جایگاه و وظایف مجلس خبرگان رهبری در گفتگوی روزنامه جمهوری اسلامی با آیت الله امینی
جایگاه و وظایف مجلس خبرگان رهبری در گفتگوی روزنامه جمهوری اسلامی با آیت الله امینی
آیتالله ابراهیم امینی در سال 1304 در نجف آباد در خانوادهای مذهبی و علاقهمند به اهل بیت(ع) دیده به جهان گشود. پدرش حسین نام داشت و پیشهاش کشاورزی بود و از محصول باغ شخصی خود، زندگی خانواده را تامین میکرد. مادرش نیز خانهدار بود. پنج ساله بود که پدرش را از دست داد و تنها راه معیشت خانواده آنها، اجاره بهای ملکی بود که داشتند. از این رو زندگی آنها در آن روزگار به سختی میگذشت. پدر و جدّ او از افراد متدین و خیر بودند و به فقیران و محرومان کمک میکردند.آیتالله امینی دروس کلاسیک را تا ششم ابتدایی در یکی از مدارس غیردولتی و شبانه به پایان رساند و در جلسات قرآن که در مساجد تشکیل میشد، شرکت جدی داشت. از همان سالها عاشق طلبگی و تحصیل علوم دینی شد و در فروردین 1321 پس از کسب رضایت مادر همراه دو تن از دوستان خود به حوزه علمیه قم آمد و در مدرسه حاج ملا صادق سکونت داشت. روزگار او همزمان با اشغال ایران به دست نیروهای متفقین بود و از این رو ارزاق عمومی کمیاب شده بود و مردم در معیشت دچار مشکلات فراوان شده بودند. او در این مدت در روزهای پنجشنبه و جمعه در درس اخلاق امام خمینی شرکت میکرد و شبهای جمعه نیز به درس اخلاق آقا حسین قمی میرفت. نماز مغرب و عشا را در فیضیه به امامت آیتالله سید محمد تقی خوانساری میخواند تا اینکه ایام تعطیلی حوزههای علمیه و فصل تابستان فرا رسیده و دوره سه ماهه حضور او در قم به سر آمد. در تابستان آن سال به زادگاه خود بازگشت، امّا در سال تحصیلی بعد به دلیل کمبود و گرانی ارزاق عمومی و مشکلات معیشتی نتوانست به قم برود و به سفارش از استادان و دوستان به حوزه علمیه اصفهان رفت و در مدرسه نوریه ساکن شد. حوزه علمیه اصفهان در آن روزگار رونق فراوانی داشت و در امور معنوی نیز بسیار شگفتآور بود.
آیتالله امینی در این سالها به تکمیل دروس دوره سطح مشغول شد و همواره از محضر استادان اخلاق، همچون حاج میرزا علی شیرازی بهره میبرد. مدت حضور او در اصفهان نزدیک به شش سال بود. در سال 1326 برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت تا از محضر استادان آن دیار نیز کسب فیض نماید. در آنجا نیز از محضر آیات عظام و استادان بسیاری در فقه و اصول و حکمت بهره برد و در کنار آن به تهذیب نفس و بهرهمندی از دروس اخلاق اشتغال داشت. از جمله در درسهای خصوصی علامه طباطبایی که در شبهای پنجشنبه و جمعه تشکیل میشد شرکت میکرد و بخشی از کتاب اسفار و کتاب تمهید القواعد و چند جلد از بحارالانوار و منطق شفا را در آنجا فرا گرفت. وی در درسهای خارج فقه و اصول آیتالله بروجردی و در درس خارج اصول امام خمینی شرکت مینمود. بعدها که درس خارج فقه امام نیز تشکیل شد، در آن شرکت میجست. آیتالله امینی در طی این سالها با طلاب فاضل بسیاری رابطه دوستی و رفاقت داشت و دروس آموخته را مباحثه میکرد که از جمله آنها آقایان سید کمال الدین موسوی، شیخ ابوالقاسم محمدی، شیخ عبدالله جوادی آملی و شیخ عباس ایزدی را میتوان نام برد. وی در سالهای تحصیل خود از امر تدریس نیز غافل نماند و بسیاری از کتب درسی را تدریس میکرد.
فعالیتهای علمی و فرهنگی آیتالله امینی فراوان است. از جمله میتوان به سفرهای تبلیغی او در مناطق مختلف کشور اشاره کرد. همچنین معظم له در بسیاری از سمینارهای علمی داخل و خارج کشور حضور داشته و به ایراد سخن پرداخته است که برخی از آنان به چاپ رسیده است. او در سال 1344 کتاب «دادگستر جهان» را نوشت. این کتاب در زمانی به چاپ رسید که حملات دشمن به مساله مهدویت بسیار بود و بسیاری از جوانان میخواستند با زندگی حجّت دوازدهم آشنا شوند. از آیتالله امینی بیش از سی جلد اثر علمی دیگر نیز در زمینه اخلاق و عقاید برای عموم مردم به ویژه جوانان منتشر شده و اکثر آنها به زبانهای مختلف خارجی هم ترجمه شده است.
فعالیتهای مهم سیاسی آیتالله امینی از سال 1341 با شرکت در جلسهای سرّی که مفاد آن اصلاح حوزه علمیه قم، تبلیغ اسلام، امر به معروف و نهی از منکر و سعی در اجرای احکام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام بود، آغاز شد. این جلسه بعدها به تشکیل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم منجر شد. آیتالله امینی یکی از اعضای فعال آن در پیش و پس از انقلاب اسلامی بوده است. او در مساله بازداشت امام(ره) و تبعید او به نجف و ترکیه، رابط میان امام(ره) و برخی از علما بود که به دلیل این گونه فعالیتها مورد تعقیب واقع شد. او در دوران حضور امام(ره) در پاریس به دیدار او رفت و از یازده نفری بود که پس از ارتحال آیتالله حکیم، اعلامیه مرجعیت امام خمینی را امضا کرد. پس از انقلاب نیز در فعالیتهای سیاسی گوناگون شرکت داشت و همواره مدافع امام خمینی و نظام جمهوری اسلامی بود. برخی از مسوولیتهای او پس از انقلاب اسلامی به شرح زیر است: 1. نماینده امام در امور استان هرمزگان؛ 2. نماینده امام در امور استان مازندران؛ 3. نماینده امام در اجرای فرمان عفو در همدان، ملایر و نهاوند؛ 4. عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی با حکم امام؛ 5. سه دوره نمایندگی در مجلس خبرگان از چهار محال و بختیاری؛ 6. نایب رئیس مجلس خبرگان؛ 7. ریاست دبیرخانه مجلس خبرگان؛ 8. عضویت در هیات امنای دانشگاه امام صادق و مجمع جهانی علوم اسلامی؛ 9. عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم؛ و 10. امام جمعه شهر قم.
* با تشکر از حضرت عالی که وقتتان را در اختیار روزنامه جمهوری اسلامی قرار دادید، در آستانه دو انتخابات مهم از جمله مجلس خبرگان رهبری قرار داریم، بفرمایید مجلس خبرگان در نظام جمهوری اسلامی چه جایگاهی دارد؟
جایگاه مجلس خبرگان در نظام جمهوری اسلامی ایران به اعتبار آن مسئولیتهای سنگینی که بر عهده دارد، عالیترین جایگاه است و آن هم به ماهیت نظام جمهوری اسلامی بر میگردد. نظام جمهوری اسلامی ایران بر خلاف سایر نظامهای دنیا از دو جنبه و ویژگی مهم برخوردار است؛ یکی الهی و اسلامی بودن که ضامن بقای اسلام است و دیگری مقبولیت مردمی و جمهوری بودن، که با شرکت مردم در انتخابات و رای دادن تحقق میپذیرد. اینچنین واقعیتی در کشورهای دیگر وجود ندارد. از اینرو بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رهبری و هدایت این نظام با رهبری است که بتواند اسلامیت و جمهوریت نظام را تضمین نماید و در اصل 109 قانون اساسی برای رهبری نظام این شرایط ذکر شده است:1- صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه. 2- عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت. 3- بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری. لذا در یک نظام دینی که باید فردی دین شناس، عادل و با تقوا، مدیر و مدبر، رهبری جامعه را بر عهده داشته باشد، تشخیص و تعیین آن و نیز وجود و عدم شرایط و استمرار آن کاری دشوار و تخصصی است.
از این رو، تعیین رهبر در جمهوری اسلامی ایران به خبرگان ملت سپرده شده و چون اعضاء خبرگان فقیه و مجتهدند میتوانند فقیه دارای شرایط مقرر در شرع و قانون را شناسایی کرده و او را برای تصدی امر خطیر رهبری تعیین کنند.
اهمیت و جایگاه رهبری در این نظام سیاسی و نقش منحصر به فرد او در هدایت و ارشاد قوای سه گانه کشور و ترسیم سیاستهای کلی نظام و جلوگیری از انحراف نهادهای قانونی کشور جایگاه مهم نهاد مجلس خبرگان را به خوبی نشان میدهد. از این جهت در انتخاب افراد هم که میخواهند این مسئولیت را بر عهده بگیرند باید رعایت اینها بشود. چون تشخیص شرایط رهبری بر عهده خبرگان است، خبرگان است که باید تشخیص بدهند رهبر دارای این شرایط هست یا نیست و طبعا هر کسی نمیتواند خبره باشد، باید کسانی باشند که این شرایط را بدانند، یعنی فقیه شناس باشند، مدبر شناس باشند، تقوی شناس باشند، باید این شرایط را خودشان بدانند و بتوانند بشناسند.
من خودم در سه دوره اول خبرگان فعال بودم و در کمیسیونهای مختلف حضور داشتم، خبرگان اگر چه سالی دو اجلاسیه رسمی بیشتر ندارد، ولی کمیسیونهای آن دائما در فعالیت هستند، آنها اولاً هنگام انتخاب رهبر که عمده وظیفه خبرگان است، باید رهبر جامع الشرایط را بشناسند، همه نمیتوانند رهبر جامع الشرایط را بشناسند، باید خودشان هم لااقل در یک حدی باشند که بتوانند این فقیه جامع الشرایط را بشناسند. ثانیاً نسبت به رهبر موجود هم بررسی و نظارت میکنند که آیا کارهای رهبری بر طبق موازین هست یا نیست، آیا مشکلی هست یا نیست، اگر نباشد بر طبق قانون اساسی خود منعزل است و خبرگان هستند که این را باید تشخیص و خبر بدهند. البته نمیشود گفت که نظارت بر رهبر دارند، اما یک نحوه مراقبتی که بتوانند بقای شرایط رهبری را تشخیص بدهند دارند.
اسلامیت نظام به رهبری بستگی دارد و کشور حتی یک روز نمیتواند بدون رهبر باشد، بعد از ارتحال امام راحل من خودم در خبرگان حضور داشتم، در آن زمان بسیار حساسی که خبرهای مختلف میآمد، شاید دشمنان قصدهایی داشتند، اما خبرگان در دو نیم روز، که نیم روز اول در یک جو ملتهب و گریه و تاثر، وصیتنامه امام خوانده شد، در نیم روز دوم رهبر انتخاب شد. انتخاب رهبری کار آسانی نیست، انتخاب رهبری با این شرایط در نیم روز کار بسیار دشواری است، ولی چون افراد خبره بودند و آمادگی داشتند توانستند در آن شرایط و در یک نیم روز، رهبری را انتخاب کنند که جامع الشرایط بود، البته در آن جلسه جرّ و بحثهای زیادی شد که من نمیتوانم الان در اینجا بگویم، آیا شورایی باشد یا فردی، اگر فردی باشد، چه کسی باشد؟ تا بالاخره لطف الهی و جدیت آقایان سبب شد در زمانی کوتاه توانستند یک رهبری را انتخاب کنند که هرچه زمان میگذرد عمق کار آنها بیشتر روشن میشود. الحمدلله الان هم میبینیم هنوز مثل رهبری معظم انقلاب نداریم، امیدواریم که خداوند ان شاءالله عمر طولانی به ایشان عطا کند و همچنان در راس امور باشند. این کار یقینا از توفیقات الهی بود، ولی بالاخره آمادگی خبرگان هم بود، چون خبرگان افراد با تقوی و فقیه شناس بودند، مدبر شناس بودند، حال و هوا نداشتند، از روی دلسوزی کار میکردند و از این جهت توانستند در آن وضعیت حساس رهبر انتخاب کنند. یعنی این موفقیت در کارنامه مجلس خبرگان رهبری، مرهون وجود شخصیتهای انقلابی، هوشیار، فقیه و فقیه شناس، باتقوا و خداترس بود. افرادی که سالیان متمادی از عمر خود را در راه خدا و اعتلای دین او با استبداد و استعمار مبارزه کردند. برای پیروزی و تثبیت انقلاب، ایثار و فداکاری نمودند و در پیش برد افکار و اندیشههای تابناک امام راحل تلاش و مجاهدت فراوانی کردند. برای سربلندی نظام سیاسی مبتنی بر مکتب اهل بیت علیه السلام از راحتی و آسایش خود گذشتند و خالصانه در خدمت این نظام قرار گرفتند و در هر سنگری که وجودشان مثمر ثمر بود، وارد شدند. حضور موثر آنان در مجلس خبرگان رهبری، از جمله آن سنگرها است.
آنان در فضای آکنده از معنویتی که در اثر رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در کشور حاکم شده بود، با نیتی صادقانه و برای رضای خدا، فقیهی زمان شناس، با تقوی، مدیر و مدبر را به جانشینی امام راحل تعیین نمودند، آنچه که در نظامهای سیاسی دیگر، گاه به کشمکشهای سیاسی و حزبی و برخاسته از حس قدرت طلبی میانجامد، در جمهوری اسلامی ایران، صحنه انجام تکلیف الهی شد و از میان شخصیتهای واجد شرایط رهبری، کسی را که انگشت اشارت آن عبد صالح خدا متوجهاش بود، بیهیچ درنگ و تاملی به سکانداری کشتی جمهوری اسلامی ایران در دنیای پر تلاطم کنونی بر گزیدند.
از اینرو مجلس خبرگان بیش از همه نیازمند حضور شخصیتهایی است که در عرصههای مذهبی، اجتماعی و سیاسی وزنهای به شمار میروند، حرکت و توقف آنان برای مردم حجت است. و مردم انتخاب آنان را از عمق جان میپذیرند. چرا که باور دارند کسی که عمر خود را در راه اسلام و انقلاب سپری کرده است، هرگز منافع شخصی، باندی و گروهی را بر مصالح انقلاب و اسلام ترجیح نمیدهد. مجلس خبرگان باید متشکل از شخصیتهایی باشد که:
اولاً: در محافل و مجامع علمی از مقبولیت عام برخوردار باشند.
ثانیاً: بتوانند به وظایف دینی و قانونی خویش در چاچوب شرع و قانون اساسی عمل کنند.
کسانی که در این سطح وارد عرصه انتخابات میشوند، از آنجایی که عضویت در این مجلس هیچ امتیازی مادی در پی ندارد و تنها انجام یک تکلیف الهی در موقعیتهای حساس و ویژه است، افرادی خاص هستند. از این رو انتخابات مجلس خبرگان نیز باید بهترین انتخابات از نظر داوطلبان، تبلیغات، اجرا و نظارت باشد.
* اشاره فرمودید که خبرگان زمان ارتحال حضرت امام آماده بودند، خبرگان چه ساز و کاری دارد که خودش را برای روز مبادا آماده میکند؟
خبرگان کمیسیونهای مختلفی دارد که هر کدامشان در طول سال فعال هستند و به وظیفهشان عمل میکنند، یک کمیسیون دارد که تقریباً مسئول نظارت بر بقا شرایط در رهبری است. یک گروه هم هستند که افراد واجد شرایط را شناسایی میکنند اما کارشان غیر علنی است و نمیتوانند اقدامات خود را بیان کنند، همه اعضاء خبرگان هم این دغدغه را دارند که خود را برای روز مبادا آماده داشته باشند.
* بفرمایید نظارت خبرگان بر عملکرد رهبری در چه حدی است؟
عرض کردم که خبرگان کارهای مختلف رهبری را بررسی میکنند، عزل و نصبهایی که رهبری دارد، کارهای مختلفی که در کشور انجام میدهد را زیر نظر میگیرند، اگر یک جایی مشکلی داشتند مراجعه میکنند، سوال میکنند، چه از خود رهبری، چه از جای دیگر، گاهی مشاوره هم با رهبری هم دارند، یعنی یک جاهایی هم اگر لازم باشد مطالبی را خدمت رهبری عرض میکنند و مشاوره اینجور هم انجام میشود.
* یکی از سوالاتی که معمولا مردم نسبت به خبرگان دارند این است که اعضای آن نمایندگان ما هستند ولی طی هشت سالی که در مجلس خبرگان هستند ما نمیدانیم در آنجا چه میگذرد، نمیشود مردم از مذاکرات آنها مطلع شوند یا حداقل مذاکرات به دو بخش تقسیم گردد، یک بخش غیرعلنی، یک بخش علنی که مردم هم مطلع باشند که نمایندگانشان در آنجا چه میکنند؟
چیزهایی که علنی است همان نطقهای قبل از دستور است که الآن هم به اطلاع مردم میرسد اما غیر از آن تقریباً غیر علنی است و نمیتوان منتشر کرد.
* یک سوالی نسبت به خود حضرت عالی وجود دارد و آن این که چه شده آیتالله امینی در دوره چهارم مجلس خبرگان شرکت نکردند ولی الان در دوره پنجم تقاضای شخصیتهای سیاسی، اجتماعی و مردم را اجابت کردند، چه تفاوتی بین آن زمان و الان وجود دارد؟
آن وقت هم خیلی اصرار میکردند، حتی آیتالله آقای مهدوی کنی خدا رحمتشان کند، اصرار میکردند، آقای مومن هم اصرار کردند اما من میدانستم که توان و قدرتش را ندارم که انجام وظیفه کنم لذا میگفتم توانش نیست و ضعف مزاجی و امثال اینها نمیگذارد انجام وظیفه کنم، و هستند کسانی که بتوانند این مسولیت را انجام دهند ولی در این زمان یک تفاوتی پیدا شد، و آن این که در آن زمان بزرگانی از روحانیین که نسل اول انقلاب بودند، در خبرگان حضور داشتند، شما ببینید مثلا در آن خبرگانی که رهبری تعیین شد، چه شخصیتهایی بودند، آیتالله مشکینی بود، آیتالله اردبیلی بود و شخصیتهای دیگر بودند، در همین دوره سابق هم تعدادی از همان شخصیتهای اول نظام بودند اما طی همین دوره، حدود چهارده نفر فوت کردند، از طرف دیگر خبرگان فقط این نیست که فقه لازم باشد و هرکسی که بتواند امتحان فقه و اصول بدهد بتواند نماینده خبرگان شود، بلکه یک صلاحیتی لازم است که پشتوانه نظام باشد و مردم به آنها دلگرم باشند، اینها متاسفانه کم شد و چنان که عرض کردم گویا چهارده نفر در همین دوره فوت کردند، لذا من احساس کردم لازم است این دوره شرکت کنم تا این جنبه اثباتی خبرگان هم علاوه بر جنبه ثبوتی باقی بماند، و لو من یک نفر هستم، یک نفر که سوابقی در این انقلاب دارد و این اسباب دلگرمی مردم میشود، از این جهت قبول کردم تا این دوره هم بیایم، البته اصرار بعضی از آقایان و اظهار لطف آنها هم موثر بود، خیلیها تاکید میکردند، شاید به همین منظور هم اصرار میکردند و میگفتند حتماً بیایید، من دیگر روی آنها را زمین نگذاشتم و فعلا آمدهام.
* با این حال میتوان گفت از همین منظری که امثال حضرتعالی احساس وظیفه کردید، سابقه زیاد در همراهی با انقلاب و نظام و همراهی با حضرت امام، یک معیار برای انتخاب مردم هم میباشد؟
بله، به هر حال باید معیار اصلی مردم در انتخاب افراد همین باشد، ولی افراد جدید هم هستند که در بینشان افراد با تقوی و خوب و عالم و فقیه و فقیه شناس هستند و مردم میتوانند آنها را انتخاب کنند، ولی مردم هرچه بیشتر در انتخاباتشان سوابق افراد را در نظر بگیرند بهتر است.
* شرایط به گونهای است که شما احساس وظیفه کردید که مجددا وارد شوید، به نظر شما مردم در این مقطع چه وظیفهای دارند؟
مردم در این شرایط دو وظیفه مهم دارند، یکی اینکه سعی کنند اصلح را انتخاب کنند. همه کسانی که در خبرگان تایید صلاحیت شدند در یک سطح نیستند، افراد مختلفی هستند، سعی کنند از لحاظ شناخت فقیه جامع الشرایط و از لحاظ تقوی و مدیریت، بهترین آنها را انتخاب کنند، درست است که صلاحیت عدهای تایید شده ولی بر عهده خود مردم است که بهترینها را انتخاب بکنند. این بسیار مهم است. مسئله دیگر اینکه خوب است مردم جنبههای علمی نمایندگان خبرگان را در نظر بگیرند، عرض کردم، صرف فقاهت نمیتواند برای نمایندگی خبرگان کافی باشد، باید فقیهی باشد که فقیه شناس باشد، مدبری باشد که مدیر شناس باشد. مخصوصاً در این شرایطی که به نظرم شرایط حساسی است و ممکن است مشکلاتی برای نظام پیش بیاید، بهتر است مردم سعی کنند افراد با تقوی و واجد الشرایط را انتخاب کنند که مشکلی پیش نیاید. علاوه این که حضور گسترده مردم هم خیلی ضرورت دارد، درست است که همهجا مردم باید حضور گسترده داشته باشند، اما حضور گسترده در انتخابات به ویژه انتخابات خبرگان و انتخاب افراد با شرایطی که عرض کردم خیلی مهم است، انتخابات مجلس هم باید پرشور باشد ولی کسانی که میخواهند خبرگان را انتخاب کنند باید با شناخت کامل بیایند و بهطور گسترده هم شرکت کنند، اگر بهطور گسترده شرکت کردند دشمنان خارجی میگویند مردم هنوز نظام جمهوری اسلامی را قبول دارند، ولایت فقیه را قبول دارند، همینطور که وقتی در راهپیمایی شرکت میکنند میگوید نظام اسلامی را قبول دارند، اسلامیت نظام هم به همین رهبری است، پس هرچه گستردهتر شرکت کنند، اسباب دلگرمی مردم است، رضایت خدا و پیغمبر است و در واقع یک تو دهنی زدن به دشمنان اسلام است، دشمنان اسلام میگویند بعد از چند سال هنوز مردم برای شرکت گسترده در انتخابات آماده هستند لذا شرکت گسترده در انتخابات خیلی مهم است و امیدواریم همینجور باشد.
البته نهادها و شخصیتهای مختلف، لیستهای مختلف هم برای خبرگان دادهاند ولی همه آزاد هستند در انتخاب این لیستها، خودشان هم اهل خبره هستند، سعی کنند آن افرادی که بهتر میتوانند انجام وظیفه کنند را انتخاب کنند.
* اگر نکته یا توصیهای باقی مانده است بفرمایید.
توصیه من همین است که مردم در انتخابات خبرگان کاملا فعال باشند و به صورت چشمگیر شرکت کنند و اسباب دلشادی همگان فراهم شود. به مردم عزیز ایران عرض میکنم، با هر سلیقه و نگرش سیاسی و اجتماعی که هستید، به آینده خودتان و کشورتان اهمیت بدهید و پای صندوق رای به هر کسی که به تفکرات شما نزدیکتر است رای بدهید. در غیر این صورت ممکن است افرادی را که نمیپسندید بر امور دنیا و آخرت شما حاکم شوند و چارهای برای شما باقی نماند.
* جایگاه مجلس خبرگان در نظام جمهوری اسلامی ایران به اعتبار آن مسئولیتهای سنگینی که بر عهده دارد، عالیترین جایگاه است و آن هم به ماهیت نظام جمهوری اسلامی بر میگردد
* به مردم عزیز ایران عرض میکنم، با هر سلیقه و نگرش سیاسی و اجتماعی که هستید، به آینده خودتان و کشورتان اهمیت بدهید و پای صندوق رای به هر کسی که به تفکرات شما نزدیکتر است رای بدهید
* خبرگان کارهای مختلف رهبری را بررسی میکنند، عزل و نصبهایی که رهبری دارد، کارهای مختلفی که در کشور انجام میدهد را زیر نظر میگیرند
* مجلس خبرگان بیش از همه نیازمند حضور شخصیتهایی است که در عرصههای مذهبی، اجتماعی و سیاسی وزنهای به شمار میروند و حرکت و توقف آنان برای مردم حجت است