مقام زن در اسلام
زن در اسلام، همان مقام شامخ انسان را دارد، زیرا زن و مرد در انسان بودن تفاوتی ندارند. اگر انسان در قرآن «خلیفةاللَّه» معرفی شده و مورد کرامت قرار گرفته است:
«ما آدمىزادگان را گرامى داشتیم و در خشکى و دریا بر مرکب سوار کردیم و از طیبات روزى دادیم و بر بسیارى مخلوقات برترى عطا کردیم».[1]
و چنانچه آدم به مقامی رسید که مسجود فرشتگان واقع شد:
«وقتى طینت آدم را آراستم و آماده ساختم واز روح [منسوب به] خودم در آن دمیدم به سویش سجده کنید».[2]
همه اینها در اثر انسان بودن او است. قرآن کریم درباره حضرت آدم میفرماید:
«و خدا اسما را به آدم تعلیم کرد. سپس آنها را بر ملائکه عرضه داشت و گفت: اگر راست میگویید اسمهای اینها را بگویید. ملائکه گفتند:
خدایا تو منزهی، جز آنچه را به ما تعلیم کردهای، نمیدانیم و تو دانا و حکیم هستی. آنگاه خدا به آدم گفت: از اسما به آنان خبر بده، وقتی آدم اسمهای آنان را بیان کرد، خدا به فرشتگان گفت: آیا به شما نگفتم که من از غیب آسمانها و زمین آگاه هستم و آنچه را اظهار میدارید یا کتمان میکنید میدانم».[3]
اگر حضرت آدم توانست اسما را بفهمد و پاسخگوی آنها باشد، در اثر آفرینش ویژه انسانیاش بود و در این آفرینش زن و مرد یکسانند. به طور کلی، هرگونه تعریف و تمجیدی که در قرآن و احادیث درباره انسان به عمل آمده، زن و مرد در اینباره یکسانند.
در قرآن، آیهای نیست که زن را به عنوان زن بودن نکوهش کند.
بنابراین، زن و مرد از دیدگاه اسلام و قرآن دو انسانند، در ارزشها تفاوتی ندارند و مسئولیتهای مشترکی را در اداره جامعه بر عهده دارند که به برخی اشاره میشود:
اول: زن و مرد به طور تساوی منشأ پیدایش و تولد و تکثیر و بقای نسل انسانند.
قرآن کریم میفرماید:
«اى مردم! ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را گروه گروه و قبیله قبیله قرار دادیم تا شناخته شوید، ارزشمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین افراد هستند. خدا دانا و آگاه است».[4]
همچنین میفرماید:
«اى مردم! از پروردگارتان که شما را از یک نفس آفرید و همسرش رانیز از جنس خودش خلق کرد و به وسیله آن دونفر، مردان و زنان فراوانى را در زمین پراکنده ساخت، بترسید. تقواى خدا را پیشه سازید که با سوگند به نام او از یکدیگر سؤال مىکنید و درباره خویشاوندان نیز از خدا بترسید و خدا مراقب شما است».[5]
در آیات فوق زن و مرد دو رکن مهم اجتماع معرفی شدهاند و رعایت تقوا ملاک برتری هر یک از زن و مرد معرفی شده است.
دوم: قرآن، تنها وسیله سعادت انسان را ایمان به خدا، تزکیه و تهذیب نفس از بدیها، رعایت تقوا و انجام دادن عمل صالح میداند و در این جهت، میان زن و مرد فرقی نگذاشته است، بلکه هر دو را لایق ترقی و تکامل معنوی و قرب الیاللَّه دانسته است.
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
«هر کس عمل صالحى را انجام دهد- مرد باشد یا زن- در حالىکه به خدا ایمان دارد، پس به او زندگى خوش و پاکیزهاى مىدهیم و پاداشى بهتر از کردارشان عطا خواهیم کرد».[6]
و نیز میفرماید:
«پس پروردگار دعایشان را اجابت فرمود که من عمل هیچ کس را ضایع نمىکنم- چه زن و چه مرد- همه از یکدیگر هستید».[7]
قرآن زنان و مردان صالح و شایسته را به طور تساوی مدح کرده است و میفرماید:
«خدا برای مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن و مردان و زنان مطیع و مردان و زنان راستگو، و مردان و زنان شکیبا و مردان و زنان خاشع و مردان و زنان صدقهدهنده و مردان و زنان روزهدار، و مردان و زنان پاکدامن و مردان و زنان ذاکر، آمرزش و مزدی بزرگ آماده کرده است».[8]
قرآن، همانند مردان به بانوان شایسته تاریخ اشاره نموده و از آنان ستایش کرده است. برای نمونه، درباره حضرت مریم میگوید:
«پس پروردگارش آن دختر را به نیکى پذیرفت و به خوبى پرورش داد و زکریا را به سرپرستى او گماشت. هر وقت زکریا در محراب به نزد مریم مىرفت، پیش او خوردنى مىیافت، مىگفت: اى مریم! اینها براى تو از کجا مىرسد؟ جواب مىداد: از جانب خدا، زیرا هر کس را که بخواهد بىحساب روزى مىدهد».[9]
همچنین میفرماید:
«و فرشتگان گفتند: اى مریم! خدا تو را برگزید و پاکیزه ساخت و بر زنان جهان برترى داد».[10]
خداوند متعال درباره آسیه، همسر فرعون، میفرماید:
«و خدا برای کسانی که ایمان آوردهاند، زن فرعون را مثال میزند.
آنگاه که گفت: پروردگارا! برای من در بهشت نزد خود خانهای بنا کن و مرا از فرعون و عملش نجات بده و مرا از مردم ستمکار برهان».[11]
فاطمه زهرا، دختر گرامی پیامبر نیز از همین بانوان ممتاز است که آیه تطهیر درباره او و شوهر و پدر و فرزندانش نازل شده است. خداوند متعال میفرماید:
«خدا خواسته که رجس و پلیدىِ گناه را از شما برطرف سازد و شما را پاک و پاکیزه گرداند».[12]
رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره این زنان فرمود:
بانوان بزرگ اهل بهشت چهار نفرند: مریم دختر عمران، فاطمه دختر محمد، خدیجه دختر خویلد و آسیه دختر مزاحم و همسر فرعون.[13]
چنانکه میبینید، قرآن زن بودن را مانع رشد و ترقی و تعالی و کسب فضایل انسانی نمیداند، بلکه آنان را نیز همانند مردان برای کسب فضایل شایسته میداند.
البته در قرآن، بعضی زنان نکوهش شدهاند، مانند همسر نوح پیامبر، همسر لوط پیامبر و همسر ابولهب کافر.[14] همانطور که برخی مردان نیز در اثر کردار ناشایست سرزنش شدهاند، مانند فرعون، نمرود و ابولهب.
سوم: اسلام، زن و مرد را دو رکن اجتماع میداند که در پیدایش، تشکیل، اداره و بهرهگیری از جامعه نقشی مشترک دارند. زن و مرد در جامعه زندگی میکنند و از نتایج خوب اجتماع صالح و آثار بد جامعه فاسد، به طور مساوی بهرهمنداند. بنابراین، مسئولیت اداره صحیح و اصلاح جامعه نیز بر عهده زن و مرد خواهد بود. خداوند متعال در قرآن میفرماید:
«مردان و زنان مؤمن اولیاى یکدیگرند، امر به معروف و نهى از منکر مىکنند. نماز را برپا مىدارند و زکات مىدهند. از خدا و رسول خدا اطاعت مىنمایند. اینان مورد رحمت خدا واقع مىشوند و خدا پیروز و حکیم است».[15]
درست است که حضور در میدان جهاد و جنگیدن با دشمن بر زنان واجب نشده، اما سایر مسئولیتهای اجتماعی از آنان سلب نشده است: امر به معروف و نهی از منکر، دفاع از دین و مقدسات آن، تبلیغ و گسترش اسلام، مبارزه با تجاوز و تعدّی، دفاع از حقوق محرومان و ستمدیدگان، تعاون در کارهای خیر، کمک به تهیدستان و مستمندان، پرستاری از بیماران و معلولان و سالخوردگان، مبارزه با مفاسد اخلاقی و اجتماعی، پرورش صحیح کودکان، تعلیم و بالا بردن سطح دانش افراد اجتماع، تحکیم و تقویت حکومت عدل اسلامی، دفاع از ارزشهای اسلامی، کمک به بنیه اقتصادی خانواده و کشور، و دهها مسئولیت مشترک دیگر که بر عهده زن و مرد نهاده شده است.
چهارم: ازوظایف مشترک دیگر زن و مرد، تحصیل علم و کشف اسرار جهان و بهرهگیری از آن در تهیه و اختراع وسایل آسایش و رفاه در زندگی است. هر دو انسانند و لیاقت و مسئولیت دارند.
اسلام در کسب دانش، تأکیدهای فراوانی دارد و آن را فریضه معرفی مینماید:
امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود:
تحصیل علم بر هر مسلمانی واجب است. آگاه باشید که خدا طلاب علم را دوست دارد.[16]
امام محمد باقر علیه السلام فرمود:
دانشمندی که از دانش خود استفاده کند، از هفتاد هزار عابد بهتر است.[17]
و دهها و صدها حدیث دیگر از این قبیل، که میان زن و مرد از این جهت تفاوتی نیست. زنان به عنوان فردی مسلمان وظیفه دارند در کسب دانش بکوشند، تا به خودکفایی برسند؛ به ویژه درباره تحصیل علومی که مستقیماً مورد نیاز آنان میباشد، مانند پزشکی، دندانپزشکی، روانپزشکی، داروسازی، پرستاری، مامایی، علوم آزمایشگاهی، تعلیم و تربیت، روانشناسی، زیستشناسی، شیمی، مدیریت، حسابداری، اسلامشناسی، تفسیر، عقاید، فقه، تاریخ، ادبیات، هنر، زبان، حقوق، اقتصاد و ....
زنان، حدود نصف جامعه را تشکیل میدهند و در اداره آن سهیماند. از همینرو، دانشمندان و متخصصان آنان در رشتههای مربوط و مورد نیاز باید به تعداد مردها باشد تا خودکفا شوند. باید نصف بیمارستانها و درمانگاهها، دانشگاهها، دبیرستانها، دبستانها، دانشسراها، داروسازیها، آزمایشگاهها، مدارس علوم دینی و پرورش مبلغ، مراکز تبلیغات اسلامی، به بانوان اختصاص داشته باشد. همچنین همه زایشگاهها باید ویژه زنان باشد و به مقدار مردان، دانشمند و کارشناس داشته باشند که متأسفانه چنین نیست.
نقصان و تفاوت مذکور میتواند دو علت داشته باشد:
یکی، خودخواهیها، خودمحوریها و بیعدالتیهای مردها در طول تاریخ که بانوان را از حقوق مشروعشان در خودکفایی باز داشته و آنان را وابسته نگه داشتند.
دیگری، کوتاهی، خودناشناسی، رفاهطلبی و تجملگرایی بانوان که مسیر واقعی استیفای حقوق خود را نشناختند و به بیراهه رفتند.
بانوان باید مسئولیتها و نقشهای واقعی خود را بشناسند و در راه رسیدن به استقلال و خودکفایی و استیفای حقوق مشروع خود بکوشند و مواظب باشند به بیراهه نروند؛ چنانکه بانوان غربی رفتند.[18]
[1]. اسراء( 17) آیه 70:« وَلَقَدْ کَرَّمْنا بَنِى آدَمَ وَحَمَلْناهُمْ فِى البَرِّ وَالبَحْرِ وَرَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَفَضَّلْناهُمْ عَلى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیلًا»
[2]. حجر( 15) آیه 29:« فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِى فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ»
[3]. بقره( 2) آیات 31- 34:« وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى المَلائِکَةِ فَقالَ أَنبِئُونِى بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ* قالُوا سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أنْتَ الْعَلِیمُ الحَکِیمُ* قالَ یاآدَمُ أَنبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّى أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمواتِ وَالْأَرضِ وَأَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَما کُنتُمْ تَکْتُمُونَ»
[4]. حجرات( 49) آیه 13:« یا أَیُّها النّاسُ إِنّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثى وَجَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَقَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ»
[5]. نساء( 4) آیه 1:« یا أَ یُّها النّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِى خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَبَثَّ مِنْهُما رِجالًا کَثِیراً وَنِساءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِى تَساءَلُونَ بِهِ وَالأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً»
[6]. نحل( 16) آیه 97:« مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»
[7]. آل عمران( 3) آیه 195:« فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ انِّى لا أُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ»
[8]. احزاب( 43) آیه 35:« إِنَّ المُسْلِمِینَ وَالمُسْلِماتِ وَالمُؤْمِنِینَ وَالمُؤْمناتِ وَالقانِتِینَ وَالقانِتاتِ وَالصّادِقِینَ وَالصّادِقاتِ وَالصّابِرِینَ وَالصّابِراتِ وَالخاشِعِینَ وَالخاشِعاتِ وَالمُتَصَدِّقِینَ وَالمُتَصَدِّقاتِ وَالصّائِمِینَ وَالصّائِماتِ وَالحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالحافِظاتِ وَالذّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَالذّاکِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً»
[9]. آل عمران( 3) آیه 38:« فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَکَفَّلَها زَکَرِیّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیّا الِمحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنّى لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ»
[10]. همان، آیه 42:« وَ إِذْ قالَتِ المَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفاکِ عَلى نِساءِ العالَمِینَ»
[11]. تحریم( 66) آیه 11:« وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَک بَیْتاً فِى الجَنّةِ وَنَجِّنِى مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِى مِنَ القَوْمِ الظّالِمِینَ»
[12]. احزاب( 33) آیه 33:« إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»
[13]. کشف الغمه، ج 2، ص 76: قال النبی صلى الله علیه و آله:« سیّدات أهل الجنة أربع: مریم بنت عمران، و فاطمة بنت محمد، و خدیجة بنت خویلد، و آسیة بنت مزاحم امرأة فرعون»
[14]. تحریم( 66) آیه 10 و سوره مسد
[15]. توبه( 9) آیه 71:« وَالمُؤْمِنُونَ وَالمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ المُنْکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»
[16]. کافى، ج 1، ص 30: عن أبی عبداللَّه علیه السلام قال:« قال رسولاللَّه صلى الله علیه و آله: طلب العلم فریضة على کلّ مسلم، ألا إنّ اللَّه یحبّ بغاة العلم»
[17]. همان، ص 33: عن أبی جعفر علیه السلام قال:« عالم ینتفع بعلمه أفضل من سبعین ألف عابد»
[18] امینى، ابراهیم، آشنایى با وظایف و حقوق زن، 1جلد، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم) - قم، چاپ: چهارم، 1390.