتی فساد نمیپذیرد:
«فِیها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ وَأَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ».
مشروبات دنیوی لذت دارند ولی مستی و تهوع و اعتیاد نیز به همراه دارند؛ بر خلاف مشروبات بهشتی که لذت دارند ولی از نواقص مشروبات دنیوی منزه هستند.
آنچه گفته شد در خصوص نعمتهایی است که نمونه ناقصی از آنها در دنیا یافت میشود، ولی از قرآن استفاده میشود که در بهشت نعمتهای بسیار ممتازی وجود دارد که نه چشمی آنها را دیده نه گوشی شنیده نه بر قلب بشری خطور کرده است، قرآن میگوید: «هیچ کس نمىداند چه چیزى را که وسیله چشم روشنى اوست برایش نهفتهاند.»[63]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «در بهشت نعمتهایى است که نه چشمى آنها را دیده و نه بر قلب بشرى خطور کرده است.»[64]
نعمتهای بهشتی به سراغ مؤمن میآیند نه این که مؤمن به سراغ آنها برود، امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «طوبى، درختى است در بهشت. اصل آن در منزل رسول خدا صلى الله علیه و آله است و در منزل هر مؤمنى شاخهاى دارد. هرگاه که مؤمن به چیزى میل داشته باشد آن شاخه همان را در اختیارش قرار مىدهد.»[65]
بهشتیان همیشه جوان و زیبایند. پیری، بیماری، ناتوانی، غم و اندوه، حسد، کینه، رنج در بهشت نیست. بهشتیان از انواع غذاهای لذیذ میخورند ولی ادرار و مدفوع ندارند. برای همیشه در بهشت زندگی میکنند و مرگ بر آنها عارض نمیشود.
مرحوم ملامحسن فیض کاشانی در تفاوت نعمتهای بهشتی با نعمتهای دنیوی نوشته است:
تمایل انسان در دنیا تابع چیزهایی است که در خارج موجودند ولی امور بهشت تابع خواسته بهشتیان میباشند، آنها هر چه بخواهند با ارادهشان موجود میشود. خدا در قرآن میگوید: «فِیها ما تَشْتَهِیهِ الأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الأَعْیُنُ» پس آنچه را اراده کنند فوراً حاضر میشود، نه این که آنچه موجود است برایشان حاضر شود.[66] تفاوت دیگر این که نشئه آخرت نشئه نور و ادراک و حضور و حیات و ظهور است، امور اخروی زنده و مدرک هستند. چنان که در احادیث آمده که انواع میوهها به بهشتیان میگویند: ای ولیّ خدا! مرا بخور قبل از این که دیگری را میل کنی. و این که وقتی مؤمن بر تخت خود مینشیند آن تخت از خشنودی به اهتزاز در میآید. و در قرآن آمده که: «إِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِىَ الحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ».[67]
درجات بهشت
بهشت درجات و مراتب مختلفی دارد. نعمتهای بهشتی نیز برای همه بهشتیان یکسان نیست. همه بهشتیان در یک مقام نیستند، بعضی در اعلا مرتبه و بعضی در پایینترین درجات و برخی در حد متوسط هستند.
امیرالمؤمنین علیه السلام در توصیف بهشت فرمود: «درجاتى فروتر و برتر، منزلهایى متفاوت، نعمتهاى آن قطع نمى شود، مقیم آن کوچ نمىکند، جاویدان در آن پیر نمىشود، ساکن در آن هیچگاه نیازمند نمى گردد.»[68]
قرآن میگوید: «آنان نزد خدا درجاتى دارند و خدا به آنچه انجام مى دهند بیناست.»[69]
و میفرماید: «مؤمنانى که به جهاد نمىروند و آسیب نمىبینند با جهادگران در راه خدا به جان و مال برابر نیستند. خدا کسانى را که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کرده اند بر جهادگریزان به درجه اى برترى مىدهد، و به همگان وعده احسان داده است و جهادگران را بر جهاد گریزان به پاداشى بزرگ برترى داده است.»[70]
و میفرماید: «خدا کسانى را که ایمان آوردهاند و دانشمندان را درجاتشان را بالا مىبرد و خدا به آنچه انجام مى دهید آگاه است.»[71]
و میفرماید: «و برای هر یک از آنها به مقدار عملشان درجاتی است، جزای اعمالشان بهطور کامل داده میشود و مورد ستم قرار نخواهند گرفت.»[72]
بالاترین درجات بهشت رضوان است، قرآن میفرماید: «رضوان (رضایت خدا) از همه اینها برتر است و این است رستگارى بزرگ.»[73]
بنابراین همه مؤمنان به بهشت میروند و از نعمتهای بهشتی برخوردار خواهند شد، ولی نه جایگاه بهشتی آنان یکسان است، نه نعمتهایی که از آنها بهرهمند میشوند. بلکه تفاوتهای فراوانی دارند که عقل ما از درک آنها عاجز است. منشأ تفاوت درجات بهشتیان میتواند چند چیز باشد:
یک: مقدار شناخت و ایمان و باورهای آنها به اصول عقاید؛
دو: ملکات نفسانی و مقدار التزام آنان به رعایت ارزشهای اخلاقی؛
سه: مقدار التزام آنها به انجام وظایف دینی؛
چهار: مقدار تقوا و پرهیز از اخلاق زشت و ترک گناهان.
گرچه بهشتیان هر چه بخواهند و اراده کنند فوراً در اختیارشان قرار میگیرد: «فِیها ما تَشْتَهِیهِ الأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الأَعْیُنُ» ولی خواسته همه افراد یکسان نیست بلکه به معرفت و عرفان هر یک بستگی دارد.
وسیله بهشت رفتن و بهرهمندی از نعمتهایش
بهشت در همین جهان و با ایمان و عقاید صحیح و اخلاق نیک و عملهای صالح و اجتناب از گناهان تهیه میشود و در جهان آخرت آشکار میگردد.
بهشت و نعمتهایش نتیجه اعمال دنیوی بلکه عین آنها خواهد بود.
امام صادق علیه السلام میفرماید: «خداى تبارک و تعالى فرموده: اى بندگان صدیق من! در این دنیا از نعمت عبادت من بهره بگیرید، چون در جهان آخرت از همینها بهرهمند خواهید شد.»[74]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «در بهشت قصرهاى بلورین وجود دارد که ظاهر آنها از باطن و باطنشان از ظاهر دیده مىشود. از امت من کسانى در آن قصرها سکونت خواهند کرد که با مردم خوب سخن بگوید، مردم را اطعام کند، سلام خود را آشکار سازد و شبانگاه که مردم در خواب هستند نماز بخواند.»[75]
امام سجاد علیه السلام فرمود: «به تلاوت و عمل به قرآن عنایت داشته باش، همانا که خدای متعال بهشت را با خشتی از طلا و خشتی از نقره آفرید.
ملاط آنها را مسک و خاک آن را زعفران و سنگ ریزههای آن را مروارید قرار داد. درجات بهشت را به تعداد آیات قرآن قرار داد. هر کس در دنیا قرآن بخواند [و بدان عمل کرده] در قیامت به او گفته میشود: بخوان و بالا برو و هر کس داخل بهشت شود بالاتر از او نیست مگر پیامبران و صدیقان.»[76]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هنگامی که به معراج رفتم داخل بهشت شدم، فرشتگان را دیدم که با خشتهایی از طلا و نقره ساختمانی را بنا میکنند.
گاهی مشغول کار بودند و زمانی دست میکشیدند. به آنان گفتم: چرا گاهی دست از کار بر میدارید؟ گفتند: در انتظار رسیدن مصالح میمانیم. گفتم مصالح شما چیست؟ گفتند این ذکرِ مؤمن در دنیا: سبحان اللّه و الحمدللّه و لا اله الا اللّه و اللّه اکبر، هنگامی که این ذکر را میگوید مشغول بنا هستیم، هرگاه توقف میکند ما هم دست از کار میکشیم.»[77]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «سخاوت درختى است از درختهاى بهشت، در دنیا شاخههایى دارد آویزان، هر کس با سخاوت باشد یکى از شاخههاى آن را مىگیرد و او را به بهشت مىبرد. و بخل درختى است از درختان دوزخ، در دنیا شاخههایى دارد، پس هر کس بخل بورزد یکى از آن شاخه را گرفته و داخل دوزخش مىگرداند.»[78]
قرآن میگوید: «از خدا و رسول فرمان ببرید، باشد که مشمول رحمت خدا واقع شوید. بشتابید به سوى مغفرت پروردگارتان و به سوى بهشتى که پهناى آن به اندازه پهناى آسمانها و زمین است و براى پرهیزکاران آماده شده است. آنان که از مال خود در حال وسعت و تنگدستى انفاق مىکنند، خشم خود را فرو مىنشانند و از بدرفتارى مردم در مىگذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد. و آنان که اگر کار زشتى انجام دادهاند یا به نفس خویش ستم کردهاند به یاد خدا مىافتند و از گناهان خود توبه مىکنند. و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد و آنان که در کار زشت خود اصرار نکنند در حالى که از زشتى آن آگاهند، پاداش عمل اینان آمرزش پروردگار و بهشتها (باغهایى) است که زیر درختان آنها نهرهایى جارى است و در آن جاویدان خواهند بود. و چه نیکوپاداشى است براى نیکوکاران.»[79]
آنچه در اینجا گفته شد درباره بهشت اعمال بود، اما بهشت اخلاق و صفات و بهشت لقاءاللَّه داستان دیگری دارد که توضیح آن در حوصله این نوشتار کوتاه نیست.
و آخر دعوانا أن الحمدللّه ربّ العالمین، اللّهمّ ارحم شیبتی، و نفاد أیّامی،
و اقتراب أجلی و ضعفی و مسکنتی، و قلّة حیلتی، و ارحمنی إذا انقطع من الدنیا أثری، و ارحمنی فی حشری و نشری، و اجعل فی ذلک الیوم مع أولیائک موقفی، و فی جوارک مسکنی یا ربّ العالمین. إلهی! لم یزل برّک علیّ أیّام حیاتی، فلا تقطع برّک عنّی فی مماتی یا أرحم الراحمین.[80]
[51]. بقره( 2) آیه 25:« وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلوا الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجرِى مِنْ تَحْتِها الأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذا الَّذِى رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَلَهُمْ فِیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِیها خالِدُونَ»
[52]. آل عمران( 3) آیه 198:« الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِها الأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها نُزُلًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لِلأَبْرارِ»
[53]. توبه( 9) آیه 72:« وَعَدَ اللَّهُ المُؤْمِنِینَ وَالمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِها الأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَمَساکِنَ طَیِّبَةً فِى جَنّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذ لِکَ هُوَ الفَوْزُ العَظِیمُ»
[54]. رعد( 13) آیه 35:« مَثَلُ الجَنَّةِ الَّتِى وُعِدَ المُتَّقُونَ تَجْرِى مِنْ تَحْتِها الأَنْهارُ أُکُلُها دائِمٌ وَظِلُّها تِلْکَ عُقْبَى الَّذِینَ اتَّقَوْا وَعُقْبَى الْکافِرِینَ النّارُ»
[55]. نحل( 16) آیه 31:« جَنّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها تَجْرِى مِنْ تَحْتِها الأَنْهارُ لَهُمْ فِیها ما یَشاءُونَ کَذ لِکَ یَجْزِى اللَّهُ المُتَّقِینَ»
[56]. کهف( 18) آیات 30- 31:« إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ إِنّا لا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا* أُولئِکَ لَهُمْ جَنّاتُ عَدْنٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهِمُ الأَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَیَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَّکِئِینَ فِیها عَلَى الْارائِکِ نِعْمَ الثَّوابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقاً»
[57]. سجده( 32) آیه 17:« فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِىَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ»
[58]. زخرف( 43) آیات 69- 73:« الَّذِینَ آمَنُوا بِآیاتِنا وَکانُوا مُسْلِمِینَ* أُدْخُلُوا الجَنَّةَ أَنْتُمْ وَأَزْواجُکُمْ تُحْبَرُونَ* یُطافُ عَلَیْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَکْوابٍ وَفِیها ما تَشْتَهِیهِ الأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الأَعْیُنُ وَأَنْتُمْ فِیها خالِدُونَ* وَتِلْکَ الجَنَّةُ الَّتِى أُورِثْتُمُوها بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ* لَکُمْ فِیها فاکِهَةٌ کَثِیرَةٌ مِنْها تَأْکُلُونَ»
[59]. محمد( 47) آیه 15:« مَثَلُ الجَنَّةِ الَّتِى وُعِدَ المُتَّقُونَ فِیها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ وَأَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشّارِبیَن وَأَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفّىً وَلَهُمْ فِیها مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ کَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِى النّارِ»
[60]. حدید( 57) آیه 21:« سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَالأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ»
[61]. انسان( 76) آیات 5- 6:« إِنَّ الأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً* عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَها تَفْجِیراً»
[62]. همان، آیات 12- 21:« وَجَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِیراً* مُتَّکِئِینَ فِیها عَلَى الأَرائِک لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساً وَلا زَمْهَرِیراً* وَدانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلالُها وَذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذلِیلًا* وَیُطافُ عَلَیْهِمْ بِآنِیَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَأَکْوابٍ کانَتْ قَوارِیرَاْ* قَوارِیرَاْ مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدِیراً* وَیُسْقَوْنَ فِیها کَأْساً کانَ مِزاجُها زَنْجَبِیلًا* عَیْناً فِیها تُسَمّى سَلْسَبِیلًا* وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً* وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیماً وَمُلْکاً کَبِیراً* عالِیَهُمْ ثِیابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَسَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً»
[63]. سجده( 32) آیه 17:« فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِىَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ»
[64]. وسائل الشیعه، ج 11، ص 476: قال رسولاللّه صلى الله علیه و آله:« و فیها ما لا عین رأت، و لا أذن سمعت، و لا خطر على قلب بشر»
[65]. بحارالأنوار، ج 8، ص 117: قال أمیرالمؤمنین علیه السلام:« طوبى شجرة فی الجنّة أصلها فی دار النبیّ: و لیس من مؤمن إلّافی داره غصنٌ منها لا تخطر على قلبه شهوة شیء إلّاأتاه به ذلک الغصن»
[66]. اصول المعارف، ص 197
[67]. همان، ص 201
[68]. نهجالبلاغه، خطبه 85:« درجات متفاضلات، و منازل متفاوتات، لا ینقطع نعیمها، و لا یضعن مقیمها، و لا یهرم خالدها، و لا یبأس ساکنها»
[69]. آل عمران( 3) آیه 163:« هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِما یَعْمَلُونَ»
[70]. نساء( 4) آیه 95:« لا یَسْتَوِى القاعِدُونَ مِنَ المُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِى الضَّرَرِ وَالمُجاهِدُونَ فِى سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدِینَ بِأَمْوالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلى القاعِدِینَ دَرَجَةً وَکُلّاً وَعَدَ اللَّهُ الحُسْنى وَفَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدِینَ عَلى القاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً»
[71]. مجادله( 58) آیه 11:« یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا العِلْمَ دَرَجاتٍ وَاللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ»
[72]. احقاف( 46) آیه 19:« وَلِکُلٍّ دَرَجاتٌ مِمّا عَمِلُوا وَ لِیُوَفِّیَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَهُمْ لا یُظْلَمُونَ»
[73]. توبه( 9) آیه 72:« وَرِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذ لِکَ هُوَ الفَوْزُ العَظِیمُ»
[74]. بحارالأنوار، ج 8، ص 155: قال أبوعبداللّه علیه السلام:« قال اللّه تبارک و تعالى: یا عبادی الصدّیقین! تنعّموا بعبادتی فی الدنیا؛ فإنّکم تتنعّمون بها فی الآخرة»
[75]. همان، ج 8، ص 119: قال رسولاللّه:« إنّ فی الجنّة غرفاً یرى ظاهرها من باطنها و باطنها من ظاهرها، یسکنها من أمّتی من أطاب الکلام، وأطعم الطعام، وأفشى السلام و صلّى با اللیل و الناس نیام»
[76]. همان، ج 8، ص 133: قال علیّ بن الحسین علیهما السلام:« علیک بالقرآن؛ فإنّ اللّه خلق الجنّة بیده لبنة من ذهب و لبنة من فضّة، و جعل ملاطها المسک، و ترابها الزعفران، و حصباءها اللؤلؤ، و جعل درجاتها على قدر آیات القرآن. فمن قرأ القرآن قال له: اقرأ و ارق، و من دخل منهم الجنّة لم یکن فی الجنّة أعلى درجة منه ما خلا النبیّیون و الصدّیقون»
[77]. همان، ص 123: قال رسولاللّه صلى الله علیه و آله:« لمّا أسری بی إلى السماء دخلت الجنّة. فرأیت فیها ملائکة یبنون لبنة من ذهب و لبنة من فضّة، و ربّما أمسکوا، فقلت لهم: ما لکم ربّما بنیتم و ربّما أمسکتم؟ فقالوا: حتى تجیئنا النفقة، فقلت لهم: و ما نفقتکم؟ قالوا: قول المؤمن فی الدنیا: سبحان اللّه، و الحمد للّه، و لا إله إلّاالّله و اللّه اکبر فإذاً قال بنینا و إذا أمسک أمسکنا»
[78]. همان، ص 171: قال رسولاللّه صلى الله علیه و آله:« إنّ السخاء شجرة من أشجار الجنّة لها أغصان متدلّیة فی الدنیا، فمن کان سخیّاً تعلّق بغصن من أغصانها فساقه ذلک الغصن إلى الجنّة. والبخل شجرة من أشجار النار لها أغصان متدلّیة فی الدنیا، فمن کان بخیلًا تعلّق بغصن من أغصانها فساقه ذلک الغصن إلى النار»
[79]. آلعمران( 3) آیات 132- 136:« وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ* وَسارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُها السَّمواتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ* الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِى السَّرّاءِ وَالضَّرّاءِ وَالکاظِمِینَ الغَیْظَ وَالعافِینَ عَنِ النّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ المُحْسِنِینَ* وَالَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلّا اللَّهُ وَلَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَهُمْ یَعْلَمُونَ* أُولئِکَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَجَنّاتٌ تَجْرِى مِنْ تَحْتِها الأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَنِعْمَ أَجْرُ العامِلِینَ»
[80] امینى، ابراهیم، معاد در قرآن، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: سوم، 1390.